🔷🔶🔷مصاحبه شنیدنی با جناب سرهنگ رنگین، مسئول #معراج_شهدای_تهران
https://www.farsnews.ir/news/13990226000616/%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AC%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B9-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D9%85%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D8%AF%D9%85-%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%D9%85
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ درک #شب_قدر یعنی انسان در #طرح_امام و #برنامه_امام قرار بگیرد و امام یک جایگاهی برای ما در برنامۀ خودشان در نظر بگیرند و کاری به ما بدهند.
⚡️ در شب قدر، #پنهانیترین_نقشههای_دشمنان نیز روی میز حضرت قرار دارد و آن حضرت دربارۀ آنها تصمیم میگیرند.
⚡️ ما در تاریخ به ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) امتحان شدهایم و باز هم داریم امتحان میشویم.
#استاد_میرباقری
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
برنامه سحر ماه من"۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹" روایت حاج حسین کاجی از شهدای قم ولشگر 17 علی ابن ابیطالب.(ع) رو تو تلوبیون ببین
http://www.telewebion.com/episode/2273446
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی مربی میشه حاج احمد...
.
شب قدر بچه های موسسه شهید کاظمی
و حکم ماموریت شهید مدافع حرم محسن حججی.
.
روایت حاج حسین یکتا در جمع خصوصی بچه های موسسه شهید کاظمی.
.
این صوت مربوط به شب ۲۳ ماه مبارک رمضان دو سال قبل از شهادت شهید حججی در موسسه شهید کاظمی نجف آباد میباشد.
.
شادی روح این شهید عزیز و فرمانده گمنام حاج احمد کاظمی صلوات.
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
دوم شب حضور حاج حسین کاجی در برنامه "ماه من- ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۹" شبکه سوم
http://www.telewebion.com/episode/2274626
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ امسال تو برای روز قدس چکار میکنی؟
💢 پاسخ به درخواست کودکان فلسطینی.
📌 از لایو اینستاگرام تا پروفایل شبکه های اجتماعی با عکس پرچم فلسطین
#covid1948
#روز_قدس
#فلسطین
#کودکان_فلسطینی
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
🎥فراخوان جشنواره روایت راوی
🔻با موضوعات :
🎞مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی
🎞بیانیه گام دوم انقلاب
🎞خرمشهر ها در پیش است
🎞دستاورد های انقلاب اسلامی
🗓مهلت ارسال آثار:
3 خردادماه 1399
📲نحوه ارسال آثار:
تحویل حضوری به روابط عمومی مؤسسه روایت سیره شهدا یاارسال به شماره 09387423833 در شبکه پیام رسان ایتا
💳🎁جوایز :
🔶 نفر اول : 💳🛍کارت هدیه 300 هزار تومانی به همراه بسته فرهنگی
🔶 نفر دوم: 💳🛍کارت هدیه 200هزار تومانی به همراه بسته فرهنگی
🔶نفر سوم: 💳🛍کارت هدیه 150هزار تومانی به همراه بسته فرهنگی
اطلاعات بیشتر :
02537105-داخلی 4 تماس حاصل فرمائید.
#موسسه_روایت_سیره_شهدا #ما_قوی_هستیم
🌹اخبار راوی روحانی🌹
🆔 @ravayatgarnews
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
⚜ لوح | مثل آوینی
🔻 حضرت آیتالله خامنهای: «کاش کسانی بتوانند مثل شهید آوینی این جهاد عظیم مقابله با کرونا را روایت کنند؛ همچنان که شهید آوینی توانست جزئیّات جبهه را برای ما روایت بکند و آن را ماندگار کند.»
۱۳۹۹/۰۲/۲۱
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روز قدس رسانهای!
پیشنهادی ویژه برای یاری مظلومین جهان
#روز_قدس
#تکلیف
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
🖼 #پوستر
✅ در یک اتفاق تاریخی، رهبر انقلاب برای اولین بار به مناسبت روز جهانی قدس به صورت زنده سخنرانی میکنند.
📌 قرار است رهبر انقلاب در قسمتی از سخنان خود در روز جهانی قدس به زبان عربی نیز سخنرانی نمایند
📆 جمعه 2 خرداد
⏰ ساعت12 ظهر
📺 به صورت پخش زنده از شبکه های مختلف رادیویی و تلویزیونی داخلی و بین المللی
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
#جهان_مرد منتشر شد
یادنامه ای برای مردی که از فراسوی باور ما می آمد
.
مجموعه ای گفتارها، گفتگوها و یادداشت های شخصیت های مهم داخلی و بین المللی پیرامون زندگی و زمانه، ویژگی های شخصیتی و فرماندهی، تاثیرات داخلی و منطقه ای شهید سپهبد قاسم سلیمانی همراه با گفتگوهایی با آیت الله رئیسی، سید حسن نصر الله، شیخ بدر الدین حسون، دکتر علی اکبر ولایتی، حجت الاسلام هاشم الحیدری، نوری المالکی، سردار عزیز جعفری، محمد محقق، منوچهر متکی، حسین امیر عبداللهیان، محمد شریعتمدار، حسین شیخ الاسلام، خالد قدومی، سردار فلاح زاده و...
.
✅ انتشارات شهید کاظمی
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
.
روش های تهیه:
🌏 اینترنتی:
Nashreshahidkazemi.ir
📞مرکز پخش:
02537840844
📲پیامکی(ارسال نام #جهان_مرد به سامانه زیر)
3000141441
📥 تهیه از اپلیکیشن:
https://cafebazaar.ir/app/ir.nashreshahidkazemi
.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
.
