eitaa logo
مدرسه حضرت ولی عصر (عج)
1.7هزار دنبال‌کننده
455 عکس
8 ویدیو
1.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در یک روایت فردی به امام عرض می کند من تعهد کردم کاری را انجام دهم امام می فرماید إذا لم یجعل لله فائده ندارد. (🌸عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ سُئِلَ عَنِ الرَّجُلِ يَحْلِفُ بِالنَّذْرِ وَ نِيَّتُهُ فِي يَمِينِهِ الَّتِي حَلَفَ عَلَيْهَا دِرْهَمٌ أَوْ أَقَلُّ قَالَ إِذَا لَمْ يَجْعَلْ لِلَّهِ فَلَيْسَ بِشَيْ‌ءٍ.🌸 الكافي (ط - الإسلامية)، ج‌7، ص: 458‌) با اینکه تعهد کرده می گوید فائده ندارد. ظاهرش این است که تو باید در نذر کاری را برای خدا قرار دهی. اینکه شما حقیقت نذر را چه بدانید مبنایی است و بحث اثرگذاری است، فقهاء در اکثر کتب فقهی بحث نذر را طرح کردند مثل باب حج و بیع و ابواب دیگر، نذر فروع زیاد دارد که یکی اینجاست. اینکه مفاد نذر چیست از جهات مختلفی بحث مهمی است که امروز به بعضی از آنها اشاره می کنیم. ✳️تطبیق مبنای اول بر ما نحن فیه حال اگر ما این مبنا را قبول کردیم تطبیقش در بحث ما که همه پنجشنبه ها را نذر کردیم این است که تمام پنجشنبه ها شده لله. وقتی چیزی ملک خداوند است دوباره بخواهیم ملک خداوند کنیم معنا ندارد. به این دلیل نذر دوم معنا ندارد. چیزی که ملک خداوند شده دوباره نمی شود همان را ملک خداوند کرد. بنابراین چه عنوان متعلق در نذر،مشیر باشد و چه عنوان عام وخاص(یعنی کلی باشد، همه دحوالارض ها، و همه خمیس ها، اتفاقا یک روز در عمود زمان دحوالارض با یوم الخمیس تطبیق کرد) روزه آن یک روز قبلا مصرف شده است و به ملک خداوند وارد شده دوباره نمی شود قابل تملیک به خداوند نیست. بنابراین اولا تفصیلی که آقای حکیم و آقای خوئی فرمودند نادرست است چه به شخص اشاره کنیم چه عامی باشد که در موردی تطبیق شود در هر صورت با انحلال می خواهد تملیک کند ملکی را که قبلا ملک شده است و این بی معنا است. پس این تفصیل اثری ندارد. ✳️نذر طبیعت در فعل قابل تکرر مشکلی ندارد نکته دوم در بحث ما گفتیم: اگر فعل قابل تکرر باشد، مثل اعطاء درهمی که آقای خوئی می فرمود، اگر در نذر دوم بگوید همان اعطاء اولی را می خواهم نذر کنم، این نمی شود. اما اگر بگوید نذر اعطاء دومی می کنم این نذر هیچ مانعی ندارد. همچنین اگر بگوید طبیعت اعطاء را نذر می کنم، علی الظاهر این هم مانعی ندارد، چون می توان برای طبیعت اعطاء فرد دیگری ایجاد کرد. بنابراین نذر طبیعت اعطاء در جائی که فعل قابل تکرر است هیچ اشکالی ندارد، مگر اینکه بخواهد با عنوان دومی به فعل اول اشاره کند. اینکه نمی شود تکرار صوم کرد یک بحث است، اما در مثل اعطاء درهم به اکبر ولد زید و اعطاء درهم به والد خالد که آقای خوئی می گوید اگر اینها یکی بودند اشکال دارد خب آنها یکی هستند اما اعطاء درهم که تکرر می پذیرد. پس هر جا