راهی دیگر، عالَمی دیگر.mp3
31.06M
#گعده_غیر_رسمی
🎧 راهی دیگر، عالَمی دیگر...
🎙 گفتگو با حجتالاسلام نجات بخش
⏱ زمان: ۶۳ دقیقه
🗓 ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
#ناارادگی #انتظار #توحید
๛ وارستگی ๛
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر ▪️ (قسمت ۵) 🔸 یک تبیین کوتاه و غیر جسورانه از اندیشهی هایدگر درمورد یک
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر
▪️ (قسمت ۶)
🔸 اگر بخواهیم به شیوه و راه تفکر هایدگر بپردازیم، بر ما واجب است که کل تفکر او را در نظر بگیریم و فراتر از آن، تفکر او را بهعنوان یک کل، بهعنوان وحدتی وفادار به تفکر خود و آنچه درباره آن میبایست تفکر کرد ببینیم.
🔹 بحثها درباره هایدگر متقدم و متأخر و چرخش مشهور میان این دو، یا دربارهی هایدگر یک و دو و حتی سه، مبتنی بر خوانشی آموزهای از هایدگر است که جو جریان درونی این تفکر و خود انتقادی درونی آن را در خود جذب و دگرگون میکند و آنچه را که پیشتر بدان سو رفته است مختل میکند.
🔸 شخص در چنین کاری به آنچه هایدگر بیان کرده توجه میکند و نه آنچه سخن گفتن هایدگر به سوی آن و دربارهی آن است، یعنی به چیزی که او تلاش میکند تا آن را نشان دهد و در تفکر خود آشکار کند.
🔹 بدین ترتیب، شخص گرفتار صورتبندی هایی میشود که منجر به سوءتفاهم ها و انتقادهایی میگردد که راه خود و موضوع مورد بحث را گم میکنند.
🔸 شخص شروع به خوانش هایدگر اولیه میکند (بهطور ویژه در کتاب هستی و زمان) بهعنوان یک رساله سنتی فلسفی درباره انسان همچنین شخص شروع به خوانش هایدگر متأخر بهعنوان تفکر راز ورزانه و عرفانی و رمزی میکند و بنابراین بسته به اینکه شخص از تفکر منطقی روشن، لذت میبرد یا از سخنان خود گویانهی عمیق و تیره، تفکر متأخر هایدگر را مورد تحقیر یا ستایش قرار میدهد. شخص حتی شروع به جستجوی رویدادهایی در زندگی هایدگر میکند تا بتواند تغییر آشکارا محسوس میان دورههای متقدم و متأخر فکری او را «توضیح» بدهد.
🔹 بااینحال اگر همانطورکه هایدگر امیدوار بود و مدام بر آن تأکید میکرد، تفکر او بهعنوان یک کل در نظر گرفته شود و توجه و تمرکز به تفکر او و آنچه تفکر او درباره آنست معطوف بشود، هیچیک از اینها معنایی نخواهد داشت است.
ادامه دارد...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
🔸 شاعری مانند حافظ یا مولانا را در زبانهای دیگر نداریم چون نسبتی که به این شکل میتواند جهان را شاعرانه ببیند، زبان فارسی است.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
🎙 حجت الاسلام نجات بخش
๛ وارستگی ๛
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر ▪️ (قسمت ۶) 🔸 اگر بخواهیم به شیوه و راه تفکر هایدگر بپردازیم، بر ما واجب
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر
▪️ (قسمت ۷)
🔸 اگر بخواهیم اهمیت هایدگر برای تفکر دینی را درک کنیم و هرگونه بعد دینی را که در تفکر او وجود دارد بررسی کنیم، ابتدا میبایست آنچه را که به تفکر او جان میبخشد در نظر آوریم.
🔹 باید دریابیم که برای هایدگر چه چیزی اهمیت دارد، یعنی در نگاه او موضوع تفکر چیست. هایدگر اینموضوع را در همان صفحه اول کتاب دورانساز خود، هستی و زمان، به ما میگوید. آنچه برای او اهمیت دارد و به تفکر او مربوط میشود، همانی است که او بعدها آن را فراموشی وجود مینامد یعنی پرسش از معنای وجود، از اینکه بودن چه معنایی دارد، فراموششده است.
