حس فانی میدهند و عشق فانی میخرند
زین دو جوی خشک بگذر جویبار خویش باش
میکشندت دست دست این دوستان تا نیستی
دست دزد از دستشان و دستیار خویش باش
مولانای جان🌻
@wittj2
این نگاران نقش پرده آن نگاران دلند
پرده را بردار و دررو با نگار خویش باش
با نگار خویش باش و خوب خوب اندیش باش
از دو عالم بیش باش و در دیار خویش باش
مولانای جان🌻
@wittj2
پندانه🍂
اگر ما بخواهيم از قرآن استفاده كنيم از همين احترام ها بايد آغاز كنيم،
بايد جلد قرآن را ببوسيم و روي چشم بنهيم.
وقتي صداي قرآن مي آيد سكوت كنيم و بشنويم و احترام كنيم.
اينها زمينه اي ميشود تا انسان ايمان پيدا بكند و آن را تقويت نمايد.
رشد ايمان به عمل است نه با حرف و نه با جدل.
البته بايد پاسخ شبهات را براي اتمام حجت بيان كرد ولي بايد دانست برخی افراد با اين پاسخ ها از گمراهي بيرون نمي آيند:
خَتَمَ اللّهُ عَلي قُلُوبِهِمْ، فَمَنْ يَهْدِي مَنْ اَضَلَّ اللّهُ»؛
«اَفَرَاَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ اَضَلَّهُ اللّهُ عَلي عِلْمٍ»؛
خدا او را گمراه كرده است.
البته در مورد كسي كه گرفتار شبهه شده و به دنبال هدايت است، بايد شبهه را پاسخ گفت.
با اين اوصاف اگر احترام به قرآن از همين مراحل ابتدايي شروع شد، به معناي كلام آن بيشتر توجه كرده و سعي ميكنيم معني آن را فهميده و به آن عمل كنيم.
وقتي به قرآن عمل كرديم از نورانيت آن استفاده ميكنيم و هر لحظه بر توفيقات ما افزون مي شود تا گام به گام به سمت خدا نزديك تر شويم.
اما وقتي درست بر ضد قرآن عمل كنيم:
«ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ اَساوا السُّواي اَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللّهِ»؛
سرانجامِ گناه، ضعف ايمان خواهد بود و سرانجامِ ضعف ايمان، كفر.
#درس_اخلاق
#احترام_قرآن
@wittj2
💐گفتم که: الف، گفت: دگر؟ گفتم: هیچ
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است💐
بارها گفتهام و بار دگر میگویم: «کسی که بداند هر که خدا را یاد کند، خدا همنشین اوست، احتیاج به هیچ وعظی ندارد، میداند چه باید بکند و چه باید نکند؛ می داند که آنچه را که می داند، باید انجام دهد، و در آنچه که نمی داند، باید احتیاط کند.»
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
الاقل محمد تقی البهجة🌻
@wittj2
رنج نباید تو را غمگین کند،
این همان جایی است که اغلب اشتباه میکنیم.
رنج قرار است تو را هوشیارتر کند،
چون انسانها زمانی هوشیارتر میشوند که زخمی شوند.رنج نباید دل مردگی تو را بیشتر کند.
@wittj2
پندانه🍂
فردی پیش بهلول آمد و گفت: راهی بگو ڪه گناه ڪمتر کنم.
✨ بهلول گفت: بدان وقتی گناه میڪنی، یا نمیبینی ڪه خدا تو را میبیند، پس ڪافری.
✨ یا میبینی ڪه تو را میبیند و گناه میڪنی، پس او را نشناختهای و او را نزد خود حقیر و ڪوچڪ میشماری.
👌 پس بدان شهادت به اللهاڪبر، زمانی واقعی است ڪه گناه نمیڪنی. چون ڪسی ڪه خدا را بزرگ ببیند نزد بزرگ مؤدب مینشیند و دست از پا خطا نمیکند.
@wittj2
⭐️درسی از مثنوی
از خدا جوییم توفیق ادب
بیادب محروم گشت از لطف رب (۷۷)
بیادب تنها نه خود را داشت بد
بلک آتش در همه آفاق زد (۷۸)
مایده از آسمان در میرسید
بیشری و بیع و بیگفت و شنید (۷۹)
درمیان قوم موسی چند کس
بیادب گفتند کو سیر و عدس (۸۰)
منقطع شد خوان و نان از آسمان
ماند رنج زرع و بیل و داسمان (۸۱)
باز عیسی چون شفاعت کرد حق
خوان فرستاد و غنیمت بر طبق (۸۲)
مائده از آسمان شد عائده
چون که گفت انزل علینا مائده (۸۳)
باز گستاخان ادب بگذاشتند
چون گدایان زلهها برداشتند (۸۴)
لابه کرده عیسی ایشان را که این
دایمست و کم نگردد از زمین (۸۵)
بدگمانی کردن و حرصآوری
کفر باشد پیش خوان مهتری (۸۶)
زان گدارویان نادیده ز آز
آن در رحمت بریشان شد فراز (۸۷)
ابر بر ناید پی منع زکات
وز زنا افتد وبا اندر جهات (۸۸)
هر چه بر تو آید از ظلمات و غم
آن ز بیباکی و گستاخیست هم (۸۹)
هر که بیباکی کند در راه دوست
رهزن مردان شد و نامرد اوست (۹۰)
از ادب پرنور گشتهست این فلک
وز ادب معصوم و پاک آمد ملک (۹۱)
بد ز گستاخی کسوف آفتاب
شد عزازیلی ز جرات رد باب (۹۲)
دست بگشاد و کنارانش گرفت
همچو عشق اندر دل و جانش گرفت (۹۳)
دست و پیشانیش بوسیدن گرفت
وز مقام و راه پرسیدن گرفت (۹۴)
پرس پرسان میکشیدش تا بصدر
گفت گنجی یافتم آخر بصبر (۹۵)
گفت ای نور حق و دفع حرج
معنیالصبر مفتاح الفرج (۹۶)
ای لقای تو جواب هر سئوال
مشکل از تو حل شود بیقیل و قال (۹۷)
ترجمانی هرچه ما را در دلست
دستگیری هر که پایش در گلست (۹۸)
مرحبا یا مجتبی یا مرتضی
ان تغب جاء القضا ضاق الفضا (۹۹)
انت مولیالقوم من لا یشتهی
قد ردی کلا لئن لم ینته (۱۰۰)
چون گذشت آن مجلس و خوان کرم
دست او بگرفت و برد اندر حرم (۱۰۱)
قصهٔ رنجور و رنجوری بخواند
بعد از آن در پیش رنجورش نشاند (۱۰۲)
رنگ روی و نبض و قاروره بدید
هم علاماتش هم اسبابش شنید (۱۰۳)
گفت هر دارو که ایشان کردهاند
آن عمارت نیست ویران کردهاند (۱۰۴)
بیخبر بودند از حال درون
استعیذ الله مما یفترون (۱۰۵)
دید رنج و کشف شد بروی نهفت
لیک پنهان کرد وبا سلطان نگفت (۱۰۶)
مولانای جان🌻
@wittj2