eitaa logo
شـهــود♡
37 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
592 ویدیو
10 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشنایی با شهید حسین شاه حسینی فرمانده سپاه همدان 🌹🌹 👇👇 اول خرداد 1327 همزمان با ولادت سالار شهيدان حضرت حسين بن علي علیه السلام 🌕 در همدان به دنیا امد. به‌دليل علاقه زیادی که به قرآن و عترت رسول الله صلی الله علیه واله وسلم 🌕 داشت از کودکی گرايش شديدي به جلسات مذهبي و مراسمی که به یاد و نام ائمه اطهار علیهم السلام 💦برگزار می شد داشت.✨ با سپری کردن دوران تحصیلات تا مقطع دبيرستان و اخذ دیپلم از مدرسه امير کبير همدان به استخدام نيروي هوايي ارتش درآمد. آشنایی او با قرآن و اهل بیت پیامبر بزرگ اسلام از یک طرف و مشاهده فساد حاکم بر حکومت پهلوی و ظلم و ستمی که از سوی حکومت طاغوت به مردم می شد ازسوی دیگر باعث شد او درون ارتش مبادرت به تشکيل هسته‌هاي تبليغات اسلامي نماید. این کار با توجه به جو حاکم بر جامعه و ارتش آن زمان در دید مردم عادی برابر با خودکشی بود.✨🌹🍀 جلسات مخفيانه‌اي که تشکيل مي‌داد راهي بود براي آگاهي دادن به همکاران و مردم نسبت به مسائل و اتفاقاتی که در جریان بود و تبعات جبران ناپذیر کارهای خلاف شرع حکومت شاهنشاهی.🍀👩‍❤️‍💋‍👩💆👰 فعالیت های حسین در پایگاه هوایی همدان نتیجه داد و موجب ايجاد جو فکري و انقلابي بين کارکنان این پايگاه شد. فعالیت های حسین در این پایگاه تا آنجا پیشرفت که کارکنان آن بر علیه حکومت شاه خائن دست به اعتصاب غذا زدند.🌕😷😷 با وجود شبکه اطلاعاتی خیلی قوی ساواک و ارتش که زیر نظر مستشاران آمریکایی و اسرائیلی اداره می شدند, عامل اصلي این اتفاق مهم و پخش اطلاعيه‌ها و اقدامات انقلابی در پایگاه هوایی همدان که کسي جز حسين نبود، شناسايي نشد. او در مبارزات انقلاب تلاش های زیادی کرد که در صورت آشکار شدن هر یک از کارهایش برای حکومت شاه, حکم اعدام را برای او حتمی بود.🙀🙀 بعد از پيروزي انقلاب اسلامي همزمان که در پايگاه سوم شکاري همدان مشغول خدمت بود، به فرماندهي عمليات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همدان نیز منصوب شد.🌕💦👆 او براي انجام هر مأموريت خطرناک پيش‌قدم می شد و بارها و بارها تا یک قدمی شهادت رفت اما تقدیر الهی بر زنده ماندنش بود.🍀😥😥🙏🙏 با پیروزی انقلاب اسلامی توطئه ها برای به شکست کشاندن آن شروع شد. ترور, بمب گذاری, خرابکاری, ایجاد جنگ داخلی پنج استان کشور و... از کارهایی بود که دشمنان داخلی مردم ایران, مانند منافقین وگروهک های دیگر انجام می دادند.✨🍀👉👉👉 با آغاز اغتشاش و نا آرامی در کردستان که توسط گروهک های وابسته به دشمنان مردم ایران صورت گرفت, او به آنجا رفت تا در مقابل آنها ایستادگی کند و از دستاوردهای انقلاب اسلامی و مردم کردستان پاسداری نماید.🌹🌹🌹 حسین در مدت حضورش در کردستان با طراحی و اجرای عملیات نظامی ضربات خرد کننده ای به عوامل بیگانه در این منطقه وارد کرد.💦👉👉👇👇 تقوا و شجاعت و صدها خصلت بزرگ ديگر از او فرماندهی بزرگ و جنگجویی شجاع ساخته بود. سر انجام در هفدهم اردیبهشت 1359 در منطقه گردنه صلوات‌آباد کردستان در حال انجام ماموریت و تعقیب ضد انقلاب بر اثر گلوله دشمن تکبير گويان به شهادت رسید.🌹🌹 راهش مستدام باد 🍀🙄🙄 حسین از شهادتش در این عملیات آگاهی داشت و وصیت نامه اش را لحظاتی قبل از عملیات نوشت. 👇👇👇👇👇 از جمله گوشه ای از وصیتنامه شهید.. پاسداران را صداقتی است بس بسیار..اگراشتباهی کردند ازبی ایمانی نیست ازکمی تجربه است..(سالهای اول تشکیل سپاه ...تجربه بچه ها کم بود) 👆🌹🌹🌹👆
زن و شوهر با هم میرن طلا فروشی. شوهر به زنش میگه: عزیزم انتخاب کن! زنه دست پاچه میشه به شوهرش میگه: واقعا راست میگی؟ شوهرش میگه: آره عزیزم تو انتخاب کن. زنه باد تو دماغش میندازه میگه: آقا لطفا اون گردنبند رو بیار! خلاصه خانمهای گل؛ سرتون درد نیارم. شوهره گردنبند رو خرید. خانم هم به شوهرش هی میگفت: عسلم تو بهترین شوهر دنیایی 😘 شوهرش گفت: من برات کاری نکردم عزیزم. تا اینکه رسیدند خونه ی ... کی ...؟ اگه گفتید ؟ خونه مادر شوهر 😁 پسر مامانشو تو بغل گرفت گفت: مامان جون روزت مبارک! به زنش گفت: عسلم تو کادوی مامانو بده😁 ﺭﺣﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﻦ ﯾﻘﺮﺍﻟﻔﺎﺗﺤﻪ ﻣﻊ ﺻﻠﻮﺍﺕ😂 روز مادر مبارک😂
‌‌ بین طلبھ‌ها وقتـے معمم میشن ، به شوخی بھ هم میگن : به به عجب کفنی! باید امثال شهید آرمان علی‌وردی باشی که در جواب این شوخی بگی : تو این معرکھ سرباز آقا کفن نمی‌خواد .♥
🌈با خاطرات ناب شهدا🌈 ❤️اخلاق فرماندهی😊 🌹فرمانده سپاه منطقه ۸ و جانشین قرار گاه حمزه بود. نشد یکبار در «قرارگاه حمزه»، او را پشت میزش ببینم. 🔰 اگر هم کاری با او داشتم یا می آمد بیرون از اتاق و به کارم رسیدگی می کرد 🌹یا اگر هم داخل اتاقش می رفتیم، از پشت میز کارش بلند می شد و می آمد این طرف میز و خیلی راحت کنارم می نشست و صحبت می کردیم.😊 💥تعجب کرده بودم که این چه جور مدیری است که هیچ وقت پشت میزش نیست. با خودم گفتم که حتماً با من اینطوره. 😳خلاصه احترام ما را نگه می دارد. 📝چند وقتی به کارهایش دقت کردم تا جواب سوالم را پیدا کنم و بفهمم که فقط با من چنین کاری می کند یا با بقیه مراجعین هم این طوریست. 🍀متوجه شدم آقای بروجردی با همه همین شکلی تا می کند، یعنی اصلاً پشت میز به کارهایشان رسیدگی نمی کند.😊 💥بالاخره یک روز دلم را زدم به دریا و با خجالت پرسیدم: 🔰 حاج آقا! چرا شما با ارباب رجوع پشت میزت برخورد نمی کنی؟😳 🌷 با خنده گفت: «برادرمن! میز ریاست یک حال و هوای خاصی دارد که آدم را می گیرد.😊 💥 پشت آن میز من فرمانده و رئیسم و مخاطبم، ارباب رجوع است. 🌹من می آیم این طرف و کنار مردم می نشینم تا توی آن حال و هوای خاص با آنها برخورد نکنم.🍁 🌹 این طرف میز من برادر مردم هستم و مثل یک برادر به مشکلاتشان رسیدگی می کنم.»😊 چیزی نداشتم که بگویم. فقط سرم را انداختم پایین ...😔 🌹شهیدمحمدبروجردی 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
من منتظرم: 🌹وصیتنامه شهید: محمود شهبازی 🌹 فرمانده سپاه همدان وقایم مقامولشکر 27 محمددرسول الله ص .🌹🌹🌹 خداوندا! توفیقی عطا فرما که از جمله کسانی باشم که خود بشارت به آنها داده‌ای…🙏 از تو خواهانم که زندگیم را زندگی محمدی و مردنم را مردن محمدی قرار دهی.🌕💦 اولین سفارشی که به عنوان وصیت دارم همین کلمه است،‌ که روحانیت را تنها نگذار،✨ پدر و مادرم! 👨‍👧‍👧👩‍👧‍👦از اینکه زحمات بسیار در تربیت فرزندتان کشیدید، امیدوارم خداوند اجرتان بدهد.🙏 من خودم به یاد دارم که قرآن📕 را در دامان مادرم فرا گرفته‌ام و … پدر جان تو خوب می‌دانی که دنیا دار فناست و آخرت مسلماً بهتر است.