فعل تکرر می پذیرد تفصیل هیچ اثری ندارد و تکرر کافی است برای اینکه نذر دوم صحیح باشد. بله فقط در جائی که ناذر در قصد خودش نذر کند و قصد کند شخص همان فعلی که متعلق نذر اول بود متعلق نذر دوم باشد که در این صورت نذرش باطل است، چون شخص آن فعل دیگر نمی شود. ✳️بررسی مسئله طبق مبنای تکلیف محض بودن نذر ولی اگر مبنای ما در حقیقت نذر فرمایش آقای خوئی و عده ای از فقهاء باشد که در باب نذر ما عمل را تملیک لله نمی کنیم، وقتی می گوئیم لله علیّ کذا مفادش تملیک نیست. این یک انشائی است که به حسب شرع یا عقلاء که شرع امضاء کرده است تکلیف می آورد. ما اگر این مضمون « لله علی کذا» را انشاء کنیم،به این انشاء مصداق عنوان نذر پدید می آید و امر به وفا محقق می شود، به این گفته می شود نذر. هر وقت ما عملی را نذر کردیم، شارع امر فرموده که فِ بنذرک، وفای به نذر را امر کرده، بنابراین آنچه که در باب نذر است نه ملک است نه عهده خاصی است، بلکه تکلیفٌ محض. تکلیف به چی؟ وفاء بالنذر. نذر چیست؟ یک امر انشائی است. این امر انشائی هر وقت با شرائطش حاصل شد موضوع است برای تکلیف مولا به وجوب وفاء به نذر. اگر این را گفتیم، ما تارة می گوئیم نذر که این امر انشائی موضوع وجوب وفاء است، نکته اش این است که الزامی را بر ناذر تثبیت کند. مثلا نماز شب را بر خودش واجب می کند و می خواهد یک الزامی بر او بیاید.
خب اگر حقیقت نذر امرٌ انشائی لیکون موضوعا لوجوب الوفاء کما اینکه ظاهر روایات است، طبق این معنی نذر دوم لغو است، چون وجوب وفاء دوم نمی تواند بیاورد. ما یک وجوب وفاء بیشتر نداریم. در کجا لغو است؟ در جائی که تکرر نپذیرد. اگر فعل متکرر شود چه لغویتی دارد؟ دو تا وجوب وفاء دارد. وجوب وفاء به اعطاء درهم اول و وجوب وفاء به اعطاء درهم دوم، چه مانعی دارد؟ اما اگر تکرر پذیر نباشد مثل صوم یوم الخمیس، وجوب وفاء تکرر پذیر نیست، دو تا وجوب وفاء در آن واحد نسبت به فعل واحد نمی توانم داشته باشم، لذا نذر دوم لغو است. اگر ما از راه اغراض نذر هم پیش نیاییم، بگوئیم ما اصلا چه می دانیم، ما وقتی نذر می کنیم یک چیزی واجب می شود. باز هم درست نیست البته نه از باب لغویت بلکه نمی تواند دو وجوب بیاید پس نذر دوم منعقد نیست چون معنای انعقاد نذر این است که وجوب دوم بیاید. ✳️احتمال تأکد در مقام و رد آن ممکن است در جائی که تکرر در فعل معنی ندارد کسی بگوید وجوب دوم تأکید وجوب اول می شود. یعنی من نذر اول کردم، مصداق وجوب وفاء شده، نذر دوم کردم این هم وجوب وفاء می آورد و می شود تأکید وجوب وفاء اول. ولی حق این است که ما تأکید را قبول نداریم. به این دلیل که وجوب، انشاء به داعی جعل الداعی است نه به داعی جعل التأکید. اگر انشاء کند به داعی جعل تحریک و بعث این سیر تکاملی ندارد که انشاء اول تبدیل شود به یک انشاء وجوب متأکد. چنین چیزی نیست. اولی انشاء بوده بداعی