آیینه ام ، ولی ز تماشا مکدرم
هرگز نخواستم به کسی جز تو بنگرم...
تا جلوه کرد در نظرم غنچه ی لبت
دیگر بهار را به پشیزی نمیخرم...
تنها دل تو نیست که از عشق خسته است
من نیز زخم خورده ازین نابرابرم...
هر چند روزگار پرم را شکسته است
با یک اشاره باز به شوق تو میپرم...
گفتی تو نیز مثل منی، سخت عاشقی
من هم چقدر ساده دل و زود باورم...
#حسین_دهلوی
@Vaziat_Sefid
کاش آنقدر خزان سخت بگیرد بر من
تا فراموش کنم برگ و بری داشتهام...
#حسین_دهلوی
@Vaziat_Sefid
با ما چه کرده بغض؟ که تا در هوای عشق
لب باز میکنیم، سخن گریه میکند
آیا دلت غبار گرفتهست؟ گریه کن..
انسان برای پاک شدن گریه میکند...
#حسین_دهلوی