🌕💦 …من استمرار حرکت انبیاء را در ولایت فقیه می‌بینم و باز به شما برادران و خواهرانم! گوشزد می‌کنم که روحانیت را کنار نگذارید. بدانید که تمام تلاش ابرقدرت‌ها در از بین بردن اسلام، روی روحانیت قرار دارد،‌ وقتی سخن امام را به یاد می‌آورم که چرا می‌خواهید این قدرت را بشکنید. شکست روحانیت شکست اسلام است، به فکر می‌افتم چرا؟🌹🌹🌹 …سفارش دوم من درباره سپاه پاسداران است، بازوی مسلح ولایت فقیه و روحانیت، باید سپاه آنچنان باشد که پاسدارانش به عنوان فرضیه واجب خدمت نمایند. نه به عنوان شغل تلاش شما این باشد که ریشه منافقین را برکنید.🌸✨🌸 برادران! فقط باید به فکر اسلام بود و برای یاری اسلام باید اکنون از روحانیت و سپاه یاری جست و امام را یاری کرد،🌕 درود بر شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی برقرار باد پرچم اتحاد جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی (ره)🌹🍀🌹 راهشان مستدام باد 💧
‍ 📝خاطره واقعی طنز گونه...☺️ 👥دوتا از بچه های گردان غولی👨‍🚀 را همراه خودشان آورده بودند ... و های های میخندید 😅 گفتم این کیه ؟ گفتند : بعثی (عراقی) گفتم : چطوری اسیرش کردید ؟ می خندیدند 😅 گفتند : از شب عملیات پنهان شده بود ؛ تشنگی بهش فشار آورده و با لباس بسیجی آمده ایستگاه صلواتی شربت 🚰 گرفته بود پول 💴 داده بود اینطوری لو رفته 😆 بچه ها هنوز میخندید ...😅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم اکنون در حرم امام رضا (ع) نائب زیاره ی دوستان
•⸾💔🕊⸾• تاریخ تولد: 1373/01/06 تاریخ شهادت: 1396/01/04 محل تولد: ایران - خوزستان - امیدیه نام پدر: علی اکبر محل شهادت: حماء-سوریه طول مدت حیات: 23 سال مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه50-تهران حسین معزغلامی، ششم فروردین ماه سال 1373 در امیدیه اهواز(پایگاه پنجم شکاری) متولد گشت. وی از مداحان و سینه سوختگان اباعبدالله الحسین(ع) بود و همواره برای مصائب اهل‌بیت(ع) مداحی و نوحه‌خوانی می‌کرد. بعد از اخذ مدرک دیپلم به دانشگاه امام حسین(ع) راه یافت. معزغلامی که از اعضای فعال پایگاه بسیج قمر بنی هاشم حوزه ۱۱۳ تهران بود، به پیروی از عموی شهیدش"شهید محمدحسین معزغلامی" به سبز پوشان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و برای دفاع از حریم اهل بیت و اسلام به سوریه اعزام شد. حسین، در سالروز تولد ۲۳ سالگی اش در روز جمعه ۴ فروردین ماه سال 1396 در منطقه حماء سوریه به شهادت رسید.3 تیر به چشم چپ، گونه راست و کتفش اصابت نمود. به دلیل موقعیت بد حضور وی در سنگلاخ، دندان ها و استخوان پایش نیز هنگام سقوط به زمین شکسته و پیکر وی چندساعتی تا برگشت به نیروهای ایرانی(مقاومت) بر زمین مانده بود. پیکر پاکش را در هشتم فرودین ماه در قطعه50 بهشت زهرا(س) به خاک سپردند. شهیددر جریان فتنه ۸۸ در درگیری با عناصر فتنه در سن ۱۵ سالگی از ناحیه کتف آسیب دید.وی از مداحان و سینه سوختگان اباعبدالله الحسین (ع) بود و همواره برای مصائب اهل‌بیت(ع) مداحی و نوحه‌خوانی می‌کرد.و در نهایت در استان حماه سوریه با اصابت ۳ تیر به چشم چپ،گونه راست به درجه رفیع شهادت نائل آمد
°•🦋⃝⃡❥•° بگذارید گمنام باشم... به خدا قسم گمنام بودن بهتر است از اینکه فردا افرادی وصایایم را شعار قرار دهند و عمل را فراموش کنند 🕊
بدون وجودش شهر ارزش دیدن ندارد:)!"
