eitaa logo
پرچمداران ولی امر
37 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
5.4هزار ویدیو
568 فایل
امام علی (ع): بهترین بی نیازی؛ ترک آرزوهاست .
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از قربانی کردن حیوان درون تا پرواز به ملکوت اعلی 🔷در آیین و فرهنگ وحیانی همواره خدای متعال، برای هدایت و سعادت جامعه بشری، افرادی را به عنوان و در پیش روی آحاد مردم قرار داده است، تا اینکه با اقتدا به این افراد، انسان بتواند پله های کمال و سعادت را طی نمایند. در میان و ، پیامبری والا مقام به نام (ع) وجود دارد که چراغ راهی برای فتح قله های خوشبختی است. جایگاه و اهمیت سبک زندگی (ع) تا به جایی است که خدای متعال در فرهنگ قرآن قریب به ۶۹ بار به نیکی از او یاد کرده است. 🔷تنها در گوشه ای از این آیات رحمانی، خدای متعال اینچنین او را به عنوان و مردم معرفی می فرماید: «قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی‏ إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ؛[ممتحنه،۴] قطعاً براى شما در [پیروى از] و کسانى که با اویند ‏». با اندکی دقت و تأمل در آیات رحمانی، متوجه عنایت‌ خاص‌ به سبک زندگی (ع) میشویم؛ که دارای شاخص و فاکتورهای اخلاقی ویژه ای است و درس ها و برای غلبه بر شیطان درون و هوای نفس را در پیش افراد قرار می دهد.   💠 جشن رهایی انسان از وسوسه شیطان 🔷  یکی از مهمترین و بارزترین اسناد و مدارکی است که گواه بر عظمت و بزرگی (ع) است. در واقع ، رزمگاه و میدان نبرد ابراهیم نبی (ع) با و است که پیام ها و را برای به دنبال دارد. در اهمیت و ارزش این عید بزرگ و قربانی کردن در منابع روایی نکات طلایی و زیبایی به یادگار مانده است، ولی آنچه در این مهم از همه بیشتر اهمیت دارد، قربانی کردن هوای نفس است، که فاکتورهای خاص خود را می طلبد که در ادامه به برخی از این موارد اشاره خواهیم داشت. 1⃣انقیاد، اطاعت پذیری و تواضع در برابر خدا 🔷در سبک زندگی (ع) مدال های زرین تربیتی، اخلاقی، عرفانی و اعتقادی فراوانی وجود دارد، که هر یک از آنها به نوبه خود از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است، ولی با این وجود، یکی از برجسته ترین و پراهمیت‌ترین درسهای سبک زندگی (ع) انقیاد و در برابر امر الهی است. اگر اندکی در حال و روز زندگی خودمان دقت و تأمل نماییم، متوجه می شویم در بسیاری از موارد در تقابل میان انتخاب خود و امر الهی به دنبال راهکاری می گردیم که فرمان الهی را با توجیه و بهانه تراشی دور بزنیم و از انجام آن سر باز بزنیم. این رویه نامیمون و دردسر ساز نوعاً در تمام عمر ما جریان دارد. علت و منشأ این گرفتاری نیز چیزی جز   و تمایلات شیطانی نیست. 🔷این در حالی است که اگر زندگی  (ع) را مورد مطالعه قرار دهیم متوجه خواهیم شد که او معلم و استاد اعظم مبارزه با هوای نفس و خواهش های شیطانی است. بزرگترین مصداق این سخن را می توان در قربانگاه اسماعیل (ع) مشاهده کرد. امتحان سخت و پیچیده ای که موجب سربلندی و سرافرازی حضرت ابراهیم (ع) شد. سختی و پیچیدگی این امتحان از دو جنبه قابل ملاحظه است. جنبه اول: مهر عمیق پدری که می تواند دست هر پدری را در اجرای حکم الهی بلغزاند، 🔷و نکته دوم اینکه:  ابراهیم (ع) مأمور شده بود، فرزندی را ذبح کند که سالیان متمادی از وجود او محروم بود و  همواره برای داشتن فرزندی نیک به درگاه الهی دست به دعا بر می داشت. «رَبِّ هَبْ لی‏ مِنَ الصَّالِحینَ، فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلیمٍ؛ [صافات، ۱۰۰ و ۱۰۱] «اى پروردگار من! مرا [فرزندى‏] از شایستگان بخش.» پس او را به پسرى بردبار مژده دادیم.‏» انقیاد و (ع) در برابر خدا و پیروی نکردن از وسوسه شیطان موجب شده است که خدای متعال این چنین شاخص اخلاقی او را به همه انسانها ها معرفی نماید: «وَ لکِنْ کانَ حَنیفاً مُسْلِماً؛[آل عمران، ۶۷] بلکه حق‏ گرایى فرمانبردار بود.» منبع: وبسایت‌راسخون
