🔹پیروزی با بچههاست!
ساده نشو تو جنگشون میبازی
خیلی خطرناکه همین نازنازی!
لپاش دو تا آلوچهی درشته
هرکی که خوردتش رو درجا کشته
سِر میکنه آدم رو با خندههاش
از پا میافتی واسه چهاردستوپاش
اگه حواست رو بدی به دستش
میره تو چشمات ناخنای شستش
گمون کنم رییس باند رشوهاست
بس که اداریزه و اهل عشوهاست
گریه کنه، کل خونه بندهشن
دلقک مخصوص و نوازندهشن
میخواد اسیر چشم نازش باشی
نانای کنه یه عمری سازش باشی
تاتی تاتی تا که بشه روونه
تهدیدی واسه اثاث خونه
استاد جنگ نرمه، بس که نرمه
چشمکاشم یهپا سلاح گرمه
گول میزنه تو رو با اون اداهاش
با اون مامان گفتن و بابّابابّاش
یههو میای به خودت رو میبینی
داری واسه بعدی نقشه میچینی!
حالا دیدی حریفشون نبودی؟!
آمار رشد خونه شد صعودی؟!
پیروزی نهایی با بچههاست
بچه نگو، خدایی حزب خداست
✍سیدهنرگس هاشمورزی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🇮🇷 @vatanz_ir
بی برق گشته کشور اما چراغ داریم
رفته کبوتر از شهر اما کلاغ داریم
یک عده کاخ دارند در قلهک و لواسان
در گوشه ی ورامین ما یک اتاق داریم
یک عده بچه هاشان در شرق و غرب عالم
ما نیز عمه ای در شهر نراق داریم
خوردند عده ای بس نان و کباب و چنجه
بهر مکیدن اما ما هم سماق داریم
یک عده بنز و پورشه شاسی بلند و کوتاه
در انتهای یک ده ما یک الاغ داریم
بازار ازدواج و عقد است گر چه ساکن
در محکمه و محضر ما بس طلاق داریم
یک عده کرده خود را پیکر تراشی توپ
ما غیر فتق و لوزه قطعا شقاق داریم
یک عده روی چون ماه بوتاکس کرده آن را
ما نیز چهرهای چون بدر و محاق داریم
یک عده ای پروتز کرده است جسم و ما هم
از بس به چاله رفتیم پایی چلاق داریم
یک عده بینی خود کرده است نوع خوکی
ما نیز بر رخ خود گنده دماغ داریم
یک عده می خورند و یک عده می برند و
ما از حقوق اندک هم ارتزاق داریم
یک عده نفت خورده یک عده گاز داده
از تکه چوب و هیزم ما احتراق داریم
یک نکته ای بگویم باشد ظریف و بس تیز
شکر خدا به کشور ما کم نفاق داریم
بر وفق عده ای هست اوضاع کشور اما
باقی است جای شکرش ما هم وفاق داریم
✍علیرضا تیموری
#وطنز_مخاطبان
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🇮🇷 @vatanz_ir
وطنز
✌️باشگاه طنز انقلاب اسلامی برگزار میکند دومین فراخوان سراسری کارتون و کاریکاتور «شکست ترمیم ناپذی
حواستون هست به این !!
جانمونیدا ، شتاب کنید که از این هم وقت زیادی باقی نمونده!😉
May 11
May 11
🔸 یاراهی می سازیم یا...
ما خوبیم ما نازیم ما توپیم ما ماهیم
ما خیلی خیلی از مشکلها آگاهیم
می خندیم شنگولیم مسئولیم مقبولیم
با خنده کلی از مشکلها می کاهیم
بی برق و بی آب و بی گاز و بی مسکن
ایران را ما این سان آبادان می خواهیم
من نازم من گودم می دانید مسعودم
خیلی کم کاری کرد در کشور ابراهیم!
