#امیروفرناز
#قسمت_آخر
من هم تا حالا بدی ازپدرش به حسین نگفتم یه وقتی هم میگه مامان من یادمه تو گریه میکردی به خاطر کارای بابام و فاطمه تو رو خیلی اذیت کردن من بچه بودم اما همه رو یادمه بهش میگم شاید بابات سالهای آخر شوهر خوبی نبود اما برای تو همیشه پدر خوبی میشه من مطمعنم و میگم پشت پدرت اینجوری نگو ،حالا من سه تا پسر دارم یکی ۱۶ ساله یکی ۳ساله ویکی ۱/۵ ساله و خیلی خوشحالم که کنار محمد هستم به نظرم محمد بهترین همسر و همدم هستش وبا درک بالا با اینکه دوسال از خودم بزرگتره ولی آنقدر مهربونم و فهمیده هستش تو خانواده همه خیلی دوستش دارن برای حسین همه کار میکنه مادر شو هر و پدر شوهرم هم خیلی خوب بودن حسین رو مثل نوه خودشون دوست داشتن و ارتباط خوبی باهاش گرفتن،پدر شوهرم دوسال بعد ازدواج ما فوت کردن واقعا مرد خیلی خوب و پاکی بود با اینکه چند تا ملک و چند تا مغازه داشت و جز پولدارها بود اما کمترین غروری نداشت و بسیار متواضع بود محمد و برادرش هم مثل پدرش هستن با این همه مال و ثروت همیشه متواضع هستن و خیلی خاکی با همه برخورد میکنن ،منو محمد عاشقانه هم دیگه رو دوست داریم قدر زندگیمون رو میدونیم محمد قبل آشنایی با من یه شب که رفته بوده شمال و دوستش و خانومش رو میبینه و خوشبختی اونا رو میبینه خیلی دلش میگیره و میره دریا و با خدا حرف میزنه و میگه چرا زندگی من اینجوری شد این همه عروسی و خرج برای بیست روز ،دلش خیلی گرفته بوده وخیلی ناراحت بوده خواب میبینه تو خواب بهش میگن فلان کوچه یه دختر خوب هست میخوایم اونو برات بگیریم وقتی با من صحبت کرد فهمید کوچه ما کجاست گفت تو رو خدا سر راه من قرار داده که منم تو زندگیم به آرامش برسم ، محمد تو زندگی همه چی داشت از نظر مالی اما آرامش نداشت همیشه میگه با خدا صحبت میکردم میگفتم یه زن خوب که قدر زندگی که براش درست میکنم رو بدونه بهم بده و خدا تو رو قسمت من کرد وگرنه اگه خواب نمیدیدم حالا حالا ها ازدواج نمیکردم ، و همیشه میگه چرا من۱۸سال پیش با تو ازدواج نکردم الان حسین هم پسر من بودو این بزرگترین افسوس زندگیه منه ایکاش از اول با محمد ازدواج میکردم و خدا رو هر روز برای این عشق پاک شکر میکنم بعد اون همه سختی که حالا نصفش رو براتون گفتم این زندگی آروم رو بهم داد سپاسگزارم ،امیدوارم سرگذشت من به درد اعضای گروه و پدر مادرا بخوره و ازدواج تو سن پایین رو اصلا توصیه نمیکنم چون اشتباهات زیاده تو سن پایین ،😔ما که گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی ،تو بمان با دگران وای به حال دگران ❤️❤️
پایان
🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون
👇
@mahi_882
🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون
👇
https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69
🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾
باسلام و درود به شما و همهدوستان عزیز خانمی که گفتن تو روستای ما زیاد فوتی داریم عزیزم موقع کرونا بود وتو میلان ما خیلی ها فوت شدن از جمله پدرخدابیامرزمن 😭😭 که همه هم جوان بودن نزدیک به هشت تا از مردای کوچه فوت شدن واقعا تاسفبار بود همه ناراحت بودیم خلاصه یه عالمی بود گف باید خون کنید ما هم پول روی هم گذاشتیم و گوسفندی قربونی کردیم خدا رو شکر به لطف خدا مشکلی پیش نیومد و اینکه قدیما میگفتن اگه شب چهارشنبه یا روز چهارشنبه کسی فوت کرد باید یک تیکه از وسایلش رو با هش دفن کنی برای فرج امام زمان صلوات 🌹
🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون
👇
@mahi_882
🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون
👇
https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69
🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃
مَــــــــنِ آرام💜✨
🍃🍃🍃🌼🍃🍃🍃 طاووس خانوم از زندگیش میگه... 🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🌼🍃🍃🍃
طاووس خانوم از زندگیش میگه...
🍃🍃🍃
مَــــــــنِ آرام💜✨
🍃🍃🍃🌼🍃🍃🍃 طاووس خانوم از زندگیش میگه... 🍃🍃🍃
لبخند ملیحی زد و گفت ..
