eitaa logo
وارثون
5.6هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
75 فایل
کانال وارثون؛ کانال عکس، اخبار، مطالب و نکات اخلاقی علما و بزرگان تشیع است. ارتباط با ادمین کانال: @MohsenRanginkaman
مشاهده در ایتا
دانلود
📷تنها تصویر به‌دست آمده از میرزا عبدالرحیم نهاوندی عبدالرحیم نهاوندی (متوفای ۱۳۰۴ق) در حلقۀ درس صاحب جواهر حضور یافت. درخشش میرزا در درس صاحب جواهر چنان بود که او را یکی از چهار نفری برشمرده‌اند که آن فقیه بر روی منبر تدریس به اجتهادشان شهادت داد. میرزا پس از صاحب جواهر، به جمع شاگردان شیخ انصاری پیوست و سالها از محضر شیخ بهره برد. او در همان زمان حیات استادش، در نجف کرسی تدریس داشت و پس از وفات شیخ تنها کسی بود که رسائل را در نجف تدریس می‌کرد. میرزا عبدالرحیم نهاوندی پس از سی سال اقامت در نجف، در سال ۱۲۹۱ق، به قصد زیارت مشهد مقدس، بدون همراهی خانواده‌اش به ایران سفر کرد. او پس از یک سال اقامت در مشهد، هنگامی که در مسیر بازگشت، از تهران گذر می‌کرد، مورد استقبال علمای بزرگ شهر از جمله حاج ملاعلی کنی قرار گرفت که از او خواستند در تهران رحل اقامت افکند و به تدریس و ترویج بپردازد. 🔸میرزا عبدالرحیم این پیشنهاد را پذیرفت و در تهران سکونت یافت. وی تا زمان وفات خود، به مدت دوازده سال کرسی تدریس مدرسۀ مروی را در اختیار داشت و به‌عنوان مدّرس رسمی آن مرکز علمی شناخته می‌شد. @tarikh_hawzah_tehran @varesoon
. حضرت آیت‌الله بهجت: گاهی به مطالب و دستورات روشن و آسان شرعی که می‌دانیم، عمل نمی‌کنیم؛ و آن‌گاه نزد اساتید معرفت و اخلاق و تربیت می‌رویم، و تقاضای ذکری سنگین‌تر و مطالبی بالاتر از آن چه لازم داریم می‌کنیم... این، علامت آن است که نمی‌خواهیم از راه صحیح، بالا برویم و به کمالات و درجات عالی معنوی برسیم! . 📚در محضر بهجت، ج۲، ص۳۸۰ . @varesoon
إلزَم رِجلَها ؛ فَإنَّ الجَنَّةَ تَحتَ أقدامِها حضرت فاطمه (عليهاالسلام) فرمودند: در خدمت مادر باش ؛ زيرا بهشت زير قدم هاى مادران است . كنزالعمّال ، ح 45443 @varesoon_hadis
به نیت زیارت حضرتش در هر روز : صلی الله علیک یا أباعبدالله الحسین صلی الله علیک یا أباعبدالله الحسین صلی الله علیک یا أباعبدالله الحسین صلی الله علیک و رحمة الله و برکاته قبول ▪️@varesoon
📝غيبت و دين يُؤتى بأحَدٍ يَومَ القِيامَةِ يُوقَفُ بينَ يَدَيِ اللّه ِ و يُدفَعُ إلَيهِ كتابُهُ فلا يَرى حَسَناتِهِ ، فيقولُ : إلهي ، ليسَ هذا كتابِي ! فإنّي لا أرى فيها طاعَتي ؟ ! فيقالُ لَهُ : إنّ رَبَّكَ لا يَضِلُّ و لا يَنسى ، ذَهَبَ عَمَلُكَ بِاغتِيابِ الناسِ . ثُمّ يُؤتى بآخَرَ و يُدفَعُ إلَيهِ كتابُهُ فَيَرى فيهِ طاعاتٍ كثيرَةً ، فيقولُ : إلهي ، ما هذا كتابِي ! فإنّي ما عَمِلتُ هذهِ الطَّاعاتِ ! فيقالُ : لأنَّ فلانا اغتابَكَ فَدُفِعَت حَسَناتُهُ إلَيكَ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : روز قيامت فردى را مى آورند و او را در پيشگاه خدا نگه مى دارند و كار نامه اش را به او مى دهند، اما حسنات خود را در آن نمى بيند. عرض مى كند : الهى! اين كار نامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمى بينم! به او گفته مى شود : پروردگار تو نه خطا مى كند و نه فراموش. عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم بر باد رفت. سپس مرد ديگرى را مى آورند و كار نامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهده مى كند. عرض مى كند : الهى! اين كار نامه من نيست! زيرا من اين طاعات را به جا نياورده ام! گفته مى شود : فلانى از تو غيبت كرد و من حسنات او را به تو دادم. 📚جامع الأخبار : 412/1144. ♥️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج♥️ @varesoon
به بهانه سالگرد حجت الاسلام و المسلمین محمدحسن راستگو به قلم: مصطفی رحماندوست 👇👇👇👇👇👇👇 @varesoon
من برنامه کودک تلویزیون را داشتم و راستگو را نمی‌شناختم. یک روز دیدم آخوند جوان کوتاه‌ قدی یک‌ راست آمد کنارم نشست و سلام‌ علیکم و بعد گفت: من آمده‌ام برای بچه‌ها برنامه اجرا کنم. آن روزها کاملا اوضاع انقلابی بود. منشی داشتم، ولی قاعده بر این بود که منشی مانع ورود کسی نشود. من که دل خوشی از آخوندهای جوان و بی‌تجربه نداشتم که به نام انقلاب مدعی هر کار و تخصصی شده بودند، گفتم: آقاجان سن و سالی هم نداری که بگویم حاج‌ آقا این کارها به شما نیامده. تلویزیون و تولید در آن دستگاه، حرفه‌ای تخصصی است. همین که دوربین را از استودیو خارج کرده‌اید و جلو منبر گذاشته‌اید کافی است. لطفا بروید به جنگ زید و عمر ادامه دهید و درس‌تان را بخوانید. اما راستگو میدان را خالی نکرد و گفت: من حاضرم با بهترین هنرپیشه‌ها و مجریان برنامه کودک مسابقه بدهم و فی‌البداهه برنامه اجرا کنم. پیشنهاد تفریحی خوبی بود. تا چشم باز کنم دیدم همکاران قرتی‌ تکستور گروه کودک توی اتاق جمع شده‌اند تا به آخوند جوانی که ادعای فلان و بهمان دارد بخندند. یک ربع نگذشته بود که راستگو کار خودش را کرد. آن‌هایی که برای مسخره کردنش آمده بودند هر کدام برای بهتر شدن برنامه‌اش پیشنهادی می‌دادند. راستگو هم کم نمی‌آورد و درباره پیشنهادها اظهارنظر می‌کرد. راستگو دلش می‌خواست با عبا و عمامه برنامه‌ش را اجرا کند، آن هم هفتگی و مرتب و با حضور بچه‌ها و پخش مستقیم. من می‌گفتم که: فقط یک بار اجرا کن آن هم تولیدی، نه پخش مستقیم که فیلمش امکان ویرایش داشته باشد و حتما با لباس عادی. اختلاف نظر ما باعث شد که برنامه‌ای تولید نشود. دو سه هفته بعد آمد و به اجرای بدون عبا و قبا و عمامه و همچنین به تولیدی بودن برنامه، نه پخش مستقیم آن تن در داد. من و همراهانم هم قول دادیم که اگر برنامه‌اش را پخش کردیم و گرفت «چند برنامه دیگر!» هم ادامه بدهیم. چند جلسه با پیراهن