eitaa logo
چند جمله جنگ
122 دنبال‌کننده
685 عکس
179 ویدیو
7 فایل
👈 محلی برای نزدیک شدن به حال و هوای جبهه ها ... 🔹 عکس - دلنوشته - تحلیل - معرفی کتاب - خاطره و هر چیز دیگری که ما را به آن روزها وصل کند. 🔸 ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamidbana 🔸 اینستاگرام: https://www.instagram.com/war59_67//
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج احمد! تو را نخواندم، چون مولای‌مان «سیدعلی» فرمود: «نگویید ؛ ما منتظریم برگردد!» رزق رمضان‌المبارک در محضر @war59_67
هو الحکیم 🔹ماجرای ملاقات با حضرت امام خمینی(ره) پس از فتح خرمشهر مقرر شد تا کادرهای اصلی و فرماندهی تیپ ۲۷ حضرت رسول(ص) به محضر حضرت امام خمینی(س) مشرف شوند. در روز موعود، فرماندهان خدمت امام رسیدند اما در آن جمع از خبری نبود. یکی از فرماندهان در باره این واقعه می‌گوید: ما و سایر فرماندهان به اتفاق فرماندهی محترم کل سپاه خدمت حضرت امام رسیدیم. دیر رسیده بود؛ علت را جویا شدیم فهمیدیم به رسم رفاقت رفته بود تا مهندس ناصر کاظمی فرمانده سپاه کردستان را آورده بود تا به همراه فرماندهان فاتح خرمشهر به ملاقات امام بیاید اما این دو نفر موقعی به جماران رسیدند که ملاقات تمام شده بود. به حضرت امام(ره) اطلاع دادند که فرمانده تیپ ۲۷ محمد رسول الله(ص) آمده و وقت ملاقات هم تمام شده، شما چی می‌فرمائید؟ حضرت امام(ره) با خوشروئی تمام اجازه فرمودند و حاج ناصر کاظمی افتخار حضور را پیدا نمایند.  عباس برقی از مسئولین یگان ذوالفقار ازتیپ ۲۷ از این دیدار می‌گوید: از بیت که خارج شدیم هر کدام از بچه‌ها چیزی می‌گفت. یکی از نورانیت حضرت امام صحبت می‌کرد و دیگر از خلوص معنوی او می‌گفت. در این بین ناگهان چشمم به افتاد که عصا به دست با پای زخمی و ترکش خورده از بیت خارج شد و با صدای بلند گفت: به خدا قسم دیگر عصا به دست نمی‌گیرم می‌خواهم بدون عصا راه بروم.  جمعی که آنجا بودیم با نگرانی به او نگاه کردیم همه می‌دانستیم که با حضرت امام ملاقات خصوصی داشته و اینکه در آنجا چه گذشته کسی خبر نداشت. سرانجام طاقت نیاوردیم به همراه چند نفر سراغ او رفتیم و جریان را پرسیدیم. گفت: پیش امام که بودم ایشان با لحنی پدرانه از من پرسید: پایت چه شده؟ در جواب گفتم: زخمی شده، بعد هم ساکت شدم. آن وقت امام با همان مهربانی دستی روی پایم کشید و فرمودند: انشاءالله خوب می‌شود و شما به دنبال عملیات می‌روی.  بعد از این واقعه بود که همه را جمع کرد و گفت برادرها یا زنگی زنگ یا رومی روم! دیگر تکلیف ما واضح است و به این ترتیب زمینه عملیات رمضان و پیروزی‌های بعدی رزمندگان اسلام فراهم شد. 🔸منبع: کتاب همپای صاعقه، نویسنده: حسین بهزاد و گل‌علی بابایی، صفحه ۷۶۰، چاپ نهم ۱۳۸۷، (خاطره به نقل از نوار مصاحبه با محمد کوثری فرمانده اسبق لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)  تهران، آرشیو نوار معاونت فرهنگی لشکر ۲۷) 🔹🔹🔹 @war59_67 👈ما را به دوستان خود معرفی کنید👉
🔹آخرین سخنرانی #حاج_احمد_متوسلیان ۲۸ خرداد ۱۳۶۱، پادگان #زبدانی_سوریه در جمع قوای محمد رسول الله(ص): هر شهرى که توسط اسرائیلى‌ها محاصره شده آزاد خواهیم کرد و اسرائیل را به سقوط مى‌کشانیم. روزى اسرائیل چنان بترسد و در فکر باشد که مبادا از لوله سلاح‌مان، به جاى گلوله، پاسدار بیرون بیاید! ✅ چقدر جایت خالی‌ست حاج احمد؛ چیزی تا آن روز نمانده إن‌شاءالله!✌ برگرد و همراه‌مان باش... @war59_67
🔹در سی و ششمین سالروز ربوده شدن #حاج_احمد_متوسلیان و ۳دیپلمات همراه «کاظم اخوان، سید محسن موسوی و تقی رستگار مقدم» 📩دعوتید به یادواره #سردار_جاوید_نشان 📆 زمان: پنجشنبه ۹۷/۴/۱۴، ساعت ۱۷:۳۰ _ ۱۹:۳۰ 📌 مکان: میدان بهارستان، یادمان شهدای هفتم تیر #ما_منتظریم_حاج_احمد_برگردد @war59_67
#سلام_شهید_زنده حاج احمد! تو را #شهید نخواندم، چون مولای‌مان «سیدعلی» فرمود: «نگویید #شهید؛ ما منتظریم #حاج_احمد_متوسلیان برگردد!» 🌷رزق #روز_نهم رمضان‌المبارک در محضر #حاج_احمد_‌متوسلیان @war59_67
7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠امام خامنه‌ای: ما منتظریم آقای إن‌شاءالله برگردد. 🕊 @war59_67