🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾 خاطره باحال خواستگاری‌‌‌.... سلام امسال با داداشم رفتیم اربعین. تو اون شلوغی جمعیت، تو بین‌الحرمین، یهو داداشم گفت: «اون خانمه رو می‌بینی؟ خیلی خانم نجیبی به نظر می‌رسه، برو ببین میشه شماره‌شونو بگیری که بعداً هماهنگ کنیم برای خواستگاری؟» من رفتم جلو. با کلی تته‌پته گفتم: «سلام، میشه چند لحظه وقتتون رو بگیرم؟» اما وقتی شروع کردن به حرف زدن، تازه فهمیدم ایرانی نیستن و لبنانی‌ان! حالا تو اون وضعیت، با زبون دست و پا شکسته و ترکیب فارسی، عربی، و ایما و اشاره، بالاخره شماره رو گرفتم. حالا موندیم جلسات خواستگاری رو چطوری باید برگزار کنیم؟ 😂 آخه برادرمن ی ذره عربی دبیرستان رو بهتر میخوندی، اینجا بدرت میخورد. اینا چه‌جوری می‌خوان زندگی کنن وقتی زبون همدیگه رو نمی‌فهمن. (البته خوبه، هروقت دعواشون بشه، نمیفهمن دارن چی میگن 😂) 🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون 👇 @mahi_882 🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون 👇 https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69 🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃

🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾 مراقب کلمات باشید... ‌

سلام ماهی بانو و دوستان گلم ببخشید دوستان دقت کنید اگه می‌خوایید راهنمایی کنید اون سوالو جواب بدید دلیلی ندارد تو دل دوستمون رو خالی کنید یا به شوهرش یا هر کس دیگه ای بی احترامی کنید روی صحبتم با خانمی هست که در مورد ماشین نظر داده بودم و شوهرشون رو آدم فاقد شعور و... خطاب کردن خانم محترم حواست باشه یه حرف کوچیک از شما ممکنه چه اتفاقاتی تو زندگی طرف مقابل داشته باشه طولانی میشه ولی خواستم یه داستانی رو براتون بگم یکی از اشناهای ما به خاطر خواهرش با خواهر دامادشون ازدواج کرد کاری به درستی یا غلط بودن این ازدواج ندارم خانم از پسر عمه من خیلی بزرگتر بود ولی در هر صورت داشتن زندگیشون رو می‌کردند تا اینکه یه روز یه نفر از سر نادونی یا مسخره بازی میگه سلیقه مادرتون چقدر خوبه(منظور از مادرش زنش بوده) زندگی با دوتا پسر از هم پاشید آشنای ما رفت با دختری که ۱۵سال ازش کوچیکتر بود ازدواج کرد حاصل اون ازدواجم یه پسر بود که اونم دوامی نداشت و بچه ها پیش زن اول زندگی میکنند و اقوام ما هم دربه در شده و همه اینا حاصل یک حرف ما بجا بود،پس مراقب کلمات و عواقب اون باشیم،و در مورد مشکل دوستمون عزیزم فکر کردن بهش باعث میشه حساستر بشی،با زبون نرم و سیاست با شوهرت صحبت کن که این سرمایه ما هست که تو جاده داره می‌ره وممکنه با یه تصادف کوچیک از بین بره و بهتره اونو بفروشیم بدیم یه زمین یا سرمایه گذاری کنیم،اما خواست باشه وقتی داری میگی دلخوری از پدرشون رو تو صحبتات نیار به روی خودت نیار به نتیجه فکر کن این شما هستید که میتونی زندگیت رومتحول کنی 🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون 👇 @mahi_882 🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون 👇 https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69 🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃

🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾 خاطره باحال خواستگاری‌‌‌... سلام من بیست و پنج سالم بود دیگه صبرم تموم شده بود. البته از لحاظ عاطفیا😆 یه روز تو خونه نشسته بودیم، مث همیشه گفتم من زن میخوام. همه هم مث همیشه گفتن زوده، بیخیال. منم که زده بودم به سیم آخر و دیدم مذاکرات و استدلال‌های منطقی جواب نمیده روش دیگه‌ای اتخاد کردم که برم رو مخشون گفتم باشه، صبر میکنم. فقط مامان یکی از دوستات که شرایطش رو داره برام جور کن صیغه کنم. آقا اینو گفتم همه اینطوری شدن😖 مامانم گفت، اِوا خاک‌بر سرم خواهرم گفت اِوا خاک بر سرت بابامم گفت پاشو پاشو منم که فهمیدم نقشه‌م جواب داده، با خنده‌ای شیطانی از جمع خارج شدم. خلاصه همون شد. ماه بعد عقد کردم. البته عقد دائم😆. خلاصه وقتی زبون خوش جواب نده، از این روش‌ها باید استفاده کرد 🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون 👇 @mahi_882 🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون 👇 https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69 🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃

🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾 فوتبال یه ورزش گروهی ونباید تقصیر یه نفر انداخت که اون تیم برنده نشده سلام ماهی خانم درمورد اون خانمی که پسرش ۱۳ سالشه وفوتبالیسته انشاالله به آرزو هاش برسند البته با امید وتلاش ، فوتبال یه ورزش گروهی ونباید تقصیر یه نفر انداخت که اون تیم برنده نشده براش هرروز اسفند دود کن وبگو تو تلاشتومیکنی که بهترین باشی یه تیم باید همه بازیشون خوب باشه تا یه تیم ببره پسر من هم برام تعریف میکنه از فوتبالش ومیگه مامان من دوست دارم گل بزنم وتلاش ومیکنم اما بچه ها همکاری نمی‌کنند . همیشه بهش امید وانگیزه بده و همه‌چی به تلاش تو وبعد به خدا بستگی داره 🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون 👇 @mahi_882 🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون 👇 https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69 🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃

🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾 این چه تفکری هست که خانومادارن بعد طلاق پشت وپناهی ندارن ؟؟ سلام خانوم گل .برای دخترگلم نازنین رقیه مینویسم .دخترم برو دادگاه مدارکتو نشون بده .البته ی نسخه ازش برای خودت نگه دار .این روابط جرم هست زندان وشلاق داره .نفقه ب بچه هات تعلق میگیره وخودب خودحق طلاق باشما هست .میتونی اثبات کنی .حتی مهریه ونفقه هم بهتون تعلق میگیره .خی انت مردوزن نداره دربرابرقانون یکی هست .درضمن این چه تفکری هست که خانومادارن بعد طلاق پشت وپناهی ندارن ؟؟مگه قراره چیکارکنید انقدرترسوهستید .برو ارایشگری یاد بگیر برابر پزشکی میتونی درامد داشته باشی .پشت وپناه همه ی مخلوقات .خداهست وخدا.نذاربهت ظلم بشه چون الگوی بچه هات هستی .مسئولی بهشون یاد بدی دربرابرمشکلات قوی باشن واعتماد بنفس یادشون بده .توب خودت ظلم کردی انتخابت بد بوده حداقل جرات داشته باش این انتخاب بدتو اززندگیت پاک کن .امیدوارم همیشه درزندگی موفق باشی .دخترم 🌹🌹 🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون 👇 @mahi_882 🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون 👇 https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69 🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃

🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾 #ایده_معنوی_اعضا سلام ماهی جان ودوستان گرامی دوستی که می گیدشوهرت بچه رامی زنه یک چله مجادله براسوه ت بگیرویک چله لقمان براپسرت امام زمان عج اللخ راصدابزن به دادت برسه نزاربچه بابغض گریه بخوابه خدای ناکرده تیروییدمی گیره موقع خواب بایدارامش داشته باشه شوهرمن هم اینطوری بودعلاوه بربچه من هم عذاب می کشیدم بابچه حرف بزن شلوغ نکن زیاددوربرپدرعصبانی نباشه به قول مادم چک پدرش نباشه 🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون 👇 @mahi_882 🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون 👇 https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69 🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃

🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾 تجربه مشترک اعضا... سلام ،به همه مامانای عزیز ومهربون و همینطور مادر سید محمدحسن انشالله بعد از دعا برای ظهور حضرت حجت دعامون برای سلامتیه همه باشه. ☘☘☘☘☘ برای مادر نگران سید محمد حسن می‌نویسم ،البته یه تجربه از دوستانم هست 🧐 پسر یکی از دوستانم توسن 6 و7سالگی خیلی ریز نقش ولاغر اندام بودن بااین که تغذیه خانواده خوبی هم داشتن البته پسرش پر خور نبود،خیلی مریض میشدن زود به زود سرمامیخورد🤒 . دوستم یکسری که پیش پزشک بردش و خوب شد🙂،بلافاصله شروع به ویتامین درمانی کرد یعنی اینکه میوه های مختص به همون فصل رو به مقدار زیاد تهیه🚛 میکرد،تاجایی که پسرش کشش داشت وبتونه میوه به خوردش میداد،وهمنطور از مغزیات روزانه 5عدد بهش میدادیعنی از هرکدوم یکدونه، گردو ، بادام درختی شیرین ، پسته، فندوق و بادام هندی تا الحمدالله پسرش اون مقاومت بدنش بالا رفت و الان هزار ماشاالله یک نوجوان قوی شده🏃‍♂،خواهر عزیز پزشک رفتن درست اما سعی کنید همراه درمان بدن تقویت لازم بشه،به هر حال چرک خشک کن ها ویتامین بدن رو میسوزونن از طرفی باز بیماری طولانی میشه😢 . ببخشید طولانی شد التماس دعا. 🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون 👇 @mahi_882 🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون 👇 https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69 🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃

🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾 مادر بزرگم راضی به ازدواج خالم نمیشه.... سلام خدمت دوستان عزیزم وشما من خاله ای دارم که تقریباً 55ساله شون وتا الان مجرد موندن و ازدواج نکردن با وجود خواستگاران زیاد و بچه اول مادر بزرگم هستن ومن از وقتی یادم میاد خاله م همیشه هوای مادر بزرگم رو داشته و جمع ش می کرده بااینکه مادر بزرگ خودش می تونه کارای شخصی شو انجام بده مادر بزرگ من بسیاررررر خود خواه هستش چون از اول فقط بفک خودش بوده هر خواستگاری که برای خاله ی من آمد این مامان بزرگم یک عیبی روش گذاشت و ردش کرد نزاشت تا الان ازدواج کنه الان به تازگی یک خواستگاری آمده از آشنا ها و نمیشه عیبی روش گذاشت بنده خدا مد نظر خاله هستش وقتی به مادر بزرگ مطرح کردیم گفت من نمی فهمم شما چی میگین و خودش زد به نشنیدن و راضی به ازدواج خاله م نمیشه 😐 در حالی که خاله طفلی من حتی دیگه نمی تونه بچه دار بشه 😞 تمام عمر زندگی ش گذاشته پای مادر بزرگم حتی بدون اجازه مادر بزرگم آب هم نمی خوره من همیشه به مامانم میگم مامان بزرگ با اینکه مومن با خداست با این کارش معلوم نیست تهش چی بشه اون دنیاش چی تورو خدا برای خاله م دعا کنید خیلی گناه داره خیلی دختر خوبی هست 🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون 👇 @mahi_882 🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون 👇 https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69 🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃

🌾🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🌾 خانوم کانالمون میگه... سلام بہ ھمہ وتشکر از ماهی عزیزم یہ موضوعی ازارم میدہ خاستم باھاتون درمیون بزارم عزیزان اگہ نمتونین راہ حل درست درمون بدین لطفا پیام ندین این چہ ادبیاتیہ? ھرچی از دھن مبارکتون درمیاد ننویسین بعضیا از زندگی خستہ شدن حالا درد دلی میکنن یاراھکار میخان شما بدتر نمک نپاشین ینی چی میگین شوھرت فھم وشعور ندارہ🤨،یاخدا بہ دادت برسہ😑 زندگیو تلختر نکنین براشون ،یبار دیگہ ھم این درخواستو داشتم ماهی خانومم لطف کردن فرستادن کانال ،ولی انگار نہ انگارلطفا مواظب کلمات باشین زیبا حرف بزنیم🥰 ظھور مھدی جانمون صلوات😍 🌾🌺🌾آیدی من برای دریافت پیام هاتون 👇 @mahi_882 🌾🌺🌾لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون 👇 https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69 🌾🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃

🍃🍃🍃🌼🍃🍃🍃 طاووس خانوم از زندگیش میگه... 🍃🍃🍃

خبر نداشتم که فرخ چه فکر پلی. دی تو سرشه! اروم اروم نزدیکش شد .سرشو نزدیک صورت پسرم پایین آورد .براش لبخند زد و نگاهشو چرخوند سمتم _:مثل خودت خی لی س فیده ! از لحنش..حرفش بدم اومد باهمون لبخند زنندش ادامه داد _:ولی شبیهه پدرشم نیست ! نگاهی به بچه و ارسلان کرد .متفکرانه ابروشو بالا داد و گفت _:اصلا شبیه نیست نه ( فکر میکرد ارسلان منصور ه و پدربچه هست ) درمونده گفتم _:,خواهش میکنم بیا بروو ماهم بریم .دیرمون شده فرخ برگشت چشمهاش عجیب بودن نگاهش عج. یب بود _:میدونی چند وقته پی تو هستم ؟ هر روز و شبمو پشت در خونتون کمین کرده بودم ‌میدونی آخرین باری که توی جای گرم و نر. م خواب. بدم یادم نمیاد ...منو پدرت به این روزانداخت من مطمینم این بچه ..بچه ی من. ه نه این مرتکوو یکه .اگه بود که شبیهش میشد داد زدم..ولی شب. یه تو هم نیست !! اینو که گفتم خواستم بچه رو بردارم که فرخ یهووو از جیب کاپشن یشمی کهنه و رنگ و رو رفته اش تی. زی دراورد و گرفت دقیقا زیر گردن پسرم ...دستهاش میل. رزید ..فکش منق. بض شده بود معلوم بود که اصلا حالش خوب نیست و هرکاری از دستش برمیاد و.ح. شت زده داد زذم ...نههه. ههههه ارسلان خواست بره سمت فرخ که فرخ داد زد _:نز‌. دیکم بشید خوو. نشو می. ریزم هردو میخکوب شدیم ازتر. س جوون پسرم ! اون لحظه ها هزار بار مردم و زنده شدم هرلحظه دلم میخواست بم. ویرم ..نفس نک. و شم ..تموم بشه این زندگی ...چطور تاب می اوردم یه م. رد ناقص الع. قل با یه تی. زی تو دستش داره بچمو بغ. ل میکنه ! فرخ جلو چشمهای منو ارسلان که ناتوان ایستاده بودیم و فقط تماشاش میکردیم پسرمو با یه دستش به آ. غوشش کشید عقب. عقب سمت در.رفت ..تی. زی هنوزرو گردن پسرم بود _:به روح پدرم قسم تکون بخورید میک. شمش اگه میخواهید سالم از این در بره بیرون ...پس دنبالم نیایید .این بچه تنها سهم من از خاندان پدریم هست ..نمیزارم مال خودتون بکنید با گریه گفتم _:اشتباه میکنی .اون اتفاق ل. عنتی که من و تو با. هم بو. دیم برای یازده ماه پیشه ..ماه دیگه میشه یکسال ...ولی این بچه تازه دنیا اومده ..یعنی نه ماهه پیش من از شوهرم حامل. ه شدم ...تو دیووانه شدی خودتم میدونی بچه تو نیست ولی میخوای از پدرم .ا. نتقام بگیری ...مگه در. دت پول نیست .خب من بهت میدم ...هرچقدر که میخوای میگم پدرم بهت بده فقط بچمو بهم بده اون بچه ی من و منصوره ...فرخ اون شب بهم رح. م نکردی امشب حداقل بهم رح. م کن فرخ چشمهاش قرمز شد ..حتی سرش رو گردنش انگار میل. رزید ..منتظر بودم حرفهامو باور کنه ..قبول کنه ..دلش به رحم بیاد ولی اون نامرد ...