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞مکتب حاج قاسم/ «زنگ مرگ اسرائیل» به روایت سردار سلیمانی
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽️انیمیشن آخرین ویروس
👾 آخرین ویروس خطرناکی که بشریت باید با آن مقابله کند.
#covid1948
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
🔰 توصیه رهبرانقلاب به همه دلسوزان مسئله فلسطین:
🔺️ پیام تصویری رهبر انقلاب به مناسبت روز جهانی قدس:
۱- مبارزه برای آزادی فلسطین، جهاد فی سبیل اللّه و فریضه و مطلوب اسلامی است. محدود کردن مبارزه برای فلسطین به مسألهی فلسطینی و عربی، خطائی فاحش است.
۲- هدف مبارزه، آزادی همهی سرزمین فلسطین (از بحر تا نهر) و بازگشت همهی فلسطینیان به کشور خویش است.
۳- از اعتماد به دولتهای غربی و مجامع جهانیِ وابسته به آنها باید پرهیز کرد.
۴- راهاندازی جنگهای داخلی ترفندهایی برای سرگرم کردن جبهه مقاومت است، بنا به فرموده امام خمینی: هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا ــ و نیز البتّه دشمنِ صهیونیست ــ بکشید.
۵- سیاست عمده آمریکا، عادیسازی حضور رژیم صهیونیستی در منطقه است. باید با ویروس دیرپای رژیم صهیونیستی مبارزه و آن را ازاله کرد.
۶- همه باید ملت فلسطین را برای تداوم مبارزه یاری دهند و دست او را پُر کنند.
۷- فلسطین باید با همهپرسی از همهی ادیان و اقوام فلسطینی اداره شود. ۹۹/۳/۲
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
🔰 توصیه رهبرانقلاب به همه دلسوزان مسئله فلسطین:
🔺️ پیام تصویری رهبر انقلاب به مناسبت روز جهانی قدس:
۱- مبارزه برای آزادی فلسطین، جهاد فی سبیل اللّه و فریضه و مطلوب اسلامی است. محدود کردن مبارزه برای فلسطین به مسألهی فلسطینی و عربی، خطائی فاحش است.
۲- هدف مبارزه، آزادی همهی سرزمین فلسطین (از بحر تا نهر) و بازگشت همهی فلسطینیان به کشور خویش است.
۳- از اعتماد به دولتهای غربی و مجامع جهانیِ وابسته به آنها باید پرهیز کرد.
۴- راهاندازی جنگهای داخلی ترفندهایی برای سرگرم کردن جبهه مقاومت است، بنا به فرموده امام خمینی: هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا ــ و نیز البتّه دشمنِ صهیونیست ــ بکشید.
۵- سیاست عمده آمریکا، عادیسازی حضور رژیم صهیونیستی در منطقه است. باید با ویروس دیرپای رژیم صهیونیستی مبارزه و آن را ازاله کرد.
۶- همه باید ملت فلسطین را برای تداوم مبارزه یاری دهند و دست او را پُر کنند.
۷- فلسطین باید با همهپرسی از همهی ادیان و اقوام فلسطینی اداره شود. ۹۹/۳/۲
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com
هدایت شده از وارثون استان البرز
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷امروز فضیلت زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا، کمتر از خود شهادت نیست.
امام خامنه ای (مدظله العالی)
🔺فراخوان فعالان مردمی حوزه ایثار و شهادت استان البرز🔺
🔹موضوعات فراخوان:
🔸یادواره های شهدا (خادمین یادواره ها، فضاسازی و تبلیغات محیطی، راویان، سخنرانان، مداحان، مجریان، تولیدکنندگان و فروشندگان اقلام فرهنگی)
🔸رسانه و فضای مجازی (مدیران سایت و وبلاگ، فعالان شبکه های اجتماعی، تولیدکنندگان بازی و نرم افزار تلفن همراه و رایانه، نشریات و مطبوعات)
🔸موسسات و مجموعه های مردم نهاد (خادمین دیدار با خانواده شهدا و ایثارگران، خادمین گلزارهای شهدا، خادمین اردوها و یادمان های راهیان نور)
🔸 علمی، ادبی و پژوهشی (نویسندگان، شاعران و پژوهشگران)
🔸هنری (هنرمندان حوزه تجسمی، نمایش، عکس، فیلم، مستند، گرافیک، موسیقی، سرود)
❇️نحوه ثبت نام:
فعالان و علاقمندان حوزه های فوق، نام و نام خانوادگی و تخصص خود را به سامانه پیامکی 50001500050000 ارسال نموده تا با آنها تماس گرفته شود.
❇️مهلت ثبت نام و ارسال مشخصات: 31 خرداد ماه 1399
❇️اهداف فراخوان:
✔️ برگزاری جشنواره های تخصصی در موضوعات فوق و انتقال تجربیات
✔️توانمندسازی و آموزش های تکمیلی فعالان
✔️برگزاری نشست های تخصصی سالانه با حضور اساتید صاحب نظر کشوری و استانی
✔️و..
