📝 #دلنوشته
| عشق |
بهانه دست آدم میدَهد
برای وصـل شدن
برای بخشیدن ، برای نَدیدن ...
برای یک فُرصت دیگر دادن
به تمامِ نصفه و نیمه بودن ها ؛
برای گم شدن در روز مرگی ها ...
برای غفلت ها ...
.
در بازار گرمیِ عشق که در شهر بساط شده ،
یک نفر بی آنکه ادعایی کند
در کُنجی خلوت نشسته و برای یکبار دیگر
در آغوش کشیدنِ عزیزش
بهانه جور میکند ...
رمضان ، اعتکاف ، اشک بر سیدالشهداء ...
.
بی تاب و دل آشوب نشسته میگوید :
اگر دیر آمدی ،
عیب ندارد ...
غصه ات نباشد ها ...
مهمانی خصوصی ام که هست ! آنموقع بیا ...
فقط بیـا ...
عجب مهمانی خصوصی ای خدا برایمان داشت...
یادش بخیـر!
#بهانه_وصل
📢 @wasl_ir
📝 #دلنوشته
خوش به حال زیلوها،
خوش به حال این همه فرش،
و خوش به حال این همه چراغ
که وقف تواند..
پنکه هایی که شب و روزشان برای تو
می چرخید.
خدا بیامرزد #آخوند_مُلااسمـاعیل را که فکر این همه عاشق را کرده بود.
انگار دیده این روزهایی را که کُرور کَرور جوان و نوجوان، سرگشته به دنبالِ تو هستند.
خانه ای ساخت به وسعتِ دریا
تا یزدی ها غرق در روزمرگی نباشند..
"... ﻭ ﺑﻪ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻭ ﺍﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍم ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻃﻮﺍﻑ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﺍﻋﺘﻜﺎﻑ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﺭﻛﻮﻉﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭﺳﺠﺪﻩ ﮔﺬﺍﺭﺍﻥ، ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﻛﻨﻴﺪ .(بقره،١٢٥)"
راستش همین الآن هم دلم تنگ شده.
بی تعارف بگویم که #حسادت می کنم؛
_به حال این همه زیلو.
و خوش به حال این همه فرش
و خوش به حال زمینی که غرق معتکفین تو بوده_
"منتظر بهانه ای می مانم برای وصـل"
و مطمئن هستم بهانه وصـل آنقدر حرارت داشت که تا سال دیگر از دهن نمی افتد...
#بهانه_وصل
📢 @wasl_ir
🔖 #فراخوان
📜معتکفین اعتکاف رمضانیه بهانه وصل٨ می توانند #دلنوشته های خودشان در موضوع اعتکاف را به مدیر کانال بهانه وصل ( @rayat_admin) ارسال کنند تا با دیگران به اشتراک گذاشته شود.
#دلنوشته
#اعتکاف_رمضانیه_بهانه_وصل
📢 @wasl_ir
داشتم چای می خوردم.☕️
منظره ای زیبا روی طاقچه خانه نقش بسته بود..
کارت هایی که عکس شهید صدرزاده، شهید حججی و حاج حسن باقری روی آنها بود و کارت پستالی که متعلق بود به شهید ابراهیم هادی؛ همه اینها یادگاری من از چند سال گذشته است...
ما بین آنها مادرجان، قرآن و نهج البلاغه ای زیبا نیز قرار داده.
اما مگر اینها روی طاقچه همه ی اتاقها نیست؟؟
من که روی طاقچه یا میز دوستان معتکفم زیاد دیده ام!
بله همه این ها هست ولی زیبایی طاقچه را 🌱 دو گلدان نقلی🌱 چند برابر میکند..
من و برادرم هرسال #باهم معتکف میشیم.
دوستی، با ذوق گفت که به زیلوها و فرش ها #حسادت میکند؛ من نیز!
اما من به گلدان های #یادگاری رو طاقچه بیشتر حسادت میکنم.
چطور آن حسِ زیبایِ وصل را در خود نگه داشته..
حفظ کرده و حالا رشد هم داده..
چشم نواز شده!!
من ناقابل از او کمترم؟!
ذره ای حالِ خوشِ روز هایِ بهانه وصلیِ هیئت را حفظ کردم؟!😔
_مانند گلدان هایِ یادگاری طاقچه خانه یمان.._
نمی دانم
اما
تلاشم را میکنم ...
📲 ارسالی از آقای یاوری
📢 @wasl_ir