🔵🔵🔵 برگی از تاریخ ورزنه...
#قاب_ماندگار
💠 شکسته شدن بند شانزده ده💠
♨️برای اولین بار نگاهی تازه و دقیق تر به این واقعه ی تاریخی و تاثیر گذار بر زندگی ومعیشت مردم در بخش بن رود
🗓 تاریخ دقیق شکستن بند
💵هزینه های دقیق ساخت بند و مزد کارگران
🔶 میزان سنگ بکار رفته
💧میزان حقآبه ها
۸
📖شعر کامل مرحوم فاضل در مورد این حادثه
💢با ماباشید در برگی از تاریخ ورزنه💢
این قسمت👇
"شکسته شدن بند شانزده ده"
@varzanehnews1
🌐 ورزنه نیوز۱ 🌐
🔵🔵🔵 برگی از تاریخ ورزنه... #قاب_ماندگار 💠 شکسته شدن بند شانزده ده💠 ♨️برای اولین بار نگاهی تازه و
🔵🔵🔵برگی از تاریخ ورزنه...
#قاب_ماندگار
🔴 شکسته شدن بند شانزده دِه
"سالی گو بند وِری أُو بِیشو"
🗓چهارشنبه 22 اسفندماه سال 1307 هجری شمسی☀️
برابر با 1 شوال(عیدفطر) سال 1347هجری قمری🌙
بند تاریخی "شانزده ده"
(بند شامانلو _ بند شاه سلیمان صفوی)
که بقایای آن حدود 50 متر پایین تر از مکان فعلی می باشد شکسته شد و سرآغاز یکسال قحطی و خشکسالی در منطقه گردید.
مرحوم آیت الله فاضل در شعری چنین گفته:
" مزروع همه خشک ولی چشم همه تر "
بعد از گذشت یکسال به همت مردم وکمک اربابان و زمین داران، بند جدید در محل کنونی بنا گردید،
💠 مرحوم حاج سیدابوالفضل میرمیران بعدها در یادداشت های خود در خصوص شکسته شدن بند شانزده ده چنین می گوید:
سد شانزده ده که عامل شرب 18 قریه و مزرعه می باشد در اسفند 1307 به گونه ای توسط سیل منهدم شد که از مالکان و ساکنان دهات مزبور کسی را امیدی به احداث و تجدید بنای آن نبود.
به حدی که گفته شد باید با یک کمپانی قرارداد کرد و نصف کل اراضی را به کمپانی داد تا ساختمان سد را بسازند و نصف دیگر زمین ها برای مالکان باشد.
توضیح اینکه بیش از دو سوم مالکیت قرا خارج از محل و در اصفهان و نایین و دهات کوهپایه و یک سوم در محل ساکن بودند ولی بعلت خشکسالی و ناامنی بیش از دو سه نفر قادر به پرداخت مخارج نبودند.
لازم به ذکر است که مالیات دیوانی دهات حدود 20 هزار تومان بود. از طرف دولت به دارایی اصفهان دستور داده شدکه 86 هزار تومان از مالکین قرا بگیرند و سد را ببندند تا در مقابل پرداخت مالیات متعرض نباشند.
جلسه ای در اصفهان بین دارایی و ما گرفته شد و عنوان کردیم به فرض اینکه این مالیات را بخواهید دریافت کنید ولی در توان و به دلخواه مالکین نخواهد بود،
در نهایت تصمیم گرفته شد که خودمان بدون کمک از دولت سد را بسازیم.
از جهت اقدام قرار شد 8,300 تومان که آبخور این بند به 83 سهم تقسیم شده بصورت علی الحساب توسط مرحوم "سیدمحمد صدریه صدرالساداتی" و بنده دریافت،سرپرستی و اقدام شود و شخص امینی بنام "حاج ملاعبدالرحیم" روحانی تودشک حساب دار مخارج باشد و شروع بکار کنیم و چند نفر از ورزنه و بعضی دهات کارنمایی کارگران را بنمایند.
صدرالسادات از طرف تجار اصفهان راهی تهران شد و کار اینجا به من محول شد.
مهمترین قسمت مخارج ،تهیه سنگ بود که باید از سه ونیم فرسخی ورزنه به محل بند حمل نمود.
مالک عمده سد مرحوم حاج مشیرالملک فاطمی بود و حضرات تودشکی شتردار، رعیت ایشان بودند آمدند اصفهان وگفتگو شد و تا خروار 45 ریال کمتر حاضر نشدند و موافقت صورت نگرفت.
از قضا تعدادی از دوچرخه باری ها از آباده و ایزدخواست بعللی فراری و در اصفهان به حال اختفا به سر می بردند
با آنها گفتگو کرده و در محضر آیات عظام مرحوم ملاحسین فشارکی و مرحوم حاج میرزاحسین اژیه قرارداد نوشتیم به قرار هر خروار ( 5 ریال و 6 شاهی)
قریب 6 هزار خروار سنگ آوردند و به فضل الهی در سال 1308 کار ساخت سد جدید شانزده ده با مبلغ کمتر از 8 هزار تومان به اتمام رسید.
▶️ ادامه مطلب👇
@varzanehnews1
✅ ادامه مطلب👆👇
💠شکسته شدن بند شانزده ده💠
بند کنونی با طول 50 متر، عرض 5 متر، و ارتفاع 6 متر در سال 1308 هجری خورشیدی در روستای فارفان و تقریبا 20 کیلومتر قبل از شهر ورزنه و همچنین 50 کیلومتر قبل از تالاب گاوخونی ساخته شده است.
به گفته ی پیرمردانی که در آن زمان حاضر وناظر بوده اند هنگام ساخت بند جدید،
اولین سنگ بنا توسط مرحوم سیدصادق موسوی(پدرحاج آقاجلال) نصب گردیده است.
بند “شانزده دِه” کنونی سومین بند بازسازی شده در این مکان است.
مصالح بکار رفته در این بند، سنگ و ساروج می باشد.
البته بند “شانزده ده” در اوایل انقلاب تا کنون با سیمان سفت کاری و مرمت شده و همچنین درقسمت آبریزگاه یا آبشار آن در بستر رودخانه را سیمانکشی کردهاند تا آب بهتر در مسیر جریان یابد.
بر اساس مستندات حاج آقاجلال هزینه تعمیر بندشانزده ده در سال 1358
مبلغ 38,297 تومان بوده است.
مزد روزانه کارگران تعمیر بند از 50_ 80_ 100 تومان بر اساس کار محول شده به آنها متغیر بوده و مزد ماشین دار 300 تومان بوده است.
