eitaa logo
ناخدای طوفان ها
335 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
8.5هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💐 محبت هر چه بیشتر بهتر! 🌼 رهبرانقلاب: هم دختران و هم پسران توجه داشته باشند که افزایش و عمیق کردن آن، به دست خود آن‌هاست. 🌱 با اخلاق خوب، با عقل، با تدبیر، با و حَسَن میتوان این محبت را روز به روز زیادتر کرد. ۸۱/۱۰/۱۲ 🌸 آنجایی که هرچه زیاد شود، ایرادی ندارد، محبت زن و شوهر است. هرچه به هم محبت کنید، خوب است و خود محبت هم می‌آورد. ۷۷/۱/۱۹ ❇@velayat_82
♥️🍃 به دیگران، ذکر خداست!🌱 محبّت با يكديگر در راه خدا سبب حبّ خدا شود؛ و اين حبّ نيز نتيجه‌اش رفع حُجُب می‌باشد! حضرت موسی علیه‌السّلام به خداوند عرض کرد: كيان‏اند در پناه تو كه از تعلقات رسته و در قيد حجب نيستند و به وصال جمال جميل تو رسند؟ فرمايد: دو طايفه: آنهايى كه متذكر من‏ هستند ابتدائا. يا آنها كه در راه من با يكديگر محبت ورزند، كه آن نيز تذكرِ من است، در مظهر جمال تامّ من، يعنى انسان؛ اين‏ها در پناه من و جليس من‏ند، و من جليس آنانم‏...🌱 "امام خمینی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه " 📚 ، صفحه ۲۹۰ 🌙@velayat_82
امام خامنه ای: اگر بین دو نفر بود این دو نفر می توانند این را حفظ کنند. اگر رفتار کنند می توانند هم مثل یک نهال نوپایی که هنوز جانی نگرفته دست بیندازند و از زمین بکشندش بیرون و بیندازند دور؛ محبت را از بین ببرند . می شود. همچنانی‌که می‌توانند محبت را زیاد کنند، کم کنند، بدهند، این دست خود انسان هست منتها باید راهش را یاد گرفت، به خدای متعال هم توکل کرد. از خدا هم کمک خواست؛ می‌شود این کارها را کرد. @velayat_82
📢 عباس بابایی؛ جوان حزب‌اللهی که مخالفان انقلاب را هم جذب میکرد 🔻رهبر انقلاب: سال ۶۱ شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان. درجه‌ی این سرگردی بود، که او را به سرهنگ تمامی ارتقاء دادیم. آن‌وقت آخرین درجه‌ی ما سرهنگ تمامی بود. مرحوم بابایی سرش را می‌تراشید و ریش می‌گذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختی بود. دل همه می‌لرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم، می‌لرزید، که آیا می‌تواند؟ اما توانست. ⛔️ وقتی فرمانده بود، کار مشکل‌تر بود. افرادی بودند که دل صافی نداشتند و ناسازگاری و اذیت می‌کردند؛ حرف می‌زدند، اما کار نمی‌کردند؛ اما او توانست همان‌ها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و نمونه‌یی از این قضایا را نقل کرد. 🔹 خلبانی بود که رفت در بمباران مراکز بغداد شرکت کرد، بعد هم شد. او جزو همان خلبان‌هایی بود که از اول با نظام داشت. 🔹 شهید عباس بابایی با او گرم گرفت و کرد؛ حتی یک شب او را با خود به مراسم دعای کمیل برده بود؛ با این‌که نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود، اما او سرهنگ تمامِ چند ساله بود؛ سن و سابقه‌ی خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامی‌ها این چیزها خیلی مهم است. یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود. 🔹 شهید بابایی می‌گفت دیدم در دعای کمیل شانه‌هایش از گریه می‌لرزد و اشک می‌ریزد. بعد رو کرد به من و گفت: عباس! ! این را بابایی پس ازشهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد. ۸۳/۱۰/۲۳ 🌷 سالگرد شهادت