حضرت فاطمه (عليهاالسلام):
إذا حُشِرتُ يَومَ القِيامَةِ أشفَعُ عُصاةَ اُمَّةِ النَّبِيِّ صلي الله عليه و آله ؛
حضرت فاطمه (عليهاالسلام):
آن گاه كه در روز قيامت برانگيخته شوم، گناهكاران امّت پيامبر اسلام را شفاعت خواهم كرد.
إحقاق الحقّ ، ج 19 ، ص 129
@varesoon_hadis
دکتر اصلی من، نجف است!
محمد رضا فیض الاسلام- فرزند آیت الله سید علی نقی فیض الاسلام، شارح و مترجم نهج البلاغه و مفسّر قرآن- میفرمودند:
زمانی مرحوم پدرم فیض الاسلام، مبتلا به زخم معده و زخم روده و اثنی عشر شدند و از این بیماریها بسیار رنج میبردند، ایشان نزد دکترهای متخصص رفته، آنها گفته بودند که:
ایشان باید سه عمل جراحی انجام دهند. یکی از دوستان به ایشان گفت:
امکاناتی در لندن دارم و میخواهم شما را به آن جا بفرستم و عمل جراحی شما انجام شود. ایشان با توجه به رنجی که از این بیماریها میبردند، این پیشنهاد را قبول کردند.
روزی که قرار بود برای گرفتن ویزا و بلیط بروند، شناسنامه خود، همسر و فرزندانشان را هم برداشتند و به دوستشان گفتند:
شما که قرار است برای رفتنِ بنده به لندن، ویزا بگیرید، برای رفتن به عراق، بلیط تهیه کن که دکتر اصلی من نجف است!
سال ۱۳۴۲ بود که همه خانواده با هم به نجف رفتیم. در نجف بین علما جلساتی برقرار میشد و خاطرات گذشته را زنده میکردند.
در یکی از جلسات یکی از علما از پدرم پرسید: آقای فیض الاسلام! چرا شما به خود میپیچید؟ پدرم گفت:
فلان بیماری را دارم!
آن عالم به ایشان گفت:
از یکی علما شنیده ام که اگر کسی حاجتی داشته باشد و خداوند متعال را سه بار به حضرت زینب کبری(س) قسم دهد، حاجت او برآورده خواهد شد و شما که اینقدر با مولا نزدیک هستید، چرا این کار را تا کنون نکردهاید؟
ایشان میفرمودند:
پس از خروج از این جلسه، به حرم حضرت علی(ع) رفتم و این قسم را بر زبان جاری و نذر کردم که اگر از این بیماری بهبود پیدا کردم، یک کتابی درحالات حضرت زینب(س) بنویسم!
دو سه روز از که از این قضیه گذشت دیگر آثاری از این بیماری در من وجود نداشت! همه تعجب کردیم.
وقتی به ایران آمدیم، ایشان نزد پزشکی رفتند و علت برطرف شدن درد را جویا شدند. پس از انجام دو بار رادیولوژی، متوجه شدیم که اثری از آثار این بیماریِ مزمنِ چند ساله در بدن ایشان نیست و بیماری برطرف شده است!
مرحوم پدر بعد از این عنایت، اقدام به نوشتن کتابی با عنوان «خاتون دو سرا» درحالات حضرت زینب کبری(س) کردند.
.
خبرگزاری رسا، گفتگو با محمدرضا فیض الاسلام - فرزند مرحوم سید علی نقی فیض الاسلام، ۹۴/۴/۱۷.
@varesoon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوریهای صفحه اینستاگرام وارثون
روز سهشنبه
۱۴۰۱/۰۹/۰۸
@varesoon_MediaStory
.
آیت الله ناصری پس از پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در یکی از مسابقات، در سخنرانی خود با گریه فراوان فرمودند:
شب گذشته در آسمان شور و غوغای عجیبی از دعای اهل زمین به وجود آمده بود...
آنگاه پس از گریه شدید فرمودند:
والله اگر مردم فقط یک مرتبه این طور برای فرج امام زمان (عج) دعا میکردند، حضرت میآمدند ...
.
عزیزان و همراهان بزرگوار، همزمان با مسابقه فوتبال بین ایران و آمریکا علاوه بر دعای پیروزی ایران، دعا برای فرج امام زمان عج فراموش نشود.
@varesoon
26.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
يا زينب الكبرى💐
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ البُدُورِ السَّواطِعِ، السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ الشُّمُوسِ الطَّوَالِعِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ
@varesoon
🔸حضرت زينب كبري علیها السلام الگوي عفّت و حجاب
💠آن مرد عالم عابد گفت: من مدّتها در مدينه، همسايه با اميرالمؤمنين علي (علیه السلام) بودم.
⚠️در تمام اين مدّت نه قامت زينب را ديدم و نه صدايي از او شنيدم!
وقتي مي خواست براي زيارت قبر مطهّر جدّ بزرگوارش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برود اوّلاً شب مي رفت و ثانياً پدر و برادرانش با وي همراهي مي كردند. وقتي نزديك حرم مي رسيدند اميرالمؤمنين (علیه السلام ) جلوتر مي رفت و نور چراغها را كه در كنار قبر پيامبر اكرم بود كم مي كرد(فتيلهي آنها را پايين مي كشيد). يكبار امام حسن(علیه السلام) راز اين مطلب را از پدر پرسيد. فرمود: خوف اين دارم كه فرد نامحرمي قامت خواهرت را ببيند.
📚 (کتاب حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) شیخ جعفر نقدی صفحه ی بیست و هفت )
از سخنان مرحوم حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)
@varesoon
🔹 از نظر قوّت و قدرت قلب و حماسه داشتن روح و نترسیدن از کشته شدن، حضرت زینب(س) یک نمونه بسیار عالی اسلامی است و در تاریخ اسلام داستان او به عنوان یک نمونه کامل همیشه نقل شده است.
🔸 آن چیزی که برای زن گفتهاند که نسبت به آن عملش جبانانه و محتاطانه باشد، در مورد ترس از جان یا ترس از مال و ثروت نیست، بلکه در مورد ترس از عفاف است. آدم شجاع نمیترسد، میگوید میروم حداکثر کشته میشوم، کشته هم شدم با افتخار است. زن در مورد کشته شدن همین جور باید باشد.
🔹 ولی در موردی که عفتش در مقام خطر است یعنی خطرِ این است که عفتش لکهدار بشود، جای شجاعت نیست، چون شجاعت یعنی فداکاری. [ نباید بگوید] میروم، بگذار عفتم از بین برود. نه، عفت یک امر شخصی نیست که به تو بگویند از آن بگذر تا از یک «خودی» گذشته باشی، عفت یک امری است که تو امانتدار آن هستی.
🔸 مثل این است که فردی که امین یک شیء گرانبهایی است و وظیفهاش این است که آن شیء گرانبها را به مقصد برساند، در بین راه شجاعتش گل بکند؛ به جای اینکه همه کوشش او صرف این باشد که شیء گرانبها را به مقصد برساند آن را در معرض خطر قرار بدهد.
📒 تعلیم و تربیت در اسلام، ص۱۱۶
@varesoon