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️عدم ایمان، مانع 🔶چه رابطه اى بین و وجود دارد؟ 🔷مسأله مهم در زندگى انسان، این است که: را آنچنان که هست کند، و در برابر آن موضع گیرى صریح داشته باشد. پندارها، پیش‌داورى ها، و تمایلات انحرافى، حب و بغض ها، مانع از درک و دید - آنچنان که هست - نگردد، و مهمترین تعریفى که براى فلسفه شده است همین است، «درک حقایق اشیاء آنچنان که هست». به همین دلیل، یکى از مهمترین تقاضاهایی که معصومین علیهم السلام از خدا داشتند این بود: «اللّهُمَّ أَرِنِى الأَشْیاءَ کَما هِىَ»؛ «خداوندا، و موجودات را آن گونه که هست به من نشان ده»، تا ارزش ها را به درستى بشناسم و حق آن را ادا کنم. و این حالت بدون میسر نیست، چرا که هوا و هوس هاى سرکش، و ، و سدّ این راه است، و رفع این حجاب، جز در پرتو و ، امکان پذیر نیست. 🔷لذا در آیه ۴ سوره «نمل» میخوانیم: «إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ زَیَّنّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُون»؛ «کسانى که به ندارند، اعمال زشتشان را براى آنها زینت مى دهیم، و سرگردان مى شوند». در نظر آنها پاکى، نزد آنها زیبا، افتخار، و بدبختى ها و سیه روزى ها سعادت و پیروزى محسوب مى شود. آرى، چنین است حال کسانى که در طریق غلط گام مى نهند و آن را ادامه مى دهند. واضح است وقتى و نادرستى را انجام داد، تدریجاً و زشتیش در نظر او کم مى شود، و به آن مى کند، پس از مدتى که به آن خو گرفته، و توجیهاتى براى آن مى تراشد. کم کم به صورت زیبا و حتى به عنوان یک وظیفه در نظرش جلوه مى کند، و چه بسیارند افراد جنایتکار و آلوده اى که به راستى به اعمال خود افتخار مى کنند و آن را نقطه مثبتى مى شمارند. 🔷 ، و به هم ریختن معیارها در نظر انسان، که نتیجه اش سرگردان شدن در بیراهه هاى زندگى است، از بدترین حالاتى است که به یک انسان دست مى دهد. جالب اینکه در آیه مورد بحث و یکى دیگر از آیات قرآن [۱] این «تزیین» به «خدا» نسبت داده شده است، در حالى که در هشت مورد به «شیطان»، و در ده مورد به صورت فعل مجهول (زُیِّنَ) آمده است، و اگر درست بیندیشیم، همه بیانگر یک واقعیت است. اما اینکه به نسبت داده شده است به خاطر آن است که او در عالم هستى است، و هر موجودى تأثیرى دارد که به خدا منتهى مى شود، آرى این خاصیت را خداوند در قرار داده که انسان تدریجاً به آن خو مى گیرد، و او دگرگون مى شود، بى آنکه مسئولیت انسان از بین برود و یا براى خدا ایراد و نقصى باشد (دقت کنید). و اگر به یا نسبت داده شود، به خاطر این است که عامل نزدیک و بدون واسطه، آنها هستند. و اگر گاه به صورت فعل مجهول آمده، اشاره به این است که طبیعتِ عمل، چنین اقتضا مى کند که بر اثر ، ایجاد ، ، و مى کند. 🔷با توجه به آیه فوق، نمونه آشکار و عینى این معنى را در زندگى گروهى از زمان خود به روشنى مى بینیم. آنها به مسائلى افتخار مى کنند، و جزو تمدنش مى شمارند که در واقع چیزى جز و و رسوايى نیست. لجام گسیختگى و را نشانه «آزادى». و آلودگى زنان را دلیل بر «تمدن». مسابقه در را نشانه «شخصیت».‌ غرق شدن در انواع را، مظهر «حرّیت». آدم کشى و و ویرانگرى را دلیل بر «قدرت». خرابکارى و سرمایه هاى دیگران را، «استعمار» (آباد سازى!). به کار گرفتن وسائل ارتباط جمعى را در مسیر زننده ترین برنامه هاى ضد اخلاقى دلیل بر «احترام به خواست انسان ها».‌ زیر پا گذاردن را، نشانه «احترام به حقوق بشر»!.‌ اسارت در چنگال اعتیادها، هوس ها، ننگ ها و رسوائى ها را، «شکلى از آزادى».‌ تقلب و تزویر و به دست آوردن اموال و ثروت از هر طریقى که باشد دلیل بر «استعداد و لیاقت»!. رعایت اصول عدل و داد و احترام به حق دیگران نشانه «بى عرضگى و عدم لیاقت». و ، دورویى و را نشان «سیاست». 🔷خلاصه و ننگینشان آنچنان در نظرشان داده شده است، که نه تنها از آن احساس شرم نمى کنند، که به آن و مباهات نیز مى کنند، و پیدا است چهره چنین جهانى چگونه خواهد بود، و راهى را که به سوى آن مى رود کدام سو است؟! پی نوشت: [۱] سوره انعام، آیه ۱۰۸ 📕تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج۱۵، ص۴۲۶ و ۴۲۳ منبع: وبسایت راسخون