💔🍃🚶 چیزی جز درد داره!؟ 😭
می‌گفت یہ رفیق گیر بیارید ، کہ باهاش خودسازے کنید ، ترک گناه کنید... سخت گیر میاد ، ولی اگه گیر اومد ولش نکنید تا شهادت (:♥ 🌿' رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
کجایند سرداران عشق بی مدعا 🌹🌹 نترس مهربان دست دلباز شجاع 🌕🍀 تو ی هور سال 64 پدافند بودیم درست در همان منطقه کار شناسایی انجام میشد و بعدا متوجه شدیم که بنا بود عملیات ايزايي قبل از عملیات والفجر 8انجا باشه. 🍀🌕 یک روز سردار شهید حاج رضا شکري پورفرمانده گردان 154🌹🌹🌹 لشکرانصارالخسینِ همدان آمد تا سری به بچه های گروهان ما بزند که به من گفت یک بلم حاضر کن بريم جلو من به همراه شهید سعید ثمری و شهید شکری پور با بلم پارو زنان تو اب راهها به سمت دشمن حرکت میکردیم که ناگهان چند متری ما توی نيزارها صدایی به گوش ما خود که تا حدودی شوکه شدیم عراقی ها چند متر آنطرف تر ما با بلند گو فریاد زدن☄☄ ایرانی ها خودتان را نجات بدید واز این منطقه بريد ما میدانیم شما می خواهید اینجا عملیات کنید. اولش فکر کردیم که آنها. متوجه ما شدند که من و شهید ثمری ترسیده بودیم 😭😭😭 ولی در وجود شهید شکری پور اثري از ترس نبود خداییش تو او حال و هوا و سکوت منطقه فکر چنین حادثه ای را نمی کردیم و این باعث ترس ما بود ولی شجاعت و صلابت شهید شکری پور در مواجه بااین موضوع مثال زدني شد. 🌹🌹🌹 آری جریان ازاین قرار بود که 🌕🍀 عراقی ها ما را نمی دیدند منطقه هور🍀 نيزارهايی داشت که گاهی به ارتفاع 4متر میرسد وانها. با بلندگو بیشتر میخواستند روی روان بچه ها کار کنند و الکی میخواستنداطلاع بدهند که ما میدانیم اینجا عملیات می خواهد بشه🌕🍀🌹 دوم اینکه منظور آنها ما نبودیم وما به طور اتفاقی در نزديکي آنها قرار گرفتیم بدون اینکه ما آنها را ببینیم یا آنها ما را✨🌹🍀 روحشان شاد شهیدان شکری و ثمری 🌹🌹
شهدا با معـــــرفتند! نشان به آن نشانه ڪه اول آنها دست رفاقت به سویت دراز ڪردند... هے رها ڪردے و به موازاتش باز دستت را گرفتند... شهدا با معـــــرفتند! نشان به آن نشانه ڪه هربار سمت گناهے فقط نیم نگاهے ڪردے، خودے نشان دادند... شهدا با معــــ😍رفتند! نشان به آن نشانه ڪه خون دادند تا تو جارے شوے... بے منت، بےادعا، بے چون و چرا... شهدا با معـــ😍رفتند! پا ڪه در مقتلشان گذاشتے، قسمشان دادے به رفاقتشان... یقین داشته باش، حاضرند باز هم تا پاے جان بروند تا تو جان بگیرے... شهدا رفــــ😘یق بازند! باور ڪن!!...
۲۷ دی ماه سالگرد شهادت اسوه ی مقاومت و بفرموده ی رهبر معظم انقلاب «پیشاهنگ جهاد و شهادت» بر رهروانش مبارک باد.
