7.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پسرک حاضرجواب و یخچال حکیم!!!
تبیین زیبای آیه پنجم #مسطورا
دینداری سلیقهای، ممنوع⛔️
#موشن_جذاب
#زندگی_با_آیه_ها
@valiyeasreejvarkola
✅ پرسش:
چه کنیم نفس، ما را به آسانی به گناه نکشاند؟
✍ پاسخ:
اگر انسان خیال را در اختیار خودش نگیرد یکی از چیزهایی است که انسان را فاسد میکند؛ یعنی انسان نیاز به تمرکز قوّه خیال دارد. اگر قوّه خیال آزاد باشد، منشأ فساد اخلاق انسان میشود.
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَک؛ یعنی اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی، او تو را به خودش مشغول میکند.
یک چیزهایی است که اگر انسان آنها را به کاری نگمارد طوری نمی شود، مثل یک جماد است. این انگشتر را که من به انگشتم می کنم، اگر روی طاقچه ای یا در جعبه ای بگذارم طوری نمی شود.
ولی نفس انسان جور دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید و الّا اگر شما به او کار نداشته باشید، او شما را به آنچه که دلش می خواهد وادار می کند و آن وقت است که دریچه خیال به روی انسان باز می شود؛ در رختخواب فکر می کند، در بازار فکر می کند، همین طور خیال خیال خیال، و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه می کشاند. اما برعکس، وقتی که انسان یک کار و یک شغل دارد، آن کار و شغل، او را به سوی خود می کشد و جذب می کند.
📙 استاد شهیدآیت الله مرتضی مطهری (ره)، تعلیم و تربیت در اسلام، صفحه 278
@valiyeasreejvarkola
#هر_روز_یک_احکام_شرعی
💠 حکم نماز و روزه در فاصله بین ترخص و ورودی شهر
💬 سوال:
اگر مسافری در مسیر ورود، به فاصله بین حد ترخص و وطن (یا محل اقامت) برسد، چگونه نماز بخواند و روزه بگیرد؟
✅ پاسخ:
نماز در فاصله بین حد ترخص* و وطن، تمام است اما در فاصله بین حد ترخص و محل اقامت ده روزه، بنابر احتیاط واجب باید جمع خوانده شود و در هر دو صورت روزه، صحیح نیست مگر آنکه پیش از اذان ظهر، به آنجا وارد شود.
*حد ترخص مکانی است که در آنجا اذان شهر شنیده نمی شود.
🔷 طبق تحقیقات انجام گرفته حد ترخص از آخر شهر حدود ۱۳۵۰ متر می باشد.
📚 بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
@valiyeasreejvarkola
#کلام_معصوم
امام رضا علیه السلام:
ماه رمضان، ماه بركت و رحمت و مغفرت است، و هر كس در این ماه بخشيده نشود در چه ماهی آمرزيده خواهد شد؟
📚 بِحَارُالْحَقَائِق
@valiyeasreejvarkola
#هرشب_یک_داستان_آموزنده
شهرداری که رفتگر شد!
اوایل انقلاب بود و مهدی باکری شهردار اورمیه
در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم. چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ی ما نبود. کنجکاوم شد، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقا مهدی است.
آقا مهدی، شما اینجا چیکار می کنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت.
ادامه دادم، آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار می کنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین به من، شما آخه چرا؟ خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم.
زن رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش مرخصی نمی دادن می گفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم؛ رفته بود پیش شهردار، آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش.
اشک تو چشمام حلقه زد. هر چی اصرار کردم، آقا مهدی جارو رو بهم نداد؛ ازم خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا دیگران متوجه نشن، رفتگر آن روز محله ما، شهردار اورمیه بود.
🌹شادی روح مطهر سردار بی ادعا شهید مهدی باکری و برادران شهیدش صلوات
@valiyeasreejvarkola
🌺 سلام. صبح روز یکشنبه شما بخیر
🌴 امیر المؤمنین امام علی علیهالسلام:
خداوند تعالی روزه را برای آزمودن #اخلاص بندگان واجب کرد.
📚 میزان الحکمه، حدیث ۱۰۹۲۰
@valiyeasreejvarkola
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درمحضربزرگان
حجتالاسلام والمسلمین استاد مسعود عالی
💥 عمل اشتباه در مسجد !!!
@valiyeasreejvarkola
💠 دعای روز ششم ماه #رمضان
🔹 اللّهُمَّ لاتَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیتِک وَ لاتَضْرِبْنِی بِسِیاطِ نَقِمَتِک وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِک بِمَنِّک وَ أَیادِیک یا مُنْتَهَی رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ.
🔸 خدایا مرا در این ماه به خاطر نزدیک شدن به نافرمانیات وامگذار، و با تازیانههای انتقامت عذاب مکن، و از موجبات خشمت دورم بدار، به فضل و عطاهایت، ای نهایت دلبستگی دلشدگان.
@valiyeasreejvarkola
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توی تاریکی، بطریهای کنار سینک آشپزخونه رو همینطوری سر نکش که بد میبینی، از ما گفتن بود😂
🔹تبیین آیه روز ششم با نگاهی متفاوت
💠يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا
مردم! دلیلی بسیار روشن، یعنی قرآن، برایتان آمده است. بله، نور روشنگر قرآن را بر شما تاباندهایم.
#موشن_جذاب
@valiyeasreejvarkola
#هر_روز_یک_احکام_شرعی
💠 چکاندن قطره در چشم یا گوش یا بینی آیا مبطل روزه هست؟
🔸 قطره بینی اگر به حلق برسد روزه را باطل میکند (امام، خویی، اراکی، سیستانی، مکارم)
🔸 قطره چشم و گوش روزه را باطل نمیکند. (امام، خویی، اراکی، سیستانی، مکارم)
🔸 قطره چشم یا سرمه و مانند آن اگر طعم یا بویش به حلق برسد کراهت دارد.
@valiyeasreejvarkola
#کلام_معصوم
حضرت علی علیهالسلام از پيامبر اڪرم ﷺ نقل میفرماید:
هيچ مؤمنی نيست كه ماه رمضان را به حساب خدا روزه بگيرد. مگر آنكه خدای تبارك و تعالی، هفت خصلت را برای او لازم گرداند⇩
❶ هر چه حرام در پيكرش باشد محو و ذوب گرداند.
❷ به رحمت خدای عزوجل نزديك میشود.
❸ خطای پدرش حضرت آدم را میپوشاند.
❹ خداوند لحظات جان دادن را برای او، آسان كند.
❺ از گرسنگی و تشنگی روز قيامت در امان است.
❻ خدای عزوجل از خوراكیهای لذيذ بهشتی او را نصيب دهد.
❼ بالاخره خدای عزوجل، برائت و بيزاری از آتش دوزخ را به او عطا فرمايد.
📚 من لايحضر صدوق جلد ۲، صفحه ۷۴
@valiyeasreejvarkola
#هرشب_یک_داستان_آموزنده
حضرت سلیمان و مورچه
روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه ی گندمی را با خود به طرف دریا حمل می کرد. سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید. در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود، مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت. سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد، ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود، آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت.
سلیمان (ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید. مورچه گفت: «ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند. خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند ار آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم. خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد. این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد. من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم و به دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شناوری کرده مرا به بیرون آب دریا می آورد و دهانش را باز می کند و من از دهان او خارج می شوم». سلیمان به مورچه گفت: «وقتی که دانه گندم را برای آن کرم می بری آیا سخنی از او شنیده ای؟» مورچه گفت آری او می گوید:
ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی کنی، رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن.
@valiyeasreejvarkola