❇️راه های ارتباط با دبیرخانه:
تلفن: 026 - 32707617
☎️پاسخگویی سوالات
(برادران): 0910 939 8559
(خواهران): 0901 439 8559
📌 کانال اطلاع رسانی: (در ایتا و تلگرام و اینستاگرام)
@varesoon_alborz
ناگفتههای سرداری که همپای حاج قاسم با داعش جنگید/ وقتی دقت سردار سلیمانی نقشه تروریستها را برملا کرد
یکی از همراهان حاجقاسم سلیمانی در جنگ با داعش گفت: ویژگیهای بارز سردار بصیرت و شناخت او بود.
معاون هماهنگکننده نیروی قدس از جزئیات نبرد با داعش میگوید/ اراده حاجقاسم جهان اسلام را نجات دادبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، سردار «محمدرضا فلاحزاده»، از همراهان حاجقاسم سلیمانی عزیز در جنگ با داعش بوده است که در میدان جنگ نام او «ابوباقر» گذاشته شد و حالا همه او را با این نام میشناسند.
روزهای سخت سوریه را درک کرده است، اما بهسختی با ما همراه شد تا گفتوگویی در اینباره داشته باشیم. گفتیم قرار است فقط از حاجقاسم بگویید و ایشان به همین شرط قبول کرد؛ البته لابهلایش در اتفاقات سوریه سرک کشیدیم. گفتوگویی مفصل شد؛ گفتوگویی که هرکجای آن ارجاع به حاجقاسم داشت، اشک چشمان او نیز جاری میشد. از چگونگی آزادسازی فرودگاه دمشق و حلب توسط حاجقاسم تا منطقه قاسمآباد، شرق سوریه از چگونگی آزادسازی بوکمال تا دستبوسی رزمندگان توسط حاجقاسم عزیز همه را برایمان تعریف کرد. این گفتوگوی مفصل با «ویژهنامه مکتب حاجقاسم» را در زیر بخوانید.
از اول ماجرا میخواهیم شروع کنیم، از آشنایی شما و حاجقاسم...
در سال ۱۳۶۳ و بعد از عملیات خیبر با حاجقاسم آشنا شدم. نخستینبار در منطقه هورالعظیم ایشان را دیدم و بعد از آن در قرارگاه که جلسه داشتیم، همدیگر را میدیدیم تا عملیات والفجر ۸ که اوج ارتباط ما شروع شد تا همین امروز و در عملیاتهای بعدی مانند مهران، کربلای ۵ و والفجر ۱۰ و آخرین مواجهه ما در تکهای آخر جنگ بود که امام پیام داد اینجا همه حق در برابر همه باطل قرار دارد و باید دشمن را عقب زد. بچههای ایشان، بعثیها را از جاده اهواز- خرمشهر تا مرزهای بینالمللی عقب زدند. حاجقاسم در جنگ فقط ۲۸ عملیات آفندی داشت. رفاقت دوستیمان مستحکم شد، اما بعد از جنگ تحمیلی هرکدام در یک بخش از سپاه خدمت میکردیم و در کنار هم نبودیم، البته رفتوآمدم با ایشان در کرمان و تهران ادامه داشت، چون ایشان را صاحبنفس دیده بودم، مثلا من دو بار کل شورای فرماندهی یگانها را بردم کرمان خدمت حاجقاسم که ایشان برای ما موعظه کند، اما بعد از سالها دوباره در صحنه سوریه توفیق پیدا کردم در رکاب ایشان باشیم.
چه شد شما وارد صحنه سوریه شدید؟
سوریه اوضاع ناجوری داشت که جلوتر به آن میرسیم. مساله سوریه اعتقادی و جهاد علیه دشمنان خدا بود؛ یعنی جنگ حق و باطل بود. زمانی که وارد سوریه شدم، حاجقاسم از من پرسید «میخواهی بمانی؟» گفتم «بحولالله.» گفت «در این مسیر انگیزه، اراده و صبر نیاز است.» گفتم «انشاءالله اراده و صبر که هست.» چون آن زمان از موضع رهبر معظم انقلاب (مدظله) در سوریه اطلاع نداشتم، گفتم «درباره انگیزه سوال دارم، چون انگیزه یک موضوع عقیدتی است. حضرتآقا (مقاممعظم رهبری) نظرشان درباره فعالیت در سوریه چیست؟» برافروخته شد. پاسخ داد «ابوباقر! من از همان روز اول تا امروز هر کاری که کردم پیروی از امر ولایتفقیه حضرتامام(ره) و بعد از امام حضرتآقا (مدظله) بوده است.» بعضی وقتها سر این مواجهه اول با من شوخی هم میکرد؛ اما وقتی این را شنیدم، انگیزهام هم جدی شد که آنجا خط مقدم مقاومت و با دستور ولیامر است و باید حضور داشته باشیم.
وضعیت سوریه چطور بود؟
خب وقتی بیداری اسلامی اتفاق افتاد، آمریکا هم ساکت ننشست و تا آنجا که میتوانست سعی در دخالت و دشمنی داشت. همزمان با تونس و مصر و بحرین و لیبی و کشورهای دیگر، در سوریه هم استارتی خورد؛ اول درگیری در درعا، بعد دوما، رستن، تلبیسه حمص، بعد بوکمال و بعد هم توسعه یافت و خیلی زود تبدیل شد به معارضه مسلحانهای که محوریت آن را تکفیریهای وهابی شکل داده بودند.
