وزنه سیاسی
مرحوم آقای دامغانی در آخرین دیدار با امام
یک روز قبل از اینکه #امام_خميني از دنیا بروند مرحوم آقای #دامغانی با دوست قدیمی خود دیدار میکند.
اینکه خودشان آمدند یا امام درخواست ملاقات کردند و اینکه با یکدیگر چقدر حرف زدند و چه چیزی گفتند، نقل قول ها متفاوت است.
چیزی که برای من مهم است این رفاقت قدیمی است، با اینکه مرحوم دامغانی از لحاظ جهان بینی علمی قائل به مکتب تفکیک بودند و از لحاظ سیاسی هم ظاهرا همراه نبودند، ولی رفاقت قدیمی تا لحظه آخر ادامه داشت.
میرزا علی اکبرمعلم چند ویژگی منحصر به فرد امام خمینی را توضیح میدهند یکی (در این موضوع توجه کنید به مکتب فکری میرزا) تصریح میکنند: «عموم اهل عرفان و حکمت خیلی با شریعت میانه خوبی ندارند اما امام خمینی با اینکه عمیقا متبحر در حکمت و عرفان بودند دقیقا به احکام شریعت پایبند و مقید و معتقد بودند و نه تنها واجبات و محرمات شرعی، بلکه به مستحبات هم». از جمله مثال زدند به اینکه امام پس از وضو دستشان را خشک نمیکردند (یکی از مستحبات معروف وضو)
مرحوم معلم از دیگر ویژگیهای امام خمینی به همان مبحث «بی ادعا زیستن» و «گمنامی جستن» اشاره میکنند و برای مثال میگویند «با اینکه امام شعرهای بسیار درخشانی میسرودند ولی هیچ وقت به هیچ کس نگفتند من شاعرم. یا با اینکه نثر قدرتمند و بی نقصی داشتند و من نمونهاش را در نامههایمان دارم ولی پیش دیگران سخنی از این هنر خود هم به میان نمیآوردند»
آقای معلم میگویند: «با آنکه پس از پیروزی انقلاب مقام بسیار بالایی داشتند و در همه ویژگیها، فوقالعاده بودند و شاید درست نبود مثل منی را خیلی تحویل بگیرند اما درست عین زمان طلبگی با من برخورد کردند و اصلاً قبل و بعدِ انقلاب در رفتار ایشان تفاوتی ایجاد نشد. در حالی که دیگران عموما این طوری نیستند. عموما تا به جایی میرسند باد میکنند و ورم میکنند و نمیدانند چه کار کنند!».
او به دیدار آخر خود با امام خمینی(ره) در بیمارستان نیز اشاره میکند و در ارتباط با دعایی که بر بالین امام خواندهاند میگویند: «حالا یک دعایی خواندم دیگر، یک چیزی در عقیده ی خودم خواندم» بعد تاکید میکنند «البته نه یک دعای خاص، از همین دعاهای معمولی، همین ها که در کتاب های دعا موجود است. همین صلوات و بسم الله. منتها باید اعتقادش باشد. همینها، ولی هرکسی نمی تواند آن اثرش را بگیرد.»