eitaa logo
مطالعات گسترده دانشجویی
101 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
7.3هزار ویدیو
386 فایل
بیایید فرصت های یادگیری را با هم شریک شویم و برای کسب مهارت ها همدیگر را حمایت کنیم @widespread_studies_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
15.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥🔺🔺🔺امتحانات اگر در خانه كنكوري داريد حتما اين ويدئو را ببينيد و با تدابير #طب_ايراني براي شب #كنكور آشنا شويد. اگر هم نداريد دست به دست كنيد تا به كنكوريها برسه. 🔰دكتر محمد عسكر فراشاه http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
"خاطرا‌ت‌طنزجبهہ"🙃 یڪبار سعید خیلے از بچہ‌ها کار کشید... دستہ بود شب برایش جشن پتو گرفتند... حسابے کتکش زدند من هم کہ دیدم نمےتوانم نجاتش دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تا شاید کمے کمتر کتک بخورد..!😕 سعید هم نامردی نڪرد، بہ تلافے آن جشن پتو ، نیم‌ساعت قبل از وقت صبح، گفت... همہ بیدار شدند نماز خواندند!!!😄 بعد از اذان فرمانده گروهان دید همہ بچہ‌ها خوابند... بیدارشان ڪرد وَ گفت: اذان گفتند : چرا خوابیدید!؟🤔 گفتند : ما خواندیم..!✋🏻 گفت: الآن اذان گفتند، چطور نماز خواندید!؟😳 گفتند : سعید شاهدی اذان گفت! سعید هم گفت من برایِ شب اذان گفتم نہ نماز صبح😁😁😁 http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
#خاطرات طنز جبهه 😄 دو ـ سه نفر بیدارم کردند و شروع کردند به پرسیدن سوالهای مسخره و الکی. مثلا می‌گفتند: «آبی چه رنگیه؟» عصبی شده بودم😠. گفتند: «بابا بی خیال، تو که بیدار شدی، حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو بیدار کنیم» دیدم بد هم نمي‌گويند! خلاصه همینطوری سی نفر را بیدار کردیم! حالا نصفه شبی جماعتی بیدار شده ایم و همه مان دنبال شلوغ کاری هستیم. قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه در محوطه قرارگاه تشییعش کنند! 👻👻 فوري پارچه سفیدی انداختیم روی محمدرضا و قول گرفتیم که تحت هر شرایطی خودش را نگه دارد. گذاشتیمش روی دوش بچه‌ها و راه افتادیم. گریه و زاری. یکی می‌گفت: «ممد رضا! نامرد! چرا تنها رفتی؟»😣 یکی می‌گفت: «تو قرار نبود شهید بشی» 😖 دیگری داد می‌زد: «شهیده دیگه چی میگی؟ مگه تو جبهه نمرده؟» یکی عربده می‌کشید. یکی غش می‌کرد! 😩 در مسیر، بقیه بچه‌ها هم اضافه می‌شدند و چون از قضیه با خبر نبودند واقعا گریه و شیون راه می‌انداختند! گفتیم برویم سمت اتاق طلبه ها! جنازه را بردیم داخل اتاق. این بندگان خدا كه فكر مي‌كردند قضيه جديه، رفتند وضو گرفتند و نشستند به قرآن خواندن بالای سر میت!!! در همین بین من به یکی از بچه‌ها گفتم: «برو خودت را روی محمدرضا بینداز و یک نیشگون محکم بگیر.» رفت گریه کنان پرید روی محمدرضا و گفت: «محمدرضا! این قرارمون نبود! منم می‌خوام باهات بیام!» بعد نیشگونی گرفت که محمدرضا از جا پرید و چنان جیغی کشید که هفت هشت نفر از این طلبه‌ها از حال رفتند! ما هم قاه قاه می‌خندیدیم. خلاصه آن شب با اینکه تنبیه سختی شدیم ولی حسابی خندیدیم 😆😁 شادی روح شهدا صلوات
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
