محمد کیانی:
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «خلافت عمر بن خطاب و چند سؤال بزرگ!»
روز چهارشنبه، ١۴٠٠/١١/٠۶
مناسبت روز: امروز ٢٣ جمادی الثانی، اولین روز خلافت خلیفه دوم، عمر بن خطاب است که بلافاصله پس از مرگ ابوبکر، بدون رأی و اجماع بزرگان و مردم!؟ و با وصیت و انتصاب مستقیم خلیفه اول، به کرسی خلافت، تکیه زد!
چنانچه در کتب اهلسنت چنین آمده: «در اواخر عمر خلیفه اول؛ ابوبکر، عثمان را فرا خواند تا برای او وصیت بنویسد، چون وصیت را آغاز کرد، پیش از آنکه نامی از کسی برای جانشینی ببرد، بیهوش شد و عثمان، خود نام «عمر بن خطاب» را به عنوان خلیفه پس از او نوشت! چون ابوبکر به هوش آمد از عثمان پرسید: چه نوشتی؟ عثمان گفت: از حالیکه به شما دست داد، ترسیدم و چون از خواست شما آگاه بودم، نام عمر بن خطاب را نوشتم! در این هنگام ابوبکر تکبیر گفت و تأیید کرد و سپس سؤال کرد: «ترسيدی من بميرم و مردم به اختلاف افتند؟» عثمان گفت: «آری»، پس ابوبكر گفت: «خدا تو را از جانب اسلام و مسلمين جزای خير دهد!» (کامل ابن اثیر، ج٢، ص۴٢۵؛ تاریخ مدینه دمشق، ج٣٩ ص١٨۶؛ و...)
و البته در ادامه همین ماجرا در منابع دیگر اهل سنت از جمله تاریخ طبری، ج٢ ص٣۵٣ آمده است که: «اسماعیل بن قیس میگوید عمر بن خطاب را دیدم که نوشتهای در دست داشت که در آن، خليفه اول به جانشینی او وصیت کرده بود و گروهی نیز گرد او را گرفته بودند و میگفت: ای مردم بشنوید و از وصیت جانشین پیامبر خدا (ابوبکر) اطاعت کنید!»
❓حالا در اینجا چند سؤال بزرگ مطرح میگردد، که امیدواریم همه عزیزان و مخصوصاً عزیزان اهلسنت بدون تعصب و با نگاه عقل و منطق به این سؤالات توجه نموده و جواب آنها را از علمای بزرگ خود طلب نمایند:
1️⃣ آیا به راستی «خلیفه اول» از اختلاف میان امت اسلامی نگران بوده و همین موضوع باعث شده تا با نوشتن وصيتنامه و معرفی جانشین خود، از تفرقه و ایجاد فتنه میان مسلمانان جلوگیری نماید! اما (العِيَاذُ بِاللّه)، پیامبر خدا (ص) که وصل به وحی الهی بودهاند، از این موضوع غفلت نموده و امت اسلامی را به حال خود رها کردند و جانشینی برای خود تعيين ننمودند!!! و آیا به راستی پیامبر خدا که طبق آیات قرآن از مقام عصمت کبرای الهی برخوردارند (العِيَاذُ بِاللّه)، اشتباه کردهاند و خليفه اول این اشتباه را متوجه و اصلاح نموده است!!!
2️⃣ اگر طبق گفته علمای عزیز اهلسنت، واقعاً پیامبر خدا (ص) به دستور الهی برای خود جانشین معلوم نکردهاند و این موضوع را به رأی و اجماع بزرگان و مردم واگذار نمودهاند و بر همین اساس خلافت خلیفه اول را مشروع دانستهاند؛ پس چگونه «خلیفه اول» برخلاف دستور الهی و سنت نبوی و با وجود مخالفت بسیاری از مردم و صحابه بزرگ، برای خود جانشین تعیین نموده است! و آیا این انتصاب از نگاه عزیزان اهلسنت، مشروعیت دارد؟
3️⃣ در معتبرترین کتب اهلسنت آمده که پیامبر اکرم (ص) در آخرین روزهای حیات خود و در حضور صحابه بزرگ فرمودند: «قلم و دواتی برای من بیاورید تا برای شما چیزی (وصیتی) بنویسم که پس از آن، هرگز گمراه نشوید!»: «ائْتُونِى بِدَواهٍ وَ کَتِفٍ لِأکْتُبَ لَکُمْ کِتَاباً لَا تَضِلّوا بَعْدَهُ أبَداً»؛ ولی متأسفانه با مخالفت و ممانعت و جسارت خليفه دوم، به محضر پیامبر معصوم الهی (که طبق شهادت قرآن کریم در آیهی ٣ و ۴ سورهی نجم، تمام سخنان و رفتار و کردار ایشان از وحی الهی نشأت میگیرد)، روبرو شدند و عمر گفت: رسول خدا (العِيَاذُ بِاللّه)، هذیان میگویند: «اِنَّ نَبیَّ اللهِ لَیَهجُر!!!» و کتاب خدا برای ما کافی است: «حسبنا كتابالله»
حال چگونه در اینجا، وصیت خلیفه اول که طبق شهادت بزرگان اهلسنت در حال احتضار بوده و به علت بیماری بسیار شدید او، با بیهوشی ابوبکر، وصیت ناتمام مانده و ادامه آن توسط عثمان نوشته شده، معتبر است و هذیانگویی نیست!!!
✍️ البته در این موضوع، سخن بسیار است که ما در این مجال کوتاه، به همین سه سؤال بسنده کرده و قضاوت را به شما واگذار مینمائیم! و سخن امروز را با بخشی از خطبه شقشقیه امیرالمؤمنین (ع) در نهجالبلاغه به پایان میبریم:
«آگاه باشيد! به خدا سوگند پسر ابی قُحافه، پيراهن خلافت را در حالی به تن كرد كه میدانست جايگاه من در خلافت و جانشينی رسول خدا، همانند جايگاه محور و گردونهی سنگ آسيابست... پس، در حالی كه خار در چشم و استخوان در گلو داشتم... شكيبائی ورزيدم! تا آنگاه كه اولی به پايان راه رسيد...و شگفتا! که بااینکه در زمان حیاتش مىخواست حکومت را واگذارد، ولى براى بعد خود عقد خلافت را جهت دیگرى بست! و چه سخت هر کدام به یکى از دو پستان خلافت چسبیدند... به خدا قسم مردم در زمان او، دچار اشتباه و ناآرامى،و تلوّن مزاج و انحراف از راه خدا شدند...»
✅ قضاوت با شما
https://eitaa.c
هدایت شده از روزبرگ شیعه (ره توشه معارفی)
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «هادی امّت»
روز شنبه، ١۴٠٠/١١/١۶
مناسبت روز: امروز سالروز شهادت دهمين خورشيد امامت و مشكات هدايت، پيشوای راستين و بر حق شيعیان، حضرت امام علی النقی الهادی (ع) است؛ لذا سخن امروز را با عرض تسلیت و تعزیت و با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز مینمائیم؛
بیشک نوشتن و گفتن از فضائل امام هادی (ع) در این مجال کوتاه، از عهده قلم و کلام ما خارج است! چراکه یحیی ابن اکثم نقل میکند که آیه ٢٧ سوره لقمان را خواندم: «وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَهٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَهُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیم»: «اگر آنچه درخت در زمین است، قلم شود و دریاها مرکب شود و هفت دریا به کمک آید، کلمات خداوند تمام شدنی نیست! همانا خداوند شكستناپذير و حكيم است» و سپس از امام هادی (ع) پرسیدم که مراد از «کلِمَاتُ اللّه» در این آیه چیست؟ حضرت فرمودند: «نَحْنُ کلِمَاتُ اللّه الَّتی لَاتُدْرَک فَضَائِلُنَا وَلَاتُسْتَقْصَی»: «ماییم کلمات خداوندی، که فضایل ما، درک شدنی و تمام شدنی نیست!» (بحارالانوار، ج١١، ص١٠٩)
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که ترکنم سر انگشت و صفحه بشمارم!
