#خلاصه_شرح_داستان_اول_مثنوی
#مقدمه_قسمت_دهم
علامه مروجی سبزواری🌻
در قسمت پیش اشاره شد که صداهایی هم هست، که گوش ظاهر آنها را نمیشنود. مثل صدای جبرئیل که کلام خدا را قرائت میکند، یا صدای ملائکهای که خدا را تسبیح میکنند.
این صداها را مطمئنا با گوش قلب باید شنید و برای همین خداوند در قرآن برای انسان دو نوع گوش ثابت میکند؛ یکی گوش ظاهر و دیگری گوش قلب: «و لاتکونوا کالّذین قالوا سمعنا و هم لایسمعون» انفال۲١ 🌻(و مباشید مثل کسانی که گفتند شنیدیم، درحالیکه نمیشنوند). یعنی اینها فقط با گوش ظاهر شنیدند در صورتی که شنیدن کلام خدا با گوش ظاهر فایده ندارد.
در جای دیگر میفرماید: «وَ مایَستَوِی الاَعمَی وَ البَصِیر وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّورُ وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الحَرُورُ وَ ما یَستَوِی الاَحیاء وَ لَا الاَمواتُ اِنَّ الله یُسمِعُ مَن یَشاءُ وَ ما اَنتَ بِمُسمِعِِ مَّن فِی القُبُور» فاطر ١۹-۲۲🌻 (کور و بینا یکسان نیستند، و نه تاریکی و نور، و نه سایۀ خنک و گرمای طاقت فرسا، و نه زندگان و مردگان. همانا خداوند کسی را که بخواهد می شنواند، و تو نمیتوانی کسانی را که در قبور هستند بشنوانی). یعنی کسانی که با قلبشان نمی توانند بشنوند، مردهاند گویی که در قبر هستند. افرادی که آثار اعمال باطل، و صفات رذیله و اعتقادات فاسد، مرتب بر روی قلبشان جمع می گردد رفته رفته قلبشان در زیر آنها مدفون شده و لذا قلب میمیرد. حال از آنجا که حقیقت وجود انسان قلب اوست، بنابراین قلبی که در زیر رسوبات اعمال و صفات و اعتقادات مدفون شده، بیانگر این است که در واقع انسان مدفون شده است گویی که انسان در قبر است پس طبیعی است که نمیشنود، لذا انسان یک مردۀ متحرک است.
البته در اینجا انسان زنده است اما به حیات حیوانی زنده است.
قرآن مثال جالبی می زند؛ می فرماید: «وَ مَثَلُ الَّذینَ کَفَروُا کَمَثَلِ الَّذِی یَنعِقُ بِمَا لَایَسمَعُ اِلَّا دُعاءً وَ نِداءً» بقره١٧١🌻، وقتی چوپانی گله را هدایت می کند برای هدایت گوسفندها از صداها و آواهای خاصی استفاده میکند مثل هی هی و هی های. اما اگر چوپانی برای هدایت آنها چنین بگوید: ای گوسفندها! از سمت چپ نروید که آنجا پرتگاه است. آن سمت پایین هم نروید که گرگ وجود دارد. آیا گوسفندان از این سخنان چیزی می فهمند؟ گوسفندان از این جملات جز یک مشت صداهای نامفهوم چیزی درک نکرده و لذا هیچ توجهی به آنها نمیکنند. در واقع، گوسفندان چیزی به جز همان صداهای های و هی نمیفهمند.
انسانها نیز کلمات و جملاتی بین خود به طور رایج دارند مثل اینکه من گرسنه هستم، من تشنه هستم، من میخواهم یک اتومبیل بخرم، و سخنانی از این دست که مربوط به زندگی دنیایشان است.
حال وقتی که انبیا میآیند و سخنانی غیر از آن سخنان میآورند که مربوط به هدایت روح آنهاست، می خواهند روح آنها را با این سخنان از ظلمات به در آورده و وارد نور سازند، می خواهند با این سخنان، قلب را از مرتبۀ قلب ساقط به مرتبۀ قلب سلیم برسانند، مردم این سخنان را جز یک مشت آواها و سخنان نامفهوم تلقّی نمیکنند، و لذا قوم شعیب، به آن حضرت میگفتند: « یا شُعَیبُ مَا نَفقَهُ کَثِیراً مِّمّا تَقُولُ » هود۹١ 🌻(ای شعیب! ما نمیفهمیم بسیاری از سخنانی را که تو میگویی). چنانکه وقتی چوپان به گوسفندان میگوید : که ای گوسفندان چنین کنید و چنان مکنید و از این راه بروید و از آن راه مروید، گوسفندان به او میگویند که ای چوپان ما این سخنان تو را نمیفهمیم، و چه بسا چوپان را مسخره میکنند و او را مجنون و دیوانه میدانند.
آری، سخن وحی را باید با گوش دیگری شنید.👌 آن گوشی که حضرت موسی کلمات خدا را در آن شب در وادی طور با آن گوش شنید: «فَلَمّا اَتاها نوُدِیَ یا مُوسَی اِنّی اَنَا ربُّکَ فَاخلَع نَعلَیکَ اِنَّکَ بِالوادِ المُقَدَّسِ طُویً وَ اَنَا اختَرتُکَ فَاستَمِع لِما یوُحَی اِنَّنی اَنَا الله لا اِلهَ الاّ اَنَا فَاعبُدنِی وَ اَقِم الصَّلوةَ لِذِکرِی اِنَّ السّاعَةَ آتِیَةُُ اَکادُ اُخفِیهَا لِتُجزَی کُلُّ نَفسِ بِما تَسعَی» طه١١-١۵🌻
این مطلب ادامه دارد...
👇
@wittj2