هدف اولش...
⚽️اسم تیم محله حصیر آباد، شهباز بود و علی کاپیتانش.
💎فوتبالش حرف نداشت؛ اما فوتبال هدف اول زندگی اش نبود.
🌠هر وقت موقع بازی به لحظات اذان برخورد می کرد، بازی را تعطیل می کرد و خودش کنار زمین فوتبال اذان می گفت.
شهید علی هاشمی
#شهیدانه #نماز_اول_وقت #اقامه_نماز
✨✨✨✨✨✨✨✨
نکات و مراحل طرح نظم برای بندگی به مرور در کانال
@vanazm
۱ آبان ۱۴۰۱
اصلا راه نداشت...
جاده های کردستان آن قدر ناامن بود که وقتی می خواستی از شهری به شهر دیگر بروی، مخصوصاً توی تاریکی، باید گاز ماشین را می گرفتی، پشت سرت را هم نگاه نمی کردی؛ اما زین الدین که هم راهت بود، موقع اذان، باید می ایستادی کنار جاده تا نمازش را بخواند. اصلاً راه نداشت.
✨✨✨
از همه زودتر می آمد جلسه. تا بقیه بیایند، دو رکعت نماز می خواند. یکبار بعد از جلسه، کشیدمش کنار و پرسیدم « نماز قضا می خوندی؟ » گفت « نماز خواندم که جلسه به یک جایی برسد. همین طور حرف روی حرف تل انبار نشه. بد هم نشد انگار.»
✨✨✨
بعد از شهادتش، یکی از بچه ها خوابش را دیده بود؛ توی مکه داشته زیارت می کرده. یک عده هم همراهش بوده اند. گفته بود «تو اینجا چی کار می کنی؟» جواب داده بوده «به خاطر نمازهای اول وقتم، این جا هم فرمانده ام.»
شهید مهدی زین الدین
#شهیدانه #نماز_اول_وقت #اقامه_نماز
✨✨✨✨✨✨✨✨
نکات و مراحل طرح نظم برای بندگی به مرور در کانال
@vanazm
۳ آبان ۱۴۰۱
ظهر شده؟
تنها جایی كه می شد سراغش را گرفت، نمازخانه بود. آن قدر مقید بود كه نیم ساعت قبل از نماز، به طرف نمازخانه می رفت.
هم خودش مقید به #نماز_اول_وقت بود و هم با اخلاصِ خاصی، بقیه را به نماز اول وقت دعوت می كرد.
یك بار كه من در جلسه ای حضور داشتم و اتفاقاً تا ظهر طول كشید، ناگهان در باز شد و او با چهره نورانی اش وارد شد و بعد از سلام، از ما پرسید: برادرا! می بخشید، خواستم بپرسم ظهر شده؟
با این جمله ما متوجه وقت نماز شدیم و چند لحظه بعد صدای اذان بلند شد. نحوه تذكر دادن او در آن لحظه خیلی برایم جالب بود.
شهید علی موسوی
#شهیدانه
✨✨✨✨✨✨✨✨
نکات و مراحل طرح نظم برای بندگی به مرور در کانال
@vanazm
۲۸ آذر ۱۴۰۱
یه کم مانده بود مسلمان شود...
آن گاه كه حضرت رضا علیه السلام در خراسان بود، روزى يكى از دانشمندان بزرگى كه منكر خدا بود (عمران صابى) به مجلس آن حضرت آمد و بين آن دو مذاكره و بحث شروع شد و ادامه يافت.
بحث به جاى داغ و باريكى رسيده بود، در همين هنگام صداى اذان، فرا رسيدن وقت نماز را اعلام كرد، امام هماندم براى نماز برخواستند
عمران صابى با احساسات پرشور به امام عرض كرد: «اى آقاى من، قلبم رام و آماده شده، بحث خود را قطع نكن، بنشين پس از پايان بحث براى نماز برو».
امام رضا علیه السلام با كمال قاطعيت فرمود: «نصلى و نعود؛ نماز را برگزار مى كنيم سپس براى بحث برمىگرديم.»