هرچند که همهی ائمه اطهار (ع)، جامع تمامی صفات کمال انسانی بودهاند، اما خداوند با عنایت به شرایط زمان و مکان در هر دوره، یکی از صفات حضرات معصومین را عینیت بخشیده است!
در این میان، لقب «هادی» برای امام دهم برگزیده شده است! چراکه به راستی ایشان، هادی امّت و هادی تمامی گمراهان از ضلالت، و به گفته رسول خدا، «هادی به سوی خدا بودهاند» (الإنصاف، ص١۴١)
هدایت در لغت، به دو معنای «ارائه طریق» و «رساندن به مقصد و مطلوب» آمده؛ اما در فرهنگ قرآن و عترت، «هدایت»، بار مفهومی و معنایی بسیار عمیقتری دارد؛
شناخت راه، شناخت مقصد، شناخت امّت همراه، شناخت موانع و مشکلات مسیر، شناخت دزدها و گردنهها، و ایجاد انگیزه لازم برای حرکت، و دمیدن روح استقامت در رهروان، و همچنین حفظ اتحاد و همبستگی امت، و حمایت و حفاظت از جان و مال و حقوق ملت؛ بخشی از وظایف راهنمای امت و بخشی از مفهوم بلند «هادی» در فرهنگ اسلامی است!
حضرت علی بن محمد النقی (ع)، معروف به ابن الرضا(ع)، خورشید نورافشانی بودند که از سال ۲۲۰ تا سال ۲۵۴ هجری قمری، رسالت رهبری و هدایت امت بزرگ اسلامی را بر دوش داشته و حدود سی و چهار سال ناخدای کشتی هدایت در میان امواج طوفانی عصر ضلالت عباسیان بودهاند!
آن امام همام در زمانی که سلطه اشراری همچون متوکل عباسی، بر تاریخ، سنگینی میکرد، به زندگی بشریت نور و گرمی بخشیده و امت اسلامی را هدایت و سرپرستی نمودند!
✍️ لذا در این مجال کوتاه، قطرهای از دریای بیکران «هادی امت» را در پرتو کلام نورانی آن حضرت، تقدیم شما مینمائیم:
✅ «آن کس که تقوای الهی را رعایت نموده و مطیع احکام و مقرّرات الهی شود، دیگران مطیع او خواهند شد و هر شخصی که اطاعت از خالق نماید، باکی از دشمنی و عداوت انسانها نخواهد داشت...» (بحارالانوار، ج ۶٨، ص ١٨٢)
✅ «حسد» نابود کننده کارهای نیک؛ و «خودبرتربینی» موجب خشم مردم؛ و «خودپسندی» مانع تحصیل علم خواهد بود و شخص را در پَستی و نادانی نگه میدارد، و «بُخل» بدترین اخلاق؛ و «طمع» خصلتی بسیار ناپسند و زشت است!» (بحارالأنوار، ج ٧٢، ص ١٩٩)
✅ «مسخره کردن و شوخیهای بیمورد، از بیخردی است و کار انسانهای نادان است!» (بحارالانوار، ج ٧۵، ص ٣۶٩)
✅ «غضب و تندی» در مقابل آن کسی که توان مقابله با او را نداری، علامت عجز و ناتوانی است! و در مقابل کسی که توان مقابله با او را داری، علامت پَستی و رذالت است!» (مستدرک الوسائل، ج ١٢، ص ١١)
✅ نادان اسیر زبان خویش است! (مسند الامام الهادی، ص۳۰۴)
✅ «فروتنی» آن است که با مردم چنان رفتار کنی که دوست داری با تو چنان باشند! (الکافی، ج۲، ص۱۲۴)
✅ هرکس مطیع و پیرو خدا باشد از قهر و کارشکنى دیگران باکى نخواهد داشت! (بحارالأنوار، ج۵۰، ص۱۷۷)
✅ از شرّ کسی که بیشخصیت است و خود را پست میشمارد، آسوده مباش! (میزان الحکمه، ج۳، ص۴۴)
✅ «نارضایتی پدر و مادر» روزی را کم میکند و آدمی را به ذلت میکشاند. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۱۸)
✅ كسى كه به تو اميد بسته است نااميدش مگردان، وگرنه مورد غضب خداوند قرار خواهى گرفت! (بحارالانوار، ج۷۵، ص ۳۷۰)
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «انقلاب اسلامی از نگاه آیات و روایات ١»
روز یکشنبه، ١۴٠٠/١١/١٧
مناسبت روز: امروز ششمین روز از دههی فجر انقلاب اسلامی ایران است، لذا سخن امروز را با گرامیداشت این ایام مبارک آغاز مینمائیم:
بیشک انقلاب اسلامی، انفجار نور در تاریکی و ظلمات طاغوت، برای ملت مظلوم ایران و همهی آزادگان جهان بود! نهضتی مبارک که میتوان آن را زمینهساز نهضت جهانی حضرت مهدی (عج) دانست! چنانچه امام راحل (ره) فرمودند: «انقلاب ما آغاز نهضت جهانی اسلام به پرچمداری حضرت حجت (عج) است...» (صحیفه نور، ج۲۱، ص۳۲۷)
✍️ اما سؤال مهمی در این رابطه وجود دارد که آیا میتوان در آیات و روایات اسلامی، نشانی از انقلاب اسلامی و حضور و نقش ایرانیان در زمینهسازی ظهور پیدا کرد؟
✅ برای جواب به این پرسش، باید بدانیم که در برخی از روایات و در ذیل بعضی از آیات نورانی قرآن مجید، تعابیر بسیار زیبایی در رابطه با ایرانیان و نقش آنها دراسلام و بهویژه در آستانه ظهور امام عصر(عج) وارد شده است، که نشان دهنده جایگاه ارزشمند آنها، نزد پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) است! لذا در این مجال کوتاه، به بخشی از این آیات اشاره کرده، و آیات و روایات دیگر را به روزهای آینده موکول مینمائیم؛
✅ بخش اول: «اوصاف ایرانیان در آیات قرآن کریم»
1️⃣ سوره محمد، آیه ٣٨: «ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا في سَبيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَ مَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّما يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَ اللَّهُ الْغَنِيُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ»: «آرى، شما همان گروهى هستيد كه براى انفاق در راه خدا دعوت مىشويد، اما بعضى از شما بخل مىورزند و هر كس بخل ورزد، نسبت به خود بخل ورزیده است (چراکه) خداوند بىنياز است و شما همه نيازمنديد، و چون سرپيچى كنيد، (بدانید) خداوند، گروه ديگرى را به جاى شما مىآورد که آنها مانند شما نخواهند بود (و سخاوتمندانه در راه خدا انفاق مىكنند!)