شلوار اجرا کرد. یواش یواش وسط برنامه نصف لباسش را پوشید و خلاصه در برنامه اعلام کرد که روحانی است و … با هم دوست شدیم. خیلی هم دعوا می‌کردیم چون اختلاف سلیقه داشتیم. همدیگر را دوست داشتیم. مرا دعوت می‌کرد برای طلبه‌های نوآموز کلاس‌هایش ادبیات کودکان یا قصه‌گویی درس بدهم. به خانه هم می‌رفتیم. در روزگاری که بازی‌های کامپیوتری جرم بود، با هم تا صبح آتاری و… بازی می‌کردیم. با یک خاطره تمامش کنم. بیست و چند سال پیش خانه ما نزدیک فرودگاه مهرآباد بود. شب بود و آماده خواب بودم که تلفن خانه زنگ زد. راستگو بود. گفت: میایی مرا از فرودگاه به خانه‌ات ببری؟ سر به سرش گذاشتم که ای بابا تاکسی بگیر و بیا. بگذار آقایان علما و شخصیت‌ها یک بار هم شده سوار تاکسی شوند و از این حرف‌ها. شوخی‌هایم که تمام شد. گفت: بابا جیب علما خالی است. پول ندارم. زود بیا و منتظر جواب من نشد و تلفن را قطع کرد. سوار پیکان جوانانم شدم و رفتم فرودگاه. آوردمش خانه. شام هم نخورده بود. نیمرویی رو به راه کردیم و تا اذان صبح تعریف کردیم. صبح پرواز داشت به مشهد. در آن‌جا هم برنامه داشت. ماجرا از این قرار بود که از قم آمده بود مهرآباد تهران از آن‌جا پرواز به شهری و سه روز اجرای برنامه و حاج آقا لطف کردید و خوش آمدید و پرواز به شهر دیگر و شهر بعدی. در هیچ یک از شهرها به او پول نداده بودند. یک جا یک کیلو چای داده بودند. یک جا یک تخته پتو و… آن روزها پول دادن به معلم مدرس و سخنران جماعت زشت بود و این‌جور نبود که پیش از منبر پاکت داده شده باشد! خلاصه چای و پتو را که هر دو بسیار به درد بخور بودند و در زمان جنگ نایاب، به ما داد و رفت. بردمش فرودگاه تا به مشهد برود و کلاس‌هایش را اداره کند و حاج آقا خداحافظی بشنود و برگردد… بله. حاج آقا خدا حافظ. آن‌چه را هم که گرفته بودی نبردی. حاج آقا خداحافظ. خوش به حالت که اندوخته‌های نگرفته بسیاری را بردی. @varesoon
قال امیرالمومنین (علیه‌السلام): يَنْبَغِي لِمَنْ أَيْقَنَ بِبَقَاءِ الْآخِرَةِ وَ دَوَامِهَا أَنْ يَعْمَلَ لَهَا کسی که یقین به پایداری و دوام آخرت دارد، سزاوار است برای آن کار کند. غررالحکم/ حدیث ۲۹۸۶ @varesoon_najaf
از راست به چپ حضرات آیات: سيد علی نقی طبسی حائری سيد كاظم اخوان مرعشی ميرزا جواد طهرانی سيد حسن طباطبایی قمی شيخ حسنعلی مرواريد @varesoon
آیت الله محفوظی: در همهٔ فرهنگ های بشری امانت داری امر پسندیده ای تلّقی شده است در اسلام نیز این مقولهٔ انسانی،بسیار با اهمیت است و قرآن و نیز سیرهٔ انبیا و اولیا و معصومان پاک بر ترویج و تثبیتِ امانت داری بوده است دلیل این اهمیت آن است که اساساً استواری جوامع بشری در همهٔ ابعاد سیاسی اجتماعی اقتصادی و فرهنگی، وام دار امانتداری و گسترش آن در جامعه است. اگر امانتداری در جامعه ای تضعیف شود،اعتماد افراد از میان می رود و پریشانی و خیانت،سایهٔ شوم خود را بر زندگی مردم خواهد افکند. در تعالیم اسلام،امانت داری چنان با اهمیت است که حتی از ایمان هم بالاتر می باشد امیرمؤمنان فرمود:أفضَل الايمان الأمٰانَة امام صادق(ع( امانتداری را معیار مناسبی برای ارزیابی شخصیتِ معنوی دانسته و می فرماید:به طول رکوع و سجدهٔ انسان نگاه مکن،زیرا اگر به آن عادت کرده باشد از ترک آن بیمناک خواهدبود؛به راستی و امانت داری او بنگر که چگونه امانت را پاس میدارد. قرآن انسانها را به ادای امانت فرمان داده و می فرماید إنّ اُلله يَأْمُرُكُمْ أن تُؤدَّوا اُلأمانات إِلي أَهْلِها خداوندبه شما فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبان آن ها رد کنید. @varesoon
روح مطهر حجت‌الاسلام‌حاج‌شیخ‌علی‌حاجیان به ملکوت اعلی پیوست ۷آذر ۱۴۰۱ @varesoon
میلادیه حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) اسوه وقار و جلال سروده‌ی آیت الله العظمی صافی گلپایگانی جهان ز مولد زینب چو خویشتن آراست عنایت ازلى جلوه كرد از چپ و راست‏ زنى چگونه زنى، فخر عالم و آدم‏ زنى كه چون پدر و مام، عروة الوثقى است‏ ولیّة الله و عین ‏الله و لسان ‏الله‏ زنى بزرگ كه الگوى دانش و تقوا است‏ زنى كریمه، زنى عالم علوم خفى زنى كه پایه‌ قَدرش ز آسمان بالا است‏ زنى ستوده، زنى اسوه‌ وقار و جلال‏ زنى كه خواهر و هم ‌رزم سیّدالشهدا است‏ زنى بزرگ، زنى قهرمان كوفه وشام‏ زنى كه معدن صبر و عفاف و شرم و حیا است‏ زنى چگونه زنى، آیت كمال ابد زنى كه درگه او مشعر و مِنا و صفا است‏ زنى تهمتن و شیر افكن و على هیبت‏ زنى كه بانوى بى‏مثل روز عاشوراست‏ زنى معلّمه‌ مكتب نبوّت و وحى‏ كه خود معلّمه مكتب كمال و وفا است‏ زنى عظیمه، بزرگ و عزیز و نیرومند زنى كه باقى از او انقلاب كرب و بلا است‏ عظیمه گر چه همى بوده است وخواهد بود و لیك زینب كبرى عظیم در عظما است‏ زنى به منطق و گفتار، حیدر كرّار زنى كه در شرف و مجد، ثانى زهرا است‏ مقام ومشهد او در دمشق و قاهره هست‏ دلیل آن كه حقیقت، مدار عزّ و بقا است‏ از آن خطابه كه در مجلس یزید سرود هنوز ولوله و شور در زمین و سما است‏ چنان نمود یزید پلید را محكوم‏ كه تا ابد برِ تاریخ، ساقط و رسوا است‏ رساند ناطقه ی او به گوش عالمیان‏ كه عزّ و مجد و كرامت از آنِ آل عبا است‏ بیان نمود در آن خطبه‌‌ی فصیح و بلیغ‏ كه حق ز باطل وباطل ز حق همیشه جداست‏ ره حسین و على، راه حق و توحید است‏ ره یزید و معاویه، راه شرك و خطا است‏ سخن ز قدر و جلالش نمى‏ توان گفتن كه درك شأن و مقامش وراى بینش ما است‏ سرود «لطفى صافى» مر این چكامه‌ ی نغز اگر قبول شود بس براى هر دو سرا است‏ عتبه بوس آستان ملک پاسبان عالمه غیر معلّمه زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) لطف اللّه صافی
حجت‌الاسلام‌سیدآقا‌حسینی (معروف‌به‌سیدآقا) از اساتید حوزه‌ علمیه‌ و دانشگاه در همدان به لقاء الله پیوست ۷آذر۱۴۰۱ @varesoon