کو اسب زین کرده؟ کو یک جو آورده؟
کوقله؟!! می گوییم ای مردم در چاهیم
اوضاعی ناجور است توفیق از ما دور است
در دردی جانسوزیم ،در حالی جانکاهیم
کی گفته ممکن هست می گوییم ممکن نیست
مشکلها یک کوهند، ما تنها یک کاهیم
اما با این احوال،حرف ما این جمله ست
یا راهی می سازیم، یاسازی می راهیم
✍احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🇮🇷 @vatanz_ir
از آسمان نه که بمب افتاد!
زمین نه که همه شد آباد !
رفاه و امنیت آمد اوفففففف
سلام سوریهی آزاد!
✍️ ابوالقاسم سیفی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🇮🇷 @vatanz_ir
هدایت شده از نطنز - محفل طنز انقلاب اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ضمیمه هفتگی راه راه روزنامه وطن امروز که به همت طنزپردازهای باشگاه طنز انقلاب اسلامی تهیه میشه، امروز برای سیصدمین بار چاپ شد.😎🥳
🧶 آماده کن هجده مدل کیک و نگو هی
«ول کن تو رو جان عزیزت، حال داری»
حتی عوض کن لوسترت را بیبهانه
تا در بیاید ناگهان چشمان جاری
🔗 این مطلب رو به همراه یه عالمه مطلب دیگه میتونید در سیصدمین شماره ضمیمه هفتگی راه راه توی این لینک بخونید:
https://B2n.ir/m42063
💡 برخی از تیترها:
روز مادر و شب یلدا - ریحانه یوسفی
از شر یلدا - مرضیه قاسمعلی
مادریه - فاطمه بوجار
تفاوت نگاه - فریبا رئیسی
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
🔹 نقش عردوغان در تحولات منطقه
آیینه دورویی و تزویر عردوغان
داعش به دست تو شده تطهیر عردوغان
انواع فحشها به زبانهای مختلف
سویت ز هرکرانه سرازیر عردوغان
این بار سمت کله ی پوک تو می زنیم
بیل و کلنگ و کمچه و کفگیر عردوغان
در خواب دیدهای که شده ترکیه بزرگ
ادلب شده ایالتِ ازمیر، عردوغان
رویای امپراتوریت را ببر به گور
در شام میشوی تو زمینگیر عردوغان
تنها خودِ خرت به خودت گفته ای بزرگ
خر میشود ز ادعای تو دلگیر عردوغان
چشم طمع همیشه تو را بود سوی شام
حتی به یک حلب نشدی سیر عردوغان
گفتی صلاح سوریه دیگر به دست ماست
در شیرِفتنه، مایهی تخمیر عردوغان
رفته اسد ز ســـوریه، تحریـــر آمده
چون میکروبِ وبا شده تکثیـــر، عردوغان
تحریر پروراندی و از کارما شود
یک روز ترکیه ز تو تحریر عردوغان
در خاورمیانه چو فرمان به دست ماست
باشی در این معامله گلگیر عردوغان
ای گرگ بزدل از ته این ماجرا بترس
در دست موش، طعمه و نخجیر عردوغان!
مکتوب شد به دفترِ تاریخ، نامِ تو
در فاضلابِ بخش ِ اساطیر، عردوغان!
