eitaa logo
با ما نویسنده شو/حمیده ایزدی
139 دنبال‌کننده
207 عکس
0 ویدیو
1 فایل
اینجا با فنون و تجربیات نویسندگی و تولید محتوا آشنا شو. این کانال حتی با یکنفر علاقمند به نویسندگی پابرجاست. با ما آموزش ببین، بنویس و کتاب چاپ کن. @HamideIzadi https://eitaa.com/writer000Raha
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیام ۵۷ من: تعدادی از کتب که بر اساس خاطرات نوشته شده اند در لیست زیر ببینید، تهیه کنید و از خواندن آنها لذت ببرید. با خواندن این کتب، با سرگذشت، تجربیات و تفکر افراد مشهور آشنا می شوید و شاید از آن بهره هم بردید. ۱.پیر پرنیان اندیش، امیر هوشنگ ابتهاج ۲.فرندز، متیو پری ۳.چراغ سبزها،متیو مک کانهی ۴.انسان درجستجوی معنا، ویکتورفرانکل ۵.کفش باز، فیل نایت ۶.میشل شدن، میشل اوباما ۷.دختر شینا، بهناز ضرابی زاده ۸. شماکه غریبه نیستید، هوشنگ مردادی کرمانی ۹.آخرین دهتر، نادیا مراد ۱۰.هاجر سرزمین آفتاب، مسعودامیرخانی ۱۱.بهارزندگی درزمستان تهران،احمد زیدآبادی ۱۲.نون نوشتن، محمود دولت آبادی ۱۳.پنجاه وسه نفر ، بزرگ علوی ۱۴. دا، زهراحسینی ۱۵.حدیث نفس،حسن کامشاد ۱۶.گرسنگی، رکسان گی ۱۷.وقتی نفس هوا می شود،پال کلانشی ۱۸.من ملاله هستم، ملاله یوسف زی ۱۹.وحشی، شرل استرید ۲۰.روزها در راه، شاهرخ مسکوب ۲۱.یادداشتهای علم، اسداله علم ۲۲.هیچ دویتی بجز کوهستان،بهروز بوچانی ۲۳.خاطرات یک مترجم، محمدقاضی @HamideIzadi https://eitaa.com/writer000Raha
پیام ۵۸ من: دلنوشته چیست؟ یکی از قالبهای نوشتن، دلنوشته است. جذابیت آن بدلیل داشتن تشبیهات فراوان، کنایه و استعاره است. خصوصیت مهم دلنوشته، یکدفعه ای بودن آن است. در حقیقت، دلنوشته هم مانند خاطره نویسی جزو اولین پله های شروع نوشتن است. دلنوشته هایتان را بنویسید، آنها قابلیت تبدیل به شعر و داستان را دارند. علاوه بر این، می توانید برای ما ارسال کنید تا در کانال با نام شما منتشر کنیم. @HamideIzadi https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیام ۵۹ من: سفرنامه نویسی سفرنامه یکی از قالبهای نوشتاری است که شخصی که به شهر یا سرزمینهای دیگر سفر کرده، دیده ها ، شنیده ها، تاریخ، وقایع، فرهنگ، خوراک وپوشاک و نیز احساس خود را نسبت به سفر با دیگران به اشتراک می گذارد و این سفر بواسطه مسایل تجاری، نظامی. اجتماعی، سیاسی، تبعید، تفریحی، زیارتی، اکتشافی، علمی و ... بوجود می آید. سفرنامه های معروف: ایرانی: سفرنامه ناصرخسرو سفرنامه حاجی سیاح محلاتی سفرنامه حاج ایاز خان قشقایی سفرنامه محمدعلی معین‌السلطنه سفرنامه میرزا ابوالحسن شیرازی مشهور به ایلچی سفرنامه میرزا صالح شیرازی سفرنامه رضاقلی میرزا سفرنامه ابوطالب غفاری مشهور به امین الدوله سفرنامه خوزستان رضاشاه پهلوی سفرنامه برادران امیدوار سیاحتنامه ابراهیم‌بیگ سفرنامه عبداللطیف موسوی شوشتری سفرنامه علی‌خان امین‌الدوله سفرنامه‌ی خوزستان و مازندران رضاشاه خارجی: سفرنامه مارکوپولو سفرنامه پیترو دلاواله سفرنامه ژان باتیست تاورنیه سفرنامه ماژلان سفرنامه ژان دیولافوا سفرنامه ابن بطوطه سفرنامه ابن فضلان سفرنامه ژان شاردن سفرنامه فرد ریچاردز سفرنامه کلاویخو سفرنامه کارری سفرنامه ژاک دمورگان سفرنامه سانسون سفرنامه جکسن سفرنامه نویس های معاصر: دکتر محمدعلی ندوشن دکتر منوچهر ستوده دکتر باستانی پاریزی @HamideIzadi https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیام ۶۰من: داستانک چشمانم را بازکردم،چقدر هوا سرد است. خواستم بیرون بروم وچرخی بزنم. اول بیرون را خوب پاییدم که گربه همسایه کمین نکرده باشد.خبری نیست.پرواز کردم. وای خدای من،چقدر برف!عجب سوزی.همه جاساکت وسوت و کور است. با این همه برف گربه هم حالاحالاها بیرون نمی آد.