خونه سوت و کوره و همه خوابیدن،منم خودم رو چسبوندم به بخاری و دارم کتاب و شعر می خونم.
از تجملات متنفرم ، از لفظ قلم صحبت کردن متنفرم ، از ادم های قلدر مدرسه و جاهای مختلف متنفرم ، از اکیپ های بزرگ سمی متنفرم ، از نقاب متنفرم از هرچیزی که واقعی نباشه هم متنفرم.
من شیفته ی سادگی ام ، شیفته ی تظاهر نکردن ، شیفته ی جمله بندی های قاطی پاتی و خودمونی ، شیفته ی دوستی های کوچیک ، شیفته ی بی سر و صدا بودن ، شیفته ی کتاب و گل و چای ، شیفته ی دکمه ها ، شیفته ی موسیقی ، شیفته ی احساسات واقعی ، شیفته ی سادگی و شیفته ی ادم های تنها .