بسم الله الرحمن الرحیم
در این جلساتی که خدمت شما بوده و هستیم؛ راجع به آیات الهی صحبت میکردیم. گفتیم که آیات الهی به دو نوع تقسیم میشود:
یکی آیات تکوینی و دیگری آیات تشریعی.
در جلسات قبل درباره آیات تکوینی صحبت کردیم و گفتیم که آیات تکوینی همان نشانه های خداوند متعال در عالم هستند؛ یعنی همان که گفتیم:
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
و گفتیم که هر کدام از این ها پیامی دارند که باید شنیده شود.
دومین نوع آیات که امروز به آن اشاره خواهیم کرد، آیات تشریعی است که همان قرآن کریم است. بارها شنیدید که در مورد انس با قرآن مطالبی گفته شده و خیلیها برای آن تلاش میکنند، اما موفق نمیشوند؛ چرا؟ علت چیست؟
علت این است که ما قرآن را [فقط] یک کتاب و یک شیء میدانیم، از طرفی أنس با یک شیء حاصل نمیشود، نهایتاً میتوان آن را دوست داشت، از طرفی محبت به اشیاء تاریخ مصرف دارد، یعنی تمام میشود و همیشگی نیست.
انسان باچیزی انس برقرار میکند که زنده باشد، به شما نفع و خیر برساند، مشورت بدهد، مثلاً انسان با خانواده انس دارد، چرا؟ به خاطر اینکه انسان با آنها صحبت میکند و مشورت میگیرد، با آنها میخندد یا گریه می کند، اما با یک وسیله که نمیشود این ارتباط را برقرار کرد.
قدیمی ها جلسات خانگی و هفتگی قرآن که برگزار میکردند، میدیدیم که به قرآن احترام خاصی میگذاشتند، خب یک وسیله که اینقدر احترام و اینطور ابهت ندارد! این همان نگاه أنسی با قرآن است، رفتار انسی هم داریم. بوسیدن قرآن از رفتار هاییست که باعث ارتباط انسی میشود.
در روایات داریم که آخرین کسی که در روز قیامت جلوی انسان را گرفته و حقوق خودش را که برگردن ما انسان هاست بازخواست میکند، قرآن کریم است؛ قرآن از ما میپرسد که: با حق من چه کردی؟ قرآن به گردن ما حق دارد.
اصلاً یک فلسفهٔ استخاره کردن همین است، وقتی با قرآن استخاره میگیری یعنی داری با قرآن مشورت میکنی، انسان از یک شیء که مشورت نمیگیرد! اما به ما می گویند که موقعی که در کاری دودل شدی، با قرآن مشورت کن؛ تا که به ما بفهمانند که قرآن زنده و حیّ است، این همان نگرش درست به قرآن است که برای حاصل شدن أنس شرط است.
نکته دیگر اینکه رفقا، قرآن کتاب جذب نیست، کتاب هدایت است. ﴿ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيۡبَۛ فِيهِۛ هُدٗى لِّلۡمُتَّقِينَ﴾
ما خیلی کم داریم که کسی همان اول با قرآن جذب شود. در اکثر موارد با عوامل دیگر جذب شده، و بعد به قرآن که میرسد، مست قرآن میشود. اگر میخواهی قرآن کتاب هدایت تو باشد، ابتدا باید یکسری مقدماتی را فراهم کنی که یکی از آن صفات «ایمان» است [؛ ﴿قُلۡ هُوَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ هُدٗى وَشِفَآءٞۚ﴾] که تعاریف مختلفی دارد، یکی از آن تعریفها این است:«أَشَدُّ حُبَّاً لِلّٰهِ» وگرنه برای آنهایی که هیچ کاری نکرده و هیچ مسیری نیامدهاند، اینها مثل کسانیاند که انگشت در گوش کردهاند و هرچه تو داد میزنی چیزی نمیشنوند (هدایت پیشکش). چرا که او کر و کور است؛ نه میبیند و نه میشنود که بخواهی او را هدایت کنی.
مرحوم علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه) میفرمایند که: من به هرجا که رسیدم، با دوچیز رسیدم: یکی قرآن و دیگری روضه سید الشهدا (علیه السلام). نمیشود انسان بدون برنامه و بدون اصول پیش برود و به نتیجهای برسد. ما غفلت کردیم درباره قرآن و خدا و همه چیز. بعضی وقتها آنقدر که به آیات و نشانه های خدا توجه مادی کردیم، به خدا توجه نکردیم؛ آنقدری که به غیر خدا عشق ورزیدیم، به خدا عشق نورزیدیم. در هردو آیات تکوینی و تشریعی یک نکته مهم وجود دارد و آن همین ایجاد أنس است.
📅 ۲۷ آبان ماه ۱۴۰۱
#درس_اخلاق
#استاد_هاشمی_محجوب
#آیات_الهی
#مدرسه_علمیه_ولایت
@velayath1