گشتی زدم،هیچ جادانه ای نبود که به لانه ببرم. به پنجره روبرونگاه کردم، شیشه اش تاریک بود. یعنی امروزنمیاد!؟ معمولا که میاد، بعضی روزها،هم مقداری نان در دستانش خرد میکندو بیرون می ریزد.من می دانم برای من می ریزد. آخر،گاهی زمزمه اش رامی شنوم که می گوید: کبوترخوشگل بیاتابقیه پرنده ها نیامدند. گاهی هم میبینم که که جلوی پنجره می ایستد ونفس عمییقی می کشد و سوی لانه را نگاه می کند. البته بعید می دانم قصد شکارم را داشته باشدو به او اصلا نمی خورد کبوترباز باشد.یعنی من تا حالا خانم کبوترباز ندیدم. او همیشه آنجا نیست.فقط صبحها هست. بعضی روزها هم نیست. نکند امروز نیاید. حالا من هیچ، جوجه ام چه؟! به ناچار به لانه برگشتم. هنوز هم لانه سرد است.چرتی زدم اما از گرسنگی خوابم نمی برد.دیگر تحملم دارد تمام می شود. نگران جوجه ام هستم. با صدایی به خود آمدم. نگاه کردم. درست است.صدای باز شدن پنجره است. درسته، آن خانم مهربان است که دارد در بالکن چیزی می ریزد. حتم دارم برایم دانه یا خرده نان می ریزد. پنجره را بست. آخر، او می داند پنجره باز باشد من به آنجانمی روم. به پرواز درآمدم، اطرافم را پاییدم. لبه بالکن نشستم وبه دانه ها نوک زدم.او همچنان از داخل اتاقش بمن بالبخندنگاه می کند.ازت ممنونم فرشته زمینی. @HamideIzadi https://eitaa.com/writer000Raha
با ما نویسنده شو/حمیده ایزدی
پیام ۶۰من: داستانک چشمانم را بازکردم،چقدر هوا سرد است. خواستم بیرون بروم وچرخی بزنم. اول بیرون را خو
قبلا در مورد این پرنده زیبا با شما سخنی گفتم که پشت پنجره ی اتاق کارم می نشیند. امروز داستانکی نوشتم از زبان خودش.خواستم ببینم درباره من چه فکر می کند؟.🙂 کافی بود در جلد کبوتر به خود بنگرم. @HamideIzadi https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک خبر خوب برای دوستداران کتاب چاپ دوم کتابهای : ۱.جواهر ۲.خاطره بازی ۳.سایه ام باش رسید. علاقمندان می توانند برای دریافت کتب پیام دهند. 👇 @HamideIzadi https://eitaa.com/writer000Raha
پیام ۶۱ من: اعتراف آدم در طول زندگیش با افرادی آشنا میشه که تاثیر بسزایی در آینده اش میذارن. چه خوبه این تاثیر سازنده و مثبت باشه. خب، یک نویسنده هم می تونه اعتراف کنه، نمیتونه؟ 🙂 اعتراف می کنم من تا آخر عمر مدیون خانم فاطمه جباری هستم که وقتی باترس ولرز و خجالت اولین داستان نیمه تمامم" جواهر" را به ایشان دادم تا بخواند، ایشان چنان از خواندنش به وجد آمد و گفتن: "تو ذاتا نویسنده ای" که در آن لحظه خودم را دریافتم و کشف شدم. اما بعدا به خودم شک کردم، چون ایشان کتاب چاپ کرده بود و اما من هنوز..... اعتراف می کنم که آقای مهندس مفاخری اولین کسی بود که در چاپ کتابم توسط انتشارات آذرین مهر بمن کمک کرد تا اولین اثرم چاپ شود. آن شبی که کتابهای جواهر بدستم رسید تا صبح بیدار بودم، تا خود طلوع صبح. باورتون میشه! چون به خودم ایمان پیدا کردم و داستانهای بعدیم را تا صبح سرجمع می کردم. اعتراف می کنم که راه نویسندگی درست را از دکتر خسروی مدیر انتشارات زبان علم آموختم، و اینکه بر سر چند راهی بودنی را تجربه کردم که می دانم جز ایشان هیچکس نمی توانست راه روشن را بمن نشان دهد. هیچکس. https://eitaa.com/ZabaneElmPublication از آقای حیدری، انتشارات بوستان کاغذی که در چاپ کتبم همکاری کردند، سپاسگزارم. از همه این عزیزان متشکرم و راهشان روشن باد. @HamideIzadi https://eitaa.com/writer000Raha
