eitaa logo
ویکی مهدویت
2هزار دنبال‌کننده
169 عکس
148 ویدیو
32 فایل
تنها دانشنامه معتبر مجازی مهدوی تحت نظر #مرکز_تخصصی_مهدویت_قم و #بنیاد_فرهنگی_حضرت_مهدی_موعود علیه السلام #شهرستان_امیدیه 🌍🌏 آدرس سایت https://wikimahdaviat.ir/fa 🕋🕋 لینک کانال @wiki_mahdaviat_ir 🌻🌻 ادمین @Amin_07
مشاهده در ایتا
دانلود
8.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 همه‌ی سال منتظر بودم تا ... •┈┈••••✾•🌿🖤🌿•✾•••┈┈ خادم اهل بیت در عمرش فخر باید به خدمتش بکند مثل مادربزرگ خانه ی ما که خداوند رحمتش بکند پیرزن سال‌ های آخر عمر سخت دلبسته شد به خاموشی چیزهای کمی به خاطر داشت مبتلا بود به فراموشی روزی از روزها به او گفتم گرچه خو کرده‌ای به بیماری نام‌ های ائمه را مادر ! این اواخر به خاطرت داری ؟ گفتم اول ؟ درست گفت ! ” علی “ پاسخ دومین سوال : حسن سومی را نگفته گفت : حسین ؛ آن که در کربلا نداشت کفن گفتمش چارمین ؟ و ساکت شد گفت : مادر ! ببخش یادم نیست تا همین ‌جاش یاد من مانده ست مشکل از دین و اعتقادم نیست گفتمش آمدیم و از تو کسی این سوالات را شفاهی کرد دور از جان تو ، ملک در قبر گر بپرسد چه کار خواهی کرد ؟ گر چه حرفم مزاح بود اما اشک او روی گونه ‌اش افتاد گفت من رفته است از یادم او مرا که نمی‌ برد از یاد من فقط تا حسین یادم هست دادم از کف توان و نیرو را شسته‌ ام سال‌های سال اما استکان ‌های مجلس او را من که اولاد سیدالشهدا اسم‌ شان رفته ‌است از یادم زیر دیگ عزاش را یک‌ عمر فوت کردم به گریه افتادم همه سال منتظر بودم تا دوباره محرمش بشود چادرم را به تکیه می‌ دادم تا سیاهی ماتمش بشود اشک مادربزرگ در روضه ماند از او به ‌جا و ارثیه شد رفت مادربزرگ از این دنیا، اما خانه ی کوچکش حسینیه شد ! •┈┈••••✾•🌿🖤🌿•✾•••┈┈ 🔻 شاعر؛ پیمان طالبی 🔻 شعرخوانی؛ رسالت بوذری @mahfeltv3 @wiki_mahdaviat_ir