eitaa logo
شبکه نویسندگان
879 دنبال‌کننده
34 عکس
6 ویدیو
31 فایل
اینجا محلی برای انتشار نظرات اندیشه‌ورانی از جنس حقیقت است. nevissa.ir صفحه فارسی: https://eitaa.com/writersnetwork صفحه انگلیسی: https://eitaa.com/writersnetwork_en صفحه عربی: https://eitaa.com/writersnetwork_arabic 📍ارتباط با ادمین: @ensane_falsafi
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام خدمت نویسندگان محترم دو پویش یادداشت‌نویسی برای این روزها داریم: ۱ـ پویش شماره ۸ با عنوان «اولین تدبیر؛ آخرین اقدام» این پویش تا زمانی که وضعیت جنگی باشد برقرار است. ۲ـ پویش شماره ۹ با عنوان «ایران قوی» این پویش تا ساعت ۱۲ظهر روز چهارشنبه ۲۸ خرداد فرصت دارد. یادداشت‌های خود را در قالب ورد که در آن عنوان یادداشت، نام و نام‌خانوادگی، تحصیلات و سمت حقوقی خود را لحاظ فرمودید، برای ما به آیدی @ensane_falsafi بفرستید. پ.ن: برای خواندن محورهای هر پویش روی عنوان پویش کلیک کنید. شبکه نویسندگان؛ محلی برای نوشتن جمعی https://eitaa.com/writersnetwork
سلام عزیزان بزرگوار ما قدرت انعطاف‌مون باید طوری باشه که آمادگی کامل برای هر چیزی داشته باشیم... زین پس هر نوشته جدیِ جدیدِ منطقی دارید سریعا جهت انتشار به هر نحوی برامون بفرستید.👇 @ensane_falsafi حاضران به غائبین برسانند، ما نیاز داریم به اینکه همه اهالی قلم دورهم جمع بشیم. شبکه نویسندگان؛ محلی برای نوشتن جمعی https://eitaa.com/writersnetwork
فاطمه رضاییان؛ دانش آموخته‌ی مطالعات اسلامی زنان 🔸این یادداشت از مکه مکرمه ارسال شده است. امروز نه یک خبر، که تاریخ مخابره شد. نه یک مجری، که یک زنِ تراز انقلاب خمینی، وسط آتش ایستاد و پرچم، خبر حق را زمین نگذاشت. در لحظه‌ای که دشمن خیال کرد با انفجار، می‌تواند صدا را خاموش کند، خانم امامی، رجز خواند، تکبیر گفت او نخواند که فقط خبر بدهد؛ او خواند که حماسه بسازد. زینب گونه، فاطمه گونه،.... «خانم امامی» زنی که ثابت کرد در سرزمین ما، زنان نه‌فقط روایت‌گر مقاومت‌اند؛ بلکه، «پاره‌ای از جبهه‌ی مقاومت»‌اند. 🔻 به احترام زنی که وقتی همه چیز می‌لرزید، او نلرزید، نه صدایش، نه دستش، نه پای حق و حقیقت بودنش و.... شبکه نویسندگان؛ محلی برای نوشتن جمعی https://eitaa.com/writersnetwork
بهشت خانوادگی می‌چسبدفاطمه میری‌طایفه‌فرد ایرانی با خانواده معنا می‌شود. پدر مادر خواهر برادر... بقیه فامیل نسبی و سببی. ایرانی با خانواده است پدر و مادر دار است. سر سفره پدرش بزرگ شده. اهل حرمت است. بزرگتر کوچیک‌تر را می‌فهمد. ایرانی اهل سفر است، ماجراجوست. اگر قرار است جایی برود تنها نمی‌رود. اربعین هم بخواهد برود پدر دست زن و بچه را می‌گیرد و کوله سنگین را خودش برمی‌دارد و یاعلی... حتی اگر قرار باشد مشایه را به جای سه روز، یک هفته کش بدهد، می‌دهد تا به خانواده بیشتر بچسبد. مادر اما دلش چسب بچه‌هاست. روضه که می‌رود، سفره حضرت رقیه که می‌رود، آش شله زرد سهم خودش را می‌گذارد توی کیفش و می‌آورد خانه و با بچه‌ها می‌خورد. اصلا مادر چیزی از گلویش پایین نمی‌رود تا به اعضای خانواده نچشاند. بچه‌ها بزرگ هم بشوند شرطی شده‌اند که همین مادر می‌آید سهم تبرکی خود را از کیفش بردارند. می‌دانند که کل فست‌فود‌ها و چلوکباب‌ها به پای این تبرکی نمی‌رسند. ▫️▫️▫️ ایرانی تشنه معاشرت است، اهل کنایه است. برای همین است که خوب می‌خندد و خوب لطیفه می‌سازد. بچه‌ها اما هرجا بروند دوباره برمی‌گردند خانه پدری. به