eitaa logo
مُرتاح
2.1هزار دنبال‌کننده
763 عکس
170 ویدیو
5 فایل
کهکشان آبیِ مات💙 مجذوب نجف | سخت‌جون | تاخرخره‌امیدوار ماه‌طلب | مکتب‌نشین‌خمینی‌و‌یاران | تکنولوژیسم پناهنده‌به‌کتاب‌ها | کهکشان‌جو| در غمِ غزه ثبت روزها از نگاه من در‌ مسیر‌ِ هدف نوشته‌های: #حدیث_سادات_مهدوی https://daigo.ir/secret/63273253
مشاهده در ایتا
دانلود
من یک زِره برای جَهازش فروختم‌ . . او عزم جزم کرد که بمیرد برای من ! ‌‌‌ ‌
خدایا آرزو دارم بر روی لبه‌ی تیغ شمشیر راه بروم . . همچو علی به عدالت رفتار کردن مانند راه رفتن بر لبه‌ی تیز شمشیر است.
حضرت مسیح برای نجات بشر آمده بود، و سایر انبیا برای نجات بشر آمده بودند. بخشی از سخنرانیِ در ۱۳ فروردین ۵۸ عه. مسیحی های بزرگوار محفل ما تبریک بنده رو به مناسبت میلاد حضرت‌مسیح بپذیرید. ان شاءالله در زمان ظهور حجت چشمانمان به سیمای حضرت مسیح هم روشن شود، به امید آن روز باشکوه و چشم نواز. قلب آبی بهتون.
در آیه ۸۴ سوره‌ی یوسف می‌خوانیم: یعقوب از آن‌ها رو برگرداند و از تهِ دل زمزمه کرد: [وای از دوریِ یوسف!] و آن‌قدر غم‌انگیز گریست که دو چشمش نابینا شد. درآن‌حال هم، اندوه عمیقش را فرو می‌خورد! ؛ این داستان مرا می‌کشاند به عاشقانه‌ای محکم و استوار؛ یعقوب برای یوسف خون گریه کرد ما برای مهدی‌ع چه کرده‌ایم؟
تو آیه ۸۹هم این طور اومده که، یوسف پاسخ داد: [ می‌دانید که با ندانم‌کاری‌هایتان چه بر سرِ یوسف و برادرش آوردید؟! ] می‌خواستم بگم می‌دونین با تک تک کاراتون دارین ظهور و عقب یا جلو می‌ندازین؟ ‌
مهم این است که سیاست فاطمه را، خط فاطمه را، فکر فاطمه را ادامه دهیم. در ایا فاطمیه باید سیاست مداری را از صدیقه‌ی طاهره بیاموزیم، تنها اشک ریختن کافی نیست . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آن  آتشی که خانه زهرا در آن بسوخت رشک غدیر و بغض علی بُد ، شرر نبود _ شرح بخشی از سیاست هایِ فاطمه‌ی زهرا‌.س. وهمچنین مبارزه‌ی ایشان را را بشنوید از زبان . [ ]
محب فاطمه از عذاب حق ایمن است.
و چه خنک لبخندی می‌زده فاطمه که خستگی را از جان علی پرواز می‌داده. فاطمه با ظرافتی زنانه و شوقی همسرانه‌ سرتاپا گوش می‌شد برای شنیدن درد های علی . . آدم حرفش را به زنش نگوید، به که بگوید؟ زندگی شیرینیست نه؟ اما بگویم از ام‌شب . . اِ‌م‌شبی که من بمیرم برای درد دل های علی، چقدر خون دل خورده، چقدر اذیت شده، تاریخ نوشته زهرا را غسل داد، شما بخوانید ذره‌ذره عشق و عمرش را خاک می‌کرد، میگویند دفنش کرد؟ بخوانید روحش را همانجا دفن کرد . .، علی با جسمش به خانه آمد نه روحش‌. [خدایا مارو از هم‌غمان علی قرار بده؛]
من بنده‌ی روضه‌ی خونگی‌ام.