✍️ اكثر مفسران نقل كردهاند كه بعد از نزول اين آيه، جمعى از اصحاب، از رسول خدا (ص) پرسیدند که گروهی كه خداوند به آنها اشاره كرده، چه کسانی هستند؟
پس پيامبر اکرم (ص)، دست بر ران و یا شانه جناب سلمان (ره) زدند و فرمودند: «منظور، اين مرد و قوم او هستند! سوگند به آن كس كه جانم به دست او است، اگر ايمان به ثريا (ستاره دوردستى كه در اين زمينه ضرب المثل است) بسته باشد، گروهى از مردان فارس، آن را به چنگ مىآورند!» (نورالثقلین و تفسیر اهل بیت (ع) ذیل آیه فوق؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۵۲؛ و...)
اين حديث و مشابه آن را، محدثان معروف اهل سنت مانند «بيهقى و تِرمذى» نیز در كتب معروف خود آوردهاند و در تفسير قرطبى، روح البيان، مجمع البيان، فخر رازى و دیگر تفاسیر اهلسنت نیز به این حدیث اشاره شده است!
همچنین حديث ديگرى در تفاسیر شیعه و اهلسنت نقل شده كه مكمل حديث فوقالذکر میباشد، که امام صادق (ع) میفرمایند: «به خدا سوگند كه حضرت حق به اين وعده خود، وفا كرده و گروهى را از غير عرب، که بهتر از آنها هستند را جانشين آنها خواهد ساخت!» (مجمعالبیان، ج۵، ص١٠٨؛ برگزیده تفسیر نمونه، ج۴، ص۴۶۴ و...)
2️⃣ آیه ۵۴ سوره مائده: «یَا أَیُّهَاالَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْم یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّة عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّة عَلَی الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِم...»: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هر كس از شما، از آيين خود بازگردد، (به خدا) زيانى نمىرساند! (بهدرستی که) خداوند جمعيّتى را خواهد آورد، كه آنها را دوست دارد و آنان (نيز) خدا را دوست دارند! آنها در برابر مؤمنان، متواضع؛ و در برابر كافران، سرسخت و نيرومندند؛ و در راه خدا جهاد مىكنند، و از سرزنش هيچ ملامتگرى هراسى ندارند...»
✍️ در برخی از تفاسیر شیعه و اهلسنت، آمده است که هنگامى كه از پيامبر (ص) درباره اين آيه (و جمعیتی که خدا، آنها را دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند) سؤال كردند؛ حضرت دست خود را بر شانه جناب سلمان (ره) زدند و فرمودند : مصداق این آیه، او و هموطنان او هستند!» (نور الثقلين، ج١، ص۶۴١؛ مجمعالبیان، ج٣، ص٢٠٨ و...)
✍️ این مبحث ادامه دارد...
https://eitaa.com/ROOZBARG
محمد کیانی:
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «فاتح خیبر»
روز جمعه، ١۴٠٠/١٢/٠۶
مناسبت روز: در ایام «جنگ خیبر» و فتح دژهای بسيار مستحکم و نفوذناپذیر يهوديان، در سال هفتم هجری قمری، بهدست اميرالمؤمنين (ع) قرار داریم، که مورخین و محدثین شیعه و سنی، شجاعت و جانفشانی حضرت در این جنگ را از فضایل بزرگ امیرالمؤمنین (ع) دانستهاند، لذا سخن امروز را به این واقعه عظیم تاریخی، اختصاص میدهیم؛
پیامبر گرامی اسلام (ص)، پس از برقراری صلح حدیبیه و رفع موقت شرّ کفار قریش، تصمیم گرفتند، یهودیان و قبایل نجد را که به فتنهانگیزی و مبارزه علیه مسلمانان مشغول بودند، مهار نمایند تا بدینوسیله امنیت و آرامش را بیش از پیش در جامعه اسلامی، استقرار بخشند؛
در این میان، «خیبر»، مهمترین مرکز آشوب و جنگافروزی یهودیان علیه مسلمانان بود! لذا رسول خدا با حدود یک هزار و ششصد نفر از یارانشان، به سوی «خیبر» حرکت کردند!
"خیبر" جلگه وسیع و حاصلخیزی در بین مدینه و شام بود که ساکنان یهودی آن، در امور زراعت و جمع ثروت و تهیه سلاح و جنگآوری، مهارت بسیاری داشتند؛ آمار جمعیتی خیبر، حدود بیست هزار نفر بود، که در میان آنها، مردان جنگآور و دلیر، فراوان به چشم میخورد!
خیبر، دارای پنج قلعه بزرگ بود که پس از فتح اولین قلعه توسط مسلمانان، پهلوانان یهودی، وارد میدان شدند و کار جنگ گره خورد!
در همین زمان، امیرالمؤمنین (ع) دچار چشم درد شدیدی شده بودند، بهصورتی که با چشمان بسته، توان رزم نداشتند! لذا رسولخدا (ص)، پرچم جنگ را ابتدا به دست خلیفه اول دادند و او را برای فتح قلعههای دیگر خیبر فرستادند؛ ولی او نتوانست کاری از پیش ببرد و پس از شکست، فرار را برقرار ترجیح داد! [البدایه و النهایه، ج۷، ص۳۳۷]
فردای آن روز، حضرت رسول (ص)، پرچم جنگ را به دست خلیفه دوم دادند؛ اما او نیز شکست خورده و فرار کرد! [تاریخ طبری، ج۳، ص۱۲]
در پی شکستهای مکرر مسلمانان و ناکام ماندن آنها در گشودن قلعههای دشمن، رعب و وحشت بر لشکر اسلام چيره شده بود، که در این هنگام، مسلمانان با سخن شکوهمند پيامبر خدا (ص) روبرو گردیدند: «انشاالله فردا، پرچم جنگ را به دست مردی بسیار حمله کننده که هرگز فرار نمیکند! (كَرَّارٌ غَيْرُ فَرَّار) میسپارم که خدا و رسولش را دوست میدارد، و خدا و رسول نیز او را دوست میدارند، و برنمیگردد تا اینکه خداوند بهدست او قلعههای دشمن را فتح میکند» [تاریخ طبری، ج۳، ص۱۲ و تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۶ و طبقات الکبری، ج٢، ص۸۴]
✍️ فردای آن روز، هر کدام از اصحاب، دل به گرفتن پرچم جنگ بسته بودند و این آرزوی بزرگ را در ذهن خود میپروراندند که شخص مورد نظر، خودشان باشند! تا اینکه رسولخدا (ص)، حضرت امیر (ع) که از شدت درد چشم، پارچهای بر روی چشمانشان بسته بودند، را نزد خود خواستند و به قدرت الهی، حضرت را شفا داده و فرمودند: «این پرچم را بگیر و پیش برو تا خدا، قلعهها را برایت بگشاید!» [ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۲ و دلائل النبوه، ج۴، ص۲۰۵ و طبقات الکبری، ج۲، ص۸۵]
✍️ پس«حيدر کرار» پرچم جنگ را گرفته و به سرعت به سوی قلعهی دشمن روانه شدند؛ نخستین کسی که از پهلوانان یهودی به میدان جنگ آمد، «حارث» برادر «مرحب خیبری» بود، مسلمانان با دیدن هیبت او، پا به فرار گذاشتند؛ اما امیرالمؤمنین (ع) او را با ضربتی رعدآسا به هلاکت رساندند!