البعث، دومی هم انشاء است بداعی البعث. این اولی را حرکت نمی دهد به اشتداد به یک انشاء بداعی البعث شدیدتری. بله! ما می توانیم با انشاء البعث بداعی التأکید تأکید کنیم،اگر من انشاء بعث کنم بداعی تأکید بعث الاول می شود، اما نکته دقیق این است که: انشاء البعث بداعی التأکید ایجاب نیست. هذا مصداق للتأکید. این نکته مستفاد از دقتی است که مرحوم اصفهانی در مواضع مختلف بیان کردند وحق هم با ایشان است. انشاء بعث بکل داع مصداق آن داعی واقع می شود، انشاء بداعی التأکید مصداق تأکید است، ایجاب نیست. در حالی که شما با این «فِ بنذرک» یک وجوب وفاء کلی دارید، از این وجوب وفاء، نمی توانید یکجا انشاء بداعی البعث استخراج کنید و یکجا انشاء بداعی التأکید. بنابراین نذر اول مصداق همین کبرای کلی وجوب وفاء به نذر است، نذر دوم هم مصداق همین وجوب وفاء بالنذر است. پس ما می خواهیم دو وجوب وفاء بداعی البعث داشته باشیم در حالی که وجوب وفاء دوم لغو می شود. در این بیان دوم علت بطلان را از باب اینکه غایات نذر این است که چیزی به عهده بیاورد و با نذر دوم چیزی به عهده نمی آید، نمیگیریم. بلکه می گوئیم دو تا ایجاب وفاء مستقل نمی توانیم داشته باشیم و تأکید هم معنی ندارد. سؤال: اینجا تداخل در امتثال نمی شود؟ جواب: اول شما نذر را درست کنید تا تداخل درست شود. نذر دوم صحیح است؟ سؤال: علت عدم صحت نذر، عدم قابلیت امتثال است، این را باید علاج کنیم. جواب: نخیر، اگر فعل متکرر باشد که صحیح است. سؤال: شما فرمودید دو تا امر به وفاء نمی شود، و حال آنکه در مقام تطبیق نمی تواند دو عمل داشته باشد ما خواستیم این را علاج کنیم و گفتیم در حال عمل تداخل می کنند. جواب: قبل از اینکه ما به امتثال برسیم، وضعیت تکلیف را حل کنیم، ایجاب دوم داریم یا نداریم؟ سؤال: اول بحث فرمودید که انشاء مشکل ندارد فعلیت مشکل دارد. به این بیان دیگر انشاء مشکل دارد. جواب: نگوئید انشاء نذر. بفرمایید صحت نذر. ما که می گوئیم مشکل در فعلیت است یعنی انعقاد به نحو اطلاق صورت گرفته ولی نسبت به این فعلی نمی شود. یعنی صحیح نیست یعنی مشمول دلیل نیست. یعنی دلیل وجوب وفاء به نذر این را نمی گیرد. سؤال: من انشاء کردم، فعلیتش تحقق در خارج است. جواب: انشائی کردیم، این انشاء اگر کلی باشد همه حصص را می گیرد. من صوم تمام خمیس ها را نذر کردم. تمام خمیس ها تحت نذر من است. اینکه اشکال ندارد. تمام یوم دحوالارض ها را. یوم دحو الارض یک روزش با یوم خمیس یکی است. اطلاق این نذر آیا می شود مشمول دلیل وجوب وفاء باشد یا نه؟ سؤال: چرا مشمول نیست؟ جواب: چون دو تا وجوب نمی شود، دو تا ایجاب نمی شود. سؤال: علاجش به تداخل است. جواب: تداخل این است که شما دو تا سبب تام دارید، مسبب ایجاد کردید، آیا من یک مسبب بیاورم در مقام امتثال کفایت می کند یا نه. شما اول درست کنید که آیا وجوب وفاء دوم دارید.
