حضرت آیت الله شبیری زنجانی:
از آقای حاج شیخ محمد تقی آملی ساکن تهران شنیدم که زمانی در خانه در وقت قرائت قرآن به کیفیت مناسبی ننشسته بود.
فردا که به حضور حاج میرزا علی آقا قاضی میرسد مرحوم قاضی به وی میگوید:
احترام قرآن در هر حال باید رعایت شود
جرعهای از دریا جلد ۴ صفحه ۵۲۵
@varesoon
حضرت آیت الله شبیری زنجانی:
آقای [سید محمد رضا] گلپایگانی در قدس و تقوا از معارف بود.
اوایل در منزل خودش در بعضی از ایام منبر میرفت و موعظه میکرد. وی موقعی که میخواست آیه قرآن تلاوت کنند مقید بود پایه را از روی قرآن بخواند که مبادا مثلاً به جای «واو»، «فا» خوانده شود تا این حد محتاط بود.
ولی با این تقدس و احتیاط مقدس خشک نبود بلکه توأم با ظرافت بود.
جرعهای از دریا جلد ۳ صفحه ۶۸۴
@varesoon
⚡️آفتاب دور سر این شخص می چرخد
🔻 آیة الله شیخ عبدالرضا کفایی خراسانی:
🔹مرحوم آخوند عصرها یک ساعت به اذان مغرب بعد از درس فقه خصوصیشان _ که برای برخی از شاگردان در منزل تدریس می کردند _ برای حوائج عموم مردم به بیرونی می آمدند، هر کس کاری داشت مسأله ای داشت آن ساعت مراجعه می کرد.
مرحوم پدرم فرمود: من و اخوی ها بعد از درس فقه در حضور ایشان بودیم و جمعی از آقایان هم بودند. در این حال شیخ مهدی مازندرانی وارد شد. او از اخص خواص و شاگردان مرحوم آخوند و از اساتید خارج مرحوم آیة الله خویی بود که بعد از مرحوم آخوند محل نماز مرحوم آخوند به ایشان واگذار شد، منتهی زود درگذشت و به مرجعیت نرسید.
🔸 شیخ مهدی مازندرانی گفت: آقا! الان چیز عجیبی دیدم، حرم مطهر مشرف بودم، از صحن خارج می شدم که حضور شما برسم، یک سید پیرمرد ژنده پوشی نشسته بود، زنی آمد و به او گفت استخاره بگیر، او با تسبیح استخاره گرفت و گفت می خواهی بروی پیش یک حکیم [طبیب] استخاره ات بد آمده. پیرمرد با تسبیح نیت آن زن را گفت.
🔹مرحوم پدرم فرمودند: تا آن موقع ما هیچ ندیده بودیم که مرحوم آخوند به دیدن این جور افراد اظهار علاقه کند، ولی در این مورد فرمودند: این شخص را بیاورید. شیخ مهدی مازندرانی به اتفاق خادم مخصوص آخوند رفتند و آن پیرمرد ژنده پوش و مریض حال را خدمت آخوند آوردند، پیرمرد آمد و دست آخوند را بوسید و نشست.
🔸مرحوم آخوند فرمودند: چه بلدی؟ گفت هر چه نیت کنید می گویم، بر نیت ها احاطه دارم. مرحوم آخوند فرمودند: نیتی کردم، گفت: ذکری بخوان. مرحوم آخوند سوره حمد را تلاوت کردند بعد از تمام شدن سوره حمد، پیرمرد گفت: حالا درباره نیتتان سوال کنید جواب می دهم، مرحوم آخوند فرمودند: شخصی را نیت کردم، این شخص الان کجاست؟ حساب خیلی سریع و مختصری کرد و گفت: این شخص الان از مشهد خارج شد. این شخص در مشهد بود و همین لحظه خارج شد، تاریخ بگذارید و تلگراف کنید و سوال کنید.
🔹مرحوم آخوند ثانیاً پرسیدند: این شخص چه کاره است؟ تاجر، کاسب، زارع، لشکری، اداری یا روحانی است؟ چه کاره است؟ باز حساب مختصری کرد و گفت: آقا! این شخص ملاست، آفتاب دور سرش می چرخد. با همین تعبیر. مرحوم پدرم فرمودند: من و اخوی ها تصور ما این بود که مرحوم آخوند در دوران طلبگی در مشهد هم مباحثه ای داشتند حال که ۵۰ سال هست که در نجف هستند و از حالش بی خبرند به این کیفیت می خواهند از حال او مطلع شوند.