انا لله و انا الیه راجعون حجت الاسلام حاج سید حسن ودودیان ساروی دار فانی را وداع گفت ۱۴۰۱/۰۹/۰۷ @varesoon
هشتم آذرماه سالگرد ارتحال فقیه وارسته آیت الله حاج شیخ محمدعلی اراکی @varesoon
46.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سَلامُ اللهِ وَسَلامُ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَأَنْبِيائِهِ الْمُرْسَلِينَ، وَعِبادِهِ الصّالِحِينَ وَجَمِيعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدِّيقِينَ، وَالزَّاكِياتُ الطَّيِّباتُ فِيـَما تَغْتَدِي وَتَرُوحُ عَلَيْكَ يَابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، أَشْهَدُ لَكَ بِالتَّسْلِيمِ وَالتَّصْدِيقِ وَالْوَفاءِ وَالنَّصِيحَةِ @varesoon
شدیدترین یتیمی ... نسخه شناس خبیر و محقّق برجسته مرحوم سیّد عبد العزیز طباطبائی یزدی (ره) هفتم بهمن ۱۳۷۴ عالم تحقیق را عزادار فقدان خود نمود [ ۱۳۰۸ ـ ۱۳۷۴ ه. ش ] . - رحمة الله علیه رحمة واسعة - خاطره ی آموزنده و بسیار تأثیر گذار زیر از قلم نجل برومندشان جناب حجة الاسلام سید علی طباطبائی - وفقه الله - نقل می شود . [ من در همان سالِ اوّل بعد از رحلت پدر ، از فقدان او بسیار غمزده بودم ؛ چون من با ایشان در همان طبقه بالا زندگی می‌کردم و صبح و شب با ایشان حشر و نشر داشتم . در این تألّم بودم که شب ، خواب بسیار کوتاهی دیدم . ایشان آمدند و به من فقط یک جمله آدرس بِحار دادند و رفتند و هیچ چیز دیگر نگفتند . من از خواب که بیدار شدم ، به اطاق ایشان رفتم . بحار همانجا در قفسه‌های اطاق او بود . به آن آدرس که مراجعه کردم دیدم این روایت را : “أشَدُّ مِن يُتْمِ اليَتيمِ الّذي انقَطَعَ عَن أبيهِ ، يُتْمُ يَتيمٍ انقَطَعَ عَن إمامِهِ " . سخت تر از یتیم شدن فردی که پدرش را از دست داده ، یتیمی فردی ست که از امامش دورست... ] @varesoon
حضرت فاطمه (عليهاالسلام): إذا حُشِرتُ يَومَ القِيامَةِ أشفَعُ عُصاةَ اُمَّةِ النَّبِيِّ صلي الله عليه و آله ؛ حضرت فاطمه (عليهاالسلام): آن گاه كه در روز قيامت برانگيخته شوم، گناهكاران امّت پيامبر اسلام را شفاعت خواهم كرد. إحقاق الحقّ ، ج 19 ، ص 129 @varesoon_hadis
شفا گرفتن مرحوم آیت الله فیض‌الاسلام به واسطه توسل به حضرت زینب (سلام الله علیها) 👇👇👇👇👇👇 @varesoon
دکتر اصلی من، نجف است! محمد رضا فیض الاسلام- فرزند آیت الله سید علی نقی فیض الاسلام، شارح و مترجم نهج البلاغه و مفسّر قرآن- می‌فرمودند: زمانی مرحوم پدرم فیض ­الاسلام، مبتلا به زخم معده و زخم روده و اثنی عشر شدند و از این بیماری‌ها بسیار رنج می­‌بردند، ایشان نزد دکترهای متخصص رفته، آن‌ها گفته بودند که: ایشان باید سه عمل جراحی انجام دهند. یکی از دوستان به ایشان گفت: امکاناتی در لندن دارم و می‌خواهم شما را به آن جا بفرستم و عمل جراحی شما انجام شود. ایشان با توجه