اینهمه عکس از،شاه دیکتاتورشون پخش میکنن در حال عیش و نوش و سفر و خوشگذرونی شما بگو آقا ؛داداش یه عکس از،شاهتون در حال سازندگی؛ علم آموزی ؛ رفتن در بین مردم؛هم صحبتی با مردم؛ مشکل گشایی از،مردم هم وجود داره؟!!!!!!
‍ حاضر نشده پدر و مادرشو بیدار کنه... 🌼برف شدیدی باریده بود. وقتی قطار دوکوهه وارد ایستگاه تهران شد، ساعت دو نصف شب بود. 🌹با چند نفر از رفقا حرکت کردیم. علی اصغر را جلوی خانه شان پیاده کردیم. هنوز پایش مجروح بود. 🍃فردا رفتیم بهش سر بزنیم. وقتی وارد خانه شدیم مادرش جلو آمد و بی مقدمه گفت: آقا سید شما یه چیزی بگو! دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت در خونه، تو برف نشسته ولی حاضر نشده در بزنه و ما رو صدا کنه. صبح که پدرش میخواسته بره مسجد، اصغر رو پشت در دیده... 🌷 🖤🖤
‹در آرزوے شهادت› از شهدا یاد گرفتیم: از ابراهیم هادی، پهلوانی را... از حاج همت، اخلاص را... از باکری‌ها، گمنامی را... از علی خلیلی، امر به معروف را... از مجید بقایی، فداکاری را‌‌... از حاجی برونسی، توسل را... از مهدی زین الدین، سادگی را... از حسين همدانى، جوانمردى و اخلاق را... از حاج قاسم سلیمانی، ولایت مداری را... بااین همه نمیدانم چرا،موقع عمل که میرسد شرمنده ایم..! اینجا.گناه.ممنوع📗🖇 برای ترک گناه، هنوز 💥
💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃 💠🍃💠🍃💠🍃💠 💠🍃💠🍃 💠🍃 💠 ❣خــاطــــراتــ شــــهــــداا شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی🌹 🍃خاطره ای از زبان برادر شهید؛ 🍀 🔷سخت_کوش ⭐️ ✍انقلاب، سر کارگر جنوبی قرار داشتیم. با پرایدش آمد. سوار شدم و راه افتادیم سمت اسلامشهر.🏃🏃🏃🌙✨ همیشه می نشستم توی ماشین بعد روبوسی میکردیم. موقع روبوسی دیدم چشمهایش خون است و سر و ریشش پر از خاک.🌤 از زور خواب به سختی حرف می زد. گفتم : چرا اینطوری هستی؟ گفت: چهار روز است خانه نرفته‌ام. گفتم : بیابان بودی؟ گفت آره! گفتم چرا خانه نمیروی؟ گفت: چند تا از بچه ها آمده‌اند آموزش،🍀🌹🍀 خیلی مستضعفند؛ یکیشان کاپشنش را فروخته آمده. به خاطر چنین آدم هایی شب و روز نداشت.😭😭 یکبار گفت من یک چیزی فهمید‌ه ام؛ خدا شهادت را همیشه به آدم هایی داده که در کار سختکوش بوده اند🌸💎
🌴بسم الرب الشهدا والصدیقین🌴 📖✍ خاطره یکی از همکلاسی های شهید مدافع حرم خلبان -قاسم -غریب- از-{{ استان گلستان شهرستان گرگان - روستای سیدمیران}} - 💎دوره راهنمایی هروقت زنگ انشا میشد همه انشاء مینوشتن. .. 💎معلم میگفت انشا درمورد اینکه در آینده دوست دارید چیکاره بشید. ... 💎هرجلسه یکی از بچه ها یه شغلی رو انتخاب میکرد. یکی میگفت میخواد معلم 👨‍🏫بشه ... یکی میگفت میخواد راننده🚛 بشه ... یکی میگفت میخواد دکتر👨‍⚕ بشه .... یکی میگفت میخواد ...... ❣نوبت به قاسم که میشد ؛ میگفت: اگه بزرگ شدم و درسم تموم بشه میخوام خلبان🚁 بشم و بعدش شهید🕊 بشم. .. بچه ها میگفتن : قاسم جنگ 🔫خیلی وقته تموم شده دیگه خبری از جنگ🔫 و شهادت🕊 نیست. . .!!!! 