در این هنگام «مرحب»، شجاعترین پهلوان یهود، در حالیکه کلاه خودی یمنی بر سر داشت، رجزخوانان بیرون آمد و مبارز طلبید؛ امیرالمؤمنین (ع) نیز به رجز او، پاسخی درخور دادند و سپس ضرباتی بین آنها رد و بدل شد تا اینکه حضرت، چنان ضربتی بر فرق مرحب زدند که کلاه خود و سر او را تا دندانهایش شکافت! [ طبقات الکبری، ج۲، ص۸۵] در این هنگام، لشگر یهود وحشتزده به سوی قلعه گریخته و در بزرگ آن را بستند!
اما حضرت حیدر (ع) درب قلعهی "قَموص" را که طبق شهادت مورخین، چهل مرد قوی آن را باز و بسته میکردند! از جا کنده و دژ نفوذناپذیر دشمن را فتح نمودند و به واسطه این شجاعت بینظیر، مسلمانان، فاتح این جنگ بزرگ شدند! [تاریخ الاسلام ذهبی، ج۲، ص۴۱۵]
✍️ در پایان توجه به این نکته ضروری است که تمامی موارد فوق از کتب تاریخی و معتبر اهل سنت تقدیم شما گردید، لذا با عنایت به شکست سخت و فرار خلیفه اول و دوم، و سخنان پیامبر اکرم (ص) که طبق تصریح قرآن به وحی الهی متصل است، و فتح قهرمانانه خیبر و بالا بردن پرچم پیروزی اسلام به دست توانای حضرت علی (ع)، مسلماً فضیلت و برتری امیرالمؤمنین (ع) بر تمامی صحابه رسول خدا (ص) کاملاً آشکار و مبرهن است! که امیدواریم عزیزان اهل سنت بهدور از هرگونه تعصب در این حقیقت تاریخی بیشتر بيانديشند!
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «آیات المهدی ۴»
روز پنجشنبه، ١۴٠١/٠١/١٨
✍️ مناسبت روز: در پنجمین روز ماه مبارک رمضان قرار داریم و طبق وعدهای که در این ماه مبارک نمودیم، امروز نیز به تفسیر کوتاه یکی دیگر از «آیات المهدی» در قرآن کریم میپردازیم:
💠 «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، صبر كنيد و ايستادگى ورزيد و از مرزها نگهبانى كنيد و از خدا پروا نماييد، باشد كه رستگار شويد» (آلعمران، آیه ٢٠٠)
خداوند در این آیهی شریفه به مؤمنین (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا)، چهار فرمان الهی، برای چهار نوع ارتباط، جهت رشد و تعالی، و رستگاری و پیروزی میدهد:
1️⃣ «اصْبِرُوا»: در ارتباط با مشکلات شخصی ، دستور به «صبر فردی» میدهد؛
2️⃣ «صابِرُوا»: در ارتباط با مشکلات اجتماعی و در برابر دشمنان، دستور به «صبر جمعی» میدهد؛
3️⃣ «رابِطُوا»: در ارتباط با حریم دین و سرزمین اسلامی، دستور به ارتباط با امام زمان و دیگر مؤمنین میدهد؛
4️⃣ «و اتَّقُوا اللَّهَ»: در ارتباط با خدا، فرمان به کسب تقوای الهی میدهد؛
⬅️ و سپس نتیجه عمل به این چهار فرمان الهی، را «فلاح و رستگاری» میداند: «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»؛
✍️ مفسرین این آیه را از «آیات المهدی» دانستهاند و یکی از مراتب در «رابِطُوا» را به معنای ارتباط و فرمانبرداری و دفاع مردم از ائمه و امام زمان (عج) دانستهاند؛ و سپس به روایاتی در این زمینه اشاره نمودهاند که در این مجال کوتاه، به برخی از آنها میپردازیم:
⬅️ امام صادق (ع): «بر واجبات صبر کنید و در برابر مشکلات پایدار باشید و از حدود ائمه (ع) دفاع کنید»: «... وَ رَابِطُوا عَلَی الْأَئِمَّهًِْ» (تفسیر اهلبیت، ج۲، ص۸۹۴؛ الکافی، ج۲، ص۸۱/ وسائلالشیعه، ج۱۵، ص۲۵۹/ نورالثقلین/ البرهان)
⬅️ امام باقر (ع): «بر انجام واجبات صبر کنید و در مقابل دشمنانتان پایدار باشید و از امام منتظر (عج) دفاع کنید»: «... وَ رَابِطُوا إِمَامَکُمْ الْمُنْتَظَر» (تفسیر اهل بیت، ج۲، ص۸۹۴/بحارالأنوار، ج۲۴، ص۲۱۹/ تفسیر البرهان)
⬅️ امام صادق (ع): «"اصْبِرُوا" یعنی صبر و مقاومت کنید بر اذّیت در راه ما اهلبیت؛ و "صابِرُوا" یعنی با ولیّ امرتان در برابر دشمنانتان پایدار باشید؛ و "رابِطُوا" یعنی از امامتان دفاع کنید» (تفسیر اهل بیت ج۲، ص۸۹۴ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۲۱۷/ نورالثقلین/ البرهان)
⬅️ امام صادق (ع): «"اصْبِرُوا وَ صابِرُوا" یعنی در برابر دشمنان و مخالفین تحمّل به خرج دهید؛ «وَ رابِطُوا» یعنی آماده باشید و (فرمان ببرید) از امام خود...» (تفسیر اهل بیت، ج۲، ص۸۹۶/ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۲۱۷/ البرهان/ نورالثقلین)
✍️ البته مفسرین، مراتب دیگری را نیز در معنای «رابِطُوا» آوردهاند، از جمله:
🔹«ارتباط بین مؤمنين» که با هم پیوند داشته باشند و در مقابل دشمن صف واحد تشکیل دهند؛
🔹 و «آماده کردن تجهیزات دفاعی برای حفظ مرزهای جامعه از هجوم دشمن!»
✍️ بر اساس آنچه گذشت، به چند نکته مهم اشاره مینمائیم:
1️⃣ قرآن، نخست به مؤمنان دستور میدهد که در برابر مشکلات زندگی خود استقامت کنند (اصْبِرُوا)، و سپس، دستور به استقامت در برابر دشمن میدهد (صابِرُوا)؛ بنابراین، تا ملّتی در جهاد با نفس و اصلاح نقاط ضعف درونی خود موفق نشود، هرگز نمیتواند در برابر دشمن پیروز شود!
2️⃣ مراقبت از مرزها (رابطوا) معنای وسیعی دارد و شامل هرگونه آمادگی برای دفاع از خود و جامعه میشود؛ یعنی مراقبت از مرزهای جغرافیایی در مقابل هجوم احتمالی دشمن، و مراقبت و آماده باش در برابر حملات شیطان و هوسهای سرکش درونی و نیز محافظت از مرزهای فرهنگی و عقیدتی خود و مردم!