🔸 ما دیگر درباره وجود نمیپرسیم یا نمیفهمیم که پرسیدن چنین سؤالی چه میتواند باشد، اگرچه این پرسش به تفکر افلاطون و ارسطو جان بخشید و درنتیجه نیروی جنبش کل تفکر غربی را فراهم کرد. هایدگر در این ناچیزانگاری و فراموشی چنین پرسش مهمی، تاریکی جهان ما، فقر خزنده و نهیلیسمی را مییابد که به درون تفکر ما نفوذ کردهاست و ازاینرو ادعا میکند تفکرش همانی است که او میبایست به آن بیندیشد.
🔹 هایدگر در این درک نگرانکننده خود، دو روح خویشاوند را در متأخرترین تاریخ غرب مییابد: فردریش نیچه و فردریش هولدرلین.
ادامه دارد...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
🔸 اظهار عجز در برابر خدا چیست واقعا؟ آیا به این در و آن در زدن است؟ یا در انتظار راهی بودن که خداوند برای ما باز کند؟...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 برداشتی از جلسه عجز و ناارادگی در سلوک
๛ وارستگی ๛
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر ▪️ (قسمت ۷) 🔸 اگر بخواهیم اهمیت هایدگر برای تفکر دینی را درک کنیم و هرگو
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر
▪️ (قسمت ۸)
🔸 تعبیر «خدا مردهاستِ» نیچه به چه معناست و بر چه دلالت دارد؟ هایدگر اظهار میکند در درجه اول این اعلام مرگ خدای مسیحی است، خدای اخلاقی، «پدر» در آسمان که براساس میزان فضیلتمند ما به ما پاداش میدهد یا ما را مجازات میکند. یعنی خدایی که شخص با او تجارت کند.
🔹 اما فراتر از این واضح است که کلمهی خدا برای نیچه بیانگر کل قلمرو فراحسی ایدهها و ایدهآلها، اهداف و هنجارهایی است که از زمان تفسیر یونان متأخر و مسیحیت از افلاطون (یعنی افلاطونیسم) ذات انسان را تعیین کردهاند.
🔸 از اینرو «خدا مردهاست» نشان میدهد تمام این قلمرو دیگر به زندگی انسانها روح نمیبخشد و از آن حمایت نمیکند. بنیاد هرچیز واقعی، واقعیت جاری هرچیز واقعی، غیرواقعی شدهاست.
🔹 البته میتوانیم با اشاره به اینکه این فقط خدای «اخلاقی و هنجاری» است که مرده است و نه «خود خدای فینفسه»، تمام تبیین این کلام نیچه را باطل کنیم بااینحال، فراتر از این واقعیت که چنین طفرهای، قلمرو فوق محسوس (فینفسه)ای را احیا میکند که در اینجا نیچه آن را به چالش کشیده است، همچنین این طفره تجربه بنیادین رویداد تاریخی غرب _سرشت دوهزارساله تاریخ متافیزیک_ را نادیده میگیرد که هایدگر آن را در کلام «خدا مردهاست» نیچه مییابد.
🔸 این سرنوشت چنین است: نیهیلیسم. نهیلیسم جنبش و فرآیندی تاریخی است که از قبل در قرون گذشته حاکم بودهاست و قرن آینده را تعین میبخشد که از طریق آن قلمرو فوق محسوس -عالم بالا- ارزش و معنای خود را از دست داده است.
🔹 نیهیلیسم تاریخی است که در آن مرگ خدای مسیحی بهآرامی اما بهنحو مقاومت ناپذیری آشکار میشود، رویدادی طولانیمدت که در آن حقیقت در باب موجودات بهمثابه یک کل بهنحو اساسی تغییر میکند و به سمت پایان تعیینشده خود رانده میشود.
ادامه دارد...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
🔸 اگر قدری با تفکر هایدگر انس داشته باشیم شاید به احوالی برسیم که در آن، مرگ حاضر باشد و در آن حال با مرگ هم انس پیدا کنیم و مرگ دیگر تصور مرگ نباشد، بلکه خود را افتاده در عدم یا محفوف به مرگ و عدم بیابیم.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 بُرشی از گعده مباحثه انجمن غربشناسی قم؛ مورخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
🔸 محصَّلپنداشتنِامور، آری دقیقاً همانجا عرصهحضورِخدا بر زندگیِما کمرنگ میشود...