بین راه نگه نمی‌دارم😂 امام جماعت ما بود. اما مثل اینکه شش ماهه دنیا آمده بود. حرف می زد با عجله، غذا می خورد با عجله، راه می رفت می خواست بدود و نماز میخواند به همین ترتیب. اذان، اقامه را که می گفتند با عجلوا بالصلوه دوم قامت بسته بود. قبل از اینکه تکبیر بگوید سرش را بر می گرداند رو به نمازگزاران و می گفت: من نماز تند می خوانم، بجنبید عقب نمانید. راه بیفتم رفته ام، پشت سرم را هم نگاه نمی کنم، بین راه نگه نمی دارم و تو راهی هم سوار نمی کنم😋😃😅 http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
امداد غیبی هی می شنیدم که تو جبهه امداد غیبی بیداد می کند و حرف و حدیث های فراوان راجع به این قضیه شنیده بودم.خیلی دوست داشتم جبهه بروم و سر از امداد غیبی در بیاورم.تا اینکه ﭘام به جبهه باز شدو مدتی بعد قرار شد راهی عملیات شویم. بچه ها از دستم ذله شده بودند. بس که هی از معجرات و امدادهای غیبی ﭘرسیده بودم. یکی از بچه ها عقب ماشین که سوار بودیم گفت: " می خواهی بدانی امداد غیبی یعنی چی؟ " با خوشحالی گفتم : " خوب معلومه" نا غافل نمی دانم از کجا قابلمه ای در آورد و محکم کرد تو سرم. تا چانه رفتم تو قابلمه. سرم تو قابلمه ﮐﻴﭖ ﮐﻴﭖ شده بود. آنها می خندیدند و من گریه می کردم. ناگهان زمین و زمان به هم ریخت و صدای انفجار و شلیک گلوله بلند شد. دیگر باقی اش را یادم نیست. وقتی به خود آمدم که دیدم افتادم گوشه ای و دو سه نفر به زور دارند قابلمه را از سرم بیرون می کشند. لحظه ای بعد قابلمه در آمدو نفس راحتی کشیدم.یکی از آنها گفت: "ﭘسر عجب شانسی آوردی. تمام آنهایی که تو ماشین بودند شهید شدند جز تو. ببین ترکش به قابلمه هم خورده! " آنجا بود که فهمیدم امداد غیبی یعنی چه ؟!😁😢 http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
هدایت شده از شبکه ادیان
🌹ماجرای جالب گفت‌وگوی شهید محمدخانی با #تکفیری‌ها یکی از بی‌سیم‌های تکفیری‌ها افتاد دست ما. سریع بی‌سیم را برداشتم. می‌خواستم بد و بیراه بگم. 🌹عمّار(شهید محمّدخانی) آمد و گفت: که دشمن را عصبانی نکن. گفتم: پس چی بگم به اینا؟! 🌹گفت: «بگو اگه شما مسلمونید، ما هم مسلمونیم. این گلوله‌هایی که شما به سمت ما می زنید باید وسط #اسرائیل فرود میومد...» سوال کردند: شما کی هستید و چرا با ما می‌جنگید؟ 🌹گفت: «به اون‌ها بگو ما همون‌هایی هستیم که #صهیونیست‌ها رو از لبنان بیرون کردیم. ما همون هایی هستیم که #آمریکایی ها رو از #عراق بیرون کردیم. ما لشکری هستیم از لشکر رسول الله..👌🏳 هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیست‌ها و آزادی قبله اول مسلمون ها، #مسجدالاقصی است... ..بحث و جدل ما ادامه پیدا کرد تا وقت اذان.. بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تکفیری‌ها تسلیم ما شدند. می‌گفتند «از شما در ذهن ما یک کافر ساخته اند.» 📒کتاب «عمّار حلب»، زندگی‌نامه‌ی 🌹 شهید محمدحسین محمّدخانی ❤️ سالروزتولدشهید❤️ 🌐 @adyan8
هدایت شده از کلاس چرا حجاب