✍بداهه سرایان:
سیده نرگس هاشمورزی، سیده فاطمه حسینی، آمنه آلاسحاق، مرضیه ملکیان،احمدرفیعی وردنجانی، علی اکبر مدرسزاده، میثم حسینی، مهدی یوسفی، ابراهیم صفائی، جواد قرهمحمدی، البرز بهرامی، علی شاملو
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🇮🇷 @vatanz_ir
وطنز
✌️باشگاه طنز انقلاب اسلامی برگزار میکند هفتمین جشنواره شعر طنز «امضای کری تضمین است» 🟣 با موضوعات
دو روز بیشتر نمونده ها
جانمونین
✍ شاعران عزیز منتظرتونیم
🔸 شب یلدا
یه فال خوب گشتم و پیداکردم
با کلی اطوار اونو اجراکردم
لبامو کردم یه کمی اناری
کرسی گذاشتم کنار بخاری
با سفرهی یلدا میخوام این سری
هی بذارم استوری لاکچری
سه کیلو آجیل بذارم رو میزم
تا کور بشن فامیلای عزیزم
میوه خریدم اونم استوایی
نصفشونو کسی ندیده جایی
یه کدو حلوایی آباژورمه
میون سفره منبع نورمه
هندونهای که بعد کندهکاری
یه دستهگل شده میون گاری
یه سماور با چند تا کاسه کوزه
یه فانوسم اون وسطا میسوزه
گرامافون با تنبکم میذارم
قرض میگیرم چون که خودم ندارم
آجیل آرایی میکنم با پسته
کسی نفهمه زندگیم رو قسطه
هر چی زلم زیمبو تو خونه دارم
این شب چله توی چش میذارم
«تو شب یلدای منی» پلی شد
آذرمون تموم و ماه دی شد
زندگیمون همش شده گزارش
هزار تا لایک گرفته این نمایش
دلم خوشه دیده شدم حسابی
غمامو پوشونده عجب نقابی
فیکه تموم زندگیم می دونم
فقط میخوام بگم چنین چنونم
کجاست صفای اون شبای یلدا
جمع میشدیم دور مامانبزرگا
هندونه و تخمه بساطمون بود
همینا کل سور و ساتمون بود
پدربزرگمون غزلخون میشد
با فالمون سختیا آسون میشد
همون یه دونه عکس یادگاری
نشون میده چه حال خوبی داری
دریغه از پارساله هر سالمون
کاش که میشد مثل قدیم حالمون
✍نجمه سادات هاشمی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🇮🇷 @vatanz_ir
🔹 یلدا
تا صبح بیداریم در آجیل خواری!
تاصبح بیداریم با آجیل!! آری
آجیل می خواریم باهم کاسه کاسه
آجیل می آریم هی گاری به گاری
حتی اناریگرنباشد،گونه هامان
با ضرب سیلی ها شده سرخِ اناری
هرچند سرهامان درون بحر گوشی ست
داریم در یلدای مان شب زنده داری
کرسی که دیگر نیست اما خوب به یادش
جمع است جمع خوب ما دور بخاری
داریم از یک عالمه یلدای رفته
یک عالمه در قلبهامان یادگاری
آن روزها که بود حرف از اسکناس و
حرفی نبود از کارتهای اعتباری
آن روزها که حرف یک همت نبود و
بسیار ارزش داشت حتی یک هزاری
آن روزها که داشت خیلی خیلی ارزش
دارایی یک راس پیکان سواری
آن روزها حرف جومونگ اصلا نبود و
محبوب ماها بود روزی روزگاری
آن روزها که دُمبه بود و روغنِ پاک
حرفی نبود از کم فشاری پر فشاری
آن روزها که بود جایِ وق وق سگ
در خانه هامان شورِ آوازِ قناری
در سفره مادر ظرفهای تازه می چید
تا در بیاید هر دوتا چشمانِ جاری
آن روزها که توی کُلِ رادیوها
می خواند چیزی جایِ بانی،افتخاری
اینگونه دلسرد و زمستانی نبودیم
با یک تبسم جانمان می شد بهاری
حرفی نبود از این مسی یا این رونالدو
آن یک رونالدو بود حتی یا روماری
"یُو"توی وزنم جانشد مانده ست اینجا
این شیوه است از راه هایِ اضطراری
القصه که برپاست یلدامان به هر حال
هر چند با داراییِ کلی نداری
یلدای مان برپاست با رنج گرانی
در خانه های تنگ و تاریکِ اجاری
امروز هم حسرت شود مانند دیروز...
یک روز می گوییم؛ روزی روزگاری
✍احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🇮🇷 @vatanz_ir