eitaa logo
با ما نویسنده شو/حمیده ایزدی
137 دنبال‌کننده
304 عکس
0 ویدیو
1 فایل
اینجا با فنون و تجربیات نویسندگی و تولید محتوا آشنا شو. این کانال حتی با یکنفر علاقمند به نویسندگی پابرجاست. با ما آموزش ببین، بنویس و کتاب چاپ کن. @HamideIzadi https://eitaa.com/writer000Raha
مشاهده در ایتا
دانلود
به نظرشما: آن روز جمعه بود؟ چرا سعید تاکنون زنگ نزده بود؟ آیا مرد صبح از خانه بیرون رفته بود؟ آیا مرد بیمار بود یا دروغ می گفت؟ آیا زن بیمار بود؟‌ کدامیک؟؟؟ این متن می تواند بخشی از یک کتاب معنایی و جنایی باشد. https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نگاهم در فنجانی که در آن چای نوشیدی، یخ کرد. "رها" https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به گمانم تو چون خاورمیانه در تب وتاب و من کشور دوست که مانده است در خواب "رها" https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شاد آن صبحی که جان را چاره آموزی کنی.... https://eitaa.com/writer000Raha
مسافرم در جاده ای که امتدادش مرا به تو می رساند "رها" https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.....:یک لحظه صبر کن! صبرکن! یکبار برای همیشه بیا رخ به رخ بنشینیم و چشم در چشم. قبوله؟ بگو قبوله؟ تا کی برآشفته؟ ببین رنگ‌به رخسارم نمانده! تا کی مرا و امثال مرا از خانه ام و وطنم دور میکنی؟ بیا یکبار هم که شده، دلت به حال من و امثال من به رحم آید. تا کی آواز بخوانی و ما را بی آغاز؟ پاسخ آمد: این طبیعت من است، مرا به خودم ببخشای. قصدم فراق نیست. باد خزان وزید و برگ از شاخه پرید. آنچه خواندید ناله ی یک برگ زرد بود با باد خزان. "رها" https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توتیای چشم مه، جز پرتو خورشید نیست ما به نور دوست می‌بینیم، حسن رویِ دوست غنی کشمیری https://eitaa.com/writer000Raha
سَفر یعنی اینکه تو با دیدنِ یک درخت احساس کنی برای اولین بار است آن درخت را می‌بینی. وگرنه این‌همه خَلبان و راننده شب و روز از جایی می‌روند به جای دیگر. هیچ درختی براشان تازِگی ندارد. این که سفر نیست. سفر یعنی دور شدن از یکنواختی. وسعتِ دید نسبت مستقیم دارد به بُعد مسافت؛ هرچه دورتر، وسعت دید بیش‌تر. و من این را پیش از سفر نمی‌دانستم. سفر یعنی اینکه وقتی صبح از خواب بیدار شدی تعجب کنی، و از خودت بپرسی من اینجا چه می‌کنم؟ عباس_معروفی ‌ https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیام ۱۰۳ من: هنر جان بخشی نسبت دادن رفتار انسانی به سایر جانداران واشیا را جان بخشی یا تشخیص می گویند. در ادبیات فارسی شعر های بسیاری خوانده ایم که از این هنر بهره برده اند مانند: جوی می خندد، ابر می گرید ، سنگ ناله میکند و .... همچنین در داستانها می توان از این هنر استفاده کرد، به اشیا جان داد تا زندگی کنند، به حیوانات اجازه داد حرف بزنند تا سبک زندگی خود را داشته باشند. دوست من، خودت را جای اشیا دور و برت بگذار و حرف دلشان را یادداشت کن. از آنها داستانی بنویس. خوب گوش کن، پرندگان، درختان و گیاهان و گلها دارند چه چیزی زمزمه می کنند؟! https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرنده مهاجر! سفرت به سلامت خوش دارم به وقت هجرت وطنی داشته باشی که قلبی در آن بتپد. "رها" https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر برای تو خیری داشت میماند  اگر دوستدارت بود حرف ميزد و اگر مشتاق دیدنت بود می‌آمَد... نزار توفیق قبانی (۱۹۲۳_۱۹۹۸) https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح است با طلوع آفتاب جرعه ای نور بنوشیم https://eitaa.com/writer000Raha
دوستان عزیز و همرا کانال با ما نویسنده شو برای یادگیری مهارت نویسندگی ، پیامهای شماره گذاری شده با عنوان "پیام من" از ابتدای مطالب کانال مرور کنید. https://eitaa.com/writer000Raha
هرگونه نظر، مشاوره، انتقاد و پیشنهاد برایم ارسال کنید.❤️ @HamideIzadi
دوستانی که تمایل به دریافت سه کتاب داستانی: جواهر خاطره بازی سایه ام باش می باشند به من پیام دهند تا در جریان نحوه دریافت آن قرار گیرند.👇 @HamideIzadi https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستانک: چینی دل شکسته یکبار دیگه عجله کار دستم داد. عرضه ی نگهداشتن همین یکدانه را هم نداشتم. چینی مادربزرگ را می گویم که پدرش از سفر خارجه آورده بود و مادرش برای جهیزیه اش نگهداشته بود و او هم همه را سالم تحویل مادرم داده بود . تا اینکه دستم من که رسید، شد این. و این آخریش بود. مابقی هم طی اسباب کشی و شیطنت بچه ها شکسته بودند. همراه این چینی انگاری، دل منم شکست. اگر مادربزرگ یا مادرم اینجا بودند به من چه می گفتند؟! به بازار قدیمی می روم و یک چینی برزن پیدا میکنم. می دانم آن مثل قبل نمی شود با لذت و اطمینان در فنجان چای خورد، اما حداقل دلم به بودن آن فنجان خوش است. دل هم همینطور است ، هی بشکند و هی بندش بزنی، دل هست، اما مثل سابقش نمی شود. "رها" https://eitaa.com/writer000Raha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ﻋﺸﻖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﭘﯽ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ.  ﺍﺩﺏ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝِ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻧﺸﻮﯾﻢ https://eitaa.com/writer000Raha