eitaa logo
ولایت مداران فاطمی 💚
81 دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
18.5هزار ویدیو
115 فایل
سلام😊 به کانال 🌷 ولایت مداران فاطمی 🌷خوش آمدید. إنشاءالله که بتوانیم در کنار هم شرایط ظهور امام زمان 🌼مهدی صاحب الزمان عج🌼را فراهم کنیم. هدف ما دفاع از ولایت ومهیا ساختن شرایط ظهور هست إنشاءالله💚 🌸شما دعوت شده ی مادرمون زهـرایی🌸 sadeghi31312
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله است یعنی آیت عظمای ماست جلوه ی اعلا برای ربی الاعلای ماست سربه زیری کرده ایم و سربلندی میکنیم زیردستیمو امیرالمومنین بالای ماست دور دنیا گشتن مارا خلایق دیده اند در نجف چرخی زدیم آخر نجف دنیای ماست ما کنار چاه های آب کوفه مانده ایم هرکجا جاپای مولا هست آنجا جای ماست والدینی شیعه دارم که نظیرش نیست نیست حضرت زهراست مادر مرتضی بابای ماست پادشاه کشوری بود و عبایش پاره بود این که زهدش هم شده ضرب المثل آقای ماست آبروداری ما بی آبروها پای اوست تا قیامت نوکری کردن برایش پای ماست قدر ما یعنی علی، تقدیر ما یعنی حسین یاحسین و یا علی ذکر شب احیای ماست با دهان روزه از او کربلا را خواستیم شوق یک کرببلا رفتن دراین دلهای ماست شاعر:
حال ما بی تو شبیه است به باران‌بودن می‌خورد از جهتی هم به بیابان‌بودن مثل باران ز غم یار فقط باریدن چون بیابان نفس افتاده و بی‌جان‌بودن هرکس از غیبت طولانی تو سهمی برد سهم ما نیز شد از هجر پریشان‌بودن مدتی می‌شود از فیض بکا محرومم چشم آلوده کجا لذت گریان‌بودن؟ بی‌تو قرآن به روی طاقچه‌ها خاکی شد شرمساریم ازینگونه مسلمان‌بودن بدم اما نروم جز در تو جای دگر مزه دارد به سر خوان کریمان بودن تو طبیب دل بیمار منی آقا جان! باتو ننگ است پی دارو و درمان‌بودن مرد و مردانه به دیدار خطرها رفتیم نمی‌آید به گدای تو هراسان‌بودن هرکجا نام حسین است می‌آید یوسف پس چرا در پی تو راهی کنعان‌بودن؟ تو بیا روضه بخوان گریه به پایش با ما... جان‌سپردن ز غم کرب و بلایش با ما شاعر:
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست راه بسته به روی قافله اش دشمن و دوست
ای تشنه ای که شرح غمت در بیان نبود مارا به سخت جانی خود این گمان نبود ناراحتم زیاد نماندم کنار تو شمر آمد و برای نشستن زمان نبود هر ناقه ای به غربت من گریه کرده است مانند من غریب دراین‌ کاروان نبود ای کاش در رکوع عقیق از تو میگرفت ای کاش بین قافله ای ساربان نبود ماندم چرا به زور کشیدند از تنت آخر لباس کهنه ی تو که گران نبود گفتم به آفتاب نتابد روی تنت شرمنده ام که روی تنت سایبان نبود با لشگری برای سرت جنگ کرده ام پس حق بده اگر که به جسمم توان نبود دیروز شش برادر کرار داشتم امروز دور خواهر تو جز سنان نبود آغوش من که هست چرا مانده ای به خاک جای تن تو برروی ریگ‌ روان نبود لعنت به این سفر که بدون تو میروم تنها شدن که حق من نیمه جان نبود باد صبا ببر به نجف روضه مرا روضه بخوان که دخت علی در امان نبود ما رسممان شهادت و از جان گذشتن است اما دگر اسیر شدن رسممان نبود شاعر: ┄┅─═ ⃟🖤═─┅┄
ای تشنه ای که شرح غمت در بیان نبود مارا به سخت جانی خود این گمان نبود ناراحتم زیاد نماندم کنار تو شمر آمد و برای نشستن زمان نبود هر ناقه ای به غربت من گریه کرده است مانند من غریب دراین‌ کاروان نبود ای کاش در رکوع عقیق از تو میگرفت ای کاش بین قافله ای ساربان نبود ماندم چرا به زور کشیدند از تنت آخر لباس کهنه ی تو که گران نبود گفتم به آفتاب نتابد روی تنت شرمنده ام که روی تنت سایبان نبود با لشگری برای سرت جنگ کرده ام پس حق بده اگر که به جسمم توان نبود دیروز شش برادر کرار داشتم امروز دور خواهر تو جز سنان نبود آغوش من که هست چرا مانده ای به خاک جای تن تو برروی ریگ‌ روان نبود لعنت به این سفر که بدون تو میروم تنها شدن که حق من نیمه جان نبود باد صبا ببر به نجف روضه مرا روضه بخوان که دخت علی در امان نبود ما رسممان شهادت و از جان گذشتن است اما دگر اسیر شدن رسممان نبود شاعر: 🕊سلاااااااام 🕊سحرتون مملو از عطر دعا و مناجات 🕊عزاداریهاتون مقبول 🕊حال دلتون حسینی ان شاءالله 🕊🏴🕊