🔹 خداوند خودرا در امورِمحصَّلِمحاسبهپذیر، نشاننمیدهد، بلکه درامورِغیبیِلایحتسب خود را حاضر میکند، همانجا که روزنهای برای حضورش، بازکردی...
🔸 مبادا امورمحصّل را سنتالهی بپنداری... آری اینبلای تجدد است که سننالهی را قاببندی میکند...
🔹 سنت، همانعهدفطری است که باردیگر خود را در تاریخ، مییابد، نه آنگونه که ما میپنداریم...
🔸 اما امورمحصّل آنگونه که ما میخواهیم، ساخته و حاضر میشود...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 #عین
🔸 مرگ چیزی نیست که پساز گذشت مدتی از زمان، عارض وجود و زندگی شود. این نحوه تلقی از مرگ در حقیقت عین غفلت است
🔹 و البته بشر به این غفلت نیاز دارد و حتی مقتضای ذات و وجود اوست. البته تصور نباید کرد که هایدگر مبشر مرگ اندیشی است و توصیه گریز از این غفلت میکند و ما را به پیروی از خود میخواند.
🔸 آنچه او در این باب میگوید این است که تاریخ بشر بدون مرگ آگاهی که منفک از تفکر حقیقی نیست متحقق نمیشود.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 بُرشی از گعده مباحثه انجمن غربشناسی قم مورخ ۱۶ اردیبهشت۱۴۰۳
๛ وارستگی ๛
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر ▪️ (قسمت ۸) 🔸 تعبیر «خدا مردهاستِ» نیچه به چه معناست و بر چه دلالت دارد
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر
▪️ (قسمت ۹)
🔸 آنچه در همه اینها قابلتوجه است و در کلام «خدا مردهاست» آمده این است که نهیلیسم با "بیایمانی" تعیین نمیشود. کلام نیچه گزارهای الحادی نیست و اعلام نمیکند که خدا وجود ندارد.
🔹 درواقع خدای مسیحی آن اندازه اندک از حد وضعیت بیخدایی فاصله دارد که نیچه او را مرده یافته است. مرده بودن خدا نشان میدهد که او به دست انسان کشته شدهاست، انسان خدا را کشتهاست!
🔸 چنین چیزی چگونه ممکن است؟ این امر امکانپذیر است، زیرا انسان به سوی سوبژکتیویته خیزش کردهاست، که بهموجب آن وجود بهعنوان یک حضور ثابت و دائماً در دسترسِ تفکر ما وضع میشود و همه موجودات تبدیل به ابژه میشوند. آنهم بهخاطر امنیت و تسلط انسان بر موجودات.
🔹 موجودات در حلولیتشان در سوبژکتیویته بلعیده میشوند. قلمرو آنها اکنون چیزی نیست جز دیدگاهی خاص که در ارزشگذاری ارادهی معطوف به قدرت وضع شدهاست، که از طریق آن حتی خدا نیز بهمثابه برترین خیر و بالاترین ارزش وضع میشود، و بدینگونه در دسترس انسان قرار میگیرد که میبایست بر حسب مورد حذف شود یا مورد استناد قرار بگیرد.
🔸 انسان به سوی وضوح درخشان متافیزیک مدرن به پا خواسته است، که در آن همهچیز بیقیدوشرط تضمین شدهاست. بهاینترتیب، انسان انتقام خود را از زمین میگیرد، انتقامی که مشخصه افلاطونیسم و مسیحیت در برپایی جهان فوق محسوس و «واقعی»، «بالاتر» از جهان محسوس است.
ادامه دارد...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
🔸 آیا ما توجه به این داریم که همان جملات آیت الله ناصری را بیان میکنیم ولی شنونده، آن نسبتی که با آیت الله ناصری برقرار میکند را با ما برقرار نمیکند؟...
🔹 اگر ما اینجا نتوانیم به یک بیانی برسیم که این بیان، نسبت آن فرد را با چشمه حکمت، درست بکند، مخاطب را گرفتار کردهایم، چون این حرف دیگر سر جای خودش نیست...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 برداشتی از جلسه دوم عالَم طلبگی