eitaa logo
๛ وارستگی ๛
1.2هزار دنبال‌کننده
199 عکس
49 ویدیو
17 فایل
❖ وارستگی ๛ گلاسنهایت ๛ رهایی ๛ انقطاع ❖ ادمین: @alirooholamin (نقل مطالب، با ذکر لینک کانال بلامانع است) برچسب‌ها: عرفان | فلسفه | آوینی | انقلاب اسلامی | هایدگر | نیچه | گادامر | فردید | داوری اردکانی | فوکو | کانت | هگل | دکارت | هرمنوتیک | ملاصدرا
مشاهده در ایتا
دانلود
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ 💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر ▪️ (قسمت ۱۱) 🔸 تفکر نیچه سرشت جهان کنونی را روشن می‌سازد. تفکر ما چه موا
‌ ‌ 💠 ▪️ (قسمت ۱۲) 🔸 هایدگر پس‌از یافتن نیچه _تا آن‌جا که نیچه به نزد هایدگر نشان‌دهنده و مظهر تفکر کنونی ماست_ می‌بایست او را از دست بدهد و با تفکر نیچه از در مخالفت وارد شود. 🔹 بااین‌حال، چنین مخالفتی نمی‌تواند شامل باطل ساختن تفکر نیچه (که اهمیت آن را انکار نمی‌کند) باشد، بلکه می‌بایست شامل اتخاذ راهی به کل متفاوت ناظر به رابطه انسان با خود و با موجودات در مقام یک کل و مشتمل بر آغاز جدیدی از تفکر باشد که تفکر متافیزیکی را که نیچه مثالی از آن است رها می‌کند اما چنین تفکری شامل چه عناصری است؟ 🔸 چنان‌که نیچه به ما آموخته است، متافیزیک نیهیلیسم خواهد بود اما نه به دلیلی که نیچه ارائه می‌دهد یعنی به این دلیل که ارزش‌های خاص، یعنی والاترین ارزش‌ها دیگر مؤثر نیستند و نیاز به جایگزینی دارند، بلکه به این دلیل که پرسش از «نیستی» دیگر مطرح نمی‌شود. 🔹 نیهیلیسم دراین‌صورت به‌نحوی سرآغازین‌تر و ذاتی‌تر تجربه و فهم می‌شود، آن همان تاریخ متافیزیک است که به سمت موقعیت اولیه متافیزیکی می‌رود که در آن نه‌تنها نیستی در ذات قابل ادراک نیست، بلکه دیگر نمی‌خواهد که درک شود. 🔸 پس نیهیلیسم بدین معناست: به‌نحو ضروری و ذاتی نیندیشیدن در باب ذات نیستی. 🔹 در تفکر هایدگر وظیفه تفکر به اندیشیدن در باب ذات نیستی تغییر می‌یابد. در موقعیت نیهیلیسمِ کامل شده به‌نظر می‌رسد که گویی چیزی به‌نام وجود موجودات در میان نیست، گویی با وجود، هیچ چیز وجود ندارد. وجود به‌طرز عجیبی کنار گذاشته شده‌است. وجود خود را می‌پوشاند. 🔸 وظیفه اندیشه ازاین‌رو به‌نحو هم‌زمان پرسیدن پرسش از وجود است. اما برای اینکار می‌بایست نسیان و غفلت آشکار در متافیزیک یعنی نیهیلیسم را بررسی کنیم. می‌بایست بپرسیم «متافیزیک چیست؟». 🔹 بااین‌حال اگر چنین است که می‌بایست بار دیگر متافیزیک را بررسی کنیم، ما به شیوه‌ی نیچه یا هر متفکر متافیزیکی دیگری از طریق اقامه استدلال علیه نیهیلیسم، واژگون ساختن آن یا به کناری گذاشتن آن بر متافیزیک (نیهیلیسم) غلبه نمی‌کنیم. درعوض، مقیم در ذات نیهیلیسم می‌مانیم، تا متافیزیک و شیوه رازآمیز را که در آن وجود به‌مثابه نسیان و فراموشی وجود خود را آشکار می‌کند، مورد تأمل و بررسی قرار دهیم. 🔸 ما در ذات نیهیلیسم مقیم می‌مانیم، و این به معنای ذاتیدن وجود است. ما بار دیگر پرسش از وجود را مطرح می‌کنیم. ادامه دارد... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ ✍🏻 مارتین هایدگر 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
