آدمها يكبار عميقا عاشق می شوند
چون فقط یک بار نمی ترسند که همه چیز خود را از دست بدهند...
اما بعد از همان یکبار ، ترس ها آنقدر عمیق میشوند که عشق دور می ایستد.
#آلبر_کامو
پلکی زدیم و وقت خداحافظی رسید
ساعت برای با تو نشستن حسود بود...
#عبدالجبار_کاکایی
8.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به خونم زد رقم، تا با قلم شد آشنا دستش،
پریرویی که میبردم به مکتب من کتابش را....
#صائب_تبریزی
-
- «سلام»
+ «علیک سلام. شما نمیدونین وقتی در میزنین باید صبر کنین از تو اتاق بگن بفرمایین بعد درو باز کنین؟»
- «خب شاید سوال داشته باشم! عیب نداره، عیب نداره، حق با شماست. من معذرت میخوام. من اشتباه کردم...»
+ «سوالتون چی بود؟»
- «راستش یه قضیهایه. قضیهی هندسهست. بعد میدونین، آدم انگار تیفوس داره. پیش هر کی میرم سوال بپرسم یکی میگه کار دارم، یکی میگه وقت ندارم. بعضیا هم اصلا نحوهی تدریسشون درست نیست. آدم مجبور میشه دیگه. به خدا فقط برا اینه که رفوزه نشم. دیگه خسته شدم از رفوزه شدن»
+ «کوتاه... کوتاه و مفهوم»
- «اصلا میخواین نگم! بابا هیشکی کمکم نمیکنه. یه قضیهی هندسه میخواستم هیشکی کمکم نکرد»
+ «تشریف بیارین. تشریف بیارین. این چه مدل رفتار کردنه؟ اول میاین مزاحم میشین بعد یهو راه تونو میکشین میرین؟ پاتون چی شده؟ تو جبهه ترکش خوردین؟ آره؟ این اداها چیه درمیارین، آدمو عصبی میکنین. دفعهی آخرتون باشه میاین دم در این کلاس و در میزنین و بیاجازه درو باز میکنین، متوجه شدین؟ حالا هم بفرمایید برین. الکی هم شل نزنین!»
- «به خدا من کثافتم اگه یه بار دیگه باهاش حرف زدم...»
@Vaziat_Sefid | #وضعیت_سفید
خوردیم زخمها که نه خون آمد و نه آه
وه این چه نیش بود که تا استخوان برفت؟!
#سعدی
Az roye booye Poost porteghale Sokhte.mp3
6.55M
‹ #پادکست🌬 ›
˼ همیشه حواسم پرت بود..
اما نه از تو!
همیشه حواسم جمع تو بود گلی...:)˹
#در_دنیای_تو_ساعت_چند_است؟
' 🎙 ָ֪֢┆@Vaziat_Sefid
May 11
اشکش چکید و دیگرش آن آبرو نبود
از آب رفته هیچ نشانی به جو نبود...
مژگان کشید رشته به سوزن ولی چه سود
دیگر به چاک سینه مجال رفو نبود...
#شهریار
اشک، چون راز دلم گفت، فتاد از نظرم
با وجودی که بصد خون جگر حاصل شد...
#هلالی_جغتایی