هدایت شده از طنزیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مناجات_طنزیمیه
ای برترین مالک عالم!
🔺قسمت سیزدهم🔺
طنزیم| @tanzym_ir
هدایت شده از نطنز - محفل طنز انقلاب اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من عاشق مبارزه با صهیونیستم🇵🇸✌
🔺️ شعرخوانی آقای یاسر پناهیفکور
🔰 #نطنز_۲۸
⭕️ نسخه با کیفیت بالاتر را از کانال راهراه مدیا در آپارات ببینید:
https://aparat.com/v/cybhq
⚡️نطنز؛ محفل طنز انقلاب اسلامی⚡️
📌eitaa.com/joinchat/1816527176Cc4893cacf1
🔸 من هم یک سلیطهام
اوضاع رخت و پوششم بسیار خیته
این آخرین مُدِ لباسِ درب پیته
دارم به پایم نیمه شلواری که آن هم
هم پاره، پاره، پاره و هم فیتِ فیته
دارم به تن تاپی که تا بالای ناف است
از نازکی گویی که پوست بیسکوییته
در شهر میگردم به هر وضعی بخواهم
خالیست وقتی در وطن، جایِ کمیته
با جفتکِ قانونگریزی های بنده
له میشود قانون کشور مثلِ لیته
هرچه نباید آشکارا گردد از من
پیدا پس از کوچکترین بادِ محیطه
از عزت انسانیت بیگانه هستم...
بشناس من را، بنده هستم یک سلیطه
✍ احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
هدایت شده از نطنز - محفل طنز انقلاب اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شنبلیله در باغات زیتون😁
🔺️ شعرخوانی خانم فهیمه انوری
🔰 #نطنز_۲۹
⭕️ نسخه با کیفیت بالاتر را از کانال راهراه مدیا در آپارات ببینید:
https://aparat.com/v/YT1ju
⚡️نطنز؛ محفل طنز انقلاب اسلامی⚡️
📌eitaa.com/joinchat/1816527176Cc4893cacf1
هدایت شده از مزاح الدین
🌷 میلاد با سعادت امام حسن مجتبی (ع) مبارک باد 🌷
فاطمه خیر کثیر آورده است
طفلی از جنس امیر آورده است
دست پیغمبر به دست کوچکش
کودکش با خود غدیر آورده است
🔸طاهره ابراهیمنژاد آکردی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
بداهه شاعران راهراه
به مناسبت میلاد کریم اهل بیت، آقا امام حسن مجتبی علیه السلام
بر سر خوان کرم، صاحبِ خوان را عشق است
عاشقان، نیمه ماه رمضان را عشق است!
لطفها کرده به ما از دل و جان این آقا
بخشش و لطف مدام از دل و جان را عشق است
حسن یوسف به مه نیمه تلالو داده است
این نبیزادهی مهروی جوان را عشق است
جان به قربان حسن، معنی نامش این است:
مهر ورزد به همه، سَروَرمان را عشق است
سروری شیوهی اولاد رسولالله است
سرور جمله جوانان جنان را عشق است
ز کرم این دل شوریده ما را بخری؟
گر خریدار تویی سود و زیان را عشق است
تپش قلب من از عشق شما شد آغاز
هر دم از یاد شما این ضربان را عشق است
گفت حافظ که مسیحا نفسی میآید
کلهم نور، مسیحا نفسان را عشق است
ماه شد نیمه و این ماه تمام آمده است
جلوه هر دو مه جلوهکنان را عشق است
بوسه از روی چو برگ گلش آرام بگیر
دیدهی مادر طفل نگران را عشق است
عرض حاجت بکنید این شه لطف و کرم است
بر سر خوان حَسن تکهی نان را عشق است
تو کران تا به کران رحمت و نوری و سرور
تو بگو هر چه بگویی تو همان را عشق است
وارث شیر خدا صاحب شمشیر دو دم
وسط معرکهها شیر ژیان را عشق است
لقبش نزد خدا، خسرو شیرین دهنان
یل حیدر، شه شمشاد قدان را عشق است
بارگاهی بشود بارگه قدس حسن
که زیارتگه رندان جهان را عشق است
✍بداهه سرایان:
طاهره ابراهیمنژاد، فرشته پناهی، فاطمه حری، محمود حسنی مقدس، میثم حسینی، فریبا رئیسی، سیدمحمد صفایی، جواد قرهمحمدی،
علیاکبر مدرسزاده، مرضیه ملکیان
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 جایجای چای
با قلقل سماور و سوز صدای چای
کف میکنند مردم شهرم، به پای چای
هر کشوری که چای ندارد ندیده است:
یک چشمهای ز ساحت پُر محتوای چای
در جایجای زندگی ام حاضری زده!
