eitaa logo
واژبند
148 دنبال‌کننده
375 عکس
21 ویدیو
1 فایل
@Babaee1983.راضیه بابایی هستم واژبند یک ترکیب فارسی است. کلمات را در یک بند کنار هم نشاندم و واژبند متولد شد.
مشاهده در ایتا
دانلود
تاریخ اندیشه در ایران به همان اندازه که ذوق دارم این دو جلد را معرفی کنم، همان‌قدر نمی‌دانم چه می‌خواهم بگویم! اول بسم‌الله پیش پیش جواب این سوالات را بدهم ؛ این کتاب تاریخ است؟بله و نه یک کتاب فلسفی است؟بله و نه دانشمندان و متفکرین را معرفی می‌کند؟ بله و نه... در اصل این کتابها چیدمانی از اتفاقات تاریخی هستند که نویسنده با نگاهی خاص گردآوری کرده است. نکاتی که در مدرسه نخواندیم و همیشه به عنوان بخش غیر مهم تاریخ از آن عبور کردیم. در صورتی که هویت ایرانی ما به واسطه آن معلوم می‌شود و متوجه می‌شویم جامعه ایرانی در مسیر تفکر چه محدودیت‌هایی داشته و چطور عمل کرده است. در جلد پنجم این مجموعه شما می‌فهمید: میزان تعصب دینی غزنویان و سلجوقیان چه قدر بود؟ درگیری‌های مذاهب مختلف مسلمان در ایران چه قدر بود؟ در آن زمان زور کدام مذهب به بقیه چربید و چه کرد؟ اصلا سلجوقیان چه قدر مسلمانی سرشان می‌شد؟ ابن سینا چرا دلش از دربار پادشاهان خون بود؟ امام محمد غزالی که گوش ما با اسمش آشناست شخصیت مثبتی بوده یا خیر؟ خانقاه کجاست؟ خیام چه‌طور آدمی بوده؟ زبان فارسی چه سرگذشتی داشته است؟ و... سوالات جالب دیگر که با زبان روان و دلچسب از تاریخ ایران می گوید. در جلد هشتم نیز جزییات بی نظیری از تاریخ دوره قاجار را می خوانیم: علمای دین شیعه و درباریان چه روابطی داشتند؟ عباس میرزا که بود و چرا به اسم اولین اصلاح‌طلب ایران شناخته می‌شود؟ ماجرای ترجمه در ایران و سفر به فرنگ از کی رسم شد و به کجا کشید؟ شاهان هنرمند قاجار برای ایران چه کردند؟ امیرکبیر واقعا آدم خوبی بوده یا نه؟ نظریه ولایت فقیه را چه کسی تعریف کرد؟ رمان معروف حاج بابا را که نوشت؟ کدام شازده قجری آثار الکساندر دوما را به فارسی برگرداند؟ و... در هردو کتاب وجوه فرهنگی و اجتماعی و فلسفی از بخش سیاسی تاریخ پر رنگ تر است. ما تاریخ را با شرح حاکمان و جنگ‌ها می‌شناسیم و در این کتاب بر موارد تازه‌ای از گذشته ایران تاکید شده است. این مجموعه از آن دست آثاری است که باید در کتابخانه مدارس باشد. معلم‌ها باید از بریده‌های جالب آن سرکلاس استفاده‌ و خواندش را به بچه‌ها توصیه کنند. امیدوارم بقیه جلدها هم تجدید چاپ شوند. علاوه بر مخاطب نوجوان توصیه به بزرگسالان اهل تاریخ است. https://eitaa.com/vazhband
