کسانی که خیلی دوست دارند برای هدایت دیگران تلاش کنند و عشق به سعادت آدمها داشته باشند به جای اینکه بمیرند شهید میشوند.
این شهادت آنها را صاحب قدرتی جادوانه و تأثیری گسترده برای کمک به انسانها برای رسیدن به سعادت خواهد کرد.
شهدا بهتر از فرشتهها به کمک ما آدمهای مُردنی میشتابند.
اینـجـور آدمها شــهیـد میشـوند...
#صبحتون_شهدایی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
📥#دفاعنوشته
روزهــای اول جنگ، شهر اشغال شده هویـــــزه...
دختر جوانے را به همراه مادرش به مقر بعثی ها می آورند...
یکی از مســئولین بعثی(ستوان عطوان) دستور می دهد دختر را به داخل سنگرش بیاورنــد...
مادر را بیرون سنگر نگـــه می دارند...
لحظه ای شیـون مادر قطع نمی شود
دقایقی بعد بانوےجوان با حالتی مضطرب، دستان خونی و چادر و لباس پاره شــده سراسیمه از داخل سنگر به بیرون فـــرار می کند...
تعدادی از سربازان به داخل سنگر می روند و با جســـد ستوان عطوان مواجه می شوند.
دختر جوان هویـــزه ای حاضر نشده عفتش را به بهشـای آزادی بفروشد و با سرنیزه، سـتوان را به هلاکت رسانده و حتی اجازه نداده چـادر از سرش برداشته شود...
خبر به گوش سرهنــگ هاشم فرمانده مقر می رسد،
با دستور سرهنگ یک گالن بنزیـن روی دختر جوان خالےمی کنند...
در چشم بهم زدنی آتش تمـــام چادر بانو را فرا می گیرد و همانند شعله ای به این ســو و آن سو می دود
و لحظاتی بعد جز دودی که از خاڪستر بلند می شود چیزی باقی نمی ماند ...
فریادهای دلخــراش مادر برای بعثی ها قابل تحمل نیست
مادر را نیز به همان سبک به وصال جگرگوشه اش می رسانند...
سیاهی چادرت کوبنده تر از خونِ منِ❤️
امانت دار ارثیه مادرمون بمونیم
#چــادر
#امانتدار
#ارثیه_حضرت_زهرا
شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🥀🕊
⚜خلاقیت تو جبهه🚀 🤓
#لیوان_یا_شیشه_مربا 😃
🔰تو سنگر همیشه مشکل لیوان☕️🍺 بود
اون زمان بلور و شیشه دست فرانسه🇫🇷 بود و کشور های جهان سوم نمیتونستن بسازن 😕بعد از انقلاب🇮🇷 ایران تحریم شد😐 و تازه بعد اون شروع کرد به ساختن لیوان و...😑😶
هر موقع که آب جوش میریختیم تو لیوان های ساخت کشور خودمون میترکید💥😒😒
یه چیزی اونجا اختراع کرده بودیم 🤓
شیشه های مربا و اینارو میگرفتیم با نخ گیوتین با نخ ابریشم دورش می پیچیدیم مثل ارّه هی جلو عقب میکردیم تا این نخ بالای شیشه رو داغ کنه و اون قسمت رو اونقد میبردیم جلو مثل اینکه میخوای آتش روشن کنی و بعد توش روغن داغ میریختیم درست از همونجایی که ما نخو کشیده بودیم وروغن داغ می رسید از اونجا میشکست 🙄😶
اون قسمت پیچ دارش میفتاد🙃 بعد لبه اش رو سنباده میزدیم🤓 میشد لیوان😑😌 تو این لیوانای دست سازمون دیگه ابجوش که میریختیم نمیترکید😏 و محکم بود😑 به هر حال هرکسی وقتی میرسید جبهه اول باید یه لیوان جنگی برای خودش درست میکرد...😁😄
🥀🕊
همسرشمیگفت:
توی وصیت نامہاش برایم نوشتهبود:
اگر بهشت نصیبم شد🍃
منتظرت میمانم باهم برویم(:
"همینقدرعاشقانہ"🦋
شهید اسماعیل دقایقی🥀
#یادش_با_صلوات
#عاشقانه_شهدایی
🥀🕊
🌹شهید علیرضا یاسینی🌹
💠جانباز بود ولی کسی نمی دانست💠