هر لحظه هست، در همه جا ردپای چای
از ابتدای هر جلسه میرود به تو
شد انتهای هر جلسه، ابتدای چای
نوشیدنی مجلسِ ختم عزیزهاست
سر میدهند فاتحه را، در ازای چای
یک بند از وصیت بابا بزرگ بود:
افشین دو چای، عاطفه و آتنا یه چای!
در خواستگاری اخوی یک عتیقهای
شد قسمتش ز بخت بدش، لابهلای چای
باور کنید بنگی بنبست کوچه هم
رفته فضا به سرعت این وای فای چای
یک روز دبش، دبش خبرهاش آمد و
رفت آبروی دامن پاک از خطای چای
حالا ز دست قهوه یقین حرص میخورد
وقتی که در میآورد از قصد ادای چای
زیر سوال برده ورا کاپوچینوئی
نسکافه زیر خنده زد از آخ وای چای
دمنوش ادامه داد: تفاله سیاه زشت!
از این کنایه سوخت، عجب جایجای چای
کتری به سینه میزند و گریه کرده است
هر استکان به نوبهی خود در رثای چای
جوش آمد آب و قوری گل قرمزی شکست!
شد یک جهاز دیگر مادر فدای چای
میز سفید و روشن او لکهدار شد
از دست دست خسته و سر به هوای چای
«پایان بده خدای تبارک به این بساط»
لب سوز بوده، سوز صدای دعای چای
✍️ امیر یزدی (انار)
#از_وطنز_بشنوید
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
🔸 ذوالفنون
ای داد ز دست باجناقم
عید آمد و آمده سراغم
شد بار دگر موی دماغم
از کوچه پریده توی باغم
نابود نموده باغ و راغم
از بنده ربوده هی فراغم
هر بار نموده باز داغم
خاموش نموده چلچراغم
با او چه کنم گرچه ایاغم
هر چند که شوخی و مجازیست
استاد فنون چتر بازیست
تنها که نه با عیال آید
با لشکر ضد حال آید
با راحتی خیال آید
با حافظ و شعر و فال آید
هنگام حلول سال آید
با وعدهی یک وصال آید
بیآنکه دهد مجال آید
در سایهی قیل و قال آید
در حالت اشتعال آید
آگاه به رسم هم ترازیست
استاد فنون چتر بازیست
سرمایه بس کلان که دارد
ده خانه در اصفهان که دارد
یک برج در آسمان که دارد
ویلا و دو تا فلان که دارد
پیر است و دلی جوان که دارد
یک بازوی پر توان که دارد
تیر و سپر و کمان که دارد
پورش و ریو و مگان که دارد
چشمی به من و ژیان که دارد
با آنکه خدای دلنوازیست
استاد فنون چتر بازیست
در سفره اگر ببیند آجیل
از فندق و پسته تا به پاستیل
بادام و مویز و تخمه، ازگیل
بیآنکه دهد فرصت بر ایل
در پیش نگاه غیر و فامیل
بیدغدغه و طول و تفاصیل
خرطوم بیفکند چنان فیل
در سفره فرو کند سر بیل
تا آنکه کند ز خویش تجلیل
سلطان شکم ز عهد ماضیست
استاد فنون چتر بازیست
هر بار که دیدمش خمار است
در زیر لحاف، استتار است
در چرت پس از صرف ناهار است
آمال بلند او قطار است
چون بر خر آرزو سوار است
دنبال گرفتن شکار است
در بلع به لطف شست و چار است!
فرمانبر فرمان نگار است
آخر تو بگو به من چکار است
این فاز بگو به من چه فازیست
استاد فنون چتر بازیست
کافیست بگویم که بده قرض
افتد به تنش درد و تب و لرز
قفل دهنش باز شود هرز
جیبش بشود مملو از درز
عذرم بنهد تا به لب مرز
با هر روش و طریقه و طرز
مانند خمیری دهدم ورز
بازم کند از طول، هم از عرض
باید چه کنم بنده و این وعظ
وقتی که ز کار خویش راضیست
استاد فنون چتر بازیست
✍ سیدمحمدصفایی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
هدایت شده از مزاح الدین
میخورم...