تعمیر بند از 29 مهر تا 21 آبان 58 به طول انجامیده است.
هدف از ساخت این بند جمع آوری بیشتر آب و هدایت آن از بوسیله مادی” شانزده ده” به سمت 16 آبادی بنرود بوده است.
🔴 "بند"شانزده ده و "مادی" شانزده ده
دو میراث کهن کشاورزی بن رود می باشد.
71 سهم آب "مادی" شانزده ده اینگونه تقسیم شده که به ترتیب👇
بلان_____ 2 سهم
سُهران____6 سهم
بزم______ 6 سهم
اشکهران__ 6 سهم
سنبلآباد__ 1 سهم
ابولمعالی__2 سهم
پچویز_____2سهم
ورزنه___ 12 سهم
یسنا_____ 3 سهم
جِبِشت___ 5 سهم
گزستان___ 3 سهم
رجان ____ 3 سهم
کرِه _ 4 سهم
زَروان____ 4 سهم
هِنیگرد___ 4 سهم
دیزی____ 8 سهم دارند.
🔴هیچ سهم آبی برای دو مزرعه بزرگ معروف "شاخ میان و شاخ کنار" در طومار شیخ بهایی از" مادی 16 دِه" ذکر نشده است، چرا که حقآبه این زمینها با تالاب گاوخونی است و دارای دو مادی جداگانه بودهاند.
✅ شعر مرحوم آیت الله فاضل در خصوص شکسته شدن بند شانزده ده
💠💠💠💠💠
ای دل بگزین بندگی خالق اقدر
چون بندگی آمد ثمر عالم شش در
دل بند به آن شاه و رضا شو به قضایش
تا بندی از این دل ره شیطان ستمگر
هم باش ز جان پیرو پیغمبر و آلش
کز بند هوا رسته و ما را شده رهبر
مرگ آمد و تو غافلی و چاره از آن نیست
وز بُرج مُشیّد بُوَد و سد سِکندر
هر بنده که زایید ببین اهل فنا شد
معموره این دهر مگر خورده مُخمّر
آن شانزده آبادی رودشت سپاهان
کش بود چو کوهی سد ساروجی بافَر
شد رخنه به سد وی و همت نبُودش یار
تا گشت نگون در شب فطر آن کوه کُهسار
مردم شده نالان و عزادار و فراری
مزروع همه خشک ولی چشم همه تر
سدی ز گِل وچوب ببستند و بِبُرد آب
چندین پِی نوکن بدویدند مُهدّر
بس موعظه وعبرت از این دایره جستند
حق بست دری را که گشاید در دیگر
ناظم پی تاریخ وی این فال نکو زد
شد روزی شانزده ما یک سد بهتر
صد شکر که سد بسته شد آن سال که بگذشت
شام غم و شد از نظر ساقی کوثر
تاریخ از این سد متین نام خدا شد
می جو زِ رقیب و دگر از خالق اکبر
وز چهارده پاک که معصوم و جلیلند
بی من بِشُمَر نام همه غیر مکرّر
💠💠💠
🔴 و به این ترتیب این حادثه تاریخی مبنای تاریخ منطقه رودشت و ورزنه گردید و از آن سال به این نام یاد می کنند.
💢 سالی گو بند وِری أُو بِیشو💢
🔍منابع:مستندات حاج آقا جلال موسوی
مستندات مرحوم حاج سیدابوالفضل میرمیران
توضیحات حاج علی رضایی_رضا خلیلی و گفته های پیرمردان قدیمی
#قاب_ماندگار
📝گردآوری و متن: اصغر یوسفیان
✅گپ ندای ورزنه
@Varzanehnews1
🔵🔵🔵 برگی از تاریخ ورزنه...
#قاب_ماندگار
در برگی از تاریخ این ماه مروری می کنیم بر تاسیس زایشگاه نرجس خاتون ورزنه
💠شاید براتون جالب باشه که بدونید...👇
💢 زایشگاه نرجس خاتون ورزنه چه سالی تاسیس شده
💢هزینه ساخت وتجهیزش چقدر بوده
💢 یا اصلا بانی و خیّر
💢 اولین نوزاد متولد شده
💢 یا اولین مامای زایشگاه کی بوده......
👈منتظر باشید امشب رأس ساعت 20 کامل این مطلب منتشر خواهد شد...
#قاب_ماندگار
با ما باشید با برگی از تاریخ ورزنه
این قسمت:👇
💠زایشگاه نرجس خاتون ورزنه💠
@varzanehnews1
🌐 ورزنه نیوز۱ 🌐
🔵🔵🔵 برگی از تاریخ ورزنه... #قاب_ماندگار در برگی از تاریخ این ماه مروری می کنیم بر تاسیس زایشگاه نر
🔵🔵🔵 برگی از تاریخ ورزنه...
#قاب_ماندگار
در برگی از تاریخ این ماه مروری می کنیم بر تاسیس زایشگاه نرجس خاتون ورزنه
💠شاید براتون جالب باشه که بدونید...👇
💢 زایشگاه نرجس خاتون ورزنه چه سالی تاسیس شده
💢هزینه ساخت وتجهیزش چقدر بوده
💢 یا اصلا بانی و خیّر
💢 اولین نوزاد متولد شده
💢 یا اولین مامای زایشگاه کی بوده......
#قاب_ماندگار
با ما باشید با برگی از تاریخ ورزنه
این قسمت:👇
💠زایشگاه نرجس خاتون ورزنه💠
@varzanehnews1
🌐 ورزنه نیوز۱ 🌐
🔵🔵🔵 برگی از تاریخ ورزنه... #قاب_ماندگار در برگی از تاریخ این ماه مروری می کنیم بر تاسیس زایشگاه نر
✅ برگی از تاریخ ورزنه...
#قاب_ماندگار
💢افتتاح زایشگاه نرجس خاتون ورزنه
🔴شنبه 1369/8/5🔴
زایشگاه جدیدالاحداث نرجس خاتون ورزنه در روز شنبه، پنجم آبانماه سال 69 در داخل درمانگاه شماره یک با زیربنای 850 مترمربع احداث گردیده
و بالغ بر 6 میلیون تومان هزینه در برداشته است
که مبلغ 4 میلیون تومان آن از طرف فرد خیری بنام مرحوم "حاج حسینعلی غنی ورزنه"
و مبلغ 1 میلیون تومان از محل بودجه استانی
و 1 میلیون تومان دیگر از سازمان منطقه ای استانی جهت خرید تجهیزات پرداخت شده است.
