نیکامم

واقعی

فکر کن به طور مداوم از لاو لنگوییجت استفاده میکنی برای یکی براش پست میفرستی درمورد روزت باهاش صحبت میکنی و کار هایی میکنی که برای خودت ارزشمنده بعد از اون طرف در میاد و میگه من ازت نخواستم همچین کاری کنی و بلاکت میکنه یا از این حرکاتت خوشش نمیاد و فکر میکنه دیوونه ای یا بی وفایی یا دوست نداری به دوستی ادامه بدی ):

تلخه این زندگی مثل شیشه

ما میتوانستیم فردا برای یک روز که هم باشه برای هم باشیم اما تو ترجیح دادی طوری امروز را خراب کنی که دیگر فردایی را با تو نگذرانم

این که میان دوستانت باز هم تنها باشی ، غمی دارد که هر بنی بشری نمی‌فهمد

در انتهای این راه فقط من می‌مانم و من. راه های مختلفی را به پایان رسانده ام و در تمام راه ها کسی نبود که دستانم را بگیرد و با من این داستان را تمام کند . فقط من بودم و من. همان است که نمی‌خواهم کسی شروع مسیر با من باشد ؛ بودن و نبودن فرقی ندارد من دیگر آن شروع کننده ی سابق نیستم که برای نماندن کسی افسوس بخورم. اگر کسی می‌رود، از ابتدا می‌رود اما کسی که در اواسط برود فقط مزاحمت ایجاد می‌کند.