تو یکی از سخنرانیام ی خانم سالمند نشسته بود ، داشتم شبهه هارو جواب میدادم که‌ رسیدم به این شبهه - چرا انقلاب کردین - وسط حرفام بودم که اون حاج‌خانُم چادریِ بامزه و مهربون اخم کرد و پاشد واستاد میگه صبر کن دخترم ، صبر کن ؛ رو کرد به جمع گفت نمیدونم کدومتون سوال کردین ولی ، بابا ما داشتیم می‌مردیم ، داشتن می‌کشتنمون ، ما ن تنها از پهلوی بلکه از پدرسوختی آزاد شدیم ؛ و چقدر این جمله آخرش برام زیباو جذاب بود ، از پدرسوختی آزاد شدیم .

فکرش افتاده شبیهِ خوره‌ای بر جانم اصلا انگار بدت آمده از ما ؛ شاید . .

بس که از عشق ِ علی سر گشته‌ام ؛ عاقلان گویند کافر گشته ام !

اگر در واقع بتوان گفت که یک انقلاب در دنیا وجود داشته که عمدا و آگاهانه توسط یک نهضت اجتماعی توده‌ای ساخته شده است تا نظام پیشین را سرنگون کند ، به طور قطع آن انقلاب ، انقلاب ایران علیه‌شاه است ! - تدااسکاچیل - نظریه‌پرداز‌آمریکایی .

*

ساعت شش و هشت دقیقه صبح ، بعد از اذان صبح دمِ مسجد . + بگیر بگیر گرفتی اعلامیه هارو ؟ - اره اره برو ، فردا میدون انقلاب جمعیم ، میای ؟ + اره ، یا زهرا اون عبداللهیِ ، همون مائمور ساواکی که ناخونای علی رو چید ، دلم میخواد با کف خیابون یکیش کنم . - الان وقتش نیست داداش ، بزار آقا بیاد ، دمان از روزگارشون در میاریم ، قسم میخورم ؛ به جون محمد ، حسین ، حسن . -بغض‌میکنِ‌و‌نمیتونه‌بقیه‌رو‌نام‌ببره- + به ولله اگه بزارم آب خوش از گلوشون پایین بره - سِد داره میاد این طرف با شماره ۳ تو اون‌طرف برو و من این ور ، یادت نره گیر بیوفتی عکسای امام و میبینن ، دیگه نه بهت انبر ناخونی میندازن ، ن سطل‌الکتریکی ، یک سره میبرنت قصال خونه ، حاجی حلال کن فردا میبینمت . + حواسم هس ، مراقب باش ، یاعلی . [ گفتگوی‌ بین دو مجاهد انقلابی در روز یک‌بهمن‌هزاروسی‌صد‌و‌پنجاه‌و‌هفت

برای ِ پُست خود را پَست نکنید .

در حسرتیم دم به دم عمر خویش را مارا فراق یار به این وضعیت کشید . .

براى ِ تداوم انقلاب و خط ِامام به مجاهدت سخت‏ترى نيازمنديم . - #حضرت_آقا -

گر دهد دست که روزی به وصال تو رِسم با تو گویم که مرا بی‌تو چه‌ها پیش آمد . .

مبارزه ؛ جنسیت نداره . #زنان_مجاهد

اصلا این همه خستگی و کوفتگی ؛ فدای ِ یه دونه از این الله ُ اکبرا .