eitaa logo
💠یکــــ گام تا خـــــــدا💠
557 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
466 ویدیو
40 فایل
✍🏻خدایا دل مرا آنقدر صاف بگردان تا قبل از پایین آمدن دستم دعایم مستجاب گردد . . #ادمین_تبادل 👇🏻👇🏻👇🏻 @Sheikh_vahid کانال های ما:👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/clip_manave_kootaah https://eitaa.com/Emam_Reza_s https://eitaa.com/ADAB_ZANDGE
مشاهده در ایتا
دانلود
✅مرحوم استاد فاطمی نیا(ره): چند هست که صاحبانشان گاهی موفق به نمی شوند. 1⃣ عمدا نماز نخواندن 2⃣ عاق والدین 3⃣ آبرو بردن 💠کــانال:یکــ گــام تــا خـــدا...🌹 ✨✨✨✨ https://eitaa.com/joinchat/2394816549C479d466b0e
🔴توبه اختیاری، نه توبه اجباری ✍آن چيزي كه ركن و اساس را تشكيل مي‏دهد، و از كار بد و تصميم به ترك است، چيزي كه هست، ندامت و پشيماني از گناه‏ و تصميم به ترك گناه دو نوع است: يك نوع پشيمانيها و تصميمهاي كاذب‏ است كه هر آدم خطا كاري هنگامي كه با كيفر و چوب قانون مواجه مي‏گردد پشيمان مي‏شود و آرزو مي‏كند كه اي كاش آن عمل زشت را نكرده بود تا حالا اين كيفر را نمي‏چشيد. هر كسي كه كيفر را جلو چشم خود ببيند در آن حال كه‏ كيفر را مي‏بيند نمي‏تواند تصميم به گناه بگيرد. خود همان شخص گناهكار در حين ارتكاب گناه اگر چشمش به كيفر مي ‏افتاد و آن را حاضر و آماده مي‏ديد، از همان اول مرتكب گناه نمي‏شد. ديدن كيفر در جلو چشم و آنگاه ترك‏ گناه چيزي شبيه به اجبار و اضطرار و به منزله امري خارج از حد اختيار است. ترك گناه آنوقت توبه و تصميم و اختيار محسوب مي‏گردد كه آدمي‏ خود گناه را نقل و حاضر ببيند و كيفر گناه را نسيه و غايب بداند و آنگاه‏ به ملاحظه كيفر آينده و يا به خاطر اجر و ثواب آينده و يا به ملاحظه‏ احساس زشتي و پليدي كه در خود گناه مي‏كند از ارتكاب آن گناه منصرف‏ گردد . توبه حقيقي يعني انصراف جدي و بازگشت واقعي از گناه به سوي صلاح و ارشاد، و بديهي است كه اگر انصراف، جدي و واقعي باشد و معلول مشاهده‏ كيفر نقد و حاضر نباشد البته خداوند متعال به رحمت واسعه خود آن را مي‏پذيرد. 📚 ، شهید مطهری (ره) ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/2394816549C479d466b0e
🔴ناله ی شیطان از 7 عمل امت پیامبر (ص) ✍روزی پیامبر در مسجدالحرام شیطان را رنگ پریده و زار دید . پرسید که چرا این قدر رنگ پریده و رنجور هستی ؟ شیطان گفت : چند خصلت در امت تو مرا به جان آورده است و نمی توانم این خلق و خوی را از آنها بگیرم . 1️⃣یکی اینکه وقتی به یکدیگر می رسند می کنند و سلام یکی از نام های خداست و هر کس که سلام کند از رنج دور می ماند و کسی که جواب سلام را می دهد رحمت حق شامل او می گردد . 2️⃣دیگر اینکه وقتی با هم ملاقات می کنند با هم دست می دهند و مصافحه می کنند و داریم تا وقتی این دو نفر دستشان را از هم رها نکرده اند شامل آنها می شود که این باعث تضعیف شیطان می شود. 3️⃣دیگر اینکه وقت غذا خوردن و شروع کارها الرحمن الرحیم می گویند . در روایت داریم کسی که بسم الله می گوید خدا را در کار خودش شریک می کند . مثلا اگر هنگام غذا خوردن بسم الله گفته بشود انرژی حاصل از این غذا در خدمت اهداف شیطانی قرار نمی گیرد . 4️⃣دیگر اینکه وقتی سخن می گویند ان شاءالله می گویند و به رضای خدا راضی می شوند.آنها زحمتهای من را با همین ضایع می کنند . 5️⃣دیگر اینکه من از صبح تا شب زحمت می کشم تا آنها را به وادار کنم ولی بعد آنها می کنند . 6️⃣دیگر اینکه تا نام تو را می شنوند می فرستند و من چون صلوات را می دانم فرار می کنم زیرا طاقت آن درجات را ندارم . 7️⃣دیگراینکه وقتی تو را می بینند به آنها محبت دارند . پیامبر به حاضرین گفت که هرکس این خصلت ها را داشته باشد ، اهل بهشت است . ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/2394816549C479d466b0e