رهبر معظم انقلاب فرمودند «بروید و کمک کنید که حکومت سوریه نشکند و حکومت وهابی تکفیری نوگرایی که سردرآورده بود، شکل نگیرد.» دو نکته اینجا مهم است؛ اول اینکه نظام سوریه همان حکومتی است که در زمان جنگ تحمیلی با وجود اینکه دنیای سلطه پشت صدام بود، به ما کمک کرد. پدر همین آقای بشار اسد، آقای حافظ اسد، یکی از پایبندترین افراد به جبهه مقاومت علیه اسرائیل و همراه ما در جنگ با صدام بود. نکته مهم اینکه سوریه هیچ قرارداد صلحی را با اسرائیل امضا نکرده و سفارت طرفین باز نکرده و همیشه مخالف نظام آمریکا و درحال جنگ با اسرائیل بوده است. نکته دوم هم این بود که شکلگیری داعشی که از دل القاعده بهوجود آمده است، نخستین لطمهاش را شیعیان میبینند و ایران که امالقرای شیعه است، بیش از همه تهدید میشود.
اگر میشود این تغییر جغرافیای سوریه را کمی بیشتر توضیح بدهید، که وقتی شما رفتید، زمینهای سوریه دست چه گروهی بود؟
ببینید، بخش عمده جزیره یعنی کل استان رقه، بخشی از استانهای حسکه سقوط کر
د. بوکمال، صالحیه، المیادین و دیرالزور سقوط کرده بودند. همه مرزهای شرقی سقوط کرده بود، بخش زیادی از استانهای جنوبی سقوط کرده بود. بخش عمدهای از استانهای حمص و حماه سقوط کرده بود. حلب در محاصره بود و کل منطقه اطرافش سقوط کرده بودند. دور تا دور ادلب همه سقوط کرده بود. بخش اعظم جغرافیای سوریه سقوط کرده بود، مرزهای خشکی همه سقوط کرده بود و فقط مرز دریایی مدیترانه مانده بود. اطراف دمشق همه سقوط کرده بود. غوطه شرقی و غوطه غربی سقوط کرده بود، تیر قناسه به گنبد سیدهزینب (سلامالله علیها) میرسید. یعنی فکر بکنید مرکز تهران اگر چهارراه ولیعصر است، آن طرف تا میدان امامحسین(ع)، این طرف هم تا خیابان نواب هم سقوط کرده است. جاده فرودگاه دمشق مسدود بود. دشمن تا کفرسوسه دمشق جلو آمده بود. کفرسوسه محلهای در قلب دمشق است.
با سقوطهای بعدی مانند ادلب، السخنه و تدمر 16 درصد از کل جغرافیای سوریه زیرنظر دولت مرکزی باقیمانده بود؛ این یعنی خلاص! اراده میدانی حاجقاسم که بگویید پیروزی با ماست؛ چون خدا با ماست، این انگیزه و اراده الهی است، این اراده متصل به خداوند است. با وجود اینکه همهجا سقوط کرده بود، باز دشمن را حقیر میدید. این عین اراده پیامبر در برابر جبهه کفار است، عین اراده امیرالمومنین در برابر ناکثین و مارقین و قاسطین است، عین اراده حضرت امامخمینی(ره) و رهبر عظیمالشأن انقلاب (مدظله) است در برابر شیطان بزرگ که هر دو بزرگوار فرمودند: «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند!» گاهی که دشمن و توانمندی او بزرگتر از موجودی او معرفی میشد، میگفت نخیر، دشمن حقیر است، هجوم کنید دشمن شکست میخورد. حاجقاسم از اراده و انگیزه و روحیه قوی برخوردار بود و آن را در عرصه نبرد حاکم کرد، این مهمتر از طرحریزیهایش بود. بهنظر بنده، اراده الهی و مدیریت قوی و میدانی حاجقاسم یک طرف و جهاد مجاهدان یک طرف دیگر بود.
برویم سراغ همان طرحریزیها؛ صحنه چگونه اداره شد؟ چگونه بهسمت پیروزی ما پیش رفت؟
فرودگاه دمشق مسدود بود، جاده فرودگاه را با قناسه میزدند، بعدا دیوار بتنی را اطراف این جاده برای همین گذاشتند. حاجقاسم از همان جا شروع کرد. با تعدادی نیروی مخصوص عازم شد و از فرودگاه وارد دمشق شد، بعد از آزادی آنجا شروع کرد به طرحریزی و عملیاتها را یکی بعد از دیگری طرحریزی کرد. هوشمندی او هم اینجا بود که از مرکز شروع کرد. دمشق را حفظ کردند و آقای بشار اسد البته مردانه ایستاد و تکان نخورد و پایتخت که حفظ شد، به آزادسازی بقیه مناطق پرداختند.
وقتی از مرکز یعنی سقوط دمشق ناامید شدند، بهسمت جنوب رفت. آمریکاییها با کمک اسرائیلیها طراحی کرده بودند که عملیاتی به شکل H انجام دهند که از دو طرف حرکت کرده و بیایند شهرها را یکییکی تصرف کنند و تا دمشق پیش بروند و با نیروهای النصره و حامیان تروریستی این گروه در غوطه شرقی و غربی الحاق کنند و دمشق را به سقوط بکشانند. حزبالله و قرارگاه حضرت زینب در جنوب به کمک ارتش رفته بود و برای دفاع و جلوگیری از سقوط بیشتر شهرها در استانهای درعا و قنیطره و سویدا مشغول بودند، ولی کافی نبود. باید به گروههای تروریستی هجوم میشد و آنها را وادار به عقبنشینی میکردند؛ لذا با حاجقاسم قبل از عملیات در زمستان 93 و چند نفر از فرماندهان حزبالله و بچههای خودمان به جنوب رفتیم و به جایی رسیدیم که دو طرف ارتفاعاتی بود؛ حاجقاسم گفت: «این ارتفاعات را میبینید؟ ارتفاعات این سمت مثل ارتفاعات رقابیه میماند و ارتفاعات آن طرف مثل ارتفاعات علیکَره زد.» (این ارتفاعات مربوط به منطقه عملیاتی فتحالمبین بود). حاجی گفت: «اگر اینها از این ارتفاعات جنوبی به ارتفاعات برسند، دمشق سقوط میکند! باید این را بگیریم و دشمن را پس بزنیم.» حاجی یک طرحریزیای کرد که طی دو عملیات آفندی و هجومی دشمن عقب رانده شد و برای همیشه متوقف شد.