بهانه‌ای برای التماس دعا مواقعی بی دلیل یک خواسته مدام در ذهن تکرار می‌شود . مثل همین حالا که همه مشتاق زیارت اباعبدالله و امیر المؤمنین هستند و من در جاده‌ای دورتر ، در حال و هوای مکه و مدینه سیر می‌کنم! البته زیاد هم بی دلیل نیست. کتاب دورت بگردم بهانه شده است. احتمالا به شرط بقای عمر، سال آینده زمان حج تمتع، دلم می‌رود سمت حرم امام رضا جان یا بین الحرمین! به حساب دنیایی، دو دوتا می‌کنم و می بینم تا حاج خانم شدنم راه بسیار است. همین حالم را می‌گیرد. دست به دامن خیال می‌شوم و خاطرات عمره‌دانشجویی را مرور می‌کنم. از دیشب سفت سرم را بسته‌ام، ترکیب باد کولر و اشک حلقه زده در چشم، یک سر درد میگرنی سخت است! نمی دانم این نوشته را کسی که مسافر کربلا و نجف باشد، می‌خواند؟ اگر به دستتان رسید و وقت مبارک را برای خواندن این چند خط گذاشتید، برای بنده حقیر دعا کنید، دوست دارم در جوانی که از توان جسمم کاسته نشده است، راهی خانه خدا شوم و چشم و دلم به زیارت معصومین بزرگوار و رسول اکرم روشن شود. انشالله قسمت همگی‌. پیشاپیش از مرحمت شما ممنونم https://eitaa.com/vazhband
قاب کوچک بعضی از تصاویر آنقدر حرف برای زدن دارند که نمی‌شود از کنارشان گذشت. احساسات از گوشه و کنارش بیرون می‌زند. باید روی آن مکث کرد تا تمام جزئیات را اسکن کرد و به خاطر سپرد.خصوصا این تصویر که برای من بازنمایی ایران و هویت فرهنگی و اجتماعی ماست. با آن به یک ظهر گرم تابستانی رفتم که عطر پونه در فضای خنک سرداب یک خانه قدیمی، احاطه‌ام کرده بود. رطوبت و خنکای فضا را روی پوستم لمس کردم. ترشی دوغ محلی را که با عطر گل سرخ و پونه مخلوط شده بود، چشیدم و صدای خرد شدن تکه‌های گردو زیر دندان را شنیدم. آب دهان را پایین می‌دهم. رنگ‌های این تصویر چشم نوازند، سرخی تربچه‌ نقلی ها، کنار سبزی جاندار ریحان و پونه و ترکیب صورتی و بنفش گل سرخ روی کاشی‌های کوچک فیروزه‌ای،.... غنچه های ریز و کوچک مرا به قمصر می‌برد. لابه‌لای بوته‌های گل محمدی قبل از طلوع آفتاب می‌چرخم و عطر آن گلها مستم می‌کند. آبی‌فیروزه‌ای قوس‌های هلالی سر در مساجد را یادم می‌آورد جایی که معماری بنا و رنگ کاشیها با نوشته‌‌ی آیات قرآن روح را سبک می‌کند و بالا می برد. رنگ خاکی سفال و قهوه‌ای_کرم پوست گردوها خودِ زندگی است و تمام این جهان رنگی در زمینه پاک و سفید دوغ،نوشیدنی مخصوص ما ایرانی‌ها نشسته است.می‌بردم بازار تهران و در زمینه همهمه مردم، دوغ غلیظ بعد از کباب را می‌نوشم. این تصویر هنوز دارد از ایران می گوید؛ صدای کوبیدن مهر چاپ بته جغه‌ها روی سفره قلمکار را در دل خودش دارد در بازار اصفهان. اصوات مختلفی که آنجا به یادم می‌آید، یک میراث فرهنگی تمام قد است. نقش درخت سروِ بلند قامتِ آزاده‌ی ما را می‌زنند که سالهاست در برابر طوفانها آورده است. لاکی زمینه سینی چوبی یادم نرفته‌ است. رطوبت شمال و صدای ترق ترق سوختن هیزم را در کلبه‌ی جنگی به گوشم می‌‌رساند و زیبایی درختهای هیرکانی با چند میلیون سال عمر. لاکی زیر انداز، گرما بخش، محل زندگی‌ماست. صمیمیت و گرما‌ی جنوب را یادآور است یا نشانه‌ای است از فرشهایی که رویشان قدم کشیدیم. جایی که هویت ایرانی مکلف‌مان می‌کرد و می‌کند کفش بکنیم و قدم روی ترنج های نرم آن بگذاریم و نفسی از سر راحت بکشیم که "اینجا خانه است و محل امن و آرامش" اگر روزی در غربت باشم دیدن این عکس دلتنگی‌ام را تسکین می‌دهد. این عکس برایم تمام ایران است در قابی کوچک که می‌شود هر جای دنیا برد... https://eitaa.com/vazhband