💎ولی بازم قاسم تکرار میکرد و میگفت..: آرزو دارم وقتی درسام تموم بشه دوست دارم خلبان🚁 بشم و بعدش شهید🕊 بشم. ...}} 🔶واقعیت داره میگن سرنوشت آدما روی پیشانی نوشته میشه؟ ؟... واقعا که خداوند 🕋 شهدا 🕊رو انتخاب میکنه تا مثلا یه روزی یکی مثل : شهید 🕊قاسم بزرگ شه و به عنوان نخبه نظامی👩‍🚀 انتخاب بشه و بعدش یه روزی بشه همونی که در دوران کودکی🤶 آرزو داشت . . همین هم شد. . قاسم بزرگ🙋‍♂ شد. . خلبان شد🚁. . و عاشق این بود که چشمانش👁 مانند قمر بنی هاشم شکافته بشه و قلبش 💘مانند قلب مبارک سیدالشهدا تیر بخوره. . . 🔸قاسم یکی از چشمانش را از دست داد. .. 🔸بدنش مانند بدن حضرت سقا پر از ترکش. .. 🌹قاسم شد سرهنگ پاسدار .. قاسم شد جانباز سرافراز. .. 🌹قاسم شد ذاکر اهل بیت ع... 🌹قاسم شد شهید مدافع حرم. ... شهادت انتخابیه؟؟. . . 🕊 شهادت لیقاتیه ؟؟. ..🕊 شهادت عاشقیه ؟؟. . . . 🕊 🙏🍃اللهم الرزقنا شهادت حرم. ..🍃🙏 🌹شادی روحش صلوات 🌹 {{راوی همکلاسی شهید قاسم غریب }}
‍ یادی_از_شهدا ‌ 🌷🌷🌷از دل خاک فکه، شهیدی یافتند٬ که در جیب لباسش برگه‌ای بود:🌹🌹🌹 بسمه تعالی 🌕 جنگ بالا گرفته است. مجالی برای هیچ وصیتی نیست. 😭 تا هنوز چند قطره خون در بدن دارم، حدیثی از امام پنجم می‌نویسم:🌹 "به تو خیانت می‌کنند، تو خیانت مکن. تو را تکذیب می‌کنند، آرام باش. 🍀 تو را می‌ستایند، فریب مخور.🌫 تو را نکوهش می‌کنند، شکوه مکن. 🌹 مردم شهر از تو بد می‌گویند، اندوهگین مشو.🌕 همه مردم تو را نیک می‌خوانند، مسرور مباش.💦 آنگاه از ما خواهی بود."⭐️ دیگر نایی در بدن ندارم؛ خداحافظ دنیا🌍🌎🌏
‍ 🌸خاطره شهید_حسین_معز_غلامی 🌸 ✨هروقت حسین به سوریه میرفت🚶 دست به دامن یک شهید میشدم 👈 بار اول متوسل به شهید آقامحمودرضا بیضائی شدم که حسین سالم بیاد.😔 👈بار دوم متوسل به شهید آقاجواد الله کرم شدم و حسین سالم بیاد و نذرم در هر بار ادا می کرد😔 👈بار آخر شهید سجاد زبرجدی رو انتخاب کردم که حسین سالم برگرده شله زرد بپزم و به نیت ایشان پخش کنم😔 چندشب قبل از شهادت حسین خواب دیدم شهید سجاد زبرجدی در عالم رویا به من گفتن نذرت قبول شده ادا کن نذر من قبول نشد چون حسین ازمن مستجاب الدعوه تر بود🙁 و شهید سجاد زبرجدی در اصل بشارت شهادت حسین رو داده بود😥😭 🌷شادی روح همه شهدا صلوات🌷 💔 به روایتِ شهید حسین معز غلامی💔
🌹السَّلامُ عَلَیْكَ یا خَلیفَةَ اللَّهِ وَ ناصِرَ حَقِّهِ... 🌹سلام بر تو اي خليفه خدا و ياور حقّش 📚فرازی از زیارت آل یاسین 🍁سلام امام زمانم🍁 سلام بر تو ای نماینده پروردگار بر روی زمین که آینه وجودت نمایانگر اوست. سلام بر تو ای مولایی که حق خدا به دست تو احیا خواهد شد و همه خلایق را زیر پرچم توحید جمع خواهی کرد... ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کپی با ذکر صلوات ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