🔰 #سیره_شهدا | #بیزاری_از_دروغ
🌟از دروغ گفتن بیزار بود...
یعنی چند سال زندگیمون حتی یک کلمه ازش دروغ نشنیدم...
نمازش رو اول وقت میخوند و تا جایی که میشد جماعت میخوند...
خیلی مهربون و خوش رفتار بود.
سعی میکرد همه را به کارای خوب دعوت کنه.
🌷شهید رضـــانقشی 🌷
🌹@Witness_313 سنگرشهادت🌹
🔰 #سیره_شهدا | #بخشندگی
🌟تیکه کلامش این بود: خدا بزرگه میرسونه...
یه نیسان داشت که با اون روزیشو در می آورد پشتِ دخلِ نان بربری هم می رفت تا اگه مستمندی رو میشناسه نان مجانی بهش بده...
عجیب دست و دلباز بود و اگه مستمندی رو می دید هر چی داشت بهش می بخشید، فکر نمی کرد شاید یه ساعت بعد خودش بهش نیاز پیدا کنه
گاهی یه روز کلی با نیسانش کار می کرد اما روز بعد پول بنزینشو از من میگرفت!!
ته و توی کارشو درمی آوردم می فهمیدم کل پولو بخشیده...
🌷شهید مجید قربانخانی🌷
🌹@Witness_313 سنگرشهادت🌹
🔰 #سیره_شهدا | #تواضع
🌟دکتر حسین غفاری: استاد به قدری بزرگوار بودند که متنهایشان را به شاگردهایشان میدادند تا بخوانند و اشکالات را بگیرند. اغلب آثارشان را به من میدادند و نظرم را جویا میشدند و در بسیاری از موارد کتابهایشان را بر اساس اینگونه نظریات تدوین میکردند. در سال 53 که انتشارات حکمت را درست کردیم، وقتی استاد از این موضوع باخبر شدند، روزی که برای گرفتن درس منظومه به منزلشان رفته بودم، به من گفتند: نمیشود که من به تو کتاب ندهم.
💠بمان تا کتابی را پیدا کنم و نیم ساعتی کشوهایشان را گشتند و گفتند: آقایان بهشتی و باهنر موقعی که در آموزش و پرورش بودند از من خواستند کتاب دینی بنویسم که نوشتم. اما چاپ نشد. حالا بیا بخوان و نظرت را بگو و بعد هم چاپ کن. کتاب را گرفتم و حاشیههایی بر آن نوشتم. استاد پاسخهای مفصلی بر این حواشی دادند و سرانجام، یک کتاب 150 صفحهای تبدیل به مجموعهای هفت جلدی شد. این سعه صدر، این بلندمنشی و احترام به کسی که در مقابل علم ایشان، هیچ بود، این همه تواضع و نقدپذیری، از ایشان وجودی ممتاز ساخته بود.
📚ماهنامه شاهد یاران، شماره 5و6، فروردین و اردیبهشت 1385، ص 28.
🌹@Witness_313 سنگر شهادت🌹