حس می‌‌کنم نفسم بالا نمی‌آید! در جایی که حقیقت چنین مهجور است!(کل محتوای فصل جنسیت کتاب را منظورم است) جایی که به ادعای آزادی، سنگ را بسته‌اند و سگ را رها کرده‌اند! من نمی توانم مثل آقای ضابطیان به آنچه هستند احترام بگذارم. به قول ایشان بحث فراوان است! فقط اینکه اینجا هویت، اعتقادات، فرهنگ و مذهب هیچ جایگاهی ندارد. Welcome to Canada!🇨🇦 https://eitaa.com/vazhband
مکانی در عرش و فرش کتاب دورت بگردم روایتی است از عظیم ترین گردهمایی مسلمانان جهان. خاطرات و روز نوشتی از وقایع حج فائضه غفارحدادی که با قلمی روان و جذاب از حال و هوای سفرمعنوی حج می‌گوید.روایت او به گونه‌ای است که علاوه بر آشنایی کلی و عمومی با اعمال حج، مخاطب از نظر احساسی با این حرکت دینی همراه می‌گردد. او روایت را از جایی آغاز می‌کند که به دلش افتاد راهی سفر حج شود. سپس چگونگی فراهم کردن هزینه سفر و راضی کردن همسرش را نقل می‌کند... اولین نکته مثبت در کتاب دورت بگردم روایت جذاب است. مخاطب از صفحه اول می داند درباره یک سفر زیارتی خوهد خواند. در این حالت جزییات تعیین می‌کند که متن چه قدر کشش داشته باشد. خانم حدادی به سراغ بخش‌هایی رفته است که برای مخاطب جالب توجه است و متن را از یکنواختی شرح سفر می‌رهاند. وقتی او از خاطرات اقامت در مکه و مدینه می‌گوید علاوه بر صحبت از هتل،حرم و شرطه ها،به معرفی هم اتاقی ها و ذکر پیشینه‌ای کوتاه از آنها می‌پردازد که همین نکته متن را تازه می‌کند. از دیگر نکات قوت کتاب استفاده از آیات قرآن و فرازهایی از ادعیه و مناجات های مفاتیح است. در مکانهایی که حس و حال انسانی باید به ملکوت‌و مناجات آسمانی وصل گردد تا خواندن کتاب دلنشین گردد. همچنین گریزهایی که به اوضاع سیاسی جهان می‌زند در جذابیت متن بی تاثیر نیست. مثل یادکردن از اسرائیل و موضوع غزه یا صحبت از قول بنی اسرائیل و عادات آنها و وعده ملاقات رسول اکرم با حضرت خدیجه و... خلاقیت در نامگذاری کتاب و نوشته هایی بالای هر صفحه که از نظر زمانی برای مخاطب مثل نمودار زمانی عمل می‌کند از دیگر بخشهای خوب کتاب است. در بخش هایی که خانم حدادی برای انجام اعمال به منی و مشعر می‌روند، روایت حالتی مناجات‌گونه و شاعرانه می‌گیرد که با بقیه متن یکدست نیست و خواننده احساس کسالت می کند. همچنین هیچ عکسی به انتهای کتاب پیوست نیست و خواننده برای دیدن عکسها به صفحات مجازی نویسنده هدایت شده است که روشی غیر حرفه ای است