✳️مانعیت در نذر نکته سوم از باب مانعیت است گاهی از باب مانعیت ایجاب الوفاء اول نسبت به ایجاب الوفاء دوم پیش می آییم. قبل از پرداختن به این مسئله باید به یک سوال پاسخ دهیم سؤال این است که در باب نذر چه بر سر خود فعل می آید؟ ما وقتی نذر می کنیم نماز شب بخوانیم، صلاة اللیل خودش مستحب است، موضوع استحباب، نفس طبیعت صلاة اللیل است بدون هیچ عنوانی. وقتی شما نذر می کنید «لله علیّ اصلی صلاة اللیل» در اینکه ایجاب وفاء به نذر دارید شکی نیست و مصداقش هم این است که باید صلاة لیل را بیاورید. آیا بعد النذر صلاة لیل واجب می شود یا نه؟ واقعا بحث دقیقی است. لولا النذر طبیعت صلاة اللیل موضوع حکم بود و محمولش هم استحباب است. حال نذر کردیم، با نذر وجوب وفاء به نذر می آید، در این بحثی نیست. آیا صلاة اللیل به همان حال خودش باقی است؟ یعنی هنوز صلاة اللیل مستحب است ولی در عین حال وجوب وفاء به آن تعلق گرفته، می شود جمع شود یا نه؟ آیا طبیعت صلاة لیلی که موضوع استحباب است به حال خودش باقی می ماند، یا بعد از اینکه ایجاب وفاء به نذر می شود خود صلاة لیل هم می شود واجب؟ وفاء از سنخ امتثال است، این بحث، بحث فوق العاده دقیقی است در جاهای مختلف بحث می شود از جمله در بحث تجری. مرحوم عراقی در آنجا یک ادعای عجیبی می کند در اینکه صلاة مصداق امتثال است بحثی نداریم. یعنی اگر به شما بگویند امتثال صل چیست؟ می گوئیم امتثال صلاة این است که شما نماز را بجا بیاورید. متعلق تکلیف هم که صلاة است. سؤال این است که: آیا متعلق تکلیف که صلاة است با این صلاتی که در مقام امتثال آورده می شود یکی است؟ یا نه، صلاتی که متعلق تکلیف است در آن اصلا وجود و عدم نهفته نیست، می گوید ایجاد کن. اما امتثال انتزاع می شود از وجود خارجی صلاتی که در رتبه قبل یک امری به آن تعلق گرفته باشد. اگر امری به صلاة تعلق نگرفته باشد و شما صلاة را ایجاد کنید، معنا ندارد بگوئید امتثال است. با اینکه مصداق «امتثال الصلاة» هم صلاة است، متعلق امر هم صلاة است، ولی این دو صلاة خیلی با هم فرق دارند، صلاة اولی در آن هیچ چیزی لحاظ نشده است، مولا می گوید ایجاد کن طبیعت صلاة را، اصلا سبق تعلق تکلیف به او نیست اگر باشد شاید مانع باشد، دارد تکلیف می کند که ایجاد کن صلاة را. اما امتثال الصلاة چیست؟ امتثال الصلاة در واقع عبارت است از ایجاد صلاة که در مرتبه سابق، امری به آن صلاة تعلق گرفته باشد، اگر شما ایجاد کنید، بعد الوجود مصداق امتثال است. اگر بگویند صل، و بگویند امتثال کن صلاة را، آیا هر دو یکی هستند؟ هر دو امرند و هر دو متعلقش صلاة است اما یکی نیستند. صل می خورد به طبیعت صلاة، اما در امتثال کن صلاة را حذف مضاف هست، امتثال کن امر متعلق به صلاة را. حال با این مقدمه در نذر نیز چنین تفاوتی وجود دارد. ما یک استحباب داریم موضوعش طبیعت صلاة اللیل است، در آن هیچ وجود و عدم لحاظ نشده است می گوید ایجاد کن صلاة لیل را، محمولش هم مستحبٌ است. اما همین صلاة لیل به عنوان وفاء به نذر اگرچه مصداق وفاء همین صلاة لیل است، ولی صلاة لیلی که مصداق وفاء بالنذر است بعد از تعلق نذر معنا دارد بگوئیم وفاء به نذر. با اینکه مصداقش همین اتیان صلاة لیل است، ولی مثل آن امتثال است که امر می کند به امتثال، برای اینکه بگوید وفاء کن به نذر، اینطور بگوید که شما صلاة لیل را بیاور وفاءا للنذر. اینکه می گوید بیاور وفاءا للنذر، یعنی به عنوان وفاء به نذر بیاور خیلی با آن متعلق اولی فرق دارد. بعد از اینکه اینها فرق دارند آیا تأثیری بر مستحب می گذارد، یعنی حکم مستحب را عوض می کند که وجوب شود یا نه؟ ظاهر بعضی از فقهاء این است که هیچ تغییر نمی کند. مرحوم عراقی در بحث تجری می گوید اصلا ما طبیعت را در دو موطن می بینیم، می گوید ما می توانیم طبایع را در دو مرتبه ببینیم. که این یک اصطلاح جدیدی است، واقعا طبیعت در دو موطن دیده می شود یعنی چه؟ اگر مقصود ایشان این باشد که وجود الصلاة یکوقتی آن چیزی است که متعلق امر است، یکوقتی آن چیزی است که مصداق امتثال امر به صلاة است، این فرمایش درست است یعنی اصلا اینها دو وجودند نه یک وجود. دو تا حیثیتند برای وجود مضاف به صلاة.