در این مراسم آیت الله طاهری نماینده رهبری وامام جمعه اصفهان و امام جمعه ورزنه و جمعی از مسئولین شبکه بهداری های استان و اقشار مختلف مردم حضور داشتند.
💢 هنوز سه روز بیشتر از مراسم افتتاحیه نگذشته بود که اولین خانم باردار (مرحومه معصومه اسماعیلی)جهت وضع حمل به این مرکز مراجعه مینماید.
🔴 اولین نوزاد متولد شده در زایشگاه ورزنه، خانم الهام میرزایی فرزند مرحوم محمود هستند که در تاریخ سه شنبه 69/8/8 دیده به جهان گشودند و به همین مناسبت نیز یک دستگاه یخچال به خانواده ی ایشان اهدا گردید.
💢اولین "مامای" زایشگاه، خانم فرحناز مُطیر بودند که هم اکنون مجددا به این مرکز بازگشته اند.
🙏جا داره یادی کنیم از مرحومه فاطمه ذوالفقاری(فاطمه حج حسین) و مرحومه نگار چنگیزی ( نگاری ) که در گذشته های نه چندان دور جزو ماهرترین ماماهای سنتی ورزنه بوده اند و همچنین مرحومه نرگس سعیدی که جزو اولین پرستاران زایشگاه بودند...
💢 استادبنای این مرکز نیز استاد غلامحسین رمضانی بوده اند.
❗️از زمان افتتاح تا سال 90 بطور متوسط هر ماه بین 8 تا 10 نوزاد و از سال 90 تا به الان بطور میانگین ماهیانه 4 نوزاد در این مرکز چشم به جهان گشوده اند که متاسفانه این آمار هرساله روبه کاهش است...
‼️ پی نوشت:
خیلی از زایشگاه های شهرهای اطراف به دلیل کمی مراجعه کننده تعطیل شده، مواظب باشیم زایشگاه ورزنه تعطیل نشه...
💯باورکنید خیلی زیباتر میشه که توی شناسنامه بچه هامون کد ملی با پیش شماره ورزنه و محل تولد رو شهر ورزنه زده باشه...🙏
🔍منبع: روزنامه کیهان_ چاپ چهارشنبه 16 آبان 1369
آرشیو مستندات #حاج_آقاجلال
با تشکر از حسن قطبی محمدآقا و
سیدابوالحسن قرب الدین
#قاب_ماندگار
📝گردآوری و متن: اصغر یوسفیان
@VARZANEHNEWS1
🔵🔵🔵برگی از تاریخ ورزنه...
#قاب_ماندگار
🔴 شکسته شدن بند شانزده دِه
"سالی گو بند وِری أُو بِیشو"
🗓چهارشنبه 22 اسفندماه سال 1307 هجری شمسی☀️
برابر با 1 شوال(عیدفطر) سال 1347هجری قمری🌙
بند تاریخی "شانزده ده"
(بند شامانلو _ بند شاه سلیمان صفوی)
که بقایای آن حدود 50 متر پایین تر از مکان فعلی می باشد شکسته شد و سرآغاز یکسال قحطی و خشکسالی در منطقه گردید.
مرحوم آیت الله فاضل در شعری چنین گفته:
" مزروع همه خشک ولی چشم همه تر "
بعد از گذشت یکسال به همت مردم وکمک اربابان و زمین داران، بند جدید در محل کنونی بنا گردید،
💠 مرحوم حاج سیدابوالفضل میرمیران بعدها در یادداشت های خود در خصوص شکسته شدن بند شانزده ده چنین می گوید:
سد شانزده ده که عامل شرب 18 قریه و مزرعه می باشد در اسفند 1307 به گونه ای توسط سیل منهدم شد که از مالکان و ساکنان دهات مزبور کسی را امیدی به احداث و تجدید بنای آن نبود.
به حدی که گفته شد باید با یک کمپانی قرارداد کرد و نصف کل اراضی را به کمپانی داد تا ساختمان سد را بسازند و نصف دیگر زمین ها برای مالکان باشد.
توضیح اینکه بیش از دو سوم مالکیت قرا خارج از محل و در اصفهان و نایین و دهات کوهپایه و یک سوم در محل ساکن بودند ولی بعلت خشکسالی و ناامنی بیش از دو سه نفر قادر به پرداخت مخارج نبودند.
لازم به ذکر است که مالیات دیوانی دهات حدود 20 هزار تومان بود. از طرف دولت به دارایی اصفهان دستور داده شدکه 86 هزار تومان از مالکین قرا بگیرند و سد را ببندند تا در مقابل پرداخت مالیات متعرض نباشند.
جلسه ای در اصفهان بین دارایی و ما گرفته شد و عنوان کردیم به فرض اینکه این مالیات را بخواهید دریافت کنید ولی در توان و به دلخواه مالکین نخواهد بود،
در نهایت تصمیم گرفته شد که خودمان بدون کمک از دولت سد را بسازیم.
از جهت اقدام قرار شد 8,300 تومان که آبخور این بند به 83 سهم تقسیم شده بصورت علی الحساب توسط مرحوم "سیدمحمد صدریه صدرالساداتی" و بنده دریافت،سرپرستی و اقدام شود و شخص امینی بنام "حاج ملاعبدالرحیم" روحانی تودشک حساب دار مخارج باشد و شروع بکار کنیم و چند نفر از ورزنه و بعضی دهات کارنمایی کارگران را بنمایند.
صدرالسادات از طرف تجار اصفهان راهی تهران شد و کار اینجا به من محول شد.
مهمترین قسمت مخارج ،تهیه سنگ بود که باید از سه ونیم فرسخی ورزنه به محل بند حمل نمود.
مالک عمده سد مرحوم حاج مشیرالملک فاطمی بود و حضرات تودشکی شتردار، رعیت ایشان بودند آمدند اصفهان وگفتگو شد و تا خروار 45 ریال کمتر حاضر نشدند و موافقت صورت نگرفت.
از قضا تعدادی از دوچرخه باری ها از آباده و ایزدخواست بعللی فراری و در اصفهان به حال اختفا به سر می بردند
با آنها گفتگو کرده و در محضر آیات عظام مرحوم ملاحسین فشارکی و مرحوم حاج میرزاحسین اژیه قرارداد نوشتیم به قرار هر خروار ( 5 ریال و 6 شاهی)
قریب 6 هزار (5228) خروار سنگ آوردند و به فضل الهی در سال 1308 کار ساخت سد جدید شانزده ده با مبلغ کمتر از 8 هزار تومان به اتمام رسید.
