یه شعر قدیمی #شمالی هست؛ گنه‌ که رو به آسمون هاکردمه، مِهِ خسته داشته می چشم برمه داشته، یعنی رو به آسمون کردم یه مِهِ خسته‌ای رو آسمون نشسته بود دقیقا مثل دلِ من، چشمامم لحظه شماری می‌کرد واسه باریدن. امروز آسمون همین بود، غم داشت برای فاطمه.

اونجایی که تمام مقتل ها و حال‌دل هارو می‌خونی ولی قلبت نمی‌تونه قبول کنه یه دخترخانم ۱۸ ساله همه‌ی اینارو تحمل کرده. چیکار کردن باهات گُلِ خوش بویِ علی؟

آهن Eصفرش منفیِ ۰.۴۴ولت ، این یعنی حتی تو محیط خنثی بزاریش هم اکسید میشه و واکنش نشون میده علناً هیچ اختیاری نداره روی خودش برای کنترل خودش. نقره هم Eصفرش ۰.۸ولتِ این عنصر تا حدی می‌تونه جلوی خودشو نگه داره و تو محیط خنثی اکسید نمیشه ولی تحملش یه جایی از بین میره و می‌بُره و تو محیط اسیدی واکنش نشون میده. ولی طلا که Eصفرش۱.۵۰ عه نه تنها تو محیط خنثی اکسید نمیشه بلکه انقدر اراده‌ی قوی داره که حتی تو محیط اسیدی هم اکسید نمیشه. این سه تا نیم‌سلول منو یاده بعضی از آدما می‌ندازه .. بعضیا به راحتی تو دام شیطان میوفتن و گناه می‌کنن کنترلی ندارن روی خودشون و بنده‌ی شیطان شدن. بعضیا هم مثل نقره ایمانشون تا یه‌جایی محکمه، فقط تا جایی که به نفعشون باشه، جایی که به ضررشون نباشه این ایمان، دینداریشون تق و لقه. ولی بعضیا مثل طلان، حتی اگه محیط خوب نباشه اون خوب می‌مونه. حتی اگه داستان به ریختن خونشون ادامه پیدا کنه همرنگ جماعتی نمی‌شن که بنده‌ی شیطانن اینا غلامِ حلقه‌ به‌گوشِ الله‌ن. مثل اقا حسن اقا، مثل آرمان و عجمیان، مثل دانیال و مثل همه‌ی شهدا و آدم خوبا. کاش از طلا یاد بگیریم و هرچی که شد، خودمون بمونیم. #فلسفه_دروس

غممان در حُبّتان حل شده علی‌جان.

اقای ِاسفندیار قره‌باغی شما برای ما صدای رسا و باصلابت استکبارستیزی انقلاب بودی و البته هستی. امروز فرزندان ان‌قلاب برایتان‌ اندوهگینند، غم‌گینند. خدای شمارا رحمت کند، خدای شمارا رحمت کند که با صدایِ محکم و استواری برایمان خواندید : آمریکا آمریکا مرگ به نیرنگ تو، خونِ جوانانِ ما می‌چکد از چنگ تو .. لطفا فاتحه‌ای قرائت کنید.

اوس کریم خودت یکی و بزار جلو راهمون که تهِ تهِ زندگیمون باهاش برسیم به خوده خودت، نه اینکه جوری بشه که آخر زندگی بخوایم آماده‌شیم واسه هم بند شدن با یزید و شمر.

بی‌شرف هایِ شریف بر اثر تحمل فشارِ زیاد ترکیدند و باعث آتش‌سوزی دفتر بسیج دانشگاه شدن.

کاش بنویسند : در شاه راهِ کهکشان، ما دائم‌الخمرِ علی بودیم.

خدایا من fe بی‌پناهم و تو واسم zn ِ فداکاری. همونطور که قبلا گفتم feخیلی سست عنصرِ یکی از روش هایی که وجود داره برای اینکه واکنش نده یا به‌قول معروف بیدی نباشه که با هر بادی بلزه، اینکه روش znبزارن. zn جلوی واکنش هارو میگیره و نمیزاره هیچ آسیبی به feبرسه. بهترین راه اکسید نشدن آهن همینه. #فلسفه_دروس

مستی اگر اسم بود ، علی بود. #ابوتراب

چند روز پیش با یه بنده‌خدایی در مورد پیغمبره آدمای خون قرمز تر؛ پارتی صحبت می‌کردیم، از اینکه چقدر قدرت داره و چه حق هایی رو که له نکرده و چه قلب هایی که خوردشون نکرده. آخرین جمله‌ای که بینمون رد و بدل شد این بود که گفت : اون بالایی پارتیِ واقعیه، اون اگه بخواد حل میشه . . و چقدر قشنگه که یه کاری کنیم خدا پارتیمون بشه!

ما از ازل دلمان با علی مهر و موم شدست ای نامِ تو طریقتِ هر سمت و سوی ِ ما