❐ از فنّ شاعری چه ثمر...؟
شبها کِشم سپاه، من از اشک و آه خویش
خود را زنم به لشکرِ غم با سپاه خویش
شد بیرُخت ز دل متفرق، سپاه صبر
چون لشکری که گم بکند پادشاه خویش
فرشِ رهِ تو، چشمِ دلِ عاشقان بُود
آخر ز مرحمت نگهی کن به راه خویش!
با این چَهِ زَنَخ نگری گر در آینه،
بیشک که یوسفِ دلت افتد به چاه خویش!
خواهی که بیش از این نشود روز ما سیاه
بگشای عقده از سر زلف سیاه خویش
شبها ز بس که افتم و خیزم ز درد عشق
بالله که گشتهام خجل از خوابگاه خویش
از فنّ شاعری چه ثمر "آتشا"؟! که من
چون خاک، بهرهای نبَرم از گیاه خویش...
● #آتش_اصفهانی
○ #غزل
💎 @Verse_World
🗂 Chaame.blogfa.com
❐ طرح پریشانی
کیست فرهاد که در عشق شود ثانی ما؟
کوره را آب کند بی سر و سامانی ما
آنقدَر از دلِ دیوانه گرفتیم سراغ
که دلِ دشتِ جنون سوخت به حیرانی ما
وقت آن است که خیزد تنِ خاکی ز میان
تا حضور تو شود مجلس روحانی ما
ترسم از آن که کنی خوار و به دورش فکنی
ور نه کس دل ندهد بر تو به آسانی ما
ناخدایی مکن ای نوح و مجو بادِ مراد
که به ساحل نرسد کشتی طوفانی ما
مهرِ رخسار تو پنهان نتوان ساخت به دل
که چو خورشید هویداست ز پیشانی ما
بس که جمعیّتِ زلف تو صبا ریخت به هم
مو به مو ریخته شد طرح پریشانی ما
"آتش"! از زاهد خودبین مطَلب راه نجات
که بُود دزدِ ره و غول بیابانی ما...
● #آتش_اصفهانی
○ #غزل
💎 @Verse_World
🗂 Chaame.blogfa.com
❐ جان
گفتی مرا به عشق که باید ز جان گذشت
جانم تویی؛ چگونه توانم از آن گذشت؟!
● #آتش_اصفهانی
○ #تکبیت
💎 @Verse_World
🗂 Chaame.blogfa.com
❐ وجود تو
روزهایی که دلم میلرزد
شب، قطب جنوب
به خواب من میآید
اما وجود تو
مثل همیشه
-مهربان و سفید-
قصهی کوه یخی را
خط خطی میکند...
● #آتین_گلیان
○ #شعر_سپید
💎 @Verse_World
🗂 Chaame.blogfa.com
❐ عشق
میدانم،
خوب میدانم؛
خواهی آمد
و عشق را
میان مردم شهر
چنان قسمت خواهی کرد
که سهم بزرگش به من برسد
کسی چه میداند عدالت چیست!
تنها دستان توست
که بوی عشق میدهد...
● #آذر_آزادی
○ #شعر_سپید
💎 @Verse_World
🗂 Chaame.blogfa.com
❐ چه کنم؟
درد دل گویم و بر طبع گران است تو را
چه کنم؟ گوش به حرف دگران است تو را!
مکن انکار دلم اینهمه، انگار که رفت
وز پسِ دیده به حسرت نگران است تو را
غیر میخواهدم از کوی تو آواره کند
وای بر حالم اگر میل بر آن است تو را
گر شبی با منِ غمگین گذرانی، چه شود؟
ای که ایام به شادی گذران است تو را!
آذری را که کنون از نظر انداختهای
یکی از جملهی خونینجگران است تو را...!
● #آذر_بیگدلی
○ #غزل
💎 @Verse_World
🗂 Chaame.blogfa.com
❐ من
آنچه در مکتوب من ظاهر نشد، نام من است
وآنچه قاصد را به خاطر نیست، پیغام من است!
غیر بر من میبَرد حسرت که همبزمِ توام
کاش نوشد قطرهای زین مِی که در جام من است
میتوانم از تغافل بر سر رحم آرَمت
دشمن من این دلِ بیصبر و آرام من است
در خیالِ جستن از دام من آن وحشیغزال
من به این خوش کردهام خاطر که در دام من است!
"آذر"! آن ظالم که بیموجب مرا بدنام کرد
هیچ میگوید که این بیچاره بدنام من است؟
● #آذر_بیگدلی
○ #غزل
💎 @Verse_World
🗂 Chaame.blogfa.com
❐ خنده و گریه
پیرم و عادتِ طفلان دارم؛
به من این شوخیِ طبع، ارزانی
گاه از خنده کنم گلریزی
گاه از گریه، گلابافشانی
گر کنم خنده، نه از بیخردیست
ور کنم گریه، نه از نادانی
اولم خنده ز بیدردی بود
آخرم گریه ز بیدرمانی...
● #آذر_بیگدلی
○ #قطعه
💎 @Verse_World
🗂 Chaame.blogfa.com