🔴عاقبت فریب مردم ✍️ عليه السلام مى فرمايد: شخصى به تنگدستى مبتلا شد، هر چه فعاليت كرد، موفق به اصلاح معاش مادى خود به نحوى كه مى خواست نشد، او را كرد تا پايه گذار دينى شود و از اين راه به نان و نوايى برسد. دينى را از پيش خود اختراع كرد و مردم ساده دل و عوام را به آن دعوت كرد و بيش از آنچه كه مى خواست به نان و نوا رسيد، پس از مدتى پشيمان شد و تصميم به گرفت، پيش خود گفت: آنان كه به من آوردند، بايد همه را جمع كنم و اعلام نمايم كه من در تمام برنامه هايم دروغ گفتم. همه را جمع كرد و به آن ها اعلام نمود، ملت در جوابش گفتند: نه، تو دين صحيحى است، ولى خود تو در آيينت دچار شك و وسوسه شده اى! چون اين وضع را ديد، زنجير غل دارى تهيه كرد و به گردن انداخت و پيش خود گفت: از گردنم بر نمى دارم تا خداى مهربان مرا بيامرزد. به زمانش خطاب رسيد كه به او بگو: 💢به عزتم قسم اگر توبه ات تا قطع شدن تمام اعضايت ادامه پيدا كنند قبول نخواهم كرد مگر كسانى كه به آيين تو مرده اند. زنده كنى و آن ها را از اين گمراهى برهانى!💢 📚 عرفان اسلامی - حسین انصاریان / جلد 3 صفحه 197 📚 سفینه البحار: 260/5، باب العناد، ذم اضلال الناس ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/2394816549C479d466b0e
🔴امیر نگاهت باش تا اسیر گناهت نشوی ✍در بنی‌اسرائیل زنی زناکار بود، که هرکس با دیدن جمال او، به آلوده می‌شد! درب خانه‌اش به روی همه باز بود، در اطاقی نزدیک در، مشرف به بیرون نشسته بود و از این طریق مردان و جوانان را به می‌کشید، هرکس به نزد او می‌آمد، باید ده دینار برای انجام حاجتش به او می‌داد! عابدی از آنجا می‌گذشت، ناگهان چشمش به جمال خیره کننده زن افتاد، پول نداشت، پارچه‌ای نزدش بود فروخت، پولش را برای زن آورد و در کنار او نشست، وقتی چشم به او دوخت، آه از نهادش برآمد که‌ای وای بر من که مولایم ناظر به وضع من است، من و عمل حرام، من و مخالفت با حق! با این عمل تمام خوبی‌هایم از بین خواهد رفت! رنگ از صورت عابد پرید، زن پرسید این چه وضعی است. گفت: از خداوند می‌ترسم، زن گفت: وای بر تو! بسیاری از مردم آرزو دارند به اینجایی که تو آمدی بیایند.گفت: ای زن! من از خدا می‌ترسم، مال را به تو حلال کردم مرا رها کن بروم، از نزد زن خارج شد در حالی که بر خویش تأسف و حسرت می‌خورد و سخت می‌گریست! زن را در دل ترسی شدید عارض شد و گفت: این مرد اولین گناهی بود که می‌خواست مرتکب شود، این گونه به وحشت افتاد؛ من سال‌هاست غرق در گناهم، همان خدایی که از عذابش او ترسید، خدای من هم هست، باید من خیلی شدیدتر از او باشد؛ در همان حال کرد و در را بست و جامه کهنه‌ای پوشید و روی به عبادت آورد و پیش خود گفت: خدا اگر این مرد را پیدا کنم، به او پیشنهاد ازدواج می‌دهم، شاید با من کند! و من از این طریق با معالم دین و معارف حق آشنا شوم و برای عبادتم کمک باشد. بار و بنه خویش را برداشت و به قریه عابد رسید، از حال او پرسید، محلّش را نشان دادند؛ نزد عابد آمد و داستان ملاقات آن روز خود را با آن مرد الهی گفت، عابد فریادی زد و از دنیا رفت، زن شدیداً ناراحت شد. پرسید از نزدیکان او کسی هست که نیاز به ازدواج داشته باشد؟ گفتند: برادری دارد که مرد خداست ولی از شدت تنگدستی قادر به ازدواج نیست، زن حاضر شد با او ازدواج کند و خداوند بزرگ به آن مرد شایسته و زن بازگشته به حق پنج فرزند عطا کرد که همه از تبلیغ کنندگان دین شدند!! 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی، ج 13، نوشته استاد حسین انصاریان ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/2394816549C479d466b0e
✨﷽✨ ✳ توبه یعنی... 📌 هر آن چیزی که روح انسان را یک گام از تعالی و تکامل مورد نظرش باز می‌دارد، است. غفران یعنی پر کردن این خلأ، این کمبود روح، این زخم روان، این نقیصه‌ای که در نفس او به وجود آمده است، این برطرف شود، چگونه؟ با جبران کردن. 🔹 خدای متعال نمی‌گوید چون تو گناه کردی حالا هرچه کار نیک بکنی، ما آن گناه را اصلا از بین نخواهیم برد. لج نمی‌کند خدا. (وَ إِنّی لَغَفَّارٌ) ما لجباز نیستیم، ما غافریم، ما خلأها را پر می‌کنیم، زخم‌ها را التیام می‌دهیم. اما برای چه کسی؟ «لِمَن تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى» به یقین من آمرزنده کسی هستم که کند و بیاورد و نماید و به راه راست ره‌سپار شود. من بخشنده‌ام برای آن‌ که توبه کند. 🔸 توبه کند یعنی چه؟ یعنی برگردد. راه تکامل شما از اینجا بود، شما باید این طرفی می‌رفتید؛ حاضریم شما را ببخشیم، کِی؟ وقتی بروید به‌طرف تکامل، مجددا به راه درست برگردید. (لِمَن تابَ) توبه کند، یعنی برگردد. توبه یعنی برگشتن. ایمان خود را قوی کند، کند. عمل! نباید از عمل غافل بود و به سخن گفتن و دل خوش داشتنِ خود بسنده کرد. 🔹 مغفرت این نیست که خدای متعال بی‌حساب، از روی دلبخواه، یک کسی را مورد لطف بی‌جایی قرار بدهد، بدون اینکه خود او کوششی در راه این لطف الهی کرده باشد. 👤 📚 برگرفته از جلسه نخست کتاب ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/2394816549C479d466b0e