قول قدیمی‌ها از در بیرون‌شان کنی از پنجره می‌آیند. شب عید که باشد بیشتر و قشنگ‌تر هم می‌شود نوه‌ها بازی می‌کنند دخترها با هم‌اند عروس‌ها باهم. سفره کمی رنگین‌تر است. شیرینی و چای بدجور بعد از غذای مادر می‌چسبد... حالا اگر پدر دانشمند باشد بحث علمی بالا می‌گیرد. اگر سردار باشد بحث جای دیگر می‌رود. ▫️▫️▫️ ایرانی جماعت هر چیز خوب را برای خانواده می‌خواهد حالا اگر این چیز، عاقبت بخیری باشد، که چه بهتر. ایرانی مثل گنجشک دلش کوچک است یکی از اعضای خانواده پر بکشد حالا حالا کمر راست نمی‌کند. نمی‌دانم جنس دعای سردار باقری چه بوده و یا با همسرش چه عهدی داشتند که خدا خریدشان؟ قطعا آنان فقط برای این دنیا نبودند، تا قیامت برنامه داشتند. دخترش این وسط بابا را ول نمی‌کند. هم مسیر پدر می‌رود تا خود بهشت. بهشت خانوادگی می‌چسبد. سردار تهرانچی هم با همسرش ابدی می‌شود. او هم بهشت را خانوادگی می‌خواهد. سردار رشید هم آقازاده را با خودش به بهشت می‌برد، هرچند که این آقازاده خودش یک پا بهشتی بود. این که نبودن سردار و دانشمند از هر مدلش دل خانواده ایران را می‌شکند. چانه‌اش را می‌لرزاند چشمانش خیس می‌شود، درست؛ اما غرور خانوادگی‌اش نمی‌گذارد که ناامیدی بیاید سراغش. خانواده ایرانی شاهنامه سراست. او بلد است چطور حماسه بسازد و چطور از خانواده‌اش دفاع کند. او بلد است چطور دفاع کند که اجنبی جرأت نکند دست درازی کند. خانواده ایرانی یک چیز دیگر است. همه ایران با هم یک خانواده‌اند، یک خانواده عزیز. شبکه نویسندگان؛ محلی برای نوشتن جمعی https://eitaa.com/writersnetwork
ما اهل کوفه نیستیم ✍عرفانه زند همیشه مدعی بودیم که ما اهل کوفه نیستیم، هیهات من الذله. مملکت هزارها حاج قاسم دارد و... طبق آیه دوم سوره عنکبوت که می‌فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ» آیا مردم گمان کرده‌اند، همین که بگویند: ایمان آوردیم، رها می‌شوند و آنان [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد آزمایش قرار نمی‌گیرند؟» و نوبت آزمایش ما درباره جهاد رسید. حالا وقتش رسیده که آن همه رجزخوانی‌هایی که در سرودهای حماسی‌مان فریاد می‌زدیم را در حیطه عمل نشان دهیم. نوبت آن رسیده که آن همه آرزوی شهادت‌ها به اجابت برسد و خون‌ها رنگ آبروبخش رخساره ایران شود. حالا وقتش شده که رستم پهلوان شاهنامه‌ها واقعی شود؛ به جای زره، لباس نظامی بپوشد و به جای گرز، اسلحه در دست بگیرد و داستان‌هایی بسازد از جنس شجاعت و ایمان. وقتش رسیده که جوان‌های نسل جدید نشان دهند چند مرده حلاجند و دست‌کمی از پدرهایشان ندارند. وقتش شده که شکوه غیرت، شجاعت و صلابت ایرانی را عالم نظاره کند و میخکوب شود که: «واعجبا! انسانی چنین دلیر که زیر سایه ایمان پرورش یافته، این‌چنین است؟» باور داشتن به زندگی بی‌بدیل پس از مرگ و داشتن آرمان زندگی، چنین پرقوت می‌سازد آدمی را. در آن لحظه که تردید به جانت می‌افتد و ضعف بر تو غالب می‌شود، روضه اباعبدالله که از کودکی در ذهنت نشسته، برای نجاتت می‌آید و به تو یادآور می‌شود که کدامین خون از خون پسر رسول‌الله بالاتر بوده؟ همان خون برای حفظ اسلام ریخته شده و تو هم بخواه که ذره‌ای باشی در کهکشان روشنگر و آگاهی‌بخش اسلام، و جاودانه شو در دنیایی که فناپذیر است. فکر می‌کنم که طی این سال‌های پس از انقلاب، چگونه مردمی پرورش یافتند که حمله دشمن برایشان یک جور پا روی دم شیر گذاشتن شد؟ با هر چپ نگاه کردنی، رجزشان بلند می‌شد و ته دل اطمینان داشتند که نیروی رزمنده ایران و سلاح‌های جنگی ایران، آن‌چنان ترتیب دشمن را می‌دهد که فکر هر اشتباهی را از ذهن پوکشان بیرون می‌کند. خدا رحمت کند خمینی کبیر را. چه کردی با این مردم که این‌گونه سینه سپر می‌کنند و سربلند از ایران قوی حرف می‌زنند؟ تو به ما قدرت خودمان را نشان دادی و ما را به این نقطه رساندی که باور ملی در ما چنین ریشه دواند. این جنگ هم نعمتی شد، برای اثبات قدرت ایران، ایمان مردم، غیرتشان، دلاوری و روحیه سلحشوری‌شان؛ تا دنیا بداند اگر ایران و ایرانی دم از اقتدار و آقایی می‌زند، حرف نیست، واقعیت است. افتخار می‌کنم به خودم، هم‌میهن‌هایم و آن سبزپوشان آماده پیکار که روی ما را در مقابل دنیا سفید کردند. شبکه نویسندگان؛ محلی برای نوشتن جمعی https://eitaa.com/writersnetwork
زن باشد و لبریز شجاعت باشد زن باشد پر غرور وغیرت باشد الگو وقتی که زینب کبری شد باید اینگونه پر صلابت باشد فاطمه محرومی https://eitaa.com/writersnetwork
صفحه شبکه نویسندگان به زبان‌های فارسی، انگلیسی و عربی👇 صفحه فارسی: https://eitaa.com/writersnetwork صفحه انگلیسی: https://eitaa.com/writersnetwork_en صفحه عربی: https://eitaa.com/writersnetwork_arabic علاقه‌مندان و اهالی دست به قلم در هر سه زبان را دعوت کنید به عضویت در این صفحات برای تولیدات محتوایی. صفحه تحریرگران خبرگزاری فارس 👇 https://farsnews.ir/tahrirgaran ان‌شاءالله در آینده با همراهی شما کارهای بزرگی در عرصه انجام خواهیم داد. شبکه نویسندگان؛ محلی برای نوشتن جمعی
خیره در قاب دوربین... (تقدیم به همه شیرزنان سرزمینم) ✍️سبحان گودرزی تو همان دخترک ۸-۹ ساله ای هستی که چادر گلدار بر سر میکردی و کلمات را شیرین برای پدرت میگفتی تا او قند توی دلش آب شود، همان که تمام مهربانی کودکانه ات را جمع میکردی در صدایت و برای عروسک هایت لالایی میخواندی، تو همان شیطنت کودکانه در حال تغییر به نجابت یک بانویی، تو تجلی معصومیتی... تو همان همسر ۲۰-۲۱ ساله ای هستی که عشق را مرکب گذر از "من" ها و رسیدن به "ما" کردی، همان که ساده از کنار تجملات گذشتی، همان که در اوج مشغله و سختی ها حواست به یک لبخند نزدن شوهرت و پرسیدن حال بدش بود، همان که با هماهنگ کردن رنگ رو میزی و گلدان رویش حال کل خانه را خوب کردی، تو تجلی لطافتی... تو همان مادر ۲۲-۲۳ ساله ای هستی که خودت را به کلی جا گذاشتی یک روز قبل تولد فرزندت و همه‌ی زندگیت شد او... همان که با راه رفتنش چشم هایت درخشید و با حرف زدنش دنیا را از خدا هدیه گرفتی. همان که وقتی روز اول رفت مدرسه کل روز ذهنت را با او سر کلاس نشانده بودی و زخم های متعدد دستت حین پوست کندن سیب زمینی گواهی میدهد فکرت آنجا بود، در زنگ سومِ مدرسه، همان که تمام نگرانی هایت برای دیر خانه رسیدن هایش و هر زمین خوردنش در روحت زخم هایی ایجاد کرد ولی جز بر مهربانیت نیفزود. تو تجلی مهری... و امروز تو، تجلی معصومیت و لطافت و مهربانی، روی دیگر سکه را نشان دادی، روی مادری که فرزندش، عزیزش، وطنش در خطر قرار گرفته... تویی که هرگز صدایت از پس پرده های حیا بیرون نرفته بود و نگاهت به چشم غیری خیره نشده بود، تو که ریحانه وجودت تاب روغن داغ پاشیده شده از ماهیتابه را نداشت، زیر حرارت موشک های صهیونی، سرت را بالا گرفتی و خیره در چشمان حرامزادگان تاریخ نگاه کردی و صدایت را بالا بردی، بالا، آنقدر بالا که برسد به دمشق، به کاخ شام و خاطرات دور برای شجره خبیثه تکرار شود... بانوی ایرانی تو امروز وعده صادق دیگری رقم زدی، یادآور خطابه آن بانوی بزرگ عرب(سلام الله علیها)... شبکه نویسندگان؛ محلی برای نوشتن جمعی https://eitaa.com/writersnetwork