▶️ ادامه مطلب👇
@varzanehnews1
✅ ادامه مطلب👆👇
💠شکسته شدن بند شانزده ده💠
بند کنونی با طول 50 متر، عرض 5 متر، و ارتفاع 6 متر در سال 1308 هجری خورشیدی در روستای فارفان و تقریبا 20 کیلومتر قبل از شهر ورزنه و همچنین 50 کیلومتر قبل از تالاب گاوخونی ساخته شده است.
به گفته ی پیرمردانی که در آن زمان حاضر وناظر بوده اند هنگام ساخت بند جدید،
اولین سنگ بنا توسط مرحوم سیدصادق موسوی(پدرحاج آقاجلال) نصب گردیده است.
بند “شانزده دِه” کنونی سومین بند بازسازی شده در این مکان است.
مصالح بکار رفته در این بند، سنگ و ساروج می باشد.
البته بند “شانزده ده” در اوایل انقلاب تا کنون با سیمان سفت کاری و مرمت شده و همچنین درقسمت آبریزگاه یا آبشار آن در بستر رودخانه را سیمانکشی کردهاند تا آب بهتر در مسیر جریان یابد.
بر اساس مستندات حاج آقاجلال هزینه تعمیر بندشانزده ده در سال 1358
مبلغ 38,297 تومان بوده است.
مزد روزانه کارگران تعمیر بند از 50_ 80_ 100 تومان بر اساس کار محول شده به آنها متغیر بوده و مزد ماشین دار 300 تومان بوده است.
تعمیر بند از 29 مهر تا 21 آبان 58 به طول انجامیده است.
هدف از ساخت این بند جمع آوری بیشتر آب و هدایت آن از بوسیله مادی” شانزده ده” به سمت 16 آبادی بنرود بوده است.
🔴 "بند"شانزده ده و "مادی" شانزده ده
دو میراث کهن کشاورزی بن رود می باشد.
71 سهم آب "مادی" شانزده ده اینگونه تقسیم شده که به ترتیب👇
بلان_____ 2 سهم
سُهران____6 سهم
بزم______ 6 سهم
اشکهران__ 6 سهم
سنبلآباد__ 1 سهم
ابولمعالی__2 سهم
پچویز_____2سهم
ورزنه___ 12 سهم
یسنا_____ 3 سهم
جِبِشت___ 5 سهم
گزستان___ 3 سهم
رجان ____ 3 سهم
کرِه _ 4 سهم
زَروان____ 4 سهم
هِنیگرد___ 4 سهم
دیزی____ 8 سهم دارند.
🔴هیچ سهم آبی برای دو مزرعه بزرگ معروف "شاخ میان و شاخ کنار" در طومار شیخ بهایی از" مادی 16 دِه" ذکر نشده است، چرا که حقآبه این زمینها با تالاب گاوخونی است و دارای دو مادی جداگانه بودهاند.
✅ شعر مرحوم آیت الله فاضل در خصوص شکسته شدن بند شانزده ده
💠💠💠💠💠
ای دل بگزین بندگی خالق اقدر
چون بندگی آمد ثمر عالم شش در
دل بند به آن شاه و رضا شو به قضایش
تا بندی از این دل ره شیطان ستمگر
هم باش ز جان پیرو پیغمبر و آلش
کز بند هوا رسته و ما را شده رهبر
مرگ آمد و تو غافلی و چاره از آن نیست
وز بُرج مُشیّد بُوَد و سد سِکندر
هر بنده که زایید ببین اهل فنا شد
معموره این دهر مگر خورده مُخمّر
آن شانزده آبادی رودشت سپاهان
کش بود چو کوهی سد ساروجی بافَر
شد رخنه به سد وی و همت نبُودش یار
تا گشت نگون در شب فطر آن کوه کُهسار
مردم شده نالان و عزادار و فراری
مزروع همه خشک ولی چشم همه تر
سدی ز گِل وچوب ببستند و بِبُرد آب
چندین پِی نوکن بدویدند مُهدّر
بس موعظه وعبرت از این دایره جستند
حق بست دری را که گشاید در دیگر
ناظم پی تاریخ وی این فال نکو زد
شد روزی شانزده ما یک سد بهتر
صد شکر که سد بسته شد آن سال که بگذشت
شام غم و شد از نظر ساقی کوثر
تاریخ از این سد متین نام خدا شد
می جو زِ رقیب و دگر از خالق اکبر
وز چهارده پاک که معصوم و جلیلند
بی من بِشُمَر نام همه غیر مکرّر
💠💠💠
🔴 و به این ترتیب این حادثه تاریخی مبنای تاریخ منطقه رودشت و ورزنه گردید و از آن سال به این نام یاد می کنند.
💢 سالی گو بند وِری أُو بِیشو💢
🔍منابع:مستندات حاج آقا جلال موسوی
مستندات مرحوم حاج سیدابوالفضل میرمیران
توضیحات حاج علی رضایی_رضا خلیلی و گفته های پیرمردان قدیمی
#قاب_ماندگار
📝گردآوری و متن: اصغر یوسفیان
✅گپ ندای ورزنه
@Varzanehnews1
⚫️هوالباقی ...
☑️کارگروه هنری فرهنگی قاب ماندگار تقدیم میکند:
کلیپ مصاحبه با سید جلیل القدر سید جلال موسوی(قرب الدین):
https://aparat.com/v/S24KC
🏴 انالله و انا اليه راجعون
قال رسول الله صلی الله عليه و آله و سلم: إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
"هرگاه عالمی بمیرد رخنه ای جبران ناپذیر در اسلام ایجاد می شود كه تا روز قيامت هيچ چيز آن را فرو نمى پوشد"
⚫️ با تاسف و تاثر فراوان خبر ارتحال سید جلیل القدر حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جلال الدین موسوی (رضوان الله علیه) #شهرستان_ورزنه را در غم و اندوه فرو برد.
عالم مجاهد و پارسا سید جلیل القدر حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج #سیدجلال_الدین_موسوی (رضوان الله علیه) ازعلمای شاخص شرق استان اصفهان و چهره های نامدار و مبارزان اثرگذار دوران انقلاب اسلامی بود . آن فقیه عالیقدر در مناصب مختلف در طول سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی و قبل ازآن ، منشا خدمات و برکات فراوان برای شهرورزنه بوده است .
☑️ ایشان همچون ابوی محترمشان از جملهی چهرههای نادر و فاخری بودند که نمونههای معدودی از آنان در هر دوره، چشم و دل آشنایان را مینوازد و توأماً دانش و معرفت و عقل و دل آنان را بهرهمند میسازد.
