eitaa logo
- وضعیت سفید
62 دنبال‌کننده
54 عکس
57 ویدیو
0 فایل
باز هم شب و شوریده دلم در غم تو دل تو در غم او و دل من در غم تو...:)
مشاهده در ایتا
دانلود
Mohsen Chavoshi And Sina Sarlak - Ey Darigha (320).mp3
10.95M
غم عشق تو مادرزاد دارُم نه از آموزش استاد دارُم... بدان شادم کز یمن غم تو خراب آباد دل آباد دارُم... @Vaziat_Sefid 🥀
دست از تپش کشید و به من با کنایه گفت... قلب هزار پاره تپیدن نداشت که...
8.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آسان و سخت، عشق سوا کردنی نبود ما نیز مِهر و قهر تو درهم خریده‌ایم... . - «اگه خره همین الان روشو کرد سمت من معنیش اینه که همه‌چی جور می‌شه...» @Vaziat_Sefid |
Alireza Ghorbani - Mara Bebakhsh.mp3
11.36M
دست از منی بشُست که عمری به اشتیاق دل شُسته بودم از همه عالم برای او... . . @Vaziat_Sefid🪑
هدایت شده از - وضعیت سفید
. . تنها دل بیچاره ی من نقش زمین شد... یا هر که نگاهش به تو افتاد چنین شد...؟:) @Vaziat_Sefid
خیلی دلم ترمینال می‌خواد! مسخره‌س نه؟ دلم می‌خواد با یه گوشیِ اینترنت خاموش و بدون پاور بانک، با یه کوله‌ی کوچیک روی دوش برم ترمینال وُ بلیتِ اولین اتوبوس به سمت جنوب رو بگیرم. می‌گم جنوب چون دلم جاده‌ی کویری می‌خواد، می‌دونم شب کنار جاده چیزی معلوم نیست اما آسمون همیشه معلومه، درست شبیه خدا! نمی‌شه گرفت بغلش کرد، نمی‌شه لمسش کرد اما معلومه، از همه‌ چیزایی که می‌بینی و می‌شه لمسشون کرد معلوم تره! حتی از پسِ همون تاریکیِ کویرِ کنار جاده که جلو چشمای منتظرِ من قد علم کرده هم خدا معلومه. هی نگاه کنم به تاریکی و صدای حرکت لاستیک اتوبوسِ آبی رنگ که مقصدش جنوبه روی آسفالت دلتنگیم رو هزار برابر کنه. دلتنگِ خودمم. چی بود آخه این زندگی. صدا وُ نورِ کم جون وُ حتی بویِ اتوبوسِ شب چنگ می‌زنه به دلِ آدم. وقتی اتوبوس بین راه زد کنار پیاده شم و با فاصله از آدما بشینیم روی سکو وُ یه نخ سیگار روشن کنم وُ از لابه‌لای دودِ محوِ کِنتِ چهار که دیر کام می‌ده نگاه کنم به سیاهیِ مطلقِ کویر. به این فکر کنم وسط اون همه تاریکی چه خبره؟ نیازی‌ام به تکوندن خاکسترِ سیگار نیست، باد از شرق و غرب و شمال و جنوب می‌وزه! دلم میخواد کسی بهم زنگ نزنه، دلم می‌خواد کسی بهم نگه کجایی، کِی می‌رسی؟ اینهمه رسیدیم تهش چی شد؟ باز فهمیدم نرسیدیم. اصلا یکی نیست بگه کجا داریم می‌ریم. راننده بیاد اتوبوس رو روشن کنه و بگه مسافرا سوار بشید، بی توجه به راننده برم یه چای نبات بگیرم وایسم اون کنج وُ چوبِ نبات رو بچرخونم توی لیوان. اتوبوسِ آبی کم کم بره توی جاده وُ آروم آروم دور شه. به این فکر نکنم فردا چیکار دارم، کجا باید باشم، اصلا هیچ بایدی نباشه. زُل بزنم به کویر وُ باد بپیچه توی موهام. امیدوارم اتوبوسی که از اینجا رد می‌شه و می‌ره سمت شمال برای من هم جا داشته باشه. چون می‌خوام بین راه پیاده شم وُ برم سمت غرب وُ بعدشم شرق و‌ُ بعدشم... فهمیدی نمی‌خوام برسم نه؟ کجا برسم آخه. وقتی مقصد داری هیچی از مسیر نمی‌فهمی همش می‌خوای برسی، بعدشم تا می‌رسی یادت می‌ره مقصدت اونجا بوده وُ بعد مقصدت رو عوض می‌کنی. اینجوری همش میخوای برسی اما نمی‌رسی. خسته ام. خیلی خسته ام.... @Vaziat_Sefid 🧳
- وضعیت سفید
دیدی دلا شیدا شدی؟ مجنون بی لیلا شدی...
حتی نشد به حیله به دست آوَرَم تو را باید قبول کرد که "روزی" مقدّر است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنها به این خوشم، که بگذرد شب‌های انتظار تو کوتاه می‌شود....:) @Vaziat_Sefid
رازداری کن و از من گله در جمع مکن باز بازیچه مشو، بار سفر جمع مکن با حضور تو قرار است مرا زجر دهند خویش را مایه‌ی دلگرمی هر جمع، مکن به گناهی که نکردم به کسی باج مده آبرویی هم اگر هست بخر، جمع مکن ترسم آسیب ببیند بدنت، دور خودت این‌همه هرزه‌ی آلوده نظر جمع مکن آخرین‌شاخه‌ی‌تو سهم‌ِعقابی چو من‌ است روی آن چلچله و شانه‌بسر جمع مکن تا برآمد نفسم جمعِ هوادارت سوخت روبروی منِ دیوانه نفر جمع مکن... @Vaziat_Sefid