eitaa logo
weblight
146 دنبال‌کننده
132 عکس
59 ویدیو
0 فایل
.::| مجله وبلایت |::. .::| فرهنگ، زندگی و آیین های ایرانی |::. ✳️ مطالب ما اینجاست: weblight.ir🌐 🔸ادمین: @hoor_studio 🔸 تلگرام: t.me/weblighting 🔸 یوتیوب: @weblight" rel="nofollow" target="_blank">youtub.com/@weblight 🔸 آپارات: aparat.com/weblight 🔸اینستاگرام: instagram.com/weblight.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
weblight
#فاطمیه #ایام_فاطمیه #حضرت_زهرا @weblight
همانا کوتاهی عمر فاطمه، به بلندای قامت ظلم است... ندای خدا را که نمی شنیدند، اگر هم صدایی بود، بین نعره های شمشیر هایشان پنهان می شد. حمله کردند تا صدای حق را خاموش کنند، در دامنه کوه احد سنگر گرفتند. محمّد (ص) به خواستِ مردمش، زره بر تن کرد تا بیرون از شهر، با دشمنان قریشی بجنگد! او خواب دیده بود آنچه را که خواهد شد... جنگ سختی در پیش بود اما می گفت: پیروز خواهید شد، اگر شکیبا باشید. مشرکی خواست در صف مدافعان محمّد، پیامبر خدا، قرار گیرد. سرسلسله یکتا پرستان گفت: در جنگ با مشرکان، حق نیست تا از مشرکان کمک بگیریم! قریشیان حمله کردند؛ هند، زنان قبیله را آورد پشت سپاه، دف می زدند و شعار می دادند، می خواستند سربازانشان را شیر کنند! طلحة ابن ابی طلحه، حریف طلبید، مولا علی، با ضربتی، شعله لرزان شمعش را فرونشاند. جنگیدند، سخت... علیِّ اسدالله، پرچم دارشان را هلاک کرد، پرچمشان به زمین افتاد، پا به فرار گذاشتند... مسلمین سرمست از پیروزی، رفتند پی غنائم. عُمره، زنی از زنان قریش بود که رفت و پرچم را برداشت... قریشیان دوباره حول پرچمشان جمع شدند. دره را رها کردند گروهی از مسلمین و قریشان به این شکاف تاختند. مصعب بود که کشته شد، محافظ پیامبر، قریشان ولی تصور کردن رسول خدا را کشته اند. فریاد کردند... مسلمین ترسیدند، متفرق شدند. فقط علی ماند با پیامبری که لبش پاره شده بود و گونه اش شکسته. پس چنین گفته شد: لا فتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار. خون بر چهره محمّد خدا، نشسته بود، رفت با سپرش از برکه آب آورد علی، تا زخم را بشوید‌. اما خون بند نمی آمد. چاره چه بود؟! جز آنکه مادر، بر بالین ش حاضر شود؟ فاطمه آمد، ام ابیها... خسته بود و نگران، که پدرش را دید و خندید... او یکی از ۱۴ زنی بود که در جنگ حضور داشت؛ به مدد مجروحان می رفت... پدر را در آغوش گرفت و سخت گریست. حصیری را آتش زد، خاکسترش را بر زخم گذاشت، مرهم روی زخم بود. زخم چهره محمد خوب شد، اما این آخرین ش نبود؛ آن روز پیامبر در جواب ابوسفیان فریاد زد: الله اعلی و اجل... آتش جنگ خوابید، ظاهرا، لیکن این آتش از آن آتش ها نبود. در را و دل را، می سوزاند و درد داشت! می سوزاند در روزی که دیگر مرهمی جز رفتن نمانده بود و چاره ای دیگر، افاقه نداشت مستی خواب خفتگان را... @weblight
هدایت شده از زندگی ایرانی
زندگی ایرانی 🇮🇷 🌺 قبل خواندن این متن برای مادربزرگتان، اگر آسمانیست یک صلوات هدیه کنید و اگر در قید حیات است، برای سلامتی اش دعا کنید، در اولین فرصت دستش را ببوسید و در آغوشش بگیرید. آخرین باری که بغلش کردم هشت سال پیش بود. از درد شانه هایش گله داشت اما موقع خداحافظی که شد؛ محکم تر از همیشه بغلم کردم. دردش گرفت؛ فهمیدم، اما نه او به روی خودش آورد نه من. زور دلبستگی اش انگار بیشتر از درد بود. بی اختیار نفس عمیقی کشیدم؛ ریه هایم پر شد از عطر تنش. کردم. از خانه ی کوچکش زدم بیرون. آن روزها بین روزمرگی هایم آنقدر دست و پا می زدم که همین سرزدن های دیر و دور هم به خیالم بس بود. رفت تا دو سه ماه بعد... دیدار بعدیمان، شانه هایش دردی نداشت؛ این بار من بودم که تمام وجودم درد بود. مادر بزرگ رفته بود؛ مادر بزرگ هشت سال است که رفته است... هشت سال است که یاد آن مکث چند لحظه ای محکم در آغوشش دیوانه ام می کند. «مادربزرگ ها از نوه هایشان انرژی می گیرند برای زندگی» ... برای ها فرقی نمی کند ؛ محبتت را با یک لبخند بریزی به جانشان، یا با آغوشی محکم با مکث طولانی. مادر بزرگ ها از انرژی جوانی نوه هایشان جان تازه می گیرند ،برای امید به زندگی... برای چند روز بیشتر بودن کنار بچه هایشان. سپاس از همرسانی تان 😊🙏🏻👈 zendegiirani.ir/?p=728 @iranizendegi
هدایت شده از رادیوطور
Shadmehr Aghili - Gole Yas.mp3
12.51M
📻 خواننده: شادمهر عقیلی تنظیم کننده: بهروز صفاریان شعر: سید فرید احمدی @radiotor
علی داشت تابوت می ساخت گوشه حیاط، زینب قهر کرده بود! 🖤 زهرا،مجاهد راه خدا و زبان بَیّن امیر مومنان بود، او مفسّر فرهنگ علوی بود، زهرا دست آویز الهی مردمان بود، منزلگاه قدس خدا؛ این را خودش گفت!🌹 آتش این بار برای روشنایی آورده نشد، این بار گرما نداد؛ این بار، سرد کرد و تاریک! و این عود که سوخت، بوی مهربانی هایش شهر را در گریبان گرفت... چه خوش گفت حافظ: آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع آتش آن است که در خرمن پروانه زدند! @weblight