ایشان عمر با برکت خویش را درراه خدمت به مردم ،اسلام و انقلاب اسلامی و ترویج دین و استوار ساختن عقائد و انگیزههای اهل ایمان خصوصا توسعه زیرساخت های فرهنگی مذهبی، بهداشتی درمانی ،آموزشی و سیاسی شهرستان ورزنه از جمله اسقرار بخشداری، فرمانداری ،مرکز بهداشت،بیمارستان، مدرسه و مسجد سپری نمود
⚫️ بصیرت ایشان در برهه های پر فراز و نشیب را می توان از خصایص برجسته ی ایشان خاطر نشان کرد که گویای ایمان راسخ و دیدگاه روشن آن فقید والامقام بود.
خدمات با ارزش ایشان به مردم وانقلاب بر هیچکس پوشیده نیست و برای همیشه در اذهان جامعه باقی خواهد ماند.
☑️ بدین وسیله ضمن تسلیت به محضر مقام معظم رهبری (مدظله العالی )،خانواده گرامی ایشان ، مردم شهرستان ورزنه و روحانیون معزز از خداوند منان برای آن عالم ربانی علو درجات و رحمت واسعه و برای بازماندگان صحت ، سلامتی و صبر جمیل آرزومندیم
روح وارسته و بلندمرتبه او با اولیائش، ائمه اطهار علیهمالسلام محشور و متنعم باد.
🏴 کارگروه فرهنگی هنری #قاب_ماندگار
⬅️شما میتوانید با ورود به لینک زیر کلیپ کامل مصاحبه قاب ماندگار با سید عزیز، سید جلال موسوی را مشاهده نمایید:
https://aparat.com/v/S24KC
@varzanehnews1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️⚫️⚫️ #نماهنگ
☑️ شرم به این دنیا
▪️ به مناسبت یکمین سالروز آسمانی شدن زنده یاد مجید ملکی
💠کاری از کارگروه فرهنگی هنری خبری
#قاب_ماندگار
@VarzanehNews1
بسم رب الشهداء و الصدیقین
"الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ"
"آنها که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پیروز و رستگارند"
🌹 عروج شهادت گونه جوان بسیجی "#محمدحسین_مرتضایی" را خدمت خانواده محترم مرتضایی و مردم شهرستان ورزنه تسلیت عرض می نماییم.
🌹 امثال محمد حسین ها نسل سوم انقلاب هستند که برای ایثار و حفاظت از کشور جان خود بر کف دست میگذارند تا فدای انقلاب واسلام کنند تا بار دیگر خاطرات دلاوری های #شهیدان مرتضایی ،یوسفیان و شاکری را در ذهن ها زنده شود
🌹 بی گمان عزت وعظمت روزافزون نظام مقدس جمهوری اسلامی حاصل جانفشانی و رشادتهای این جوانان است و نام این عزیزان بر تارک تاریخ اسلام و ایران خواهد درخشید.
🌹 برای خانواده و دوستان این عزیز از درگاه باریتعالی صبر آرزومندم و امیدوارم که ان شاءالله میهمان اباعبدالله و امام رئوف امامرضا علیهماالسلام باشند.
🌹 شهادت شهید"محمدحسین مرتضایی"را به پدر گرامیشان حجت الاسلام شیخ جواد مرتضایی، خانواده محترم ایشان ، مردم انقلابی شهرستان ورزنه تبریک و تسلیت عرض مینمائیم.
▪️ نهاد امامت جمعه شهرستان ورزنه
▪️ حوزه مقاومت بسیج ۶ امام جعفر صادق علیه السلام
▪️ جمعی از خانواده شهدا و ایثارگران شهر ورزنه
▪️ کارگروه فرهنگی هنری #قاب_ماندگار
▪️ حجت الاسلام حاج شیخ احمد تذروی
▪️ حجت الاسلام حاج شیخ محمد هاشمی
▪️حجت الاسلام شیخ علی نصیری
▪️ برادر پاسدار رضا صادقی
فرمانده حوزه مقاومت بسیج ۴ امام سجاد بخش مرکزی شهرستان جرقویه
▪️ مدیریت پرسنل و طلاب حوزه علمیه اباصالح المهدی عج اصفهان
▪️اداره تبلیغات اسلامی شهرستان ورزنه
▪️شورای هیئات مذهبی شهرستان ورزنه
▪️کانون مداحان شهرستان ورزنه
▪️ اداره اوقاف و امورخیریه شهرستان ورزنه و بخش جرقویه علیا
▪️ حجتالاسلام شیخ محمد ملکی سورکی
▪️ خانواده رمضان بوجاری
▪️ کارکنان مجتمع تجاری مرحوم حاج محمد تقیان
▪️حوزه علمیه خواهران حضرت فاطمه الزهرا س ورزنه
▪️کانون فرهنگی مسجد صاحب الزمان عج واحد خواهران
▪️شرکت تعاونی آشیان دام سپاهان
▪️طلای خاتم
▪️خانواده شهید رضا شهباز
▪️ خانواده شهید عباس اصغری
🥀 @varzanehnews1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 در 22 بهمن ماه 1374 پیکیر مطهر شهید والا مقام #شهیدحسن_علیزاده پس از 12 سال دوری از وطن بر دستان پر مهر و محبت مردم شهر ورزنه تشییع و به خاک سپرده شد
در این روز که به جرات میتوان گفت تمام مردم شهر زن و مرد حضور داشتند واقعه ای تاریخی را به یادگار گذاشتن مردمی که از عمق وجود فریاد الله اکبر سر میدادنند و به عنوان طلایه داران انقلاب بار دیگر با انقلاب و آرمان های امام (ره) بیعتی مجدد نمودنند
ولی اکنون همین مردم مورد بی مهری مسولان استانی و کشوری قرار گرفتند و از حداقل های امکانت معیشتی و رفاهی بی بهره هستند و کمترین توقع و انتظار مردم شهرستان ورزنه دریافت حقابه قانون و شرعی خود هستند که امید داریم این خواسته به حق محقق گردد
این کلیپ ادامه دارد ....
🔹 کارگروه فرهنگی هنری #قاب_ماندگار
https://t.me/NedaPlusVarzaneh
🌐 ورزنه نیوز۱ 🌐
🔵🔵🔵 #نوستالژی ... ✅دکتر سعید .. 😊 🌸 روز پزشک گرامی باد🌸 📢مردی که ۱۷سال در ورزنه خدمت کرد.. قدیمی
🔶🩺روز پزشک مبارک🩺🔶
✅ دکتر سعید خالد انجم
dr. saeid khaled anjom
متولد دهه 40 میلادی
ساکن لاهور پاکستان
دارای دو فرزند
یک دختر بنام سمیرا
یک پسر بنام کاشف
از دخترش سمیرا صاحب دو نوه دختر می باشد.
دوسال قبل نیز پسرش کاشف صاحب دوقلو شده
کاشف پزشک و ساکن انگلستان هست.
همسر دکتر سعید در سال 2021 بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت.
🔶دکتر سعید در سال 1355 لاهور رو به مقصد شهر ورزنه جهت شروع کار طبابت ترک میکنه و سالهای اول در درمانگاه قدیمی ورزنه که اکنون بسیج خواهران هست مشغول به کار میشه...
دکتر سعید بخاطر شخصیت خاصی که داشت خیلی زود در ورزنه جا افتاد..
ایشان حدود 18 سال در ورزنه زندگی و طبابت کرد و از طبابت های ایشان حکایت های جدی و شوخی زیادی هست که قدیمی ها به یاد دارن...
آرزوی موفقیت و سلامتی برای این پزشک خوشنام داریم...🙏
✅جمع آوری مطلب در: کارگروه فرهنگی هنری #قاب_ماندگار
@Varzanehnews1
✅ افتخاری دیگر از فرشتگان سفیدپوش ورزنه...
🏵کسب مدالیون طلای جشنواره ملی مجریان و سخنوران کشور توسط خانم #ریحانه_محمودی از شهر ورزنه
🔸جشنواره ملی برسَمندِ سخن روزهای 29 و 30 شهریورماه باحضور شرکت کنندگانی از استانهای مختلف کشورمان در سیتی سنتر اصفهان برگزار گردید.
🔸خانم ریحانه محمودی از استان اصفهان شهر ورزنه در قسمت مجریگری نوجوان توانست رتبه نخست و جایزه مدالیون را تصاحب کند.
🔶خانم محمودی که در این جشنواره با #چادر_سفید وموضوع نگین شرق و ارائه فیلمی از جاذبه های گردشگری ورزنه به اجرا پرداخته بود عضو کارگروه هنری فرهنگی #قاب_ماندگار شهرستان ورزنه بوده و سابقه اجرای برنامه برای ادارات و ارگانهای مختلف در شهر ورزنه و اصفهان را در کارنامه خود دارد.
@Varzanehnews1
✅ شادی، گمشدهی شهرمان ورزنه
""به نام خداوند شادی آفرین""
▪️شادی برای یک ملت واجب است. ملت شاد ملت موفقتریست، معنویت هم در شادی بهتر یافت میشود.
به قول فردوسی بزرگ:
"چو شادی بکاهد، بکاهد روان"
▪️ما شهر سرسبزی و طراوت و شور و نشاط و شادی بودهایم ،جشن عروسیهایمان هفته ها طول میکشید،بیشتر خاطرات شاد کودکیمان مربوط به عید بود شادیهایی که جای آن در شهر خالی است.
چرا باید شادی ، میراث بزرگ نیاکان مغفول بماند. چرا نباید نوای شادی از کوی و برزن بلند باشد؟
▪️همانطور که گفته شد شادی یک واجب است و ملت ناشاد و افسرده ملت موفقی نیست.
▪️اما اکنون در شهری مثل ما سوگ سیطره دارد و انواع جلسات سوگ فربه شده و جا را بر دیگر چیزهای واجب مثل شادی تنگ کرده
انصافا این یک "بیتعادلی و رشد نامتوازان" است که بخشی از آن در اثر نبود سرگرمی و جشن و برنامههای شاد است.
▪️چندسالیست که شهرداری یک جشن عمومی هم در سطح شهر برگزار نکرده، حتی جشن مناسبتی که روال همه سالها بود برگزار نشده که آخرین نمونهاش هم کنسل شدن جشن چادرسفید بود.
"نوروز امسال هم که متاسفانه هیچ برنامه خاصی نداشتیم."➡️
▪️بخشی از هیجان ها و انرژیهای جوانان را در اینجا میتوان خالی کرد تا این شهر سوگ پرور کمی هم شاد باشد.
▪️قبلا کارناوال شادی در شهرهای اصفهان و دیگر شهرهای کشور داشتیم امسال کارناوال شادی بیخ گوش ما به همت شهرداری هرند در شهر هرند به راه افتاده بود.
▪️چرا شهرداری و شورای شهر ما امسال هیچ برنامه خاصی برای آغاز نوروز نداشتند؟
چرا حالا که کارناوالهای نوروزی در اکثر شهرها به راه بود در ورزنه اینکار انجام نشد؟
مثلا خیلی راحت و کم هزینه میشد چند درشکه و گاری رنگآمیزی شده و مزین به گل و طرحهای شاد که بین آنها حاجی فیروز و عمو نوروز و دیگر استوره های شاد ایران حرکت کند و البته نوای "سرنا" هم همراهیش کند یا نه اصلا چهارنفر لباس سنتی بپوشند و سرنازنان در شهر حرکت کنند.
چندین سال پیش این حرکت لب روخانه صورت گرفت و چقدر هم استقبال شد بومی و غیربومی راس ساعت برای تماشا میآمدند.
▪️ باتوجه به اینکه شهر ما یک مقصد مهم گردشگریست و هر ساله شاهد حضور مهمانان نوروزی و گردشکران هستیم این کارناوال نوروزی حتی به گردشگری شهرمان هم کمک میکرد.
✅آخ گفتیم گردشگری، داغ دلمان تازهتر شد.
▪️عزیزان مسئول ، میراث فرهنگی اگر در معرض دید قرار بگیرد درآمدزا و اشتغال زاست، بدون آن که چندان نیاز به سرمایهگذاری داشته باشد.
▪️به واقع گردشگری پاکترین صنعت دنیاست.
عبرت و شهرت و ثروت و صلح فواید دیگر آن است.
گردشگری یکی از بهترین راه هاست برای شهری که در بن بست و بحران خشکسالی قرار می گیرد و ناشاد است و هر چه تلاش در رونق دادن این صنعت شهرمان انجام دهیم گویا کم است.
▪️هنوز هستند کسانی که به بخش گردشگری ایمان نیاوردهاند و آن را نشناختهاند و شاید مخالف سرسخت آن نیز باشند
شاید به خاطر آن که نه مدیریت میدانند چیست و نه تدبیر امور
و نه فقر و ناامیدی مردم را میبینند...
افسوس...
افسوس...
تهیه مطلب در: #قاب_ماندگار
رونوشت:
#شهرداری_ورزنه
#شورا
✅ @Varzanehnews1
✅ داستانهای هزار و یک شب ورزنه
⬅️ این داستان:
"عباس گاوچران"
▪️قسمت اول👇
◽️عباس مردی قدبلند با ریش و موهای مشکی،خوش سیما، خوش مشرب و در عین حال مردی باصفا و باخدا بود.
کسی نمیدانست قهرمان داستان ما دقیقا چندسال دارد.
همه از وقتی او را میشناختند به همین شکل و شمایل بود، حتی کهنسالان ورزنه هم میگفتند عباس را همیشه اینگونه دیدهایم، گویی عباس را عمر نوح داده باشند.
▪️عباس هرسال اوایل بهار گله گاوهای مردم را برای چرا به گاوخونی میبرد.
او عمدتا گاوهای خانوادههای یتیم را تحویل میگرفت.
◽️وقتی پاییز گاوها را به شهر باز میگرداند گله بزرگی شده بودند چندین برابر روزی که تحویل گرفته بود.
کسی نمیدانست چگونه آن گلهی کوچک اینقدر بزرگ شده
با این وجود او همهی آن گاوها را بین صاحبانشان که عمدتا بچه های یتیم بودند تقسیم میکرد.
▪️او عارف و زاهد بود، منجم بود، ریاضی و فیزیک میدانست و بر علم حقوق و دعاوی تسلط داشت و در زمان خود نابغه ای بود از اینرو شاه عباس صفوی او را به دربار خود فراخواند.
◽️عباس یک گاو نر قوی هیکل داشت، وقتی خبر دعوتش به دربار را شنید سوار گاوش شد و بسمت اصفهان حرکت کرد.
▪️مردم اصفهان که تا آنزمان همه را سوار بر اسب و قاطر و درشکه دیده بودند از دیدن مردی سوار بر گاوی تنومند متعجب بودند و برایشان سوال بود این مرد کیست که شاه عباس او را به دربارش فراخوانده است....
▶️ ادامه دارد....
#قاب_ماندگار
✅@Varzanehnews1
✅ داستانهای هزار و یک شب ورزنه
⬅️ این داستان:
"عباس گاوچران"
🔳قسمت دوم👇
▪️وقتی گاوچران ورزنهای به کاخ رسید شاه عباس با وزرا و فرماندهانش جلسه مهمی داشت با این حال شخصا به استقبالش آمد و اجازه داد در جلسه حضور یابد.
بار دیگر شاه بر تخت پادشاهیش جلوس کرد و عباس را بالای مجلس در کنار خود نشاند و شروع به صحبت کرد.
▪️شاه گفت: این پرتغالیهای اجنبی در جزایر جنوب دارند جنایت میکنند، صد و بیست سال است که جزایرمان در اشغال اجنبیست.
حالا که صفویه در اوج قدرت است دستور دادیم امیرقلی خان والی شیراز با لشکرش برای آزادی بندر گمبرون و بندر هرمز به سمت جنوب حرکت کند اما او از معرکهی جنگ برایمان پیغام فرستاده که نیروهایش به تنهایی توان مقابله با پرتغالیها رو ندارند و اگر از مرکز کمک فوری نرسد بزودی نیروهایش محاصره و همگی قتل عام خواهند شد.
امروز ما شما وزرا و لشکریان و صاحب منصبان را اینجا فراخواندهایم که راه حلی بیابید.
▪️وزرا و فرماندهان گفتند: قبلهی عالم، جانمان به قربانت، اعزام لشکر پنجاه هزار نفری از مرکز به جنوب روزها به طول خواهد انجامید و بدون شک تا رسیدن آنان، لشکر امیرقلی خان توسط پرتغالیها قتل عام خواهند شد بهتر است قید بنادر جنوب را بزنیم و بیش از این کشته ندهیم.
▪️شاه که از فرماندهانش ناامید شده بود رو کرد به عباس و گفت: لااقل تو چیزی بگو
عباس گاوچران که تا آن لحظه ساکت و سربه زیر نشسته بود تبسمی کرد و گفت:
من بچهی ورزنه ام سرزمین دشتهای سرسبز و خوشههای طلایی
من بچهی کویرم، سرزمین بیابانها و ماسههای روان
من بچهی گاوخونیام ، سرزمین کشتزارهای پنبه،چراگاه آهو و گاوهای وحشی ،آشیانهی غاز و اردک و مرغابی
بله من بچه گاوخونیام آن سرزمین پر از نعمت، آن سرزمین پراز رمز و راز
به من اعتماد کنید. من برای رسیدن سریع لشکر شما به جنوب کشور راه حلی دارم که در چشم بر هم زدنی لشکر به جنوب برسد.
▪️شاه عباس که بسیار خوشحال شده بود پرسید راه حلت چیست؟بگو میشنویم.
عباس گفت: دستور دهید لشکریان از مسیر حاشیه زاینده رود به ورزنه بیایند و از آنجا به بعدش را بسپارید به من
▪️صبح زود لشکر پنجاه هزار نفری حرکت کردند، خود شاه عباس نیز لشکر را همراهی میکرد. ظهر روز بعد به ورزنه رسیدند.
لشکر نزدیک پل تاریخی ورزنه که قدمتش به دوره دیلمیان و سلجوقیان میرسید اتراق کردند.
"سه دهنه جدید پل مربوط به دوره قاجار و کار استاد سیف اله اردکانی میباشد"
▪️مردم ورزنه، شهرها و روستاهای اطراف همگی به استقبال لشکر آمده بودند. نزدیک پل ورزنه محل خاصی بود که مردم گاوهایشان را در آنجا ذبح میکردند.
مردم دهها راس گاو سربریدند و با پخت کباب و نان تازه و مالک و شربت از لشکر پذیرایی مفصلی به عمل آوردند...
▶️ ادامه دارد....
#قاب_ماندگار
✅@Varzanehnews1
🌐 ورزنه نیوز۱ 🌐
✅ داستانهای هزار و یک شب ورزنه ⬅️ این داستان: "عباس گاوچران" 🔳قسمت دوم👇 ▪️وقتی گاو
✅ داستانهای هزار و یک شب ورزنه
⬅️ این داستان:
"عباس گاوچران"
🔳قسمت سوم👇
▪️پس از آن که لشکر تجدید قوا کرد عباس گاوچران لشکر را به سمت گاوخونی هدایت کرد. طبق گفته او سربازان باید از وسط گاوخونی عبور میکردند تا به غار مخوف گاوخونی برسند.
▪️تالاب پر از آب بود، آب تا زیر شکم اسبها میآمد و این حرکت سپاه را مشکل میکرد.
