"عشق یعنی یه شهید"
عشق یعنی مادری چشم انتظار
قد خمیده با نگاهی بیقرار
عشق یعنی یک پدر بی دست و پا
گریه های بی صدایش در خفا
عشق یعنی صورتِ تاول زده
سرفه های بی امان و سرزده
عشق یعنی هر نفس با دستگاه
عشق یعنی یک پدر یک تکیه گاه
عشق یعنی یک شهیدِ بی نشان
پرکشیدن بر فرازِ آسمان
عشق یعنی یک پلاک از یک شهید
کز میان خاک ها آمد پدید
عشق یعنی یک جوان بی ادعا
غوطه ور در خون میانِ لاله ها
عشق یعنی لاله ها پرپر شدند
در کلاسِ عاشقی اول شدند...
#سید موسوی
باولایت تاشهادت
#علمدار_عشق 『✦تنها دݪ بیچاره ے من، نقشِ زمین شد❗️ یا هر کہ نگاهش به تو افتاد چنین شد✦』⁉️ #شهید_عل
#خاطرات_شهدا
#راوے_یکے_از_نزدیڪان_شهید
🔰شب #عاشورا بود.از مراسم کہ برگشتیم به سید و رفقا گفتم امشب رو🌙 بیان منزل ما...
اون شب هم کسے منزلمون نبود
🔰خیلے خسته شده بودیم. هیئت و کار توے #هیئت انرژی برامون نزاشته بود.به محض اینکہ به خونہ رسیدیم خیلی سریع خوابمون برد
🔰ساعت سہ یا چهار #صبح احساس ڪردم یہ صدایی از راهرو میاد ، ترسیدم😨 !!!
خیلے #آروم رفتم تا ببینم صداے چیه⁉️
🔰با تعجب دیدم سیده ، مشغول خوندن نـمـــاز
به حالش خیلـے #غبطہ خوردم سید اون روز از همہ ما خسته تر بود.
کار و مداحے🎤 و #هیئت رمقی براش نذاشتہ بود
🔰اما #خلوت_باخدا براش صفایـے داشت کہ حاضر نبود به این راحتے ها از دستش بده اون هم در #شب_عـاشـــورا ...
🔰گاهے کہ با دوستان دور هم جمع مےشدیم👥 و صحبتمون درباره ی مسائل #روزمره زندگی و دنیا می شد #سید با ناراحتی می گفت ::
اگہ این دوستان #نماز_شب بخونند اصلاً این حرفـــ ها رو بیان نمےکنند🚫
🔰 #نماز_شب باعث میشه قدر و منزلت خودشون رو #بهتر متوجه بشوند👌.
#شهید_سید_مجتبی_علـمــــدار
✍ از کتاب : علـمــــدار🚩
🆔 @velayat_ta_shahadat