حسن صدر ، وکیل و حقوقدان و رتبه برتر رشته فلسفه و منطق در کتاب «حقوق زن در اسلام و اروپا» به نقل از ویل دورانت مورخ نامدار آمریکایی درباره ریشه #حجاب ایرانیان می گوید : در میان ایرانیان ، زنان محترم و محجوب بودند. زنان محترم ايرانی برای حفظ حيثيت طبقه ممتاز که آنان را از زنان عادّی و طبقه چهارم امتياز دهد ، صورت خود را میپوشاندند و گيسوان خود را پنهان نگه میداشتند. 📚منبع : #حقوق_زن در #اسلام و اروپا ؛ حسن صدر؛ صفحه ۷ و ۱۵ ✍پ ن: خیلی جالبه! زنان طبقه ممتاز و به اصطلاح امروزی هایکلاس برای فخر فروشی و پز دادن حجاب کامل میگرفتن! چقد جامعه آریایی پرادّعای امروز از اون چیزی که ادّعاشو دارن فاصله دارن! 📝 eitaa.com/Kelasecherahejab
هدایت شده از شبکه ادیان
عزیزان گرامی در به شما خوبان پیشنهاد میکنیم نظر به وخامت شدید حال شیخ زکزاکی این (خمینی قارّه آفریقا )که چندین میلیون انسان را یک تنه درآن قاره مسلمان وشیعه کردند با اخلاصی که ان شاءالله باید داشته باشیم.. مساجد یا هییت ها در خصوص موضوع ایشان صحبت و برای سلامتی ایشان دست به دعا بردارند.. و این را در فضای مجازی منعکس کنیم البته به همراه هشتک ذیل👇 🌐 @adyan8
هدایت شده از شبکه ادیان
▪️همین دیروز بود، دهم تیر ماه ۱۳۹۸ ▪️کارهام رو انجام دادم، پیش رفیقم رفتم، چند تا کارو راست و ریس کردم و اومدم خونه؛ چقدر بدن درد داشتم به خاطر ۱ ساعت نشستن روی موتور توی آفتاب بی‌مروّت🌝 خودمو کشته بودم، ساعت حدود پنج بود، تازه به اهل بیت دستور دادم برام ناهار گرم کنند، در ضمن بیارن تو سینی خدمتم، که جلوی کولر میل کنم مبادا این بدن خسته سختی‌ای رو متحمّل بشه، بعدش هم سفارش مخلّفات... ▪️حالا دیگه این سرباز امام زمان خیلی خسته شده و باید روی تشک نرمش یه چرتی هم بزنه دراز کشیدم و تلگرامو باز کردم، خبر ترور بیولوژیک ! انگار یکی محکم زد در گوشم..😪😥 🔳 آره ▪️تو شاید ۶ ماه یکبار درصد شکر بدنت از پرخوری ۲ برابر بشه، ولی شیخ زکزاکی درصد سرب بدنش به ۳۰ برابر رسیده..😰 ▪️تو مادرت دستش با قابلمه بسوزه، ۱ ساعت با خودت کلنجار میری و کفر میگی ولی شیخ زکزاکی هر یه دونه از بچّه‌هاش که شهید میشن، ایمانش قوی‌تر میشه..❤️💚 ▪️تو حتّی چهار تا نظریّه‌پرداز انقلابی رو نمی‌تونی درک کنی ولی شیخ زکزاکی خمینی رو درک کرد و میلیون‌ها محب علی (ع) تحویل امام عصر داد.. ▪️تو حتّی برای خودت پروژه‌ای در حدّ مسلمان کردن ۱۰ نفر هم متصوّر نیستی، تو حتّی پروژه‌ای بلندمدّت برای اصلاح وضع موجود و حرکت به سوی تمدن نوین نداری، تو حتّی نتونستی به قول امام خامنه‌ای، خوب‌ها را خوب‌تر کنی. تو خیلی با انسان تر از تمدّن نوین اسلامی که حیّ و حاضر هست، فاصله داری.. ▫️این سیلی‌ها چند دقیقه بیشتر طول نکشید ولی عمیق بود، دست‌هاش پهن و کشیده بود، انقدر زد تا دیگه صدایی نمی‌اومد، فقط یه چیز می‌شنیدم ▫️می‌گفت: باید پاشم، باید پروژه‌مو تعریف کنم، باید قصّه‌ی خودمو بسازم.. ✍️ امین موسوی 🌐 @adyan8
هدایت شده از صدای مردم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 استاد #رائفی_پور: 👈 طب اسلامی ، درمان علت یا معلول؟! 🔵به کمپين #صدای_مردم بپيونديد 👇 http://eitaa.com/joinchat/2427125773C9e377925d3
شنیدید دولت دم انتخابات میخواد وام 160میلیونی مسکن بده؟ ماهی خداتومن قسط:|| (تصویری زیبا از مسکن اجتماعی دولت که همت آخوندی ساخته شده رو می‌بینید) @bohlool
نوشتن گوشت خوکی حلال 😂 تعجب نکنید ... عین اینه که تو ایران روی پفک وروغن پالایشگاهی(لاله؛ لادن و امثال اینا) و نوشابه که سم خالص هستن سیب سلامت و علامت استاندارد میزنن😁 @bohlool