به رنجی که از این بیماری‌ها می­‌بردند، این پیشنهاد را قبول کردند. روزی که قرار بود برای گرفتن ویزا و بلیط بروند، شناسنامه خود، همسر و فرزندان‌شان را هم برداشتند و به دوست‌شان گفتند: شما که قرار است برای رفتنِ بنده به لندن، ویزا بگیرید، برای رفتن به عراق، بلیط تهیه کن که دکتر اصلی من نجف است! سال ۱۳۴۲ بود که همه خانواده با هم به نجف رفتیم. در نجف بین علما جلساتی برقرار می­‌شد و خاطرات گذشته را زنده می­‌کردند. در یکی از جلسات یکی از علما از پدرم پرسید: آقای فیض الاسلام! چرا شما به خود می­‌پیچید؟ پدرم گفت: فلان بیماری را دارم! آن عالم به ایشان گفت: از یکی علما شنیده ­ام که اگر کسی حاجتی داشته باشد و خداوند متعال را سه بار به حضرت زینب کبری(س) قسم دهد، حاجت او برآورده خواهد شد و شما که این‌قدر با مولا نزدیک هستید، چرا این کار را تا کنون نکرده­‌اید؟ ایشان می‌فرمودند: پس از خروج از این جلسه، به حرم حضرت علی(ع) رفتم و این قسم را بر زبان جاری و نذر کردم که اگر از این بیماری بهبود پیدا کردم، یک کتابی درحالات حضرت زینب(س) بنویسم! دو سه روز از که از این قضیه گذشت دیگر آثاری از این بیماری در من وجود نداشت! همه تعجب کردیم. وقتی به ایران آمدیم، ایشان نزد پزشکی رفتند و علت برطرف شدن درد را جویا شدند. پس از انجام دو بار رادیولوژی، متوجه شدیم که اثری از آثار این بیماریِ مزمنِ چند ساله در بدن ایشان نیست و بیماری برطرف شده است! مرحوم پدر بعد از این عنایت، اقدام به نوشتن کتابی با عنوان «خاتون دو سرا» درحالات حضرت زینب کبری(س) کردند. . خبرگزاری رسا، گفتگو با محمدرضا فیض الاسلام - فرزند مرحوم سید علی نقی فیض الاسلام، ۹۴/۴/۱۷. @varesoon
❔سؤال: شما آینده این جانب را چگونه می‌بینید؟ حضرت آیت‌الله بهجت: باسمه‌تعالی، آینده میزان نیست، عاقبت میزان است. اگر در ابتدا (دنیا)، بندگی نماید به ترک معصیتِ معبود در اعتقاد و عمل، در عاقبت از مقربان است. 📚 به سوی محبوب، ص٨٧ ✅ @varesoon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری‌های صفحه اینستاگرام وارثون روز سه‌شنبه ۱۴۰۱/۰۹/۰۸ @varesoon_MediaStory
. آیت الله ناصری پس از پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در یکی از مسابقات، در سخنرانی خود با گریه فراوان فرمودند: شب گذشته در آسمان شور و غوغای عجیبی از دعای اهل زمین به وجود آمده بود... آنگاه پس از گریه شدید فرمودند: والله اگر مردم فقط یک مرتبه این طور برای فرج امام زمان (عج) دعا میکردند، حضرت می‌آمدند ... . عزیزان و همراهان بزرگوار، همزمان با مسابقه فوتبال بین ایران و آمریکا علاوه بر دعای پیروزی ایران، دعا برای فرج امام زمان عج فراموش نشود. @varesoon
ای دختر میر مؤمنان، جان حسین ای خواهر ایمان و امان، جان حسین ما را ز شفاعتت نسازی محروم ای عمه سادات جهان، جان حسین! حسین علیزاده @varesoon