eitaa logo
مَـوّاجـ...؛
31 دنبال‌کننده
226 عکس
40 ویدیو
0 فایل
بسم رب الخالق الانسان:)! و تو چه میپنداری وجود آدمی را که روحی است به عظمت خدا و نفسی است به خواری شیطان...:)🌱 مواجّـ‌الروح:)🌱: @r_sh313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مَـوّاجـ...؛
بسم رب النور:)🌱
خداوندا! به ما قوت درس خواندن ده که شیطان هر کاری میکند ما از مفید بودن برای اماممان دست برداریم:))))
اقا منم میخوام تقدیمی بدم!!🌱 ولی شاید یه تقدیمی خاص این پیامو بزارین داخل کانالتون من حقیرم یه ادعایی میکنم که شما صرفا بر اساس شمایل کانالتون حس کدوم یک از صحابه ۱۴ معصوم رو‌میدین:))))🌨🌱
بسم الله الرحمان الرحیم:)🌱
میثم تمار:)! _دست بردار میثم! فکر میکنند حرف‌هایت بیهوده و دروغ است، تو را دیوانه می خوانند! مکن برادر! اسرار عشق فاش نکن!! +دست خودم نیست! عشق علی مجنون و رسوایم کرده!...لا یکمل الایمان عبده حتی یظنون الناس عنه و مجنون...تا مردم گمان نکنند دیوانه ای، ایمانت کامل نمی شود! ... _این که فرمودی حدیث نبویست؟ + حدیث عشق است بن عفیف! حدیث عشق:))))
حبیب ابن مظاهر:)🌱 داستان حبیب را که زیاد شنیده‌اید! یک چیزی بازگو میکنم و کامل بیان نمیکنم که خودتان دنبالش بروید! حبیب دو بار برای امامش جان داد! یکی از علمای بزرگ جناب حبیب بن مظاهر را در خواب دید...بعد از عرض ارادت گفت: ای حبیب !چگونه شکر این نعمت را ادا می کنی که در جوانی خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله بودی، و در پیری موی سفید خود را در راه یاری فرزند پیامبر به خون خود خضاب نمودی؟ آیا آرزوی دیگری داری؟ فرمود :آرزو دارم به دنیا برگردم! و در زمره عزاداران حسین علیه السلام داخل شوم، زیرا که از سید دو عالم شنیدم که فرمودند: «هر کس در مجلس عزای فرزندم حسین (ع) از روی معرفت اشک بریزد، خداوند کریم ثواب صد شهید به او عطا فرماید ودرجات او را در بهشت بیفزاید.»
علی ابن مهزیار:)🌱 از علی هر چه بگوییم کم گفته‌ایم! عاشق و دلباخته‌ای بود که در پی پدر و صاحبش امام زمان هر سال در زمان حج به هوای پدرش در سختی سفرهای آن زمان‌ به بیابان قدم مینهاد و راهی مکه میشد! تا شاید یار را به هوای حدیثی که امام صادق گفته بود ببیند! شاید برایتان باور نکردنی باشد که ۱۹ بار به سفر حج رفته بود اما...چشمش به چهره اقا روشن نشد! تا اینکه وقتی قصد کرد دیگر نرود...وقتی خسته شد و دل برید...پیامی در خواب دید و باز در پی او سر به بیابان نهاد و به کعبه ارامشگاه و اخرین امیدش رفت! تا اینکه اتفاقاتی افتاد و امامش را دید و...بروید خودتان بخوانید که زبان قصیر است و سخن نمیتواند بیان کند:)))...
مالک اشتر:)🌱 آخ مالک مالک مالک... ما مالک زمان را به چشم دیدیم و درد از دست دادنش را درک کردیم و...بگذریم:) مالک اشتر...کسی که لحظه‌ای به خود اجازه نداد کمترین نافرمانی از مولایش کند! عاشق و وفادار و سرباز و چه بگویم! مگر مالک را میشود در بند جملات ما زمینی‌ها وصف کرد:) همنقدر بگویم که او کیست که مولای متقیان علی(ع) بعد از او میگوید: «رحم اللّه مالکاً، کان لی کما کنت لرسول اللّه؛ خداوند، مالک را رحمت کند، او برای من آن چنان بود که من برای رسول خدا (ص) بودم...».
حر ابن ریاحی:)🌱 میگویند بعضی آدم‌ها عجیب مادری هستند! من نمیدانم و قطعا با اطمینان هم نمیتوانم بگویم اما...احساس میکنم حر عجیب مادری بود! وقتی عرق شرم به پیشانیش نشست هنگام... آن حضرت به او فرمود: «مادرت به عزایت بنشیند» و حر در جواب گفت: «اگر کسی غیر از تو این حرف را به من می‌زد، همین حرف را به او می‌زدم؛ هر کس که باشد؛ اما به خدا قسم که درباره مادر تو جز بهترین سخن‌ها، چیز دیگری نمی‌توان گفت»... و همینجا بود که مادر خریدش! از شهادتش هم زبان قاصر است و در همین حد بگویم که شنیده‌ام از گمان ها که هر اصحابی موقع شهادتش بر امام حسین سلام میداد و ارباب هم خودش را به آنها میرساند و...اما جایی پیدا نکردند که حر سلامی دهد...شاید از خجالتش بود اما... ناگهان دست گرمی سرش را بلند کرد و گفت: تو حر و آزاده ای همان گونه که مادرت بر تو نام نهاد، تو در دنیا و آخرت حر و آزاده ای:))))
دعبل خزاعی:)🌱 دعبل را نمیدانم میشناسید یا نه! شاعر بود و در زمان پناه ایرانیان اقا امام رضا می‌زیست:) روزی به محضر امام رضا شرف یاب میشود و شعری میخواند:) و خود اقا شعرش را کامل میکند! مردی بزرگ بود و عاشق بود...ولی نه عشق زمینی...عشقی فرای تصور ما زمینی‌ها... حب علی را در سینه‌اش داشت و حکومت عباسی بسیار دنبالش میگشتند تا این دهان را خاموش کنند! چرا که شعر عرب از شمشیرها هم تیزتر بود:))) بروید و بخوانید که باز هم زبان قاصر است و عقل کوته از درک این مرد بزرگ و عاشق:)))