3️⃣ اگر دستورات چهارگانهای که در آیهی فوق آمده است، در زندگی فعلی مسلمانان پیاده شود، بسیاری از مشکلات آنان حل خواهد شد، و از ضربات دردناکی که بر پیکر اسلام و مسلمین وارد میشود جلوگیری میگردد؛ چون یک حالت آمادهباش عمومی برای «فرمانبرداری و دفاع از ولیامر»، «وحدت بین مسلمین» و «صبر در برابر تمامی مشکلات و فشارهای داخلی و خارجی»، و «محافظت از همهی مرزهای جغرافیایی، فرهنگی و عقیدتی»، در مسلمانان ایجاد مینماید.
https://eitaa.com/ROOZBARG
محمد کیانی:
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «پیوند آسمانی (۴)»
✍️ اما در هفته ازدواج قرار داریم و در چند روز گذشته به مناسبت ایام ازدواج امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) از ضرورت الگوگیری از سیره این خانوادهی آسمانی سخن گفتیم، و سپس به چهار اصل تربیتی از این زندگی الگو، تحت عناوین:
1️⃣ «خدامحوری و عبادت»
2️⃣ «ساده زیستی و بیاعتنایی به دنیا»
3️⃣ «ایثار و انفاق خانوادگی»
4️⃣ «دفاع همه جانبه از حریم ولایت و امامت»، اشاره نمودیم و اینک ادامه مبحث:
5️⃣ پنجمین اصل از اصول تربیتی در این خانواده آسمانی، «اصل دانش پژوهی خانوادگی» است؛
چنانچه حضرت زهرا و امیرالمؤمنین (ع) محیط خانه را به دانشگاهی بینظیر برای تعلیم و تربیت فرزندان و همچنین تعلیم همسایگان و مردم، و تشکیل کلاسهای علمی و دینی تبدیل کرده بودند؛
حضرت امیر (ع) که امام و هادی امت بودند و همواره در مسیر دانشافزایی مردم حرکت میکردند، و حضرت زهرا (س) نیز در نهایت مهربانی و دلسوزی به تعلیم و تربیت دینی بانوان امت اسلامی همت میگماردند؛ چنانچه در یک روایت تاریخی که گزارشگر آن مولای متقیان حضرت علی (ع) هستند، چنین آمده که: «روزی یکی از زنان مدینه خدمت حضرت زهرا (س) رسید و گفت: مادر پیری دارم که در مسائل نماز، پرسشهای فراوانی دارد و مرا فرستاده است تا آن مسائل شرعی را از شما بپرسم؛
حضرت فرمودند: بپرس؛
آن زن، مسایل بسیاری طرح کرد و برای هر یک از آنها، پاسخ شنید، تا آنکه به واسطهی فراوانی پرسشها خجالت کشید و گفت: ای دختر رسول خدا، از اینکه با پرسشهای فراوان شما را به زحمت میاندازم، معذرت میخواهم؛
حضرت فرمودند: باز هم بیا و هر آنچه سؤال برایت پیش آمد، بپرس... (بحارالانوار، ج٢، ص٣)
6️⃣ «اصل عفت ورزی و عفاف محوری»:
در زندگی حضرت زهرا (س) و امیرالمؤمنین (ع) به دستور پیامبر خدا، تقسیم کار شده بود و کارهای درون منزل، بهعهده حضرت فاطمه (س) بود تا حضرت، کمترین صحبت و مراوده را با نامحرم داشته باشند و بیبی دوعالم نیز از این موضوع، بسیار خوشحالی بودند؛
همچنین در روایت آمده که روزی رسول خدا (س) از جمع مسلمانان حاضر در مسجد پرسیدند: به نظر شما، چه روش و سیرهای برای زندگانی بانوان بهتر و برتر است و خير و سعادت آنان را در پی دارد؟
پس هرکس به فراخور معرفت خویش جوابی داد، ولی هیچ جوابی، رسول خدا را قانع نکرد؛ تا اینکه حضرت سلمان فارسی (ره) در بین اظهار نظرهای گوناگون، خود را به درب خانه حضرت زهرا (س) که متصل به مسجد بود، رسانید و پرسش پیامبر (ص) را به محضر حضرت عرضه داشت؛ و حضرت زهرا (س) در پاسخ او فرمودند: «برای زنان بهترین روش زندگی این است که کاری کنند که مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم نیز ایشان را نبینند»؛ پس حضرت سلمان به مسجد بازگشته و پاسخ سؤال را مطرح نمود؛ رسول خدا فرمودند: آری؛ اما این جواب را از که آموختی؟ سلمان (ره) عرضه داشت: دختر گرامیتان حضرت زهرا (س) این پاسخ را فرمودند؛ پس پیامبر (ص) فرمودند: «پدرش به فدایش باد؛ به راستی که فاطمه پارهای از وجود من است». (بحارالأنوار، ج۴٣، ص۵۴)
این روایت گویای این حقیقت است که نظر دین مبین اسلام این است که در شرایط و کارهایی که نیازی به حضور زنان در جامعه و ارتباط آنان با مردان نیست، شایسته است که بانوان، «ملکهی خانه خود» باشند تا کارگر در بیرون خانه! لذا این یک توصیه بزرگ اخلاقی است که با عنایت به شأن و جایگاه والای زن از دیدگاه اسلام صادر گردیده و زنان هرگز نباید آن را فراموش نمایند.
✍️ این مبحث ادامه دارد...
📚 برگرفته از «کتاب خانواده و تربیت مهدوی» نوشته محمدباقر حیدری کاشانی.