ما واسه حاجت به ائمه دخیل میشیم، می‌دونین ائمه به چه کسی دخیل می‌شن؟ حضرت فاطمه ..
مُرتاح
من بنده‌ی روضه‌ی خونگی‌ام.
دلم می‌خواد انقدر تو روضه‌ای که حدیث‌کسا می‌خونن بشینم تا فرشته ها واسه همه‌ی گناهام استغفار کنن و پاکِ پاک بشم.. خدایا شما آپشنای زیادی گذاشتی واسمون تا ما الکی الکی بشیم آدم خوبه، ماها قدرتو نمی‌دونیم ببخشمون.
عربا یه نوع زینت دارن که به روی بازو بسته میشه، بعضی موقع تو طلا فروشی‌ها می‌بینید. وقتی می‌بندنش گوشت دست فرو میره و دو طرفش بالا میاد. روایت داریم که جوری به دست حضرت زهرا با شلاق ضربه زدند(تادست از در بردارند و در باز بشه) که تا موقع غسل دادنشون جای شلاق فرورفته و کبود باقی موند و دو طرفش بالا اومده بود. انگار که اون زینت رو بسته بودند.
.حضرت زهرا گفتن که منو شبانه غسل و کفن و دفن کن تا کسی خبر دار نشه.. حضرت بعد دفن ایشون اومدن بقیع و حدود چهل تا شبهه قبر کندن، یعنی میکندن و پر میکردن تا نتونن مزار حضرت رو پیدا کنند. فردا صبح که مردم خبر دار شدند گفتن علی اصلا لیاقت نداره دختر پیامبر و دفن کنه ما خودمون باید این کارو می‌کردیم. بیل و کلنگ گرفتن که برن بکنن و پیدا کنن جنازه‌حضرت رو تا خودشون کفن و غسلشون بدن. بی احترامی بالاتر از این؟ رفتن بقیع، دیدن مولا از اون طرف داره میاد و اون لباسی که موقع رزم به تن میکرد با شمشیر بر دست اومده (عمامه‌زرد اگه اشتباه نکنم) گفتن عه فاطمه مگه نمرده؟ علی چرا لباس رزم پوشیده؟ - علی اومد جلو گفت از حق خودم گذشتم ولی از حق جان فاطمه نمیگذرم! - جرعت دارین دست بزنین به خاک تا، خاک اینجارو غرق به خونتون کنم. از همون موقع تا به الان هم به دستور خوده مادر مقبر‌شون مخفیه.
ما همه چیزمان باید اسلامی باشد. نباشد آن‌ طوری که اسم اسلام را رویش بگذاریم و در‌ واقع طاغوت باشد. ۱۱دی۵۸‌
مُرتاح
شب، این عمیقِ سرمه‌ایِ باشکوه، این بزرگ طولانی و ژرف، این پهنه تفکر و گریه . . شب‌های نجف را خوب به دفتر مغز ثبت کرده‌ام. ماه همین ماهِ قُرصکیِ پر تپه‌ و پهنه‌ی خودمان است. سیاهی‌اش هم همان سیاهیِ خودمان است. فرقش این است که شب‌های نجف از سایر شب های نقاط جهان مِه غمِ غلیظ تری دارد. علی در اینجا نفس کشیده‌. نخل هایش را، پروانه‌می‌شدم و میگشتم که شاید علی زیرِ یکی از همین نخل ها خستگی‌اش را چال کرده، چه کسی می‌داند؟ - زهی سعادت! زهی سعادت که در جوارت نیستم مولا! - کاش می‌شد باریکه‌ای از آسمان نجف می‌دزدیدم، مثل یک مشت غنچه‌ی گل نرگس. لای کتابم خُشک می‌کردم و هر زمان دلم هوایش می‌کرد به سراغش می‌رفتم. نجف رفتید مارا هم سَر سُراغ کنید.