من حالم با کتاب خوبه، کتاب خواندن کتاب نوشتن آرزو دارم حال خوب شما را رها نکند. می خوام حال خوب را با شما شریک باشم برای دریافت کتاب ها پیام بده👇 @HamideIzadi https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیام ۶۲ من: تخیلی نوشتن آیا تا بحال فکر کرده اید که کتاب تخیلی بنویسید؟ داستانهای تخیلی هم جذابیت خودشان را دارند، قصه ای که شما را از واقعیت جدا کند و به اعمال نشدنی های شدنی ببرد. برای شروع کار: چند کتاب تخیلی بخوانید فیلم یا انیمیشن تخیلی ببینید درباره اشیا یا حیوانات سخنگو داستان کوتاه بنویسید موجوداتی که از تابلوی نقاشی بیرون می آیند تصور موجوداتی غیر از خود در دنیا داشتن قدرتهای ماورایی برای شخصیت داستان موجوداتی از فضا راهکارهایی برای تخیلی نوشتن است. هرچند اینکار ابتدا فانازی است اما می تواند داستان جذابی باشد @HamideIzadi https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با ما نویسنده شو/حمیده ایزدی
پیام ۶۲ من: تخیلی نوشتن آیا تا بحال فکر کرده اید که کتاب تخیلی بنویسید؟ داستانهای تخیلی هم جذابیت
معرفی چند کتاب تخیلی: جک و لوبیای سحرآمیز هری پاتر سفر به اعماق زمین شنهای مریخی بخشنده کمدی های کیهانی قلعه حیوانات مسافر زمان شهروند کهکشان دو برج شمشیر سرنوشت @HamideIzadi https://eitaa.com/writer000Raha
پیام ۶۳ من: نویسنده می میرد، خواننده زاده می شود! آیا تا بحال فکر کرده اید چرا بیشتر نویسنده ها در پایان عمر و حتی بعد از مرگ معروف می شوند؟ اکثر خواننده های کتاب ها، بجای اینکه به متن کتاب فکر کنند و واژگان آن را نقد کنند، متاسفانه به نویسنده فکر می کنند و حتی اگر متن قوی باشد، اما شخصیت نویسنده را نقد می کنند. برای همین است خیلی از نویسنده ها، بعد از مرگ معروف میشوند و کتابهایشان پرتیراژ به فروش می رود. زیر خودا آنها مرده اند و خواننده خیالش راحت است که آنها زنده نیستند وقابل نقد نیستند. بله دوستان! خواننده ها بعد از مرگ نویسنده متولد می شوند، زیرا آن زمان است که نقد واقعی را انجام خواهند داد. @HamideIzadi https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیام ۶۴ من: نویسنده کدام اثرش را بیشتر دوست دارد؟ این سوال کلیشه ای از همه نویسنده ها سوال می شود و هریک جوابی خواهند داد. یک نویسنده به اثراتش مانند فرزندانش می نگرد ، زیرا به نوعی خلقشان کرده ، برای آن وقت و عمرش را سپری کرده تا آن را بپرورد. بهرحال یک زمانی تمام فکر وذکر یک نویسنده همان اثرش بوده است و ازینرو نمی تواند بین اثراتش تفاوتی قائل شود. یک نویسنده همه اثراتش را با همه ی کم کاستی ها دوست دارد. @HamideIzadi https://eitaa.com/writer000Raha
با ما نویسنده شو/حمیده ایزدی
پیام ۶۴ من: نویسنده کدام اثرش را بیشتر دوست دارد؟ این سوال کلیشه ای از همه نویسنده ها سوال می شود
خیلی از دوستان درباره سه اثر من سوال کردند که خودم به کدامیک علاقمندم؟ در جوابشان می گویم، هرسه. در طی نوشتن کتابها، مدتی با آنها زندگی کردم، اضطراب گرفتم، ترسیدم، خندیدم، گریه کردم. سناریوی آنها را بارها مرور کردم، ویرایش کردم. گاهی مجبور شدم فصلی را کلا تغییر بدهم. من برای هرسه آنها به اندازه ای که لازم داشته اند وقت گذاشته ام. دقایق عمرم را هزینه کرده ام، پس آنها را دوست دارم. حتی اگر نقصی داشته باشند از آن تجربه ای برای اثر بعدی می سازم. @HamideIzadi https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیام ۶۵ من: اگر به فیلمهای پلیسی یا جنایی علاقه دارید، پس رمان جنایی هم می پسندید. سابقه رمان جنایی در نمایشنامه های یونان باستان می توان یافت که شخصیتها بدنبال حل معمای جنایتی می روند. قصه های هزار ویک شب داستانهایی با موضوع جنایی دارد. معروفترین شخصیت پلیسی و کارآگاهی از قرن نوزدهم، وارد داستانها شدند، از جمله شرلوک هلمز و کارآگاه پوآرو که بدنبال کشف حقایق می روند. ژانر معمایی و پلیسی در ادبیات جهان طرفداران زیادی دارد . می توانید از یک خبر وسوژه روزنامه که شرح یک قتل یا جنایت است، الهام بگیرید و داستانی بنویسید. @HamideIzadi https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا