«بشنو از نی چون حکایت می کند» شیعه را در خون روایت می کند نی حدیث آفرینش، باز گفت باز گفت اما به شرح راز گفت دست حق تا خشت آدم را نهاد بر دهانش نام خاتم را نهاد نام احمد نام جمله انبیاست «چون که صد آمد نود هم پیش ماست» از مناره پنج نوبت پرخروش نام احمد با علی آید به گوش روز و شب گویم به آوای جلی! «اکفیانی یا محمد یا علی» کیستی ای حامی ختم رسل اول و آخر تویی ای نفس کُل موج هستی، کشتی و دریا تویی حق تویی، پیدا و ناپیدا تویی ای حضورت نقش در آیینه ها مهبط تنزیل شوقت سینه ها بی خود از خود در بیابان طلب می زنم بر خاک زانوی ادب آفتاب ای آفتاب ای آفتاب از نگاه بندگانت رخ متاب دوش صحرا می کشد آه مرا ناله های گاه و بیگاه مرا ناله هایم را به چاه انداختم بادهایم را به راه انداختم یا علی جان تا ز عشقت دم زدم پرسه در شش گوشة عالم زدم از حضیض خاک تا اوج فلک فاش دیدم سرّ الله معک از فروغت دیده ادراک، چاک وز فراقت عدل، مدفون زیر خاک حیدرا یک جلوه محتاج توام دار بر پا کن که حلّاج توام یک دو گام از خویشتن بیرون زنم گام دیگر بر سر گردون زنم گام بردارم ولی با یاد تو سرنهم بر دامن اولاد تو شیعه یعنی شرح منظوم طلب از حجاز و کوفه تا شام و حلب شیعه یعنی یک بیابان بی کسی غربت صدساله بی دلواپسی شیعه یعنی صد بیابان جست وجو شیعه یعنی هجرت از من تا به او شیعه یعنی وعده ای با نان جو کشت صد آیینه تا فصل درو شعیه یعنی عدل و احسان و وقار شیعه یعنی انحنای ذوالفقار شیعه یعنی تندر آتش فروز شیعه یعنی زاهد شب، شیر روز شیعه یعنی تیغ تیغ موشکاف شیعه یعنی ذوالفقار بی غلاف شیعه یعنی عشق بازی باخدا یک نیستان تک نوازی با خدا شیعه یعنی سابقون السابقون شیعه یعنی یک تپش عصیان و خون شیعه باید آب ها را گل کند خط سوم را به خون کامل کند خط سوم، خط سرخ اولیاست کربلا بارزترین منظور ماست شیعه یعنی هفت خطی در جنون شعیه طوفان می کند در کاف و نون شیعه یعنی تشنة جام بلا شیعگی یعنی قیام کربلا شیعه یعنی شوق، یعنی انتظار صاحب آیینه تا صبح بهار شیعه یعنی سالک پا در رکاب تا که خورشید افکند از رخ نقاب عشقبازان! شور و حال آمد پدید میم و حا و میم و دال آمد پدید آمد آن روز که در ناباوری سرزند از غرب، مهر خاوری راستین مردی رسد با تیغ کج شیعیان: «الصبر مفتاح الفرج» برق تیغم خاک را روشن کند شوره زار تیره را گلشن کند شیعه یعنی دعبل چشم انتظار تا کشد بر دوش خود چل سال دار شیعه باید همچو اشعار کمیت سرنهد بر خاک پای اهل بیت یا فرزدق وار در پیش هشام ترک جان گوید به تصدیق امام این سخن کوتاه کردم والسلام شیعه یعنی تیغ بیرون از نیام آقاسی🌻 👇 @wittj2

⭐️بنت نبی 🎷ناصر عبداللهی 👇 @wittj2

سلام بر همراهان عشق 🌹 👈ادامه ی مباحث حجاب استاد طیب به مناسبت ایام فاطمیه👇👇👇

#حجاب_از_منظر_عقل_و_احساس #مهدی_طیب علمی عرفانی👇 @wittj2

🚨#ادامه_اصل_دوم 👈پس #مرگ چیست ؟ انتقــــال . 🔑 ینتقلون من الدار الی دار مرگ با ما چه می کند اگر من فردا مردم ، چه می شوم ؟ از همسرم جدا می‌شوم ؟همسرم که من نیست. از فرزندانم جدا می شوم؟ فرزندم که من نیست . از برادر پدر خواهر از ماشین و مقام و میز و ... جدا می شوم . اینها که من نیستند . پس آقا می فرمایند مرگ با من چه می کند؟؟؟!!!!!! مرگ ما را از غیر خودمان جدا می کند. من هستم و من . من را از بین نمیبرد . من را از غیـــر از من جـــدا میکند . استاد ضیایی🌻 علمی عرفانی👇 @wittj2