بعد از دمشق و جنوب، گروههای تکفیری و تروریستی کجا تمرکز کردند؟
از روز اول عید تا حدودا اول شهریور 94 بهصورت مستمر جنگ و عملیات را در منطقه اطراف ادلب داشتیم. دشمن بعد از تصرف ادلب میخواست سهلالغاب و شمال لاذقیه را بگیرد که بر لاذقیه، طرطوس و بر مرزهای دریایی لاذقیه یعنی به دریای مدیترانه برسد. آنجا عملیات خیلی سختی بود، چون تمام توان خود را متمرکز کرده بودند. گروههای تکفیری ازسوی عربستان سعودی، آمریکا، رژیم اشغالگر قدس و... بهلحاظ مالی و تسلیحاتی پشتیبانی میشدند. حدود پنجماه از اول فروردین تا پایان مرداد یگانهای ارتش مستقر در منطقه و قوای «سهیل حسن» و یگانهای خودمان، «مهاجر» و «حزبالله» از 1/1/94 تا پایان مردادماه در منطقه ادلب و جنوب ادلب از مسطومه، اریحا، جسرالشغور و کل سهلالغاب مشغول نبرد سخت و گاهی تنبهتن بودند، ولی توانستند از پیشروی دشمن جلوگیری و آنها را متوقف کرده و از رسیدن به هدفشان که دریای مدیترانه بود، نا
کام کنند.
حاجقاسم جلساتی را در منطقه سهلالغاب و بعد هم جلسهای را در فرودگاه لاذقیه گذاشت که جلسه طولانی شد و نتیجه آن جلسات را حاجقاسم جمعبندی کرد و سه موضوع اساسی در دستورکار قرار گرفت؛ تقویت کمیته مستشاری ارتش و حرس جمهوری، دوم کمکِ آموزشی، اطلاعاتی و مهندسی به پدافند موجود و سوم طرحریزی هجومی برای آزادسازی ادلب و فوعه و کفریا پس از کار اطلاعاتی و سپس طرحریزی عملیاتی، آمادگی لازم برای آزادسازی فوعه، کفریا و ادلب صورت گرفت که کلاً موازنه قوا را تغییر بدهد. این عملیاتها یگانهای جبهه حق را از لاک دفاعی درآورد. در همین ایام یعنی اواخر مرداد 94 روسیه وارد صحنه سوریه شد و در عملیات نصر در حوزه آتش هوایی کمک دادند.
پایه اصلی جنگ طبیعتا باید ارتش سوریه بوده باشد؛ از وضعیت ارتش سوریه توضیح بیشتری بدهید.
ارتش سوریه ازنظر سازماندهی و طرح آمایش و گسترش، تجهیزات و نوع آموزشها و تمرینات یگانی و رزمایشهای آن برای دفاع و مقابله با رژیم صهیونیستی شکل گرفته بود و برای مقابله و سرکوب گروههای تروریستی آن هم در حد وسیعی که کل کشور را درگیر کند، سازمان نیافته بود؛ لذا ارتش خیلی خوب توانسته بود تغییر جهت دهد و بخش عمدهای از بحران را در منطقه دمشق، ریف دمشق، جنوب، محور دمشق تا حمص، حماه و حلب شرق سوریه در یک کلام کلکشور را سرکوب و مهار کند و در این راستا مردان میدانی زیادی از ارتش هم به شهادت رسیدند.
دو عملیاتی که در رسانه های ما آن ایام خیلی در موردش صحبت میشد، عملیاتهای نصر و محرم بودند. این عملیاتها چه ویژگیای داشت و چه نتایجی برای ما رقم زد؟
این عملیات نصر و محرم به فرماندهی مستقیم حاجقاسم و با نیروهای رضوی، دفاع مردمی و حزبالله و همچنین فاطمیون، زینبیون و حیدریون و کمک ارتش شروع شد و مناطق وسیعی از منطقه جنوبی حلب مانند عبطین، الوضحی، غراصی، بلاس، کفر عبید، نورجهاش مشرفه، جبل اربعین، حمیدیه، تل دادین، شغیدلیه وسه آن، سابقیه، خلصه و حمره، خان طومان، خالدیه، زیتان، برنه، تلیلات و عزیزیه و شهرهای بزرگ الحاضر و العیس آزاد شدند و عمده قوای دشمن آسیب جدی دیدند و شرایط خوبی برای آزادسازی نبلالزهرا فراهم کردند، که اینجا حاجقاسم با تیزهوشی خاص خود جبهه را در جنوب حلب به شمال تغییر داد و همزمان با عملیات جنوب کار اطلاعاتی و طرحریزی و سازماندهی عملیات شمال حلب انجام شد و ظرف سه روز جبهه تغییر کرد و عملیات در منطقه باشکوی بهسمت نبلالزهرا که در محاصره داعش و النصره بودند، ادامه یافت که منجربه آزادسازی این شهرها و مردم مظلوم آنجا شد.