شهید یاسینی با این که چند بار به دلایل مختلف از هواپیما اجکت (خارج شدن اضطراری از هواپیما) داشت و از ناحیه کمر جانباز 55 درصد بود، ولی هیچ گاه درد کمر و مسئولیت های فراوانی که داشت مانع از پروازهای جنگی او نمی شد. به قدری متواضع بود که حتی برادرش خبر نداشت که او جانباز می باشد.🌹🍀🌹
شهید یاسینی عاشق پرواز بود. او با انواع مختلف هواپیما از جمله اف 4 – اف 5 – میگ 29 – سوخو 24 و پی 3 اف پرواز کرد که از این حیث، از خود یک رکورد بجای گذاشت ولی هواپیمای محبوب شهید یاسینی، اف 4 (فانتوم ) بود.✈️✈️🛬
یاسینی تا زمان شهادت با این که به عنوان یکی از فرماندهان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی بود و تمام فعالیت های ستادی را انجام می داد در کنار آن به عنوان یکی از استادان خلبان مشغول آموزش دانشجویان خلبانی بود.✈️🚄🛩
خاطرات_ناب_شهدا🌹
👆👆👆👆👆
رزمندگان هشت سال دفاع مقدس
شهید_یاسینی🌹
🌸🍃🌿🌺💫🕊🌹
🌹🌷💐🎋🍂
🌾✨🕊
🌺🌸
🍁
🌸 اصحاب فیل 🌸
درعملیات بازی دراز ⛰هلی ڪوپتر های عراقی 🚁بہ صورت مستقیم بہ سنگر هاے بچه ها شلیڪ میڪردند☄ واوضاع وخیمی را ایجاد ڪرده بودندیڪے از نیروهابہ سمت محسن رفت🚶 و با ناراحتی😔 گفت پس آنهایی ڪه قرار بود مارا پشتیبانی ڪنند کجایند؟چرا نمی آیند؟😟چرابچه ها را بہ ڪشتن میدهی؟وزوایی سرش رابرگرداند نگاهی بہ آسمان انداخت 🌫 وهمه را صدا زد🗣صدایش در فضا پیچید ڪه می گفت« الم تر ڪیف فعل ربڪ باصحاب الفیل ... »بچه ها با اوشروع به خواندن ڪردند🗣🗣🗣 درهمین لحظه یڪی ازهلی کوپتر ها🚁به اشتباه تانڪ عراقی رابہ آتش ڪشید و دو هلی ڪوپتر 🚁🔥🚁دیگربا هم برخوردڪردند.
سردار شهید محسن وزوایی
رزمندگان هشت سال دفاع مقدس
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
🍁
🌺🌸
🌾✨🕊
🌹🌷💐🎋🍂
🌸💐🌾🍃🌷🌻🍂
شـهــود♡
مسئولیت های شهید منوچهر مدق در جبهه عبارت بود از:
مسئول تدارکات گروهان، مسئول تدارکات گردان، مسئول تامین لشگر.
از جمله همرزمان شهید او می توان از؛ شهید حاج محمد عبادیان، شهید میرنوراللهی، شهید فریدونی، شهید عطری نام برد.
جانباز شهید منوچهر مدق در عملیات فتح المبین، بیت المقدس، کربلای پنج و والفجر هشت شرکت داشت.
او در منطقه عملیاتی مهران در جنوب غرب کشور روز اول اردیبهشت ماه سال 1361 با مصدومیت شیمایی روبرو گردید.
پس از پایان جنگ تحمیلی و دفع دشمن متجاوز از میهن؛ در پادگان دوکوهه و مقرهای لشگر27 محمد رسول الله(ص) ادامه خدمت داد.
او به تدریج با بروز علائم مصدومیت شیمایی( هفتاد درصدی) ، در تهران بستری و تحت درمان قرار گرفت.
چندین بار مورد عمل جراحی ریه قرار گرفت و سرانجام پس از سالها تحمل رنج بیماری در روز سوم آذرماه سال 1379 در بیمارستان ساسان به شهادت رسید.
#نیایش_صبحگاهی🌞
پروردگارا!
امروز که نگاهم را تغییر دادم ،
بینشی بر من عطا کن، تا بذر افسوس در دلم بخشکد، که بر گذشته خود ای کاش نگویم...
بصیرتی ده تا بر موفقیت دیگری به چشم حسد ننگرم،
و درکی به من ببخش ، تا هنگامی که باید سکوت کنم، فریاد بر نیاورم،
خدای خوبم! یاریم کن ، که امروز را به راستی و درستی زندگی کنم
پروردگارا
هر امتحانی برایم آسان است
اگه تو مراقبم باشی ...
خدایا شکرت برای هدایتت🤲
سلام صبحتون بخیر🌸