https://eitaa.com/ROOZBARG
محمد کیانی:
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «شکافنده علوم نبوی و معارف علوی ١»
روز چهارشنبه، ١۴٠١/٠۴/١۵
✍️ مناسبت روز: امشب، شب شهادت امام محمد باقر (ع)، خورشید پر فروغ ولایت، و پنجمین اختر سپهر امامت است، لذا ضمن عرض تسلیت و تعزیت، سخن امروز را با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز مینمائیم؛
رسول خدا (ص) در طول حیات پربرکت خویش، فرهنگ و تمدن بزرگ اسلامی را پایهگذاری نمودند، و پس از ایشان، امامان معصوم (ع)، با توجه به مقتضیات زمان خود، در تبیین و تکوین این فرهنگ انسانساز، نقش تأثیرگذاری ایفاء نمودهاند؛
دراین میان، امیرالمؤمنین، امام حسن، امام حسین و امام سجاد (ع) در دوران بسیار سختی قرار داشتند و متأسفانه با جهالت و ضلالت، و منع و جعل حدیث، و دشمنیهای آشکار و پنهان خلفاء و بنیامیه مواجه بودند؛ و این غاصبان خلافت به هر طریق ممکن، مانع نشر علوم علوی که بر اساس حدیث نبوی، باب مدینه علم است، میشدند؛ با این وجود هر یک از حضرات معصومین (ع) بنا بر مقتضیات زمان خود، تمامی مساعی خویش را در راه تبیین معارف و احکام اسلام ناب محمدی بهکار بردند؛ چنانچه امیرالمؤمنین (ع) با ربع قرن صبر در زمان خلفاء و سپس ایجاد حکومت علوی و جنگ با ناکثین و قاسطین و مارقین، سنت رسول خدا را احیاء نمودند و سپس امام حسن (ع) با صلح خویش، ریشههای نفاق و کفر را به مسلمانان معرفی کرده، و امام حسین (ع) با قیام عاشورا، نهضت و جنبش بزرگی را در جامعه اسلامی ایجاد نمودند و در ادامه این راه امام سجاد (ع) نیز در قالب راز و نیاز و تعالیم معنوی مکتب اهلبیت (ع)، این جنبش اسلامی را ادامه دادند؛ تا اینکه پس از این دوران بسیار سخت، بالاخره با افول بنیامیه و تقابل بنیالعباس با آنها بر سر حکومت دنیا، و کمتر شدن فشار و کنترل از سوی حاکمیت، زمینه مساعدی برای رشد فرهنگ و تمدن اسلامی فراهم گردید، لذا حضرت باقرالعلوم (ع) با تلاشی مضاعف و گسترده، نهضتی بزرگ را در زمینههای مختلف علمی و معرفتی پایهگذاری نمودند، که این جنبش دامنهدار به تأسیس دانشگاه بزرگ و برجسته اسلامی در دوران فرزند گرامیشان امام صادق (ع) انجامید؛
البته این موضوع سالها قبل توسط رسول اکرم (ص) پیشبینی شده بود و طبق روایت جابر، حضرت با اعطای لقب «باقر»، ایشان را به عنوان شکافنده علوم معرفی نمودند: «یَبقَرالعلم بقْرًا» (بحارالانوار، ج۴۶، ص٢٢٢)
در روایات آمده که حضرت باقرالعلوم (ع) اکثر علوم اسلامی را از آیات قرآن استخراج نموده و میفرمودند: «هر مطلبی که میگویم، از من بپرسید که در کجای قرآن آمده است تا آیه مربوطه را به شما معرفی نمایم» (اعلامالوری، ص١٧۶)
مقام بلند علمی حضرت باقرالعلوم (ع) به گونهای است که دانشمندان بزرگ آن دوران همچون «جابر بن یزید جعفی» که از موثقین راویان و اعاظم ناقلین احادیث است، هرگاه میخواست سخنی در باب علم به میان آورد، میگفت: «جانشین و حجت الهی و میراث دار دانش نبوی، محمد بن علی (ع) اینگونه فرمودهاند... » و به دلیل ناچیز دانستن موقعیت علمی خود در برابر جایگاه عظیم آن امام همام، هرگز از خود نظری به میان نمیآورد. (ارشاد شیخ مفید، ج٢، ص١۶٠)
بزرگان اهل سنت نیز حضرت باقرالعلوم (ع) را ستودهاند و به جایگاه والا و شخصیت علمی و معنوی امام باقر (ع) اعتراف نمودهاند؛ چنانچه «شمسالدین ذهبی» محدث و مورخ بزرگ اهل سنت در قرن هفتم و هشتم قمری، با اشاره به «علم و عمل»، «سیادت و شرافت»، و «وثاقت و متانت» امام باقر (ع)، ایشان را امام و فقیه و شایسته خلافت دانسته است. [سِیَرُ أعلامِ النُّبَلاء، ج۴، ص۴۰۲؛ و ج۱۳، ص۱۲۰]
همچنین ابن حجر هیتمی، از فقهای بزرگ شافعی مینویسد: ابوجعفر محمد باقر، به اندازهای گنجهای پنهان علوم، حقایق احکام و حکمتها و لطایف را آشکار نموده که جز بر عناصر بیبصیرت یا بد نیت، پوشیده نیست و از همین روست که وی را شکافنده علم و برپاکننده پرچم دانش خواندهاند. [الصَواعِقُ المُحْرِقَه، ص۲۰۱]
نقش امام باقر (ع) در تبیین و ترویج فرهنگ و تمدن اسلامی تا حدی است که بیشترین آرای فقهی، تفسیری و اخلاقی اسلامی که امروزه در کتب فقهی و حدیثی بر جای مانده، از این امام بزرگوار و فرزند گرامی ایشان، حضرت صادق (ع) است بهگونهای که راویانی چون «محمد بن مسلم» سی هزار حدیث و «جابر جعفی» هفتاد هزار حدیث از حضرت باقرالعلوم (ع) نقل کردهاند. [بحارالانوار، ج۱۱، ص۸۳]
بنابراین میبایست امام باقر (ع) را احیاگر علوم الهی و سنت نبوی و مکتب حیاتبخش اهلبیت عصمت و طهارت (ع) دانست.
✍️ این مبحث ادامه دارد...
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «هادی امت (٢)»
روز جمعه، ١۴٠١/٠۴/٢۴
✍️ مناسبت روز: امروز ششمين روز از «دههی ولایت و امامت» و روز ولادت باسعادت دهمين هادی امت، و خورشید سپهر امامت، حضرت امام علی النقی (ع) است؛ لذا ضمن عرض تبریک و تهنیت، سخن امروز را با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز مینمائیم؛
در روز گذشته به مشهورترین لقب امام دهم، بهعنوان «هادی امت» و به زیارتنامه «جامعه کبیره» بهعنوان یکی از خدمات بزرگ فرهنگی امام اشاره کردیم و انشاالله امروز نیز سخن خود را درباره این «منشور هدایتگری» ادامه میدهیم؛
«امام شناسی» یکی از مسلمات و ضروریات اسلام است، و طبق سخن رسول اکرم (ص)، اگر مسلمانی بدون شناخت امام زمان خود از دنیا برود همانند مردمان جاهلیت از دنیا رفته است: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة» [مسند احمد، ج٣، ص۴۶۶؛ و كافی ج١، ص٣٧۶]؛ بر این اساس یک مسلمان در ابتدا میبایست امامان معصوم و مقام و جایگاه آنها را بشناسد و سپس با شناخت و معرفت لازم از آنها پیروی و اطاعت کند؛ و در این مسیر چه راهنما و هدایتگری، بهتر از امام هادی(ع) که در زیارت جامعه کبیره، یک دوره کامل امامشناسی را به ما آموزش دادهاند؛
✍️ در این زیارتنامهی جامع که آن را به حق باید «منشور هدایتگری» نامید، «هادیامت» به بیش از دویست فضیلت و منقبت از اهل بیت عصمت و طهارت (ع) اشاره کردهاند که در این مجال کوتاه به بخشهایی از این «عرفاننامه» اشاره مینمائیم:
✅ در ابتدای این زیارتنامه، پیشوای دهم ما را با آداب زیارت و سخن گفتن با حضرات معصومین آشنا کرده و میفرمایند: هر زمانی که به آستان مقدس (امامی رسیدی) در آنجا بایست و شهادتین را درحالی که غسل و طهارت داری، بر زبان جاری کن، و وقتی نگاهت به ضریح افتاد، نخست سی مرتبه «الله اکبر» بگو و با کمال وقار و آرامش بسیار، گام های خود را کوتاه بردار و بار دیگر سی مرتبه تکبیر بر زبان خود جاری کن، سپس نزدیک مضجع شریف شو و این بار چهل مرتبه «اللهاکبر» بگو و آنگاه سخن خود را با سلام و درود بر آن امام همام آغاز کن...
