4⃣ در چهارمين جمله خشنودى او را از تقديرات الهى بيان مى كند با اين كه او دوران هاى سخت و طوفانى اسلام را از نزديك مشاهده كرد و زجر بسيار كشيد و تحمل شدائد نمود; اما با اين حال هميشه از خدا راضى بود; راضى از مقدرات الهى و به پاداش هاى نيك.
◀️ قرآن مجيد درباره گروهى از مؤمنان راستين مى فرمايد: «(رَضِىَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْه); هم خدا از آنها راضى بود و هم آنها از خدا» و درباره صاحبان نفس مطمئنه مى فرمايد: «(راضِيَةً مَرْضِيَّةً); هم آنها از خدا خشنود بودند و هم خدا از آنها خشنود» .
🔻🔻🔻
#حکمت_چهل_و_سوم_نهج_البلاغه
5⃣ در پنجمين و آخرين توصيف مى فرمايد: او در تمام عمر مجاهد بود; در مكه جهادى آميخته با شكنجه داشت. مشركان آتش افروختند، او را به پشت بر آتش خواباندند به گونه اى كه قسمت زيادى از پشت او سوخت; ولى هرگز از اسلام باز نگشت. در دوران مدينه كه دوران جهادهاى سخت و سنگين اسلامى بود در تمام ميدان هاى نبرد حضور داشت و مى جنگيد و در دوران حكومت امير مؤمنان على(عليه السلام) گفته اند در جنگ صفين و نهروان حضور داشت، هرچند بعضى از مورخان معتقدند او در اواخر عمرش بيمار بود و نتوانست در صفين شركت كند و پيش از جنگ نهروان از دنيا چشم پوشيد.
🔻🔻🔻
#حکمت_چهل_و_سوم_نهج_البلاغه
6⃣ خباب بن ارتّ كه بود؟ «خباب بن ارت» كه كنيه او ابو عبدالله يا ابو محمد يا ابو يحيى بود از سابقين در اسلام و بزرگان صحابه. او از طايفه بنى تميم بود. در زمان جاهليت او را اسير كردند و به مكه آورند و فروختند و سپس آزاد شد. در عصر جاهليت كار او آهنگرى و ساختن شمشير بود. بعضى مى گويند: ششمين نفرى است كه اسلام را پذيرفت و بعضى معتقدند پس از چند نفرى به افتخار اسلام درآمد و همان گونه كه قبلاً اشاره كرديم او شكنجه هاى سختى از مشركان مكه ديد. در بعضى از تواريخ آمده است كه خليفه دوم در ايام خلافتش از او سؤال كرد: مشركان مكه با تو چه كردند؟ پشت خودش را نشان داد و گفت: نگاه كن. هنگامى كه خليفه آثار آتشى را كه بر پشت او افروخته بودند مشاهده كرد كه پس از سال ها باقى بود گفت: تا امروز پشت كسى را اين چنين نديده بودم و همان گونه كه در بالا اشاره شد، او در جنگ بدر و تمام غزوات اسلامى بعد از آن شركت داشت. در اواخر عمرش به كوفه رفت و در سال 37 و بعضى گفته اند 39 هجرى چشم از جهان بربست. بعضى گفته اند در جنگ صفين و نهروان در لشكر على(عليه السلام) بود در حالى كه از بعضى از روايات استفاده مى شود هنگامى كه امير مؤمنان از صفين بازگشت قبرى را در بيرون دروازه كوفه ديد. از صاحب آن پرسيد عرض كردند: قبر خباب است. او فرزندى داشت، كه در زمان پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) متولد شده و حضرت نام «عبداللّه» را بر او نهاد. به اين ترتيب او هم جزء صحابه محسوب مى شد. او مردى پارسا و از شيعيان مخلص على(عليه السلام) بود كه خوارج وى و همسرش را به طرز بسيار بى رحمانه اى كشتند; او را ذبح و شكم همسرش را كه باردار بود پاره كردند. امير مؤمنان هنگامى كه جنايات خوارج را برمى شمرد، شهادت عبدالله را مطرح فرمود و آنها را مسئول خون او دانست .