یادآوری کنم بعد از آزادسازی نبلالزهرا، تکهای دشمن در جنوب برای بازپسگیری العیس، برند، زیتان، خلصه و خانطومان آغاز شد که پس از هفتهها درگیری موضوع با نصرت الهی و مجاهدت مجاهدان راه خدا دشمن متوقف شد و لذا عملیات طوق حلب طرحریزی شد که پس از 31 روز نبرد هجومی به ثمر نشست. مجددا اینجا بود که گروههای تکفیری و تروریستی النصره تک کرده و با عبور از کلیات مدفعیه خود را به راموسی رساندند و راه حلب غربی را مسدود و مجددا حلب شرقی را به منطقه تحت اشغال خود در غرب حلب پیوند زدند که با سرعت عملیات آزادسازی طوق دوم شروع شد و پس از حدود 28 روز جنگ سخت و خونین خداوند پیروزی را نصیب کرد. اینجا بود که دشمن هشت تک بزرگ را برای گرفتن حلب غربی و رسیدن به نیمه حلب که حلب شرقی نامیده میشد، طراحی و اجرا کرد که با عنایت الهی و تلاش همه مجاهدان سپاهی، حزبالله، فاطمیون، زینبیون و ارتش سوریه و حمایت آتش روسها با شکست مواجه شد.
همزمان عملیات آزادسازی حلب در حال اجرا بود و مدت 38 روز به طول انجامید که خداوند آزادسازی حلب را نصیب کرد. سه نکته را یادآوری کنم؛
اولا: عملیاتهای محرم و نصر اول مهرماه 94 شروع شد و زمانی که حلب آزاد شد، تا دیماه 95 ادامه داشت که حاجقاسم علیالدوام حضور داشت و گاهی برای عملیاتهای عراق رفتوآمد میکرد.
ثانیا: سپاهیان اسلام با انتحاریها و انغماسی دشمن مواجه میشدند و با نبرد خونین و گاهی هم جنگ تنبهتن جبهه اسلام را حفظ میکردند و با روحیه الهی به دشمن هجوم میبردند.
ثالثا: دشمن، مردم حلب را برای ماندگاری خود سپر قرار داده و کار آزادسازی شهر را با مشکل مواجه کرده بود، ولی با آزاد شدن شهر مردم از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدند و امید به زندگی پیدا کردند.
رابعا: گروههای تروریستی و کشورهای حامی آنها پس از شکست حلب دچار یأس و ناامیدی در جبهه نظامی شدند و این برتری نظامی را شامل رزمندگان کرد.
خامسا: با آزادسازی حلب تغییرات عمدهای در حوزه سیاسی و بینالملل به نفع جبهه حق و دولت سوریه اتفاق افتاد.
سادسا: آزادسازی حلب منجربه مذاکرات سهجانبه مسکو، سیر آستانه و توافق مناطق کاهشتنش و آمادگی برای تمرکز در جبهه شرقی شد.
مذاکرات آستانه در یک مرحله اتفاق افتاد؟
خیر، چندین مرحله بود
که اتفاقا در آستانه سوم کمی کار به چالش کشیده شد که مسلحان شرکت کنند. در مذاکرات همکاری نکردند، چون طراحی کرده بودند که در نوروز 96 با هجوم سراسری به حماه و حمص کار سوریه را یکسره کنند؛ اینها با تمرکز خود در شمال حماه و هجوم سنگین چند شهر و روستا را طی چند روز گرفتند و همینطور به پیشروی خود ادامه میدادند. روز دوم عید بود که حاجقاسم با فرماندهان میدانی در سوریه تماس میگیرد و جواب میشنود اوضاع جبهه خوب نیست و «احتمال فروپاشی در بخش عمدهای از سوریه هست.» چون دشمن تلاش داشت شهر حماه را پس از محاصره به سقوط بکشاند و با اتصال به منطقه حمص شمالی (رستن و تل بیسه) و سپس اتصال به قلمون غربی، راه حلب را به تصرف درآورد و عملا سوریه به دو جزیره ساحل و دمشق تبدیل میشد. حالا روز دوم عید حاجقاسم برای دیدن پدر خود، به قنات ملک رابر کرمان رفته بود. حاجقاسم گفت «بیایم؟» ما آن موقع در سوریه بودیم؛ گفتیم «نه، با توکل بر خدا خودمان جمع میکنیم.» اما حاجی دلش طاقت نیاورد و همان روز بلند شد آمد سوریه!
حاجقاسم به حماه آمد و به بلندای جبل زینالعابدین رفت و دوربین را دست گرفت. گفت «تک اصلی کجاست؟» جواب داده شد از دو طرف جدی میآیند، حاجی گفت «یک طرف تک اصلی است»، دقت کرد و گفت «تک اصلی غرب رودخانه عاصی است.» گفتیم به چه دلیل میگویید؟ گفت «دشمن از آنجا با چشم غیر مسلح حماه را میبیند، تیر تیربارش از آن نقطه به اینجا میرسد، لذا اشتیاق دارد حماه را بگیرد، مثل زمانی که ما دیوارها و نخلستانهای خرمشهر را میدیدیم و برای رسیدن به آن اشتیاق داشتیم! این را چطور تشخیص نمیدهید؟» به شوخی گفتم اینطوری اگر ما هم تشخیص میدادیم که میشدیم «حاجقاسم»! همه خندیدند. حاجی پس از بازدید از جبهههای معردس، صوران، غمحانه و غرب عاصی تا حلفایا جلساتی را برای تغییر وضعیت دفاعی به هجومی برگزار کرد که به یاری خداوند عملیاتها شروع شد و شهرها و روستاهای شمال حماه تا آخر فروردین آزاد شدند و تا شمال حلفایا و ذلاقیات عقب رانده شدند. بعد از این شکست سنگین بود که گروههای تروریستی تکفیری النصره آتشبس منطقه کاهش تنش را پذیرفتند و در لاک دفاعی فرورفتند. اینجا بود که حاجقاسم عزیز طرحریزی عملیات شرق و جنگ با داعش را با حضور فرماندهان میدانی و حزبالله انجام داد.
عملیات شرق در چه تاریخی شروع شد و تا چه تاریخی ادامه داشت؟
عملیات شرق با یگانهای رضوی، حزبالله، فاطمی، زینبی و دفاع مردمی از دوم اردیبهشت 96 از منطقه ضمیر سوریه بهسمت بادیه شروع شد و تا 20 آذر 96 ادامه داشت و مناطق شرق سوریه طی عملیاتهای والفجر1، والفجر2 و والفجر3 انجام شد که رزمندگان با آزادسازی محور ضمیر به تنف و منطقه تلول دکوه و ارض جلیغم به مرز اردن رسیدند و سپس با آزادسازی مثلث بصیری، صوانه، الیانه، جبل الغراب و سجزی، بئر طیاریه به شارع الوعر رسیدند و با حشدالشعبی که از عراق به همین نقطه مرزی رسیدند، الحاق کردند و اینجا بود که حاجقاسم نماز شکر اقامه کرد.
بهدنبال آن، مناطق سد سلطانیه، محطه الثانیه، شهرهای السخنه، غباقب، شولا و ارتفاعات منطقه شاعر عقیربات، تونیان، بئر قدیم و سپس شهرهای دیرالزور و المیادین همگی آزاد شدند و با عملیات مشترک حشدالشعبی و حیدریون نیروها به سد الوعر و تل تار بلند رسیده و در این طرف نیروهای حزبالله با تصرف محطه ثلاثیه و حمیمه به محطه ثانیه رسیدند.
آن حادثه ناراحتکننده سربریدنها در همان ایامها اتفاق افتاده بود؟
بله، آن هم خودش اثر روحی سنگینی داشت. علیایحال داعش درطول ایام جنگ تعدادی از رزمندگان را به طرز فجیعی به شهادت رساند و بعضی را زندهزنده سوزاند، بعضی را در آب مغروق کردند و بعضی را با کارد سر بریدند و بعضی را با بستن پاهای آنها به دو ماشین از وسط نصف کردند. در آن ایام مجاهدان چسبیده به داعش در میدان جنگ بودند. داعش در منطقه پایگاه تکدرخت، سر 27 نفر از بچههای ارتش و دفاع مردمی سوریه را بریدند و بردند، که مصادیق زیاد است و در حوصله این بحث نمیگنجد، بعدا به پایگاه دفاعی شهیدان عزیز ازجمله سرداران شهید حسین قمی و محسن حججی زدند و طی چندین مرحله به تل تاربنیه و سدالوعر هجوم بردند که الحمدلله شکست خوردند. حضور موثر همراه با روحیه عالی سرکشی مداوم حاجقاسم در خطوط مقدم و دیدار با فرماندهان میدانی و رزمندگان در دل صحرا و مقابل دشمن غدار تاثیر معنوی و روحی فزاینده داشت.
حاجی مدام در حال رفتوآمد بود و گاهی مستقیم فرماندهی عملیاتها را به عهده میگرفت. روزی با زبان روزه در آن صحرای سوزان، زیر آفتاب داغ بر بلندای تلی تا غروب ماند و جبهه را مدیریت و رهبری میکرد.
توضیحی درباره عملیات ابوکمال که پایان داعش بعد از آن اعلام شد، بدهید.
دوباره جلسه فرماندهی تشکیل داد و جلسه هم اینبار در منطقه تل تاربنیه در مرز عراق تشکیل شد. فرماندهان میدانی خودمان، رضویون و حزب
الله با حاجقاسم از تدمر سوار بر هلیکوپتر شدند و در شمال عکاشات کنار تل بنیه فرود آمدند. در آنجا که ابومهدی المهندس و فرماندهان حشدالشعبی عراق حضور داشتند.
در وسط بیابان در کنار فرماندهان میدانی، 100متری خط مقدم جلسه تشکیل شد و پس از بحث فراوان نظر حاجقاسم مصوب شد و قرار شد عملیات مرکب و مشترک انجام شود و در حوزه عراق عملیات توسط حشدالشعبی برای آزادسازی شهر مرزی القائم و در سوریه عملیات بایگانیهای حزبالله، حیدریون، فاطمیون، زینبیون برای آزادسازی شهر بزرگ ابوکمال آخرین دژ حکومتی داعش صورت گیرد. حاجقاسم عزیز در منطقه محطه الثانیه شمال شرق حمیمیه مستقر شد و عملیات را در 8 آبانماه 96 شروع کرد که 30 آبان ابوکمال آزاد شد و بهدنبالش عشایر، سیال، حسرات، معیزلیه، الحریه آزاد و صحرا هم پاکسازی شد.