امام با همراهان برخاست و نماز خواندند، پس از نماز به همان مجلس بازگشت و به بحث ادامه دادند
در پایان این مناظره عمران بعد از شنیدن جوابهای مستدل و محکم امام رضا علیه السلام مسلمان شد و گفت: «شهادت مي دهم خداوند همان گونه است كه شما وصف كرديد و وحدانيتش را ثابت نموديد، و نيز گواهي مي دهم كه محمّد صلی الله علیه و اله بنده اوست كه به هدايت و دين حق فرستاده شده است». سپس رو به قبله به سجده افتاد.
(عيون اخبار الرضا، ج 1، ص172)
#نماز_اول_وقت
✨✨✨✨✨✨✨✨
نکات و مراحل طرح نظم برای بندگی به مرور در کانال
@vanazm
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
هدایت شده از بانک تجربه ها
وقتی چیزی واقعا برامون مهم باشه...
این مدت که به مسجد میریم یکی از همسایه ها رو میبینم که هرشب تو مسجد با دوتا دختر دوقلوش که حدودا ۶ سالشونه میبنمشون.
جالبیش اینجاست که با اینکه مسافتی از خونه مون تا مسجد راه نیست ولی بخاطر عارضه ای که دارن هرشب اسنپ میگیره و انقدر برای دختراش وقت میذاره و بازی و نقاشی که حد نداره .
من بعد از دیدن ایشون تو مسجد و با این شرایط رفت و امد واقعا از خودم خجالت کشیدم که چرا قبل از این مدت مداومت بر مسجد نداشتم.
اگه من باشم شاید هر شب اسنپ نگیرم برا مسجد ولی این خانم این کار رو میکنه و تنها چیزی که تو ذهنم مرور میشه این جمله هست که اگر چیزی برای کسی مهم باشه براش هزینه هم میکنه حتی اگر اون هزینه براش سنگین هم باشه.
خدایا ما رو روز قیامت شرمنده نکن و ما رو در این دنیا از غافلین قرار مده 🤲
#نماز_اول_وقت
#نمازجماعت
#نماز_در_مسجد
🌟🌟🌟🌟🌟🌟
شما هم تجربه های تلخ و شیرین زندگی خودتون یا اطرافیانتون که فکر می کنید می تونه به دیگران کمک کنه رو برامون بفرستید از این طریق:
https://eitaa.com/tajrobeha/6
شاید تجربه شما برای افراد زیادی مفید باشه
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
بانک تجربه های کوچک و بزرگی که زندگی مون رو زیباتر می کنه
@tajrobeha
۱۸ مهر ۱۴۰۲
یه کم مانده بود مسلمان شود...
آن گاه كه حضرت رضا علیه السلام در خراسان بود، روزى يكى از دانشمندان بزرگى كه منكر خدا بود (عمران صابى) به مجلس آن حضرت آمد و بين آن دو مذاكره و بحث شروع شد و ادامه يافت.
بحث به جاى داغ و باريكى رسيده بود، در همين هنگام صداى اذان، فرا رسيدن وقت نماز را اعلام كرد، امام هماندم براى نماز برخواستند
عمران صابى با احساسات پرشور به امام عرض كرد: «اى آقاى من، قلبم رام و آماده شده، بحث خود را قطع نكن، بنشين پس از پايان بحث براى نماز برو».
امام رضا علیه السلام با كمال قاطعيت فرمود: «نصلى و نعود؛ نماز را برگزار مى كنيم سپس براى بحث برمىگرديم.»
امام با همراهان برخاست و نماز خواندند، پس از نماز به همان مجلس بازگشت و به بحث ادامه دادند
در پایان این مناظره عمران بعد از شنیدن جوابهای مستدل و محکم امام رضا علیه السلام مسلمان شد و گفت: «شهادت مي دهم خداوند همان گونه است كه شما وصف كرديد و وحدانيتش را ثابت نموديد، و نيز گواهي مي دهم كه محمّد صلی الله علیه و اله بنده اوست كه به هدايت و دين حق فرستاده شده است». سپس رو به قبله به سجده افتاد.
(عيون اخبار الرضا، ج 1، ص172)
#نماز_اول_وقت
✨✨✨✨✨✨✨✨
نکات و مراحل طرح نظم برای بندگی به مرور در کانال
@vanazm
۱۴ بهمن ۱۴۰۲