زیرا ملزومات و متعلقات هر کتاب باید در داخل آن مرتفع شود و نیاز به ارجاع بیرون نداشته باشد. کتاب از نظر حجم اثر و مطالب خواننده را خسته نمی‌کند ولی طرح جلد که بر گرفته از پرده سیاه خانه خداست، جذابیت اثر را به شدت کاهش می‌دهد و خیلی تیره است و مخاطب به سختی برای خرید آن ترغیب می‌شود. نوجوانان بالای ۱۵ سال و بزرگسالان می‌توانند مخاطب این کتاب باشند. https://eitaa.com/vazhband
مثل یک شربت تگری در تابستان نوجوانی دریاچه آخر دنیا داستانی علمی_تخیلی و فانتزی است که وقایع آن در آینده می‌گذرد( در حال حاضر ما نزدیک سال 2025 میلادی هستیم ولی این زمان وقت نگارش کتاب آینده به شمار می‌آمد) داستان نزدیک یک دریاچه رخ می‌دهد. دیانا دختر نوجوانی است که با پدر و مادرش ( ایوان و بت) در آنجا زندگی می‌کند. آنها تنها بازماندگان زمین بعد از همه‌گیری یک آلودگی کشنده هستند. محل سکونت آنها ملک اجدادی خانواده دیانا است. آنها دلیل احتمال آلودگی از آب دریاچه استفاده نمی‌کنند. روزی دیانا پسری بی‌جان و رنگ پریده به نام هکتور را پیدا می کند که از دهانه غاری نزدیک دریاچه خارج میشود. او ادعا‌می‌کند قبل از آلودگی کره زمین، عده ای دانشمند تصمیم گرفتند برای ادامه حیات به تونلهای تو در توی زیر دریاچه پناه ببرند و حالا هکتور از آنجا فرار کرده است.... میان کمبود آثار علمی تخیلی در سبد مطالعه نوجوان، این کتاب به عنوان یک نمونه خوب از ژانر علمی-تخیلی و فانتزی به بازار عرضه شده است. کتابی که با داستانی خوب و جذاب و منطق داستانی درست و مناسب مخاطب را تا انتهای کتاب به دنبال خود می کشاند. علاوه بر این، توجه به طبیعت و حفظ آن در قبال خطراتی که پیشرفت تکنولوژی برای محیط زیست فراهم می‌آورد، از نکات مثبت اثر است. زیرا کارخانه ها و پیشرفتهای شیمیایی که کیفیت زندگی بشر را ارتقا می‌دهد به قیمت نابودی آب سالم و درختان و حیوانات به دست می‌آیند. فهرست کتاب ایراد دارد و برای فصولی که نام ندارند اسم راوی آن بخش را قرار داده است.(کتاب دو راوی دارد: هکتور و دیانا) از نظر تمیز بودن و عدم تطابق فرهنگی مذهبی کتاب کم ایراد است. شاید اگر مخاطب خیلی سخت‌گیر باشد مواردی مثل نوشیدن، شنا‌کردن هکتور و دیانا، اشاره‌ای کوتاه و سر بسته به زایمان دشوار را مناسب نوجوان نداند. ولی موارد مشکل‌دار کتاب که یکی دو بند بیشتر نیست، از نظر من به خوبی سانسور شده‌اند(یکی از آن بخش‌های مهم زندگی اشتراکی زنان و مردان است و تولد کودکان بدون پدر و مادر که سربسته و سریع از آن عبور کرده است) خدا رو شکر هیچ علائمی از انحراف جنسی در کتاب وجود ندارد. نمی دانم این کتاب تجدید چاپ شده یا خیر.نسخه چاپ سال ۹۲ را خوانده‌ام. به نسبت کتابهای نوجوان پر مشکل و کلیشه‌ای جدید،خیلی بهتر است و به نوجوان ۱۲ سال به بالا توصیه می‌شود. https://eitaa.com/vazhband