🎧 #صوت 💠 عنوان: نظم در زمانه ما 🎙 حجت‌الاسلام نجات بخش 🗓 تاریخ: ۱۴۰۱/۱۰/۸ 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَس
‌ ‌ 🔸 اینکه ما نمی‌توانیم در امورمان منظم باشیم، بخاطر عدم التزام به نظم یا بی‌تعهدی نیست، بلکه یک مناسباتی جاری است که این مناسبات، اجازه درست و به موقع انجام دادن امور را به ما نمی‌دهد... 🔹 اینکه مرحوم امام آنقدر منظم بودند چون در یک عالمی تنفس می‌کند و یک افقی از آن عالم را چشیده که می‌تواند منظم باشد، حال اگر ما این را کنار بگذاریم و بگوییم آدمیان هم باید این نظم را داشته باشند، این انتظار ما، آدمیان را در بن بست قرار می‌دهد. با این کار آدمیان در جایی قرار می‌گیرند که مایوس می‌شوند و دائم بر سر خود می‌زنند و به نتیجه‌ای نمی‌رسند... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ✍🏻 برداشتی از جلسه نظم در زمانه ما ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ 🔸 ما در دوره‌ای عجیب و غریب و غیر عادی زندگی می‌کنیم. هرچه حجم اطلاعات به طرز سرسام آوری افزایش می‌یابد کج فهمی و عجزی نسبت به پدیده‌ها به طور قطع بیشتر می‌شود. 🔹 وانگهی هر چقدر اطلاعات افزایش می‌یابد ظرفیت کمتری برای دیدگاه ذیل می‌یابیم: اندیشه مدرن به طور فزاینده‌ای کور است و تبدیل به حسابگری فاقد بینش می‌شود که تنها فرصتش تکیه بر اثر آن هم احتمالاً از روی احساسات است. 🔸 اما عده کمی باقی مانده‌اند که می‌توانند نوعی از تفکر را تجربه کنند که حسابگر نیست بلکه شکرگزار است. این معدود افراد وقتی بدهکار هستند، توانایی آن را دارند که شکرگزاری را تجربه کنند یعنی نسبت به وقایعی که رخ می‌دهد، پذیرش دارند. 🔹 موجودات هستند، وجود و عدم نیستند. در این "هست" یعنی حضور موجودات، انسان مخاطب ضمنی زبان وجود است که وجه تمایز و مخاطره آمیزش در گشوده بودنش به شیوه‌های متعدد به جانب موجود بما هو موجود است. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ✍🏻 مارتین هایدگر 📗 سمینارهای سولیکون 🔖 صفحه ۱۵۸ ‌ ‌
‌ ‌ 🔸 پژوهش، کار علمی و روایت خوانی، غیر از این است که ما بگوییم روایت را چشیدیم و درک کردیم. 🔹 همه ما قرار است در آستانه یک بابی باشیم که روایت را بچشیم. من طلبه که نمیتوانم ادعای درک توحید را بکنم، بلکه فقط باید کاری کنم که زبان من حجابی بر روایت نشود. 🔸 اینکه ما از تفقه صحبت می‌کنیم یعنی یک لحظه‌ای ایجاد می‌کنیم که با روایت امام صادق علیه‌السلام روبه‌رو می‌شویم... 🔹 یعنی یک راهی را پیدا می‌کنیم که می‌شود روایت خواند، قرآن خواند، به جای اینکه با بیانی مواجه شویم که بخواهیم آن را رد یا اثبات کنیم... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ✍🏻 برداشتی از جلسه دوم عالَم طلبگی ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌
درک مکر لیل و نهار.mp3
6.17M
🎧 💠 درک مکر لیل و نهار 🎙 حجت‌الاسلام نجات بخش ⏱ هفت دقیقه 🗓 ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌‌ ‌
‌ ‌ 💠 یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس ▪️ (قسمت ۱) 👆🏻 عکس بالا مربوط است به آخرین روز تدریس عقائد. بعد از کلاس به ذهنم رسید چند نکته را با شما در میان بگذارم. در کلاس‌های درس معارف، معمولاً اساتید، مطالب دینی و معرفتی را قبل‌از پرسش می‌خواهند به شاگردان آموزش دهند، برای مثال حجم زیادی از مطالب را روی تابلو و یا در کتاب درسی می‌نویسند. 🔸 باید دانست که اگر چیزهایی که هنوز صورت سوال پیدا نکرده است به شاگردان عرضه شود چنان‌که باید مورد توجه قرار نمی‌گیرد و به‌درستی آموخته نمی‌شود و به فرض هم که آموخته شود اثر نمی‌کند و جزء وجود شخص نخواهد شد. 🔹 استاد باید در کلاس شرایطی پدید آورد که شاگردان پرسش کنند و مسئله برایشان مطرح شود و اهمیت پیدا کند زیرا از این طریق است که معارف جزء وجود شخص می‌شود و جایگاه خاص خود را پیدا می‌کند و شاگرد متوجه می‌شود که تعلق دینی جزئی از وجود اوست. ادامه دارد... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ✍🏻 ‌ ‌ ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ 💠 یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس ▪️ (قسمت ۱) 👆🏻 عکس بالا مربوط است به آخرین روز تدریس عقائد.
‌ ‌ 💠 یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس ▪️ (قسمت ۲) 🔸 ما معمولاً به این معانی توجه نمی‌کنیم و بنا را بر این می‌گذاریم که همه شاگردان باید معارف دینی را بدانند؛ علمِ کلام یا درس عقاید همین است که هست! چه طلبه بخواهد و چه نخواهد باید آن را به‌همین صورت و با روش متداول فرا گیرد! آموزش آموزش است و طلبه باید درسش را بخواند و اگر نخواند باید مردود شود! 🔹 این تلقی را شاید بتوان در جایی و زمانی موجه دانست ولی اگر به جایگاه حقیقی طلبگی در سنت حوزوی نظر کنیم باید توجه کنیم که «طلب» در «طلبگی» جزء وجود طالب است. 🔸 وقتی یکی از دوستانم شنید که پیشنهاد تدریس عقاید برای طلاب رو پذیرفته‌ام تعجب کرد چون می‌دانست قاعدتا نباید سبک متداول و مرسوم آموزشی را قبول داشته باشم. شاید خودم هم به همین دلیل در وهله اول علاقه‌ای به پذیرفتن نداشتم اما نهایتا پس از مشورت با رفقا، قبول کردم به این امید که بتوانم لا به لای تدریس گاهی با شاگرد وارد دیالوگ شوم و بدون اینکه جوابی آماده به او بدهم، سؤالش را پرورش دهم. 🔹 اما باید اعتراف کنم که مناسبات موجود در نظام آموزشی سد بزرگی بود تا خیلی زود بفهمم کار به این سادگی هم نیست. ادامه دارد... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ✍🏻 ‌ ‌ ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ 💠 یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس ▪️ (قسمت ۲) 🔸 ما معمولاً به این معانی توجه نمی‌کنیم و بنا ر
‌ ‌ 💠 یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس ▪️ (قسمت ۳) 🔸 باید توجه کرد که در پنداشت رایج ممکن است نکته‌ای که عرض شد به مثابه یک "روش" و "تکنیک آموزشی" فهم شود یعنی گفته شود که اگر می‌خواهید شاگردان درس معارف دین را بهتر یاد بگیرند باید روش و تکنیک خاصی را به کار بگیرید و آن‌هم طرح سوال و ایجاد مساله است! (مثل تکنیک‌های آموزشی که هر روز نسخه‌ای از آن تبلیغ می‌شود و هر موسسه آموزشی با تکیه بر آن‌ها مدعی آموزش برتر است) 🔹 صریحا عرض کنم که چنین چیزی مد نظرم نیست، و این هم که نوشتم خیلی زود متوجه شدم کار به این سادگی‌ها نیست، مرادم این نبود که معاونت آموزش مدرسه یا روحیات بچه‌های کلاس و یا زمان اندک و... اجازه نمی‌داد که روش خاص خودم را به‌کار گیرم. 