نُه دی همان رَدایِ رِسالتیست، که مردم به دوش انداخته‌اند! ‌
اکسیرِ جاودانگی، انسان بودن است💙. اینکه شما می‌بینید بعد از هزار و سی‌صد و هشتاد و سه سال از شهادت سفینةالنجاتِ جهان، هنوز هم به یادش سیل اشک‌و غم‌راه می‌اندازند، هنوزهم‌به یادکویرِ لبهایش روزه‌ی‌ عطش می‌گیرند، اینها همه تاثیر نوشیدنِ همان اکسیرِ جاوادنگیست. وگر غیر این بود صدها هزار نفر هم چندین سال قبل بودند، پس چرا اسم و رسمشان را نمی‌دانیم . . ؟ همین حاج قاسمِ خودمان. اینکه شما‌ببینید برای تشییع پیکر ِ خوش بو و نورانی‌ اش جمعیت آنقدر زیاد می‌شود که جای خالی هم برای موری باقی نمی‌ ماند . اینها همه تاثیر ِ اکسیر جاودانگیست . فرمول اکسیر جاودانگی را می‌خواهید ؟ کاغذ و قلم بیاورید، سیاهه کنید . . ولا تحسبن الذین قُتِلو فی سبیل‌ الله . . دقیق تر می‌خواهید؟ آل‌عمران آیه‌ی ۱۶۸.
یک دلیل عاشقانه برای نماز. [ خواندن این متن بیشتر به علی‌ع دوستان توصیه می‌شود💙. ] در بخشی از حدیث معرفت ِ امیر الموئمنین به نورانیت مولا علی این طور می‌فرمان: هرکس ولایت مرا برپا دارد و با جانُ مال آن رابپذیرد مسلماً نماز را برپا داشته و برپا داشتن ولایت من سخت است. در فرازی دیگر: سلمان می‌گوید: گفتم : ای برادر رسول خدا هرکس نماز را بپا دارد ولایت تورا برپا داشته است؟ فرمود: آری آری! این مطلب فرموده‌ی خدای تعالیست در کتاب عزیز[ و مدد بجویید به صبرونماز و البته نماز بسیار بزرگ و سنگین است مگر بر کسانی که در مقابل امر خدا فروتن هستند. ]
کتاب دوستانِ محفل کجا هستند ؟ دل گرمیِ گرمی برایتان آوردم. در بین دریای ِ روایات شنا می‌کردیم، چشممان خورد به دُرّی گِران‌بها، الحق که بسیار ارزشمند است. این دُرّ از پدرمان مولا علی‌ع بود. و چنین نوشته بود : [ هر كس با كتاب ها آرام گيرد ، هيچ آرامشى را از دست نداده است . . ] با پیدا کردنِ این دُر درخشان، قلبم به مانند ماهِ شبِ چهارده نورانی و پُر از حس شعف شد. به دور از ادب بود تنهایی کِیفَش را ببریم. لاکن به اطلاع شماهم رساندیم تا کِیفِتان کوک شود. غرر الحكم : ج 5ص۲۳۳ح۸۱۲۶
غمم که انتها ندارد و شبم نیز هم خیال خسته‌ی تو هرشب است‌ به بالینم.
رفتم پیش عزیزم، داشت مرغارو تمیز میکرد؛ به قلبش که رسید، بازش کرد توش پُره خون بود . یه آه بلند کشید و گفت ونه دل خون هکردنه، ونه دلِ قِربون. *یکی دلش و خون کرده بود ، الهی قربون دلش برم. این اصطلاح خیلی قشنگه . . رفتن حاج قاسم هم خون به دلِ هممون کرد مگه نه؟ حالا من باید به شماها بگم، شمه دلِ قِربون . . راستی آمریکا چطور می‌خواد تاوان این همه دلای شکسته رو بده؟