eitaa logo
کنگره ملی شهدای گمنام ومفقودین
20 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
62 ویدیو
0 فایل
برای شهدا رسانه باشیم برای همکاری در ستاد پیام دهید ارتباط با خادم کانال: @congere_melli_shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
#قرار_معنوی_شبانه 🌷 هدیــه #14صلـــوات‌به‌روح‌پاک‌وآسـمانی #شهید_علی‌اصغر_کریمی🌷 #شبتـــون_شهـــــــ😌ـــدایی 🌷
🌙 چه خوب است یک شب ، همه مابرای کسی دعا کنیم که هرشب به تنهایی برای ما دعا میکند.    🌼اللهم عجل لولیک الفرج🌼 روح پاک و عزیز شهید بزرگوار ⬇️ 🌹🌹 🌷وامام راحل و تمام شهدای وطن عزیزمان ایران 🌷وتمام اموات عزیز ،پدر ومادرعزیزمان 🌷وتمام اموات که به گردنمان حق دارند 🌷وتمام اموات بد وارث وبی وارث روحشان شاد یاد وخاطره شان گرامی باد
💎 قرار عاشقی 08:00 💎 دستم‌به‌روی‌سینه‌برای‌ارادت‌است این‌بارگاه‌قدس‌امام‌کرامت‌است فرقی‌نمیکند‌زکجامیدهی سلام اومیدهدجواب‌تورا،اصل‌نیت‌است 💎 از ⬇️ 🌷 به مناسبت سالروز ولادتشان ـــــــــــــــــــــ 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 به مناسبت سالروز شهادتشان ــــــــــــــــــــ 🌷 ــــــــــــــــــ 🔅اَللّهُم صلِّ على علِیِّ بنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى🔅الاِمام التَّقِیِّ النَّقِیِّ🔅وَحجَّتکَ عَلے مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ 🔅وَمن تَحْتَ الثَّرى 🔅الصِّدّیقِ الشَّهیدِ 🔅صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً 🔅زاکِیَةً مُتَواصِلَة مُتَواتِرَةً مترادِفَةً 🔅کاَفْضَل ماصَلَّیْتَ علےاَحد منْ اَوْلِیائِک🔅
سرآغاز صبحم بایاد ونام تودریچه قلبم را خالصانه به سوی تو میگشایم تا نسیم رحمتت به آن بوزد و نوری از محبت و عشق تو به قلبم ببارد 🌼اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم🌼 💖
🕊🕊 🕊🕊 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیما لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم. فَاَفُوزَمَعَکُم 💖
🌷 🌷به همراه شهید «ذوالفقار کنعانی» در یکی از مناطق عملیاتی غرب کشور مستقر بودیم و منطقه مورد نظر را برای عملیات بعدی شناسایی می‌ کردیم. در نزدیکی مقرّمان رودخانه ‌ای بود و روزهایی که فرصت داشتیم در آن شنا و استحمام می‌ کردیم. 🌷چند روز به عملیات مانده بود که شهید کنعانی را حنا به دست دیدم که دنبال من می‌ گشت. گفتم: «چه خبره؟ حنا دست گرفتی؟!» گفت: «زود وسایل شنایت را بردار؛ بریم که دیر نشه؛ چون امروز خیلی کار دارم!» به اتفاق هم کنار رودخانه رفتیم. شهید کنعانی حنا را خیس کرد و روی پاهایش گذاشت.... 🌷در طول مدتی که منتظر بودیم حنا اثرش را بگذارد ضبط صوتی را با خودش آورده بود که نوار «پشت سنگر مانده بی‌ سر، ای برادر، ای برادر» را می‌ خواند. گفتم: «ذوالفقار! حالا که ما رو اُوردی اینجا، برای حنابندونی عروسی‌ ات هم ما رو دعوت می‌ کنی؟» خنده ‌ای کرد و گفت: «جشن حنابندونی دامادی‌ من همین الآنه و تو رو هم به خاطر این که از رفقای صمیمی ‌ام هستی، دعوت کرده ‌ام!» 📚 كتاب قمقمه هاى عطشان، خاطرات جانباز شیمیایی محمدرضا زنجانی منبع: سايت نويد شاهد اللهم صلی علی محمد وال محمدوعجل فرجهم🌸🍃
#خدایا آبروی ماراحفظ کن شخصیت مارا با فقرو تنگدستی ازبین مبر #الهی به ما توان ان بده که به غیر از تو پیش هیچ کسی سر فرود نیاوریم. #الهی_آمین
💠السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام 🌷شهید محمودرضا بیضائی در حرم مطهر امام رضا (ع) یادش با صلوات🌷 چهارشنبه های رضوی
شعری که شهید مدافع حرم در آخرین لحظات عمرش زیر لب زمزمه میکرد خواهم كه در این غمكده آرام بگیرم گمنام سفر كرده وگمنام بمیرم  #شهید_جاویدالاثر_علی_بیات
گمنام که باشی ذکر و خیر مردانگی ات نقل دهان آسمانیان میشود...
کنگره ملی شهدای گمنام ومفقودین
شهیدمدافع حرم موسوی (افغانستانی) ➖من جایم راحت است، چرا غصه میخوری؟!➖ چند روز پیش از اینکه، خواب مصطفی را نمیبینم ناراحت بودم. خیلی گریه کردم. یکی از فامیلها به خانه مان آمد و گفت خواب مصطفی را دیده که با یک لباس سفید و زیبا آمد من را بغل کرد و گفت :من جایم خیلی راحت است چرا غصه میخورید. آدم یک جوجه را بزرگ میکند اگر اتفاقی برایش بیافتد غصه میخورد اینکه برای اولاد اتفاقی بیافتد سخت است. مصطفی میگفت: مادر غصه نخور. با اینکه جوان بود اما در فکر گناه و هوس نبود. یاد اینها که میافتم میگویم چه بچه ای داشتم." افتخار میکند که مصطفی را، دسته گلش را سرباز زینب کرده. یاد خنده، چهره، قد و بالای فرزند جوانش که می افتد دلتنگ میشود، میگوید: "به هر حال طاقت دوریاش را ندارم. شیربرنج خیلی دوست داشت. غذای مورد علاقهاش بود. روزهایی که شیربرنج درست میکردم وقتی به خانه میآمد بو میکشید و با خوشحالی میگفت: مادر دستت درد نکند شیربرنج درست کردی. اگر بعد از وقت غذا به خانه میآمد حتما میگفت مادر برای من هم گذاشتی یا نه؟ یاد شهید با صلوات🌷 💖