#انسان_در_عرف_عرفان #ادامه_اصل_دوم #بدن_مثالی: همان طور که گفته شد ، بعد از #مرگ از بین نمی رویم 🔑نفس ما تعلق میگیرد به یک بدن مثالی. چرا ؟! 👈چون نفس از آن جهت که نفس می باشد، بدون بدن نمی باشد. ⭐️نفس بودن نفس ، به لحاظ تدبیر بدن است . اگر به نفـس به این لحاظ ملاحظه نشود به آن 〰 روح 〰یا قلب 〰 یا عقل می گوییم . ⭐️عقل که میگوییم منظور سلول مغز من نیست. قلب پاک انسان، قلب گوشتی که نیست.این مرکز خون است. ⭐️قلب پاک باشد ، منظور روح است گاهی می گوییم عقل ، گاهی می گوییم قلب، گاهی می گوییم نفس. ⭐️نفس بودن ، به لحاظ تدبیر بدن است ادامه دارد... استاد ضیایی🌻 👇 @wittj2

🔮🎷انسان در عرف عرفان #ادامه_اصل_دوم 👇مثال استاد برای درک مراتب #نفس مثال : ➖احمد آقا ، راننده تاکسی است ، در خیابان او را پشت فرمان ، راننده صدا می زنیم ، در شناسنامه اش اسم او احمد است ،راننده چون پشت فرمان است و ماشین را مدیریت می‌کند به لحاظ مدیریت ماشین او را نام راننده خطاب میکنیم. اگر فردا روزی در مجلسی او را ببینیم او را راننده خطاب نمیکنیم احمد آقاست. ✨پس نفس بودن نفس، به لحاظ مدیریت بدن است . ⭐️هـــرکجا نفــسی هسـت بــدن هم هســت . منتها در هر نشئه بدن متعلق به نفس مطابق آن نشئه است. اینجا نشئه ناسوت است و بدن آن ماده. 🔑از اینجا در برویم عالم ملکوت است و در آن بدن مثالی است . 🔑اگر به عالم عقل راه پیدا کنیم ، عالم جبروت هم بدن متناسب با آن عالم که در جای خودش گفته می شود. ادامه دارد... استاد ضیایی🌻 👇 @wittj2

🔮🎷انسان در عرف عرفان #ادامه_اصل_دوم #بدن_مثالی ⭐️انسان بعد از رحلت از عالم ماده ، مطابق با عالم قبر و برزخ بدنی دارد، او از بدن مادی قطع تعلق می کند. 〰 مثل آن راننده ای که بعد از فرسوده شدن ماشین ، در را باز می کند و بیرون می آید. بعد از ترک تعـــلق ، بدنی دارد ،مطابق با عالم قبر. 🔑به عالم برزخ عالم قبر هم میگویند ، 🔑قبری که در بهشت زهرا است قبر انسان نیست قبر بدن انسان است ، همانطور که بدن انسان ها شکل هم است در گوش دست، پا و غیره ... ، قبر های بدن هم شبیه هم هست. 🔑اما تعریف قبر واقعی ، از زبان امام سجاد علیه السلام : 🍀القبرُ إمَّا رَوْضَةٌ مِنْ رياضِ الجنَّةِ وإمَّا حُفْرةٌ مِنْ حُفَرِ النيرانِ . استاد ضیایی🌻 علمی عرفانی👇 @wittj2

برگی از معرفت🍂 عالی تریم مقام ها در قیامت مقام قرب، مقام شهود، مقام لقاالله است، کسانی به این مقام ها می رسند که در دنیا به ادراک شهودی آن مرتبه‌ی مطلق خود رسیده باشند. علامه مروجی سبزواری🌻 علمی عرفانی👇 @wittj2