اتفاقات خاصی هم در آن دوران افتاد که بشود در گفتوگو بیان کرد؟
یکی از همان روزهای آبان وسط آن درگیریهای شدید بودیم. صبح زود شهید پورجعفری(این همراه همیشگی و همراز حاج قاسم) تماس گرفت که «ابوباقر کجایی؟» گفتم «نزدیک مقرم»، گفت «زود بیا اینجا» سریعتر رفتم، دیدم حاجحسین جلو در حیاط ایستاده، جلو رفتم، گفت «ابوباقر پدر حاجی مرحوم شده!» گفتم «حاجی شنیدهاند؟» گفت «آره»، دیدم حاجی در ایوان، مقر ایستادهاند، به محض دیدن حاجی زدم زیر گریه، حاجی هم گریه کرد، بغلش کردم، گفتم «داغ پدر سخته»، پس از گریه گفتند «من دارم میروم تشییع جنازه بابام ولی هیچکس نباید خبردار بشود، عملیات لطمه میبیند»، حاجی رفت و کمتر از یک هفته که شد برگشت به میدان جنگ! حاجی همان عصری که برگشت جلسه گذاشت و گفت ادامه عملیات را همین فردا صبح هنگام سحر باید انجام بدهیم. یگانها همه آماده بودند که در همین مرحله یک روزه یگانهای حزبالله و مهاجران 30 کیلومتر پیشروی کردند و به نزدیک ابوکمال رسیدند و تعدادی از روستاهای حاشیه ابوکمال را آزاد کردند و این عملیات تا 30 آبان ادامه داشت که خداوند بزرگ نصرت و پیروزی را نصیب رزمندگان کرد و ابوکمال آخرین پایتخت و دژ داعش به فرماندهی شهید قهرمان و سردار دلها حاج قاسم عزیز و تلاش همه مجاهدان آزاد شد و حاج قاسم نامه معروف اعلام پایان سلطه داعش را به رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله) نوشت و حضرت آقا، آن جواب سراسر افتخار را به حاج قاسم و با تعبیر مجاهد فی سبیلالله دادند.
یک خانهای را آنجا مقر کرده بودیم. روزهای پایانی عملیات بود، حاجی مریض شده بود، اثرات جانبازیاش دوباره شدید شده بود، به او اکسیژن وصل کرده بودند. حاجی گفت من یک نامهای نوشتم به صاحبخانه و گذاشتم وسط قرآن بعدا حاج یونس از آن تصویری گرفت(همین نامهای که الان عکسش پخش شده است) که از صاحبخانه حلالیت طلبیده است.
چند ویژگی از حاج قاسم در میدان جنگ را برای ما میگویید؟
ویژگی اول حاج قاسم این بود که توکل عجیبی به خداوند و نصرت الهی داشت کسی که عزت و نصرت و پیروزی را از خداوند میبیند، دشمن را حقیر میشمارد و به همین دلیل انگیزه او برای نبرد با دشمنان در جبهههای دفاع مقدس و همچنین سوریه و عراق همیشه مثال زدنی است و خودش منبع و مرکز پمپاژ معنویت، انگیزه و اراده بود و این را از خداوند داشت و همیشه برای اجرای عملیاتها به فرماندهان و رزمندگان روحیه میداد.
ویژگی دوم حاجی عبودیت و راز و نیاز حاجی بود. او اهل انجام واجبات الهی بود، اهل رعایت حلال و حرام بود که همان نامه به صاحبخانه یکی از مصادیق عینی است و همیشه به فرماندهان و رزمندگان رعایت حقوق مردم و حقوق الهی را گوشزد میکرد و خودش عامل به این اعمال بود. حاجی اهل نماز شب بود همیشه حاجی در قرارگاه نصر حلب و قرارگاه ثارالله ابوکمال یک ساعت قبل از نماز صبح مشغول نماز شب میشد، شبی در قرارگاه نصر صدای هقهق گریهاش را شنیدم، در را باز کردم دیدم در حال قنوت نماز وتر است، حاجی بهمحض ذکر مصیبت اهل البیت، آقا سیدالشهدا و خصوصا حضرت ام ابیها زهرای مرضیه اشکش مثل باران بهاری جاری میشد، اهل دعا، زیارت و قرائت قرآن بود. همیشه حاج قاسم در هواپیما و هلیکوپتر مشغول قرائت قرآن بود و اگر قرآن قرائت نمیکرد، مشغول مطالعه کتاب بود؛ لذا از زمان حداکثری استفاده میکرد و گاهی هم جلسات موردی را در هواپیما در بین مسیر برگزار میکرد.
از ویژگی او ولایتمداری ایشان است. واقعا ایشان خود را تربیت شده مکتب ولی فقیه حضرت امام خمینی(ره) و رهبر عظیمالشان انقلاب اسلامی میدانست و هیچ کار و ماموریتی را بدون اذن و موافقت ایشان انجام نمیداد. یادم نمیرود که خود ایشان در دمشق عنوان کردند که برای من ملاک اوامر آقاست و غیر از خواسته ایشان هیچ کاری را انجام نمیدهم. فراموش نمیکنیم که حضرت آقا آخرین پیروزیها را در شرق سوریه مقابل با داعش و رسیدن رزمندگان در مرز عراق را پیگیری میکردند و او دنبال اجرای این مهم بود.
او مبلغ ولایت در حوزه نظری و عامل ب