🔸 بلکه بیشتر به فرم نظام آموزش مدرن نظر داشتم. فرمی که الآن در حوزه‌های علمیه نیز به کار گرفته شده است و ساده انگاری است اگر فکر کنیم با اضافه کردن برنامه‌هایی مثل مباحثه و پیش مطالعه یا حتی پوشیدن عبا سر کلاس و ذکر توسلی در ابتدای درس، فرم سنتی حوزه را اجرا می‌کنیم. 🔹 ما از عالَم تعلیم و تعلّم سنت خود بریده شده‌ایم و نظام فعلی آموزشی ما نیز برساخته از تجددمآبی ماست لذا صورتی ناقص و بی‌روح از فرم مدرن است. این فرم بی‌تاریخ آموزشی ابتدائا در دانشگاه‌های ما و سپس در حوزه‌های علمیه ظهور کرد با این تفاوت که محتوای کلاس‌های دانشگاه غیر از فقه و اصول و ادبیات و دیگر علوم حوزوی است ولی فرم هر دو یکی است. ادامه دارد... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ✍🏻 ‌ ‌ ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ 💠 یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس ▪️ (قسمت ۳) 🔸 باید توجه کرد که در پنداشت رایج ممکن است نکته
‌ ‌ 💠 یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس ▪️ (قسمت ۴) 🔸 فوکو به این مسئله اشاره می‌کند که عالم جدید (که برساخته از علم جدید است)، ابژه های خودش را می‌آفریند. از همین نقطه‌نظر است که فوکو به تبارشناسی سوژه مدرن، جنسیت، جنون و ابژه های انضباطی نظیر مجرم، بیمار و دانش‌آموز می‌پردازد. 🔹 فوکو می‌گوید در مطالعات تربیتی قرن هجدهم به بعد، دانش‌آموز تبدیل می‌شود به ابژه تکنولوژی‌های انضباطی. دانش‌آموز می‌فهمد که فراتر از تنبیه (حتی در تشویق) هم ابژه است یعنی می‌فهمد که اساساً دایره بودنش در این مناسبات تعریف شده‌است. 🔸 اصلاً بودن در نظام آموزشی، بودن در کانون قدرت (قدرت به‌معنای فوکویی) است. قدرت جدید چیزی است که از طریق آموزش اعمال می‌شود! تربیت جدید به‌مثابه تعمیر است چنانچه انسان به‌مثابه ماشین است. 🔹 البته باید دانست که نظام آموزشی ایران با غرب تفاوتی دارد؛ قدرت جدید یا همان اراده به قدرت (نهیلیسم) در غرب به‌نحو فعال ظهور دارد ولی در جوامع توسعه‌نیافته به‌نحو مخرب (منفعل) است. 🔸 بودن در دنیای مدرن، بودن در مناسبات اراده به قدرت است. در کلاس‌های مدرن، شاهد تکنولوژی‌های نرم انضباطی هستیم مثل حضور و غیاب، تخته یا معماری سراسر بین (دیدن بدون دیده شدن). 🔹 این تکنولوژی‌های نرم انضباطی، در عالم قدیم وجود نداشت و مربوط به تجدد است زیرا در تجدد است که بشر به‌دنبال حداکثر بهره‌وریِ تکنولوژیک از طریق کنترل سراسری است. 🔸 «روش» در علم جدید، اطلاق صورت کنترل‌پذیر است. روش‌های آموزشی جدید نیز مبتنی بر همین نوع نگاه است. سنجش دائمی حضور شاگرد در کلاس، کنترل کاملی به استاد می‌دهد. خود استاد نیز برساخت این تکنولوژی انضباطی است. ادامه دارد... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ✍🏻 ‌ ‌ ‌ ‌