_:اصلا بهت نمیاد بچه ش. یر بدی !
سرمو تا جای ممکن پایین انداخ تم ...ارسلان ا اومد ک. نارم نشست ! دستی رو سر پس. رم کشید .
_:اسمشو چی میزاری
_:نمیدونم ...بهش فکر نکردم !
_:چه بی ذ. وق ! نه ماه وقت داشتی بهش فکر کنی
_:نمیدونستم دختره یا پسره !
_:یدونه اسم دختر ...یدونه اسم پسر انتخاب میکردی
_:برام مهم نبود! برای همین بهش فکر نکردم
_:خب الان فکر کن .
نگاهمو اروم چرخوندم سمت ارسلان ..رو صورتش مکث کردم
_:ممنونم ..
_:برای چی؟
_:دنیا آوردن بچم ! اگه نبودی شاید می. مردبم ..ولی ..ولی خواهش میکنم جایی نگید پدرم بف. همه گ. ردنمو میزنه
_:نه نمیگم ...خیالت راحت !
_:خب نگفتی
_:گفتم که بهش فکر نکردم
_:اسمو نمیگم ...
خیره شدم بهش..
لبخندشو عم. یق تر کرد
_:باهم رفتنمون رو میگم ..تا خواستم ل. ب باززکنم دستشو کمی بالا آورد ...
_:ببین من نمیگم بیا بامن ازدواج کن ..چون شدنی نیست شما یه زن شوهر دار هستی ! و حالا که بچه هم دارید مادرم دیگه کلا مخ و. الفت میکنه و من همون موقع که شنیدم ازد. واج کردید دیگه کلا فراموشتون کردم .الان منظور من از رفتن یه چیز دیگس ! من میتونم تورو ببرمت فرانسه ..کمکت کنم برای خودت کارو بار داشته باشی درستو بخونی ..پسرتم بزرگ کنی ...رها کن هرچی که اینجا هست ..هرچی که دیدی
کمی تامل کردم و گفتم
_:نه .نمیتونم ...من شوهرم اینحاست ! پس رم بزرگ شد نمیگه پدرم کجاست ؟؟ شما زحمت بکش منو برسون پیش منصور تا عمر دارم مدیونتون هستم !
ارسلان کلافه بلندشد .یه تای ابروشو بالا داد
_:صلاح مملکت خویش را خسروان دانند
رفت کمی دورتر از تخت روی زمین دراز کشید گفت .
_:من میخوابم ! پش. تم بهت هست ...بچه رو ش. یر دادی ن. ترس بل. ندشو ..خودتو ..روی ت. خت ت. میز کن ...اب هم توی دبه هست خواستی !
ولی اگه لباس هات کث ووویف شده باهاشون مدارا کن تا فردا ...فردا صبح هم راه میوووافتیم ...نزدیک هستیم ..فقط یه ساعت فاصلمونه
اروم باشه ای گفتم ...ارسلان دستهاشو رو سی نش گذاشت و خ وابید .منم اروم پسرمو رو تخت گذاشتم ...کت ارسلان روکه تنها لباس برای پسرم بود رو قشنگ همه جاش کشیدم تا سرما تن نحیفشونلرزونه ..دقیق نگاهش کردم ..یهو ح. س کردم خیلی دوسش دارم .اشک تو چش. مهام حلقه زد..اروم خم شدمو گ. ونشو بوسی. دم .بعد سریع کارهامو انجام دادم ...حسابی خسته و گشنه شدم ...دلم داشت ضعف میرفت ...ازغذایی که ارسلان اورده بود کمی خوردم ...آروم روی تخت که به زحمت تمیزش کرده بودم د. راز کشیدم ...تازه داشت چشمهام گرم خواب میشد که....
🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾
سلام ماهی گلی خسته نباشید
احسنت به این گروه واقعا آموزنده است
در رابطه با دوستمون که میگن صیغه حلال شرعی هست
بله درست ولی یه شرایطی داره
در صورتی که آقا از طرف زن خودش تمکین نشه حالا به هر دلیلی خدا گفته صیغه انجام بشه
نه اینکه آقا زن داره زن سالم و خوب بعد چند سال زندگی متاهلی با چند تا بچه هوس بزنه به سرش بره زن صیغه کنه بله این کار خود خیانت هست لطفاً الکی احکام خدا را هر طور مد نظرتون هست رواج ندید
مرد میتونه چهار همسر اختیار کنه به شرط عدالت ولی آیا الان مردها عدالت رو رعایت میکنن
چه بسا دور بر خودمون بوده همسر دوم اختیار کرده به کل همسر اول با بچه های خودش رو فراموش کرده این میشه گناه و حق همسر اول و حق فرزندان بر گردن آقا البته اگه کسی مسلمان باشه مطمئنا این احکام براش مهم و هرگز دست به چنین کاری نمیزنه
همانطور که خداوند مهربان میگه برای شما از خودتان جفتی آفریدم که در کنار هم به آرامش برسید
زندگی که همش بحث زیر شکم نیست
زندگی یعنی زنده بودن با عشق و محبت و صفا و صمیمیت 🌹🌹
ممنون میشم بزارید کانال
🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون
👇
@mahi_882
🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون
👇
https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69
🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا
🔹️با نوای استاد علی فانی
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
💚💚💚💚💚
دعای عهد.mp3
1.78M
🔰دعای عهد
🎙با نوای استاد فرهمند
من دعای عهد میخوانم بیا
بر سر این عهد میمانم بیا
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلفــَرَج🤲
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
1_1727792211.mp3
6.84M
🕋 دعای توسل
🎧 با نوای : حاج سماواتی
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🤲🏻🕊
__________________________
مَــــــــنِ آرام💜✨
🍃🍃🍃🌾🌺🌾🍃🍃🍃 زندگی ایرا..... 🍃🍃🍃
_راست میگی!