ما ملت امام حسینیم ✍مرضیه تقی‌پور این حالا نه فقط یک جمله بلکه به مثابه مکتبی است که مسیرمان را حسینی‌وار روشن کرده است. دشمن بداند که از خاک این وطن غبارش هم بر لباس او نمی‌نشیند. این خاک مقدس است لا یَمَسَّهُ الَّا المُطَهرون بیایید با هرانچه دلهایتان بدان گرم است. موشک‌هایتان ساختمان‌ها را می‌لرزاند اما دل‌هایمان را هرگز شیشه‌ها فرو می‌ریزند اما ایمان‌مان هرگز لاله‌ها خمیده می‌شوند اما قامت‌مان هرگز مگر به همین سادگی‌است که گمان کنید می‌ایید و به خاک و خون می‌کشید و تمام می‌شود؟ مگر پنداشتید گهواره‌ها از سربازان خمینی خالی شده؟ به کدام مکرتان دل خوش کرده‌اید؟ وَ مَکَروا وَ مَکَرَالله وَاللهُ خَیرُ الماکرین شبکه نویسندگان؛ محلی برای نوشتن جمعی https://eitaa.com/writersnetwork
می گفتند: زنان در ایران نمی توانند از حق خود دفاع کنند. خانم امامی با صلابت واقتدارِ تمام، آزادی بیانِ زنان ایرانی را با حضور در صحنه جهادرسانه و در مقابل کفر جهانی ثابت کرد. ✍️غفرانی شبکه نویسندگان؛ محلی برای نوشتن جمعی https://eitaa.com/writersnetwork
درس امروز؛ تاریخ ✍️ حوریه امیری آیا داستان حضرت موسی علیه السلام و قوم یهود را که قرآن در آیات مختلف بیان کرده یادمان هست؟ مثلا آیات ۶١ و ۶٢ سوره شعرا، آنجا که فرموده است: فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَىٰ إِنَّا لَمُدْرَكُونَ قَالَ كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ اینجا صحنه رویارویی بنی اسرائیل و سپاهیان فرعون است، مظلومانی که به امر پروردگار خود از دست ظالم می گریزند زیرا که يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ، پیش روی خود دریا را دارند و پشت سر سپاه فرعون. ظاهرا راه دررویی نیست، رو به نبی الهی می کنند و می‌گویند «حتماً ما به چنگ آنان خواهیم افتاد» اما ایشان می فرمایند «این چنین نیست، بی تردید پروردگارم با من است و به زودی مرا هدایت خواهد کرد». ادامه ماجرا را همه مان خوانده و شنیده ایم، آری حضرت موسی علیه السلام خدای خود را خوب شناخته بودند و وعده نصرت الهی را صادق می دانستند، یاری خداوند از آنجایی که انتظارش را نداشتند رسید و دریا شکافت، جبهه حق به سلامت از آن عبور کرده و جبهه باطل در همان دریا غرق شدند و به زباله دان تاریخ پیوستند. ای کاش همه یهودیان هم مثل ما این جریانات را به یاد داشتند و حافظه تاریخی شان ضعیف نشده بود، امروز گرچه برخی از یهودیان تغییر مسیر داده و در صف صهیونیستها قرار گرفتند اما خدا و سنت هایش همچنان تغییر نکرده است. هنوز هم خداوند همراه با مظلومان است و نصرت خود را برای آنان می فرستد. اینک یهودیان صهیونیست در جرگه ظالمانند و مسلمانان مظلوم واقع شده اند، سالهاست جبهه صهیون به سرزمین های اسلامی دست دراز کرده است غافل از اینکه فرزندان خلف انبیای الهی امروز می گویند اِنَّ مَعَنَا رَبَّنَا و قیام می کنند. تاریخ برای درس عبرت گرفتن است، اما اسرائیلیان نه تنها حافظه تاریخیشان را تقویت نکردند بلکه خود را به خواب هم زدند پس ناچار آنها را با موشک بیدار کردیم تا وعده صادق را به چشم ببینند. آری قوم صهیون تاریخ بخوانید، شاید کلاس درس تاریخ شما را از حماقت و بیچارگی بازدارد. شبکه نویسندگان؛ محلی برای نوشتن جمعی https://eitaa.com/writersnetwork