🔻🔻🔻
#حکمت_چهل_و_سوم_نهج_البلاغه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه ❤️
#یا_مهدی
هدایت شده از ولایت عشق
107571_760.mp3
3.62M
🌸🌸دعای دلنشین فرج (الهی عظم البلاء)
با صدای علی فانی
التماس دعا 🌼
@velayate_eshgh_313
🔸مطرح شدن مسئلهٔ خلافت
ــــــــــــــــــــــــــــ💠ــــــــ
آن چه مسلّم است این است که امیرالمؤمنین مدعی خلافت بود. اگر امیرالمؤمنین در سقیفهٔ بنی ساعده شرکت می کرد، شاید سرنوشت دنیای اسلام و سرنوشت خلافت طور دیگری می شد. آن جایی که همه در فکر اینند که حکومت دست چه کسی خواهد افتاد و چه تأثیری می توانند در تعیین حکومت آینده بگذارند علی خود را از میانه کنار می کشد، علی مشغول یک وظیفهٔ عزیزتر و شریف تری است و آن تجهیز پیغمبر، تغسیل پیغمبر، تدفین پیغمبر و بالاخرة عمل به وصیت پیغمبر است؛ یعنی قرآن. حضرت در نامه ای به دوستان خود می فرمایند که: -عَهِدَ اِلیَّ عَهدَا- پیغمبر به من یک دستوری داد، یک پیمانی از من گرفت، که در آن دستور این طور آمده: -فَاِنْ وَلَّوکَ فی عافیةٍ و رجعوا علیک بالرِّضا فَقُمْ بِاَمرهِم-. علی جان اگر امت بر تو اتفاق نظر پیدا کردند و دور تا دور تو را گرفتند -توجه کنید به این که چطور مصالح مهمی وجود دارد، مثل وحدت امت اسلامی در آن جایی که نبودن وحدت، کیان اسلام را تهدید می کند که در زمان امیرالمؤمنین این طور بود- اگر با حرز عافیت، بدون این که مشکلی باشد، -بدون این که- اختلاف کلمه ای به وجود بیاید، جنگ داخلی ای درست بشود، آنوقت قیام به کار مردم بکن و زمام امور آن ها را در دست بگیر.
🔰بحارالانوار/کتاب الفتن و المحن/باب۱۶/حدیث/۱
◀️مبحث: #قسمت_بیستم
#زندگی_و_شخصیت_امام_علی
📚#انسان_250_ساله📚صهبا
✔️🔴نشر متن و کپی با عبارت *انسان ۲۵۰ ساله، صهبا* #مجاز می باشد.
@Velayate_eshgh_313
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
🔸امامت مسئلهٔ شخصی نیست
ــــــــــــــــــــــــــ💠ــــــــــ
ما معتقدیم آن کسی که از طرف پیغمبر به حکومت برگزیده و منصوب شد، و جهاتی را که برای حکومت لازم است، پیغمبر در او دید، و او را به این منصب گماشت و زمام جامعهٔ اسلامی را در مُشت او قرار داد و به مردم هم او را معرفی کرد و توصیهٔ او را را هم کرد و گفت باید از او اطاعت کنید، او اگر یک وقتی از حق خودش دور افتاد، ناچار باید تلاش کند که به حق خودش برسد؛ برای خاطر این که این یک حقی نبوده که بخواهند تعارفی به او بدهند. مگر مسئلهٔ شخصی است؟ سعی می کند خودش را به آن حق برساند. حضرت فعالیت کرد، تلاش کرد، حقیقت و واقعیت را اظهار کرد. در کتاب ها نقل کرده اند که امیرالمؤمنین چهل شب بر در خانهٔ عده ای از یاران قرآن و پیغمبر و از علاقه مندان به اسلام می رفت. و حتی دختر پیغمبر را هم با خود می برد؛ یعنی از جنبه های عاطفی و فکری، از هر دو استفاده می کرد تا شاید از این راه بتواند یک اقلیت پولادین نیرومند را در اطراف خود جمع کند. و مطمئن باشد که اگر با این ها حرکت کرد، اسلام نونهال و اسلام جدید الولادة از بین نخواهد رفت.می رفت درِ خانه ها و مردم را دعوت می کرد که با او بیعت کنند. بتواند برود از یک اقلیت رقیب دیگر -چون اصحاب سقیفه اقلیت بودند- از یک اقلیت مستأثر دیگر که نظر تودهٔ مردم را جلب کرده، حق خود را بگیرد. در رأس جامعهٔ اسلامی قرار بگیرد و آن شغلی را که پیغمبر و خدا و قرآن برایش معین کرده است، ادامه بدهد و جامعهٔ اسلامی را به سوی رشد، به سوی کمال، به سوی همان راهی که پیغمبر سوق می داد، بکشد. اما آن وقتی که دید دیگر دفاع فایده ای ندارد و ادامهٔ این جنجال ممکن است که به ضرر دنیای اسلام تمام بشود، با این ها بیعت کرد و در تمام مدت بیست و پنج سال در کنار خلفای سه گانه ماند.
◀️مبحث: #قسمت_بیست_و_یکم
#زندگی_و_شخصیت_امام_علی
#پایان_مبحث
📚#انسان_250_ساله📚صهبا
✔️🔴نشر متن و کپی با عبارت *انسان ۲۵۰ ساله، صهبا* #مجاز می باشد.
@Velayate_eshgh_313
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