سپس حضرت، امامان معصوم (ع) را مشکات هدایت، چراغهای تاریکی، نشانههای پرهیزکاری، صاحبان خرد، پناهگاه مردمان، نمونههای اعلای الهی و حجتهای خدا بر اهل دنیا و آخرت معرفی کرده، و در ادامه ائمهاطهار را عامل شناسائی خدا و معدنهای برکت الهی و نگهبانان سِرّ پروردگار و حاملان قرآن و اوصیای پیامبر خدا (ص) دانستند؛
امام هادی (ع) در بخشی دیگر از این زیارتنامه، امامان معصوم را دعوت کنندگان به سوی خدا و راهنمایان به راههای خوشنودی خدا و استقرار یافتگان در فرمان پروردگار و کاملان در محبت خدا و مخلصان در توحید و آشکارکنندگان امر و نهی الهی، و راستگویانی که هرگز بر خداوند در گفتار پیشی نمیگیرند، دانسته و سپس تأکید مینمایند که «حق» همواره با امامان معصوم است و هرگز از آنان جداشدنی نیست، لذا هرکه از آنان دور شود، قطعاً گمراه خواهدشد؛
حضرت در این زیارت جامع، از حضرات معصومین (ع) به عنوان کسانی یاد کردهاند که خداوند، عالم وجود را به برکت آنها آغاز کرده و به آنان نیز به پایان خواهد رساند؛ و به خاطر وجود مقدس آن بزرگواران است که خداوند آسمان را نگه می دارد و به یمن وجود مقدس آنها باران میبارد و به وسیله آنان غم و اندوه زدوده شده و هر سختی و ناگواری برطرف میشود؛
در ادامه این عرفاننامه، امام با اشاره به فضل و رتبه و مقام رفیع و جایگاه والای ائمه (ع) در نزد خداوند، تصریح میکنند که آنان شاهراه و صراط مستقیم و گواهان در دین، و آن امانتی هستند که حفظش بر مردم واجب شده است؛ و سپس به وظیفهی مسلمانان و آمادگی آنها برای دفاع از ائمه اطهار (ع) اشاره مینمایند؛
✍️ و سپس رهنمون میشوند که خداوند و امامان معصوم (ع) را گواه گرفته و بگوئیم: «ما به شما و به آنچه شما به آن ایمان دارید، ایمان داریم؛ و کافریم نسبت به دشمنان شما؛ بیناییم به مقام شما؛ و دوستدار شما و دوستدار دوستان شما هستیم؛ بغض دشمنانتان را در دل داریم و دشمن آنهاییم؛ و در صلح هستیم با هر که با شما در صلح است و در حال جنگ هستیم با هر کس که با شما در جنگ است»؛
✍️ و بالاخره به ما میآموزند که زیارت خود را با این فراز به پایان برده و بگوئیم: «خدایا اگر ما شفیعانی را به درگاه تو نزدیکتر از محمّد (ص) و اهل بیت ایشان، آن خوبان و پیشوایان و نیکان مییافتیم، آنها را شفیعان خود قرار میدادیم، پس به حقّی که برای آنان بر خود واجب کردهای، ما را در گروه عارفان به آنها، و آشنایان به حقّ شان، و در شمار رحم شدگان به شفاعت آن بزرگواران وارد کن، به درستی که تو مهربانترین مهربانانی»
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: برترى مقام «امامت» بر «نبوّت و رسالت»
روز چهارشنبه، ١۴٠١/٠۵/٠۵
✍️ مناسبت روز: در چند روز گذشته از فضایل امیرالمؤمنین (ع) و ماجرای مباهله و نزول آیه ۶١ سوره آل عمران، و خاتم بخشی حضرت امیر (ع) در مسجد و نزول آیه ولایت، و همچنین نزول سوره انسان در شأن آن امام همام و خانواده گرامی ایشان سخن گفتیم؛ و سپس به برخی از شبهات نواصب در رابطه با افضلیت حضرت علی (ع) پرداختیم؛ اما یکی دیگر از سؤالات در رابطه با مقام و منزلت امامت و ولایت این است که:
❓ آیا از نظر خداوند متعال، مقام «نبوت و رسالت» بالاتر است یا «امامت و ولایت»؟
✅ برای پاسخگویی به این پرسش، ابتدا باید با مفهوم سه واژه «نبوت»، «رسالت» و «امامت» آشنا شویم تا وجه برتری امامت یا رسالت برای ما روشن شود؛
⬅️ «مقام نبوت»:
«نبی» از نبأ و به معنای خبر مهم است، بنابراین به حامل خبر بزرگ و خبر دهنده از آن، «نبی» اطلاق میشود؛ که در زبان فارسی همان «پیامبر» است؛
در فرهنگ قرآنی نیز «نبی» به انسانی اطلاق میگردد که وحی الهی را از خداوند، با روشهای گوناگون دریافت میکند و همچون گزارشگری آن را بدون وساطت دیگری به مردم میرساند؛ اما مأمور به ابلاغ ویژه و تبلیغ آن نیست؛ لذا قرآن میفرماید: «فَبَعَثَ اللهُ النَّبیّینَ مُبَشّرینَ و مُنْذرین»: «خداوند پیامبران را به عنوان مژده آورندگان و بیم دهندگان برانگیخت» (بقره/٢١٣)
⬅️ «مقام رسالت»:
«رسول»، بر انبیاء و پیامبرانی اطلاق میشود که علاوه بر اخذ وحی و خبر دادن از جانب خدا، مسؤولیت ابلاغ رسالت الهی و تبليغ گسترده آن در میان مردم را نیز برعهده دارند؛ اما در رابطه با مدیریت و رهبری و هدایت جامعه، مسئولیتی برعهده آنان نیست؛ چنانچه قرآن میفرماید: «فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ»: «اگر روی برتافتید، بدانید که رسول و فرستاده ما، جز ابلاغ روشن، مأموریتی ندارد» (مائده/٩٢)
بر این اساس رسولان از انبیاء بالاترند، چراکه علاوه بر اینکه گیرنده وحی الهی و حاملان اخبار الهی هستند، وظیفهای را به عنوان ابلاغ رسالت و تبلیغ گسترده آن نیز بر عهده دارند.
⬅️ «مقام امامت»:
اما «امامت» در اسلام، فوق مقام نبوت و رسالت است، و دارای اختیارات و تصرفات بسیار گسترده در راستای اجرای شریعت، و مدیریت و رهبری جامعه و پیشوایی مردم است؛ چنانچه خداوند در قرآن کریم به حضرت ابراهیم (ع) اشاره نموده که پس از سالها برخورداری از مقام بلند «نبوت و رسالت»، و همچنین پس از امتحانات بسیار سخت و دشوار، بالاخره به مقام والای «امامت» نایل شدهاند، و در آیه ١٢۴ سوره مبارکه بقره در این رابطه میفرماید: «وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا... »: «آنگاه که ابراهیم از امتحانات الهی سرافراز بیرون آمد، خدا به وی فرمود: من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم...»
✍️ لذا بر اساس این کلام الهی در قرآن کریم، دو حقیقت بزرگ بر ما آشکار میگردد:
1️⃣ این آیه، آشکارا به تفاوت مفهوم امامت با دو مفهوم نبوت و رسالت، گواهی میدهد، چنانچه عرض شد که حضرت ابراهیم (ع) پیش از آزمایشهای الهی، سالیان دراز دارای مقام نبوت و رسالت بودند؛
2️⃣ از این آیه استفاده میشود که مقام «امامت» فوق مرتبه «نبوّت و رسالت» است؛ زیرا حضرت ابراهیم (ع) که سالها نبی و رسول بودند، پس از امتحانات بسیار دشوار و سنگینی همچون:
🔹مهاجرت از سرزمین خود و پشت پا زدن به زندگی و تمام داراییهای دنیوی؛
🔹بردن و رها کردن زن باردار خود (حضرت هاجر) در سرزمین بی آب و آبادانی به دستور الهی؛
🔹قیام در برابر بت پرستان بابل و شکستن بتها و رفتن در میان آتش بزرگ نمرود؛
🔹و بالاخره بردن فرزند عزیزتر از جان (حضرت اسماعیل) به قربانگاه برای قربانی کردن به دستور الهی؛ و موفقیت در تمامی آنها، بالاخره شایستگی مقام والای «امامت» را کسب مینمایند.
