vicumth13
البته همین حالا هم تمام شده ام.
بسختی پاهام و راضی میکنم حرکت کنن و حتی نفس کشیدن هم سخته.
انگار بیشتر از هر وقتی نا امیدی توی تمام تنمه.
از خودم نا امیدم.
از زندگیم نا امیدم.
دیگه واقعا هیچ باریکه نوری برای من نیست؟..
vicumth13
نرگس فهمیدی یکی از کلاس هشتمیاتون وی شده براش
هفتمیامون،
بله مادرش توی دعوا تیر خورده و جلوی چشماش جون داده.
به علاوه عموش که تیر به گردنش خورده.
vicumth13
هفتمیامون، بله مادرش توی دعوا تیر خورده و جلوی چشماش جون داده. به علاوه عموش که تیر به گردنش خورده
نه مامانش تیر به گردنش خورده
نمیدونم اعضای زنده خانواده چه فکری کردن که این بچه رو فرستادن مدرسه،
واقعا با خودتون چی فکر میکنید...