🔸مرحوم آخوند بار سوم سوال کردند که این شخص عمرش چقدر است؟ این بار حسابش خیلی طول کشید، یک مرتبه سر بلند کرد و گفت: سوال شما از شخص ولی عصر (عجل الله فرجه الشریف) است. مرحوم آخوند فرمودند: از کجا می گویی؟ گفت: چون عمر آن کسی که شما در نظر داشتید، من ابتدا حساب کردم، دیدم از هزار روز بیشتر شد، ثانیاً حساب کردم دیدم از هزار ماه هم بیشتر شد، ثالثا حساب کردم دیدم از هزار سال هم بیشتر شد و این منحصر در امام زمان هست.
مرحوم آخوند فرمودند: درست تشخیص دادی، نیت من این بود که فرزند بلافصل امام حسن عسکری (علیه السلام) در چه شرایطی است.
🔹بعد مرحوم پدرم فرمودند: در آن ایام مادر ما سخت بیمار بود و لذا مرحوم آخوند فرمودند: مجدد نیتی کردم، گفت: ذکری بخوانید. مرحوم پدرم فرمودند متوجه نشدم که آخوند چه ذکری فرمود. بعد از تمام شدن ذکر گفت: آقا سوال شما درباره زنی است که سرتا پای او را بیماری فراگرفته؛ سپس مطلبی در کاغذ نوشت و موقع خداحافظی به مرحوم آخوند داد. یک هفته بعد مادر ما فوت کرد. مرحوم آخوند فرمودند آن شخص نوشته بود که این زن یک هفته دیگر از دنیا می رود.
📆 ۲۳ اسفند ۱۴۰۲، منزل استاد رفیع پور تهرانی
@seyyed_hossein_kashfi
@varesoon
🔰 ختم قرآن و اهداء ثواب آن به اهل بیت علیهم السلام
🔖 آیت الله وحید خراسانی:
🔸 این حدیث حدیثی است که شیخ انصاری، فقیهی مثل او در معضل ترین مسئله در دماء بر طبق سند این حدیث فتوا می دهد. این حدیث، کلمه فصل است، گفت: یابن رسول الله، من ماه رمضان ختم های قرآن کردم، یک ختم قرآن برای جدت پیغمبر، یک ختم قرآن برای جدت امیرالمؤمنین، یک ختم قرآن برای جده ات حضرت زهرا، تا رسید ختم قرآنی برای تو کردم یا ابا الحسن، ما لی بهذا؟ آیا برای من در قبال این عمل چیست؟ این حدیثی است که گوهر قرائت قرآن را به آخر مرحله می رساند. ما لی بهذا؟ در مقابل این عمل برای من چیست؟ امام فرمود: "لک بذلك أن تکون معهم".
🔸اصلا خود من الان که می گویم، متحیّرم. فرمود: جزای تو که قرآن خواندی، ختم قرآن را هدیه کردی به رسول خدا، به علی مرتضی، جزای تو این است که با او باشی و از او جدا نشوی. این مرد، فقیه است، وقتی این کلمه را شنید مبهوت شد، گفت: لی هذا بهذا؟ در مقابل این، این برای من است؟ معیّت، آن هم با خاتم، با سید اوصیاء؟ سه مرتبه امام فرمود: "نعم، نعم، نعم" بله، بله، بله، جزای تو این است که با او باشی.
📗الکافی ج۲ ص۶۱۸
📗وسائل الشیعه ج۶ ص۲۱۸
✨ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَئِیسَ الْبَکّائِین، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یامِصْباحَ الْمُؤْمِنِین✨
🥀 روضه روز چهارم
✍️ در احوالات حضرت سیدالساجدین نقل شده که چون وقت افطار میرسید، خدمتگزار آب و غذا می آورد و میگفت: آقا جان! میل فرمایید
میفرمود: چگونه غذا بخورم، در صورتی که فرزند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) گرسنه کشته شد؟ و چگونه آب بنوشم، در صورتی که فرزند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) لب تشنه کشته شد؟
و پیوسته این سخن را میگفت و میگریست، تا آب و غذا با اشک چشمش مخلوط میشد.
همواره با این حال بود، تا از دنیا رفت.
📚 اللهوف ، ج ۱ ،ص ۲۰۹
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
تا عزاداريش شروع شود
ديدن شيرخواره اي كافيست
تا صدايش به گوش ما برسد
ديدن گوشواره اي كافيست
وقت افطار كردنش هر شب
تا كه چشمش به آب مي افتاد
تشنگي ضريح لبهايش
ياد طفل رباب مي افتاد
من نميدانم اينكه خاكستر
چه به روز سر امام آورد
زير زنجير پيكر زردش
معجزه بود اگر دوام آورد
گيرم از دست كوفه راحت شد
سنگ طفلان شام را چه كند؟
گيرم از دست كوچه سنگ نخورد
مردم پشت بام را چه كند؟
#لبیک_یا_داعی_الله
#ما_روزه_را_به_نام_تو_افطار_میکنیم
#سی_روز_سی_روضه
@varesoon
💠 العبد محمدتقی بهجت:
🔸هر روز، یک روایت از کتاب «جهاد با نفس» وسائلالشیعه را مطالعه کنید.
🔸در واضحاتش بیشتر فکر کنید. بعد این را در خودتان میبینید که سر یک سال، عوض شدهاید!
📚 نکتههای ناب، ص۱۴۳
@varesoon
@varesoon_bahjat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مرحوم حضرت آیت الله سید جواد حیدری
🔸از همه جا امیدت رو قطع کن
🔸وصل شو به خدا
@varesoon
💠آيت الله ذبيح الله ذبيحی قوچانی(ره):
🔸استادي داشتيم در نجف كه همواره مي گفت سری سالم به قبر ببريد. هواهای نفسانی را از سر خارج كنيد.
🔸انارة العقل مكسوف بطوع هوی
اميال نفسانی نور عقل را از ميان مي برد.
🔸همواره متوجه باشيد كه از دنيا خواهيد رفت. با خود هيچ نمي بريد.
«هر كه آمد به جهان اهل فنا خواهد بود»
@varesoon
💠آیت الله معظم حاج شیخ حسین وحید خراسانی:
🔸عزیز تر از قرآن پیش امام زمان (علیه السلام) گوهری نیست ، این قرآن را که کلام الله است، تلاوت کنید، هدیه به او کنید.
🔸ران ملخی را هدهدی پیش سلیمان برد، دست به سرش کشید، این تاج بر سر هدهد تا قیامت در نسلش ماند.
🔸حالا یک دوره سال قرآن بخوانی، هدیه به امام زمان (عج) بکنی، آن سلیمانی که هزار ها سلیمان گدای درگاه اویند، با من و تو چه خواهد کرد؟
🔸به هر اندازه که می توانید قرآن را بخوانید و به امام زمان (عج) هدیه کنید.
🔸این کار اکسیر اعظم است، او عنایت می کند و با توجه او کار تمام می شود.
@varesoon
💠علامه حسن زاده آملی(ره):
🔸همنشينى مؤثّر است. مصاحبت اثر دارد. نفس انسانى خوپذير است. انسانى كه با انسانى مدتى به سر برده است میبينى چنان از يكديگر خو گرفته اند كه احوالات هر يك حكايت از ديگرى مىكند بلكه مطلقاً همنشينى اثر دارد. مثلًا شاگرد بر اثر مصاحبت با استاد، از سيرت و خوى استاد حكايت میكند و همچنين فرزند از پدر كه «الوَلدُ سِرُّ ابيه.»
🔸به قول خواجه عبداللّه انصارى:
دود از آتش چنان نشان ندهد و خاك از باد كه ظاهر از باطن و شاگرد از استاد.
🔸غرض، اينكه مصاحبت مطلقاً مؤثر است حتّى در حيوانات، بلكه در جمادات، به قول شيخ اجل سعدى:
گلى خوشبوى در حمام روزى
رسيد از دست محبوبى به دستم
بدو گفتم كه مشكى يا عبيرى
كه از بوى دلاويز تو مستم
بگفتا من گِلى ناچيز بودم
وليكن مدتى با گُل نشستم
كمال همنشين در من اثر كرد
وگرنه من همان خاكم كه هستم
🔸حالا اين معنا را بالا ببريد. در مصاحبت با ملكوت عالم، با حقيقت عالم، با خداى عالم در نظر بگيريد. اگر چنين توفيقى پيدا كرديم كه توانستيم همواره و در همه حال عنداللّه حضور داشته باشيم، چه خواهيم شد؟! خوشا به حال كسانى كه همواره مصاحبت با خدايشان دارند، جليس و انيس آنان خدايشان است.
🔸آنهايى كه همنشينى با خداوند عالم دارند، كسانى هستند كه اسماى جمالى و جلالى خداوندِ سبحان در ايشان رسوخ كرده است.
جوادند، رحيمند، عطوفند، عالمند و همچنين داراى ديگر اسماء اللّه هستند.
@varesoon