✍️ بر این اساس کاملاً روشن میشود که مقام «امامت» بالاتر از مقام «نبوّت و رسالت» و آخرین مرحله سیر تکاملی هدایت بشر است، چراکه انبیاء و رسولان تنها فرمان حق را دریافت کرده و به مردم ابلاغ میکنند، اما «امامان» از طریق تشکیل حکومت یا غیر آن، برنامههای الهی را محقق نموده و در حقیقت مجری احکام شریعت الهی است؛ بنابراین مقام امامت، مقام هدایت و رهبرى است و «امام» هدایت ظاهرى و باطنى مردم به سوى کمال و سعادت در دنیا و آخرت را بر عهده دارد.
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «تاسوعا، پاسداشت وفاداری حضرت عباس (ع)»
روز یکشنبه، ١۴٠١/٠۵/١۶
✍️ مناسبت روز: امروز نهمین روز از ماه محرمالحرام و منسوب به تاسوعای حسینی است که در روایات آمده، یکی از سختترین روزها برای اهلبیت امام حسین (ع) بوده، چنانچه امام صادق(ع) فرمودند: «تاسوعا روزی است که حسین (ع) و اصحاب ایشان در کربلا محاصره شدند و سپاه (عظیم) شامیان بر ضد آنان گرد آمدند و ابن زیاد و عمر سعد از فراهم آمدن آن همه سوار خوشحال شدند؛ و در آن روز، حسین (ع) و یاران ایشان را ناتوان شمردند و یقین کردند که دیگر یاوری برای امام نخواهد آمد و عراقیها ایشان را پشتیبانی نخواهند کرد» (سفینه البحار، ج١، ص٣١٢)
⬅️ یکی از وقایع مهم روز تاسوعا، ورود شمر ملعون به کربلاست؛ او که در دشمنی با اهلبیت زبانزد است، نامه ابنزیاد را در این روز به دست عمر بن سعد رساند و به او هشدار داد که یا باید بلادرنگ با امام حسین (ع) نبرد کند و یا فرماندهی را به او واگذار نماید و برای همیشه حکومت بر ری را فراموش کند!
مورخین آوردهاند در این هنگام عمر سعد که حُب ریاست و هوای نفس بر او غلبه کرده بود، بدون در نظر گرفتن خدا و جایگاه فرزند رسول خدا و اهلبیت گرامی ایشان، با دستپاچگی تمام فرمان حمله عمومی به سوی خیمههای حسینی را صادر نمود و گفت: «اى رزمآوران خدا، سوار شويد و به بهشت شادمان باشيد»؛ پس سپاهیان نفاق، يكپارچه به سوى خيمههاى حسینی حركت کردند؛ (بحارالانوار، ج۴۴، ص٣٩٠)
امام که خيل عظيم سپاهيان دشمن را در روبروى خيمهها مشاهده نمودند، برادرشان حضرت عباس (ع) را طلبيدند و ایشان را به همراه بيست تن از ياران شجاع و فداكارشان به سوى سپاه دشمن فرستادند، تا از علت آتشافروزى آنان جويا گردند؛
پس آنها به طرف لشگر دشمن رفتند و از عمر سعد ملعون علت تحرک لشگر را پرسیدند، و او در جواب گفت از امیر عبيدالله فرمان فوری آمده كه يا بايد در طاعت او درآييد و با وى بيعت كنيد و يا آماده نبرد و جنگ شوید!
حضرت عباس (ع) به نزد برادر بزرگوارشان آمدند و امام حسين (ع) پس از شنیدن ماجرا فرمودند: «از عمر سعد بخواهید كه امشب را مهلت دهد و كار را به فردا واگذار نماید، تا با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگزاریم؛ خدا میداند که من نماز و تلاوت قرآن را بسیار دوست دارم»؛
پس حضرت ابوالفضل (ع) پيام امام را به عمرسعد رساندند، اما او كه مظنون به مسامحه كارى شده بود و شمر را رقيب سرسخت خود مىديد، ابتدا از درخواست حضرت، سرباز زد؛ اما پس از اعتراض شدید برخى از فرماندهان سپاه، ناگزير به پذیرش درخواست امام شد؛ پس پيام داد كه فقط يك شب شما را مهلت میدهم ولى اگر بامدادان بر فرمان امير، سر طاعت فرود نياوريد، كار را با شمشير تمام خواهم کرد! و بدین ترتیب هر دو سپاه به خيمهگاه خويش برگشته و منتظر فرارسيدن روز خونین عاشورا شدند. (ارشاد شيخ مفيد، ج٢، ص۴۴٠، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۷)
⬅️ همچنین آوردهاند که در عصر روز تاسوعا، شمر ملعون که از قبیله مادر حضرت عباس (ع) بود، برای چهار فرزند رشيد و دلاور حضرت امالبنین (س) که همگی در کربلا بودند، اماننامه آورد و با صداى بلند فرياد زد: خواهرزادگان من كجايند؟
پس حضرت اباالفضل (ع) كه كانون وفادارى و معدن غيرت بودند، با شنیدن صدای نحس شمر، بانگ برآوردند که بريده باد دستهاى تو، و لعنت خدا بر تو و بر امان نامهی تو باد! اى دشمن خدا! آيا ما را امان مىدهید ولى فرزند رسول خدا را امان نمیدهید؟! (بحارالانوار، ج۴۴، ص٣٩١)
✍️ لذا آنها که همواره این سؤال را داشتهاند که چرا تاسوعا را به حضرت عباس منسوب نمودهاند، باید بدانند که این نامگذاری به پاسداشت وفاداری، ولایتیاوری و رشادتهای فراوان پورحیدر، حضرت قمربنیهاشم (ع) در روز تاسوعا انجام شده تا با یاد این قهرمان بزرگ کربلا، همواره خوبیها و فضیلتهای انسانی و اسلامی در جهان، زنده و پایدار بماند.
🏴 اما امشب، شب عاشورای حسینی است و در روایتی امام سجاد (ع) میفرمایند: من شب عاشورا نشسته بودم و عمهام از من پرستاری میکردند، در آن هنگام پدرم به خیمه خود میرفتند و این اشعار را میخواندند: «"ای روزگار! اف بر دوستی تو! چه بسا یاران و طالبانی را که در بامداد و شامگاهت کُشتی؛ آری! روزگار بجای آنان دیگری را نپذیرد؛ به راستی که پایان کار در دست خدای بزرگ است و هر زندهای باید این راه را طی کند»؛ پس من فهمیدم که کار تمام است و پدرم فردا به شهادت میرسد و بغض گلویم را گرفت ولی خودم را نگه داشتم، اما صدای ناله و گریه عمهام زینب (س) بلند شد... (بحارالانوار، ج۴۵، ص٢)
امشبیرا، شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا، بدنش زیر سم اسبان است
مکن ایصبح طلوع، مکن ایصبح طلوع...
https://eitaa.com/ROOZBARG