خب الان عروسا کجان ؟!
با هیجان اما کمی ناراحتی گفت
_ لیلا خانم و فاطمه خانم تو اتاقاشونن
اوناهم زخ. م خورده ثریا شدن
سر هیچ و پوچ بچه هاشون از دستشون رفت
_نتیجه اعتماد بیجاست
متفکر ابرو پیچ دادم
_ خب ؟! ثریا ؟!
سر پایین انداخت
_ جواد خان موهاش و پیچید دور دستش
انقدر ک. تک. ش زد ... بعدم فرستاد
از خونه آقاش بیان دنبالش
گفت این زن برای من زن بشو نیست باید سرش هوو بیارم ...
مگه زن دلیر نیست همه چیز و مشتش گرفته
زن دانا مردشو به عر. ش میبره
و زن نادان از اون بالا میک. وبدش به فرش
_ اع یعنی الان خونه آقاشه؟!
اهی کشید
_ دلِ خوشی داری ایرا بانو !
یک ساعت نگذشته اومد افتاد به پای خان و آسیه بانو
گفت برام بده خونه آقام بمونم ،برای شما هم زشته
منو بکشید اما تو همین عمارت !
الان اومده اما هیچ کس حتی باهاش حرف نمیزنه ...
امان از این زن که شیط. ونم درس میده
والا من میت. رسم باهاش یه جا باشم
کسی که به بچه خودش رح. م نکنه
به هیچ کس رح. م نمیکنه
سری به تایید حرفش تکون دادم
و در اتاق باز شد ؛ دلیر بود ! با لبخند گفت
_ خاله نازی شما اومدی ایرا رو صدا بزنی
برای ناهار ! چرا خودت موندگار شدی؟!
منم با خنده گفتم
_ الان میایم دلیر گیانم
تقصیر من بود دلتنگ خاله نازی بودم
به حرف گرفتمش ! الان میایم
سری به تایید تکون داد
_ زود بیاید!
از اتاق خارج شد
_بریم خاله نازی ؛ الان باز دلیر پیداش میشه
این مرد طاقت نداره!
🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾
تجربه مشترک اعضا...
سلام عزیزان میخواستم بگم من دو بار زایمان کردم و عین دوبارشم تو تمام مدتی که تو اتاق عمل بودم همسرم لحظه ای اروم و قرار نداشت و واسه سلامتیم صلوات میفرستاد. حتی وقتی بچه رو آوردن لحظه ای به صورت بچه نگاه نکرد تا ببینه چه شکلیه فقط از دور پرسیده سالمه؟
هر چی مادرم و مادرشوهرم گفتن بیا ببین بچتو گفته بزار مادرش بیاد خیالم راحت شه بعد☺️😍
وقتی مادرم اینارو واسم تعریف میکرد قند تو دلم آب میشد
خواستم بگم مرد خوب و وفادار باید اینطوری باشه نه اینکه تو دوران بارداری یا مریضی زن بره پی ه و س خودش و دنیایی از درد و غصه و بی اعتمادی بکاره تو دل همسرش.
زندگی ز
نا...شویی فراتر از اون چیزیه که تو ذهن بعضی هاست. من که هرگز نمیتونم
همسرمو با کسی تقسیم کنم . اگه یه درد یا مشکل بزرگی تو زندگیم داشتم شاااااید ولی وقتی از هر لحاظ خداروشکر کم
نذاشتم و کم ندارم چرا باید تن به این کار بدم. یاد بگیریم تا زمانی که به خودمون ارزش و احترام نذاریم، کسی هم واسمون احترام نمیذاره.
شروع ماه مبارک رمضان رو هم به همه ی مسلمانان بویژه اهالی این کانال تبریک عرض میکنم و آن شاءالله ماه پر برکتی باشه واسمون و دیده مون به جمال آقا منور شه😍🤲🏻
در پناه حق، التماس دعا
منم منتظر مهدی موعود 🤲🏻
🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون
👇
@mahi_882
🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون
👇
https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69
🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