در بحث تجری همین بحث مهم مطرح است که آیا اگر فعلی در عالم واقع مباح است، شرب الماء مباح است، اگر کسی همین شرب الماء را به قصد شرب خمر بخورد کارش تجری است، این شرب او بما هو تجری حرام است روی مسلک حق که مرحوم عراقی و اصفهانی و عده ای قبول دارند، همین فعل خارجی به عنوان تجری و به عنوان مصداق هتک مولا بودن حرام است، سؤال این است که: وقتی یک فعلی مثل همین شرب مایع خارجی مصداق هتک است و حرام است، فعل اصلی فی البین مباح است، چه بر سر آن مباح فی البین می آید؟ آیا به اباحه خودش باقی است یا تغییر می کند؟ عین آن حرف در نذر هم می آید. ما می خواهیم ببینیم امر به وفاء به نذر که ایجاب است چه اثری برای آن استحباب واقعی دارد؟ ✳️تأثیر بحث مانعیت یا عدم آن در مانحن فیه این مسئله یک مسئله مستقل ومهمی است ولی ممکن است در بحث ما کسی بگوید که دو نذر موجب دو ایجاب برای ذات فعل می شود، نه ایجاب وفاء فقط.اگر کسی این ادعا را بکند در پاسخ می گوئیم دو ایجاب ذات فعل نیز معنا ندارد. در فحصی که داشتم برخی روایاتی که در باب وجوب وفاء به نذر وارد شده می فرماید: 🌸فِ بنذرک🌸، (صحیح البخاری (کتاب الاعتکاف)، حدیث 5، 6، 16؛ وصحیح مسلم (کتاب الأیمان)، حدیث 27) که متعلق امر، وفاء است. اما دریک روایت می فرماید آن فعل واجب است یعنی متعلق امر خود فعل است که فردا می خوانیم. البته رجوع به روایات بحث اثباتی است. ما باید اول ثبوت را حل کنیم که می شود و تأثیری دارد یا ندارد. روی این فکر کنید تا فردا. الحمد لله رب العالمین.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ و یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ به اطلاع طلاب محترم می رساند به مناسبت شهادت امام بحق ناطق، جعفربن محمد الصادق علیه صلوات الله الخالق مجلس توسلی در بیت مرحوم آیت الله میرزا هاشم آملی روز جمعه ساعت 8 شب (ویژه برادران) منعقد می باشد.
🎥 اصول فقه - جلسه 389 یا
🎥 فقه(کتاب الصوم) - جلسه 71 یا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
أصول فقه ⏪شبهه موضوعیه 📀 جلسه سیصد و هشتاد و نهم 📆 سه شنبه 11 اردیبهشت 1403
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏪ مسئله نهم (نیت) 📀 جلسه هفتاد و یکم 📆 سه شنبه 11 اردیبهشت 1403