عباس گاوچران به شاه عباس مسیر تازه ای را نشان داد که کم عمقتر بود و لشکریان از آن مسیر که امروزه به راه شاهی معروف شده عبور کردند.
رفتند و رفتند تا رسیدند به آنطرف گاوخونی
▪️لشکر همگی توقف کردند، عباس گاوچران جلو رفت و غار مخوف گاوخونی را نشان شاه داد.
دهانه ورودی غار مثل چاهی در زمین بود که سی متر عمق داشت و درونش از سیاهی چیزی پیدا نبود.
▪️سکوت عجیبی همه جا را فرا گرفته بود. گاوچران گفت: لشکریان باید با تجهیزات و اسبهایشان خود را داخل دهانه غار بیندازند.
فرماندهان و سربازان همگی ترسیده بودند. گفتند دیوانه شدهای عباس؟ این غار عمق زیادی دارد و بعد از پریدن داخل غار بدون شک ما خواهیم مرد.
▪️عباس رو به لشکر کرد و گفت: نترسید، نترسید که در سیاهی،سبُکی وجود دارد، سپس خودش سوار بر گاوش داخل دهانه غار پرید.
چند ثانیه بعد از ته غار صدا زد که شما نیز همینکار را بکنید. لشکر یکی یکی داخل غارمخوف گاوخونی پریدند، تااینکه آخرین سرباز هم داخل غار پرید .
▪️شاه عباس بیرون غار منتظر ماند.
داخل غار مخوف گاوخوتی چشم چشم را نمیدید .عباس لشکر را خطاب قرار داد و گفت کمی جلوتر به سمت سیاهچاله میرویم و اگر داخل سیاهچاله بشوید در یک چشم بر هم زدن به سواحل خیلج فارس یا هرکجا اراده کنید خواهید رسید.
▪️لشکر همگی داخل سیاهچاله شدند و در چشم برهم زدنی خود را کنار سواحل خلیج فارس و درون معرکهی جنگ یافتند.
یک طرف لشکر امیرقلی خان آرایش گرفته بود و یک طرف هم پرتغالیها ،
لشکر اصفهان هم از پشت سر، پرتغالیها را محاصره کردند.
از دوطرف به دشمن حمله شد و با رشادتهای سربازان ایرانی، بندر گمبرون از اشغال دشمن خارج و آزاد شد.
▪️با این پیروزی که در سال 1000 شمسی در زمان شاه عباس صفوی رخ داد بندر گمبرون به بندرعباس تغییر نام داد.
امیرقلی خان نیز لشکر را برای آزادسازی سایر بنادر جنوب آماده میکرد.
▪️شاه عباس همچنان بیرون غار مخوف گاوخونی منتظر سربازانش ایستاده بود.
برای شاه عباس نیم ساعتی بیش نگذشته بود ولی در واقع لشکر ماهها بود که داشت با دشمن میجنگید. سپاهیان یکی پس از دیگری از داخل غار بیرون آمدند و پشت سر شاه آرایش گرفتند.
▪️فرمانده لشکر اصفهان نامه امیرقلی خان را برای شاه عباس قرائت کرد که نوشته بود: به دستور شما و یاری خداوند و رشادتهای سربازانم و طی چهارماه نبرد سخت، موفق شدیم بندرعباس و بندر هرمز را از لوس وجود پرتغالیها پاک نماییم.
امیرقلی خان والی شیراز 17 ثور (اردیبهشت) 1001
▪️شاه در حالیکه بابت این پیروزی بزرگ به خود میبالید، عباس گاوچران را صدا زد، صدا زد اما.....
▶️ ادامه دارد....
#قاب_ماندگار
✅@Varzanehnews1
🌐 ورزنه نیوز۱ 🌐
✅ داستانهای هزار و یک شب ورزنه ⬅️ این داستان: "عباس گاوچران" 🔳قسمت سوم👇 ▪️پس از آن
✅ داستانهای هزار و یک شب ورزنه
⬅️ این داستان:
"عباس گاوچران"
🔳قسمت چهارم👇
▪️شاه عباس بابت این پیروزی بزرگ و آزادسازی سرزمینهای خلیج فارس به خود و لشکریانش میبالید. آزادسازی این جزایر پس از صدوبیست سال اشغال کار هر کسی نبود.
از طرفی هم برایش سوال بود که چه کرامتی در عباس گاوچران و چه سری در غار مخوف گاوخونی نهفته است که لشکر به آنی به سواحل جنوب رسیدند.
▪️شاه دستور داد عباس گاوچران را صدا زده و با عزت و احترام به حضورش بیاورند.
هر چه عباس را صدا زدند و هر جا را گشتند او را نیفتاند.
در واقع او از داخل غار بیرون نیامده بود و هیچ اثر هم از او نبود.
▪️لشکرشاه عباس پس از ساعتها جستجوی بیفایده به ناچار دوباره از مسیر راه شاهی تالاب را پیموده و به سمت ورزنه حرکت کردند تا اینکه به پل قدیمی ورزنه رسیدند.
مردم همه برای تماشا آمده بودند و وقتی خبر آزادی جزایر را شنیدند به جشن و پایکوبی پرداختند.
▪️شاه از نبود عباس گاوچران در غمی فرو رفته بود،جستجوها برای یافتنش هم بیاثر بود.
شاه که این پیروزیها را به نوعی مدیون راهنماییهای عباس گاوچران میدانست دستور داد مهمترین و پرترددترین دروازه شهر ورزنه که به رودخانه مشرف باشد را به یاد این مرد باکرامت و رازآلود "دروازه عباس" نامگذاری کنند.
▪️بعد از این ماجرا دیگر هرگز کسی عباس گاوچران را ندید ولی نام او از همان زمان تا به اکنون روی این دروازه باقی مانده است.
"پایان"
🔻پی نوشت:🔻
در داستان نویسی وقتی به سراغ تاریخ میرویم حفرههایی در دل تاریخ است که وقتی ما شخصیتهای داستان را کنار هم قرار میدهیم ناچاریم حفرهها را با تخیل پر کنیم.البته باید تخیل سمت و سویش بر اساس دادههای تاریخی باشد تا برای مخاطب باورپذیر باشد.
داستان عباس گاوچران یک روایت کاملا تاریخی نیست بلکه یک داستان " تخیلی" است که سعی کردیم تا حدودی از تاریخ مستند هم در آن استفاده کنیم تا بتوانیم آن حفره، آن حلقه گمشده که همان علت نامگذاری" دروازه عباس" است را بهتر بیان کنیم...
تهیه شده در: #قاب_ماندگار
نویسنده داستان: اصغر یوسفیان
✅@Varzanehnews1