ماه کمتر خوردن است اما فراوان میخورم
میشوم بر خوانِ لطف دوست مهمان میخورم
چون خدا دستور داده توی قرآنش«کُلوا»
طبق دستورالهی تویِ قرآن میخورم
یک سرِ سوزن مسلمانی ندارم درعمل
پایِ سفره قدر سیصد تا مسلمان میخورم
وعدهای از خوردن معمولیِ من کم شد
در دو وعده جای آن وعده دوچندان میخورم
روزهداری جلوهای انسانی است اما دریغ
وقت افطار و سحر من بیش از انسان میخورم
تا مبادا که بماند چیزی از سفره به جا
هرچه توی سفره باشد را شتابان میخورم
بنده پیمانکارِ کارِ کُنتُراتِ سفرهام
محتوای سفرهها را طبقِ پیمان میخورم
گاه اگر قدری غذای توی سفره کم شود
درکنار هرچه باشد چندتا نان میخورم
عدهای گفتند کمتر من به پاسخ گفتهام
در بیایید از تنم حتی اگر جان میخورم
در مسیر درکِ بهتر از یتیمان عزیز
هرکجا فرصت شد از حق یتیمان میخورم
تا که از بار گناهانم کمی کمتر شود
رویِ هم اندازهی یک بار نیسان میخورم
از چه بعضی زورشان میآید این خوان خداست
دعوتم کرده خودش دارم از این خوان میخورم
دوست دارم خیلی این حال بُکا را در صیام
تا شوم از درددل نالان و گریان میخورم
با عبادات زیادی که به جا آوردهام
واقعاً خیلی به درد بحثِ غُفران میخورم
🔸احمد رفیعی وردنجانی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
✨ بفرمایید چالش "روزه تون مبارک باشه" ✨
🔺سلام همراهان جان😍
سال نوتون مبارک و طاعات و عبادات تون قبول حق 🔺
🎋به بهانه تقارن آغاز سال جدید و ماه بندگی خدای مهربون کانال وطنز هم میزبان شعرهای قشنگ شما شده تا با لبخند از همه مخاطبان پذیرایی کنه🎋
برای کاریکاتور بالا غیر از بحر طویل شعر دوبیتی و رباعی و ... بفرستید
و
روزه تونو با لبخند وطنز باز کنید
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
May 11
🔸️ خوشبختی کامل
من را به یقین همسر خود برِ بِگُزیند
مردی که به رویِ سرم این اسب ببیند
وقتی به سرم اسب تواند که بیاید
بر شانهام البته هما هم بنشیند
گر توی مجازی شود ادمین گروهی
با شوق مرا هم بنماید به یقین add
در راهِ رسیدن به وصالِ من عاشق
یک دسته گل از پارک سرِ کوچه بچیند
بر من بشود باز در آن لحظه درِ بخت
مخصوصا اگر اسب در آن حال (اجابت مزاج بنماید)
✍️ احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
وطنز
🔸 رویای تراز 👇👇👇
🔸 رویای تراز
شدم در عالم رویا روانه
چراغ کاخ من میزد زبانه
پِلِی کردم نواری عاشقانه
که پُر گشت از سرورش آشیانه
ندایی آمد از پستوی خانه
شتر در خواب بیند پنبه دانه
خودم را صاحب انبار دیدم
دلار و سکه بسیار دیدم
دلم را مست بوی یار دیدم
کنارم شانزده دلدار دیدم
یکیشان گفت با من محرمانه
شتر در خواب بیند پنبه دانه
قوی و پهلوان بودم چو رستم
شدم بابای ده تا بچه باهم
سهیل و صادق و سامان و میثم
صبا، سارا، سمیرا، ساره، مریم
نشد در بیتِ بالا جا سمانه
شتر در خواب بیند پنبه دانه
چو میگفتند بابا میپریدم
ز ذوقم جامه از تن میدریدم
لباس و کفش و پوشک میخریدم
هنرمند و مهندس پروریدم
که در پوشک هنر میزد جوانه
شتر در خواب بیند پنبه دانه
رسید از راه مهمان، پنج گُردان
خریدم پسته، آجیلِ فراوان
هلو و موز و کیوی بود ارزان
سه کیلو پسته میدادم به مهمان
به حرف آمد هلوی نوبرانه
شتر در خواب بیند پنبه دانه
خودم را هم تراز شاه بردم
کباب بره و کوبیده خوردم
دلار و سکهها را میشمردم
و از فرط خوشی جان میسپردم
که دیدم حک شده روی خزانه
شتر در خواب بیند پنبه دانه
دوباره رفته بودم خواستگاری
ز من پرسید یارم خانه داری؟
جوابش دادم ای دلدار، آری!
به نامت میزنم بنز و فراری
که گفتا با نوایی عاشقانه
شتر در خواب بیند پبنه دانه
به کوهی رفتم و فریاد کردم
شدم شاه و خودم را باد کردم
خودم را شاه عادل یاد کردم
حکومت را به عدل و داد کردم
ز کوه آمد به سویم این ترانه
شتر در خواب بیند پنبه دانه
پریدم از تب آن خواب و رویا
بدون یار میدیدم خودم را
پرید آن سکهها و آن خوشیها
به جای گوشت میریزیم سویا
به جای بره نان و هندوانه
شتر در خواب بیند پبنه دانه
✍محمد سلامی
#از_وطنز_بشنوید
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
هدایت شده از طنزیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مناجات_طنزیمیه
ای قویترین سفیدکنندهی پروندهی بندگان!
🔺قسمت شانزدهم🔺
طنزیم| @tanzym_ir
وطنز
✨ بفرمایید چالش "روزه تون مبارک باشه" ✨ 🔺سلام همراهان جان😍 سال نوتون مبارک و طاعات و عبادات تون قبو
🔸 قبل افطار... بعد افطار
ضعف بسیار در وجودم هست
زار و نالان و بیتبوتابم
رفته تا مهرهی کمر شکمم
خم شدم چون هلال مهتابم
روی مبلی فتاده چون میت
غش نموده نه اینکه در خوابم
نیست نایی ز جای برخیزم
نیست حسی که باز بشتابم
"از سر ضعف بس که داغونم
قبل افطار حرف... نه، نمیتونم!"
عید نوروز و حال خوش دارم
لیک باید دهان ز خوردن بست
روز خود را چنین کنم سپری
روی یک مبل کنترل در دست
کاش میشد مقابل تی وی
کاسهای مغز و تخمه را بشکست
گوشه چشمی به ساعت خانه
چقدر تا اذان مان مانده است
"ساعت اکنون نموده افسونم
قبل افطار حرف... نه، نمیتونم!"
وعده داده به معدهام اینبار
بعد افطار سال تحویل است
پر بسازم تو را ز هر چه که هست
از گز و پسته، میوه و آجیل
آنچنان میخورم کز این خوردن
متحیر گراز و گربه و فیل
غیر از این معده و دل و دستان
جمله اعضای خود کنم تعطیل
"معده گفته به لب شده جونم
قبل افطار حرف... نه، نمیتونم!"
شد اذان و گل از گلم وا شد
ناگهان بین مغز و معده دعوا شد
یک طرف گفت لحظهای آرام
آن طرف مست بوی حلوا شد
یا که گویی که لحظههای وصل
دست مجنون به دست لیلا شد
چیره شد معده بر خِرد بعدش
کل دریا به کوزهای جا شد
"معده گفتا که از تو ممنونم
بعد افطار حرف... نه، نمیتونم!"
بعد افطار و من به خود مانده
معده در حد انفجار آمد
نه فقط به معدهام بلکه
به همه جای من فشار آمد
گشته بودم مثال یک خر که
پای در گِل به زیر بار آمد
جای غر غر ز معدهی گشنه
نغمهی آخ و انزجار آمد
"جان رسیده به پای دندونم
بعد افطار حرف... نه، نمیتونم!"
جای آجیل و پسته و میوه
معده را پر نمودهام از آش
بار دیگر فتاده بر مبلم
حرف من گشته یکسره ای کاش
نیست جایی به قدر یک تخمه
تا دهم به معده او را جاش
وعده داده تمام این ها را
میگذارم به نوبت فرداش
"حال بنگر که بد پشیمونم
بعد افطار حرف... نه، نمیتونم!"
✍محمدرضا هادی زاده
#وطنز_مخاطبان
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
ربنا آتنا ثواب زیاد
از فیوضات بیحساب زیاد
تا نباشیم روزهدار ضعیف
خود ببخشا به ما کباب زیاد
ربنا آتنا کمی پرواز
با ملائک بسازمان دمساز
تا که پروازمان شود بهتر
خود ببخشا به ما کباب از غاز
ربنا آتنا به دلها، حال
در عبادت وجود بیاهمال
تا انرژی به جسممان باشد
خود ببخشا به ما برنج شمال
ربنا آتنا به این مجنون
بده از هرچه نعمتت بیچون
با کباب و برنج میچسبد
خود ببخشا به بندهات زیتون
ربنا آتنا که یزدانی
هرچه هستیم را تو میدانی
بعد صرفِ غذا خودت بفرست
از بهشت برین خود، رانی
ربنا آتنا به ما کیوی
هست عالی پس از غذا کیوی
شاعر افتاده است گیرِ ردیف
قافیه چون نبود با کیوی
ربنا آتنا خدای کرم
دست لطفت همیشه روی سرم
بعد از اینها به بنده پول بده
هرچه کم بود را خودم بخرم
✍ احمدرفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
هدایت شده از 🇮🇷 نوش جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️#شعرخوانی
📌آه کوفه
ابن ملجم،ماه در محراب را ضربت زده
عبد شیطان،حضرت مهتاب را ضربت زده
_ _ _ _ _ _ _ _ _
میرسد روزی امید بی مثال مصطفی
آه کوفه!رنج بی پایان آل مصطفی
👤محمدمحمدی
در این شب های عزیز مارا از دعای خیرتان بی نصیب نگذارید🌹
#شب_قدر #فروردین #انگشتر #حضرت_علی #دعا #شعر #نوش_جان #نماز
💭نوشجان، اولین انجمن شعر